راستش را بخواهید، وقتی صحبت از ساخت یک برند موفق به میان می‌آید، همه ممکن است فوراً به اپل فکر کنند. صرف نظر از انتقادات زیادی که این برند برای قیمت‌های نوآوری‌های فناوری خود داشته است، اپل همچنان جهان را مشتاق  عرضه جدیدترین محصول خود می‌کند.

اپل واقعاً به معیاری برای بازاریابی محصول تبدیل شده است که سایر شرکت ها همیشه از آن یادمیگیرند. چگونه این شرکت می تواند درآمد هنگفتی به دست آورد و چنین شهرت حسادت برانگیزی کسب کند؟

با من همراه باشید تا امروز ۸ استراتژی بازاریابی کارآمد و جدید از اپل را به شما نشان دهم که می توانید آنها را در بیزینس خود اعمال کنید.

معرفی مختصر اپل

• استیو جابز، استیو وزنیاک و رونالد وین با هم در سال 1976 اپل را ایجاد کردند و ابتدا Apple I و سپس Apple II را منتشر کردند.
• اپل در سال 1980 وارد بازار عمومی شد، اما جابز سرانجام آن را ترک کرد و چند سال بعد با موفقیت بازگشت.
• موفقیت شرکت اپل از یک چشم انداز استراتژیک ناشی می شود که فراتر از محاسبات دسکتاپ ساده برای تولید دستگاه های تلفن همراه و پوشیدنی ها بود.
• عملکرد و طراحی از عوامل اصلی موفقیت مداوم آن هستند.
• اگر میخواهید بیشتر در مورد اپل بدانید حتما مقاله قبلی من با نام «چگونه شرکت اپل بهترین شرکت دنیا شد؟» را مطالعه بفرمایید.

اکوسیستم i

iMac شروعی برای عرضه محصولات موفق بود که تمرکز جدید بر ظرافت و تجربه کاربر را منعکس می‌کرد. آی‌پاد، آیفون، آی‌بوک، مک‌بوک ایر و آی‌پد بخشی از محصولات موفق اپل است. آی‌پاد بهترین دستگاه پخش‌کننده MP3 شد و سپس آیفون  در بازار گوشی‌های هوشمند پیشتاز شد. بعد از آن آی‌پد میلیون‌ها مشتری را متقاعد کرد که برای استفاده از محتوا مثل کتاب و فیلم و … به صفحه دیگری نیاز دارند.

تمامی این دستگاه ها از نظر طراحی و کیفیت بهتر از اقلام رقیب ارزیابی شدند. جابز تحقیقات مداومی در مورد طراحی انجام داد و کل فرهنگ اپل را با هنر طراحی، تلفیق کرد.

نکته دیگری که او برای اپل آورده، سهولت استفاده است. پس از چند دقیقه استفاده از چرخ روی آی‌پاد یا ضربه زدن روی نمادها در آی‌پد متوجه سهولت استفاده میشوید که این کنترل‌های جدید، بخشی از سادگی هستند که اپل را جذاب می‌کند. بخاطر همین است که هر به‌روزرسانی محصولات اپل، مورد اسقبال رسانه‌ها و عموم مردم قرار میگیرد، مخصوصا طرفدارانی که این برند از ابتدا دنبال میکنند.

این سادگی در نرم‌افزارهای اپل هم وجود دارد. بسیاری از برنامه‌های محبوب را می توان از طریق اپ‌استور در دستگاه های آیفون به سادگی نصب کرد.

اپل به عنوان پیشروترین شرکت، بسیاری از بازارها را فتح کرده و عملا جاده صاف‌کن بقیه شرکت‌ها بوده است. زمانی که شما از دیوایس های اپل فیلم، کتاب، موزیک، اپ و غیره می خرید، اپل قسمتی از این درآمد را برمیدارد. درست است اندازه فروش آیفون و آیپد درآمد ندارد اما فروش جانبی خوبی را ایجاد میکند.

بنابراین، بخش محتوایی اکوسیستم هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت به سود اپل است. اگر تصمیم به استفاده از اپل به دلیل طراحی یا عملکرد آن دارید، محتواهایی که در کنار آن میخرید باعث میشود شما در اکوسیستم اپل بمانید.

اپل در دهه‌ی ۲۰

ارزش بازار اپل در سال 2020 به رکورد جدیدی دست یافت، زیرا این شرکت موفقیت هایی داشت و اهداف جدیدی را برای آینده تعریف کرد. درآمد این شرکت از فناوری پوشیدنی خود، مانند ساعت اپل، به رکورد بالایی رسید. اپل همچنین در طول همه‌گیری COVID-19 از خدمات، درآمد بیشتری کسب کرد زیرا گزینه‌های پرداخت بدون تماس مانند Apple Pay محبوب‌تر شد.

علاوه بر این، اپل دو تغییر بزرگ را در مک در سال 2020 فاش کرد.

1. اولاً، اپل مک را از پردازنده‌های اینتل به سمت تراشه‌های سفارشی خود سوق می‌دهد. پردازنده‌های جدید مبتنی بر پردازنده‌هایی هستند که در آی‌پدها و آیفون‌ها به کار می‌روند و باعث می‌شود آنها از نظر انرژی کارآمدتر باشند. تراشه‌های کاملاً جدید می‌توانند اطمینان حاصل کنند که لپ‌تاپ‌های اپل عمر باتری طولانی‌تری دارند و نسبت به رایانه‌های شخصی از لحاظ پردازش قوی‌تر هستند.
2. ثانیاً، اپل در حال تغییر سیستم عامل macOS است تا توسعه‌دهندگان بتوانند برنامه‌های iOS و iPadOS را در مک بدون انجام هیچ تغییری اجرا کنند. این امر تعداد برنامه های موجود در مک را به شدت افزایش می دهد و آن را در بین رایانه های شخصی، رقابتی تر می کند.

بازاریابی 4P اپل

اپل در سیستم بازاریابی پیشرو خود از رویکردی پیروی می کند که بر برندسازی ممتاز تمرکز دارد. این رویکرد شامل استفاده از برند برتر و تضمین این است که همه عناصر 4P (محصولات، قیمت، مکان و تبلیغات) از حفظ تصویر برند قدرتمند پشتیبانی می‌کنند.

به عنوان مثال، قیمت‌های اپل متناسب با برند ممتاز آن است و مصرف‌کنندگان این تصور را دارند که محصولات این شرکت ارزش و کیفیت بالایی دارند.

محصولات (Product)

این عنصر بازاریابی، در واقع نمایش‌دهنده‌ی خروجی‌های شرکت اپل است. ترکیب محصولات اپل شامل، محصولات و خدمات است. با این وجود، این برند به گسترش ترکیب محصولات خود ادامه می دهد. خطوط اصلی محصولات اپل عبارتند از:

• مک
• آیفون
• آی پاد
• آی پاد
• اپل تی وی
• اپل واچ
• تجهیزات جانبی
• نرم افزار (اپ‌استور)
• خدمات ابری (آی‌کلود)
• محتوای دیجیتال (مثل موسیقی و کتاب و …)

این خطوط تولید با استفاده از منابع انسانی و فرآیندهای تجاری مطابق با بخش‌های مختلف هر محصول در ساختار شرکت اپل، همراه است. خط تولید مک متشکل از رایانه های رومیزی و لپ تاپ با اندازه های مختلف برای بخش های مختلف بازار است. در همین حال، آیفون، آی‌پد، آی‌پاد و اپل واچ دستگاه‌های تلفن همراهی هستند که عملکردهای مشابهی با آیتم‌های مک دارند و بازار خود را دارند.

در رویکردهای مدیریت استراتژیک موجود این شرکت، خط تولید محتوای دیجیتال، شامل: کتاب های الکترونیکی، موسیقی دیجیتال، بازی ها و ویدئوها است. اپل در صنعت توزیع محتوای دیجیتال از طریق محتوای دیجیتال، Apple TV و نرم افزار (برنامه های تلفن همراه) فعالیت می کند.

علاوه بر این، 4Ps این شرکت دارای محصولاتی مبتنی بر فناوری ابری است که به مشتریان اجازه می‌دهد داده‌های خود را ذخیره کرده و به آنها نزدیک شوند و از نرم‌افزار به عنوان سرویس (SaaS) مانند iWork برای iCloud استفاده کنند.

قیمت (Price)

این عنصر قیمت، امتیاز قیمت و محدوده قیمت کالاهای شرکت را تعیین می کند. این برند از استراتژی های قیمت گذاری زیر پیروی می کند:

• استراتژی قیمت گذاری پرمیوم
• استراتژی قیمت گذاری فریمیوم

استراتژی قیمت گذاری پرمیوم به فروش محصولات با قیمت پرمیوم اشاره دارد. از لحاظ نظری، حق بیمه مبلغی است که مازاد بر قیمت معمولی اعمال می شود. اپل تصمیم دارد برای محصولات خود قیمت های بالایی تعیین کند. به عنوان مثال، آیفون ها گران تر از گوشی های هوشمند سامسونگ هستند. این برند از قیمت گذاری پرمیوم در ادغام با نام تجاری پرمیوم و نوآوری خلاقانه استفاده می کند. چنین ادغام رقابتی را تضمین می کند. نوآوری خلاقانه از طریق فرهنگ سازمانی اپل تقویت می شود.

این شرکت همچنین استراتژی قیمت‌گذاری فریمیوم را اعمال می‌کند که شامل قیمت‌گذاری «رایگان» و «حق بیمه» در یک استراتژی است. برخی از محصولات اپل رایگان هستند، اما مصرف کنندگان برای باز کردن ویژگی های بهتر باید هزینه پرداخت کنند. به عنوان مثال، این برند فضای ذخیره سازی 5 گیگابایتی iCloud را بدون هیچ هزینه ای فراهم می کند. با این حال، اگر مشتریان بخواهند ظرفیت ذخیره سازی بیشتری داشته باشند، هزینه های مستمر نیاز دارد.

محل (Place)

عنصر مکان شامل انتخاب مکان ها یا مکان های مناسبی است که شرکت از طریق آن کالاهای خود را تخصیص می دهد. پرونده تجاری اپل شامل مکان های متعلق به شرکت و سایر طرف هایی است که نمایندگی مجاز فروش کالاهای اپل است. در اینجا مکان‌هایی که در استراتژی توزیع اپل وجود دارد را مشاهده میکنید:

• مکان های فروشگاه اپل
• وب سایت و فروشگاه های آنلاین متعلق به شرکت
• فروشندگان مجاز
• شرکت های مخابراتی

اپل استور به عنوان یکی از شرکت‌های تابعه اپل، فروشگاه‌های فیزیکی را اداره می‌کند که محصولات این شرکت را با اقلام مرتبط از تولیدکنندگان دیگر به فروش می‌رسانند. به عنوان مثال، این فروشگاه ها واحدهای مک بوک و دستگاه های جانبی را از سایر تامین‌کنندگان را می‌فروشند. به علاوه، مردم می توانند محصولات را از طریق وب سایت اپل و فروشگاه های آنلاین برای دستگاه های دسکتاپ و موبایل خریداری کنند. برنامه‌ها، فیلم‌ها، موسیقی و سایر اشکال محتوای دیجیتال از طریق فروشگاه‌های آنلاین مانند فروشگاه App و iTunes Store ارائه می‌شوند. افزودن این کانال های توزیع آنلاین، به حداکثر دسترسی به بازار جهانی، کمک می کند.

علاوه بر این، فروشندگان مجاز فروشگاه‌هایی را در مکان‌های استراتژیک مختلف، مانند مراکز خرید در بازارهای مختلف در سراسر جهان باز می‌کنند. این فروشندگان می توانند شرکت های خرده فروشی بزرگی مانند Best Buy و Walmart باشند. برخی فروشندگان دیگر از طریق فروشگاه های خود و حساب های فروشنده در آمازون می فروشند.

علاوه بر این، این شرکت با شرکت‌های مخابراتی متنوعی مانند Sprint، AT&T، Verizon کار می‌کند که واحدهای آیفون را در پکیج‌های سرور مخابراتی خود در دسترس کاربران در بازارهای هدف محلی یا منطقه‌ای قرار می‌دهند. از این رو، رویکرد بازاریابی اپل در استفاده از کانال‌های توزیع آنلاین و آفلاین کامل است.

تبلیغات (Promotion)

آخرین عنصر تبلیغات است که تاکتیک های ارتباطی شرکت برای دسترسی به مخاطبان هدف خود به کار می گیرد را تعریف می کند. اپل محصولات خود را به طرق مختلف از طریق کانال های ارتباطی و بخش‌های متعدد به بازار عرضه می کند. وقتی صحبت از پرداختن به این عنصر 4P می شود، این شرکت تصویر برند برتر و کیفیت بالای کالاهای خود را برجسته می کند. در اینجا تاکتیک های ارتباطی در ترکیب تبلیغاتی اپل آمده است:

• تبلیغات
• فروش شخصی
• تبلیغات فروش
• روابط عمومی

بازاریابی اپل شامل تبلیغات است، مانند شبکه تبلیغات دیجیتال گوگل و وب سایت های خبری فناوری. این شرکت برای تبلیغ و بازاریابی اقلام اپل با وب سایت های مختلف و برجسته همکاری می کند. به علاوه، این شرکت از فروش شخصی در قالب کارمندان اپل استور استفاده می کند که اطلاعات مربوط به محصول را با هدف تشویق بازدیدکنندگان فروشگاه به خرید، در سراسر اینترنت ارائه می دهند.

علاوه بر این، این بازاریابی شامل ارتقای فروش است که معمولاً در مکان‌های فروشگاه اپل و مکان‌های نمایندگی مجاز رخ می‌دهد. به عنوان مثال، در چندین شعبه، مدل‌های قدیمی را، با قیمت‌های تخفیف‌خورده، در کنار محصولات بروزتر و گران‌تر، ارائه می‌کنند.

این شرکت همچنین از روابط عمومی برای بهینه سازی وجهه شرکتی خود استفاده می کند. برای مثال، رویدادهای اپل، افشای ویژگی‌های محصول جدید، بیانیه‌های مطبوعاتی و مصاحبه‌های انحصاری با دقت اجرا می‌شوند تا تبلیغات مثبت را افزایش دهند. بعلاوه، این برند همچنین دارای تعدادی ابتکار عمل مانند ConnectED است که هدف آن، افزایش نتایج آموزش رسمی در حین بازاریابی برای کسب و کار و محصولات آن است.

۸ درس ارزشمند از استراتژی بازاریابی اپل

۱. مارکتینگ و محصولات را ساده نگه دارید

مشتریان فناوری اغلب غرق در تکنولوژی‌های مختلف میشود و پس از مدتی از دیدن بازاریابی شرکت‌های مختلف، حسابی گیج میشوند.

اپل این سردرگمی مشتریان را با ساده‌سازی وب‌سایت، کاهش می‌دهد. آنها کاملاً از اصطلاحات تخصصی یا اصطلاحات صنعتی اجتناب می کنند. آنها استفاده از کلمات ساده و واضح را انتخاب می کنند و به طور مداوم بر مزایایی تأکید می کنند که مشتریان واقعاً به آنها نیاز دارند و به آنها علاقه مند خواهند شد.

اپل این موضوع را ساده نگه می‌دارد و مصرف‌کنندگان با سهمی از بازار که غیرقابل پیش‌بینی است به آنها وفادار میمانند. علاوه بر این، اپل این اصل را در تبلیغات نیز اعمال می کند. آیا مک کلاسیک در مقابل رایانه شخصی را به خاطر دارید؟

آنچه Apple سعی در ارائه آن دارد مشخصات و ویژگی ها نیست، بلکه این است که چگونه محصول می تواند زندگی شما را متحول کند و آن را آسان تر کند. آنها همچنین این فلسفه “سادگی بهتر است” را از طریق خطوط تولید خود آورده‌اند. آنها مصرف کنندگان بالقوه را با گزینه های متعدد غرق نمی کنند.

یک فروشگاه خرده‌فروشی اپل برای اقلام رانندگی آزمایشی طراحی شده است، نه جعبه‌ها. حتی خود محصولات نیز با طرح‌های رنگی ساده و طراحی صاف و مینیمال هستند. نام‌ها مختصر هستند و به راحتی قابل یادآوری هستند.

۲. تجربه استفاده از زنجیره محصولات (اکوسیستم) بسازید

اپل تمرکز قابل توجهی بر تجربه مشتری یا CX حفظ کرده است. هر نقطه تماس مشتری (سایت، تبلیغات، اپ‌استور و اپل‌استور) یک تجربه ثابت اپل را به ارمغان می‌آورد. در طول دهه گذشته، اپل به طور چشمگیری مناطقی را که تجربه اپل به زندگی روزمره تعلق دارد، توسعه داده است. اپل با ایجاد انگیزه در سازندگان اپلیکیشن، با اجرای استانداردها، تضمین می‌کند که دنیای اپل، به‌طور مداوم رشد می‌کند.

با بهبود همه محصولات نرم‌افزاری. و سخت‌افزاری، پرداخت تمام مخارج خود، باز کردن قفل اتاق هتل، مدیریت تمام لوازم الکترونیکی خانه، یادآوری مصرف کالری به شما، … همه این تجربیات یکپارچه می شوند. و در اکوسیستم قابل دسترس اقلام مکمل، گنجانده شده است. علاوه بر این، اپل با ایجاد زیرساخت برای اجرای این اکوسیستم به شیوه ای ایمن و روان، در نوآوری فراتر از هسته اصلی تخصص یافته است. ملموس ترین مثال در فروشگاه های اپل است. این شرکت هنگام راه‌اندازی فروشگاه خود، خرده‌فروشی سنتی را پشت سر گذاشت و تجربه کار با محصولات را قبل از فروش قرار داد.

۳. با مخاطب به زبان او صحبت کنید

این جمله درست نیست که: اپل در مورد مشخصات محصول و اطلاعات فنی صحبت نمی‌کند. اتفاقاً، هر صفحه محصول در سایت اپل شامل این توضیحات می شود. با این حال، آن را در زیر منوهای اکاردئونی قرار می دهند. مشتریانی که از سایت اپل بازدید می کنند ابتدا باید عکس های خیره کننده محصول و عنوان‌های ساده با فونت بزرگ (که مزایای محصولات را نشان می دهد) را مرور کنند. مشتریان اپل کلمات پیچیده ای مانند گیگاهرتز یا مگابایت را پیدا نمی کنند. آنها کلمات ساده و قابل فهمی مانند “نور پس زمینه”، “نمایشگر شفاف” و “تصویر لب‌به‌لب” را پیدا می کنند.

این شرکت مشتریان خود را عمیقاً درک می کند و وفاداری را در سهم بازار آنها افزایش داده است. آنها می دانند چگونه با آنها به زبانی ارتباط برقرار کنند که باعث می شود احساس راحتی کنند، گیج یا غرق نباشند. خود محصولات ارتباط خود را با زندگی مشتریان، بیان می کنند. مثلا:

• آیفون فقط یک گوشی هوشمند نیست، بلکه به شما کمک می کند تا قدرت رایانه اپل را به گوشی خود منتقل کنید.
• iMac فقط یک کامپیوتر نیست – به شما امکان می دهد تجربه محاسباتی خود را جالب و راحت کنید.
• آی پاد فقط یک پخش کننده موسیقی و دستگاه ذخیره سازی نیست – به شما امکان می دهد ساعت ها موسیقی را در جیب خود نگه دارید.

۴. جامعه ای از مشتریان ایجاد کنید

اپل همیشه در حال ایجاد یکی از بزرگترین ترین پایگاه های طرفداران برند، در سراسر جهان بوده است. طرفدارانی که برای آخرین نسخه‌های محصول کمپ می‌کنند و نوع تعصب و اشتیاق‌شان کمیاب است. اپل شخصیت و فرهنگ برندی را ایجاد کرده است که سرگرم کننده، جالب و دوستانه است. استراتژی های بازاریابی اپل همچنین باعث می شود مشتریان بخواهند به آن جامعه تعلق داشته باشند. آیا کمپین تبلیغاتی اپل را به خاطر دارید – متفاوت فکر کنید؟

تبلیغ با یک روایت صوتی شروع شد که می‌گفت: «این محصول برای دیوانه‌هاست، کسایی که کارهای شورشی در زندگی میکنند» آیا ما این احساسات را در زندگی خود داشته ایم، نه؟ اپل هوشمندانه برای این تصور، از خود دانشگاه استفاده کرد که باعث شد مشتریانش تصور کنند که برند اپل، آنها را به خوبی می شناسد. حتی بیزینس‌ها در برندهای کوچک نیز می توانند جامعه ای از کاربران یا مشتریان متعهد ایجاد کنند. می توانید حتی قبل از اینکه اولین محصول خود را بفروشید، یک کلاب برای آن تشکیل دهید. (چه ایده‌ی نابی)

۵. با برجسته کردن ارزش ویژه خود از جنگ قیمت جلوگیری کنید

برخی از کسب و کارها معتقدند که باید در قیمت رقابت کنند. با این حال، در واقع، رقابت بر سر قیمت می تواند به کسب و کار شما آسیب برساند. اپل این را درک می کند و هرگز در استراتژی قیمت گذاری خود تزلزل نکرده است. کاهش قیمت ها و رقابت بر سر قیمت ممکن است منجر به رقابت به سمت پایین شود. به عنوان مثال، اگر تا به حال تابلوهای دریافت پروژه برای فریلنسرها را دیده باشید، ممکن است چیزهای عجیبی پیدا کنید. برای برخی از وب سایت ها، نرخ نوشتن یک پست وبلاگ 10 دلار یا کمتر است!

این ممکن است ایده خوبی به نظر برسد، اما در هنگام افزایش سهم بازاریابی، واقعاً کوته بینانه است. ضرب المثل “هرچی پول بدی آش میخوری” هرگز درست تر از زمانی نبوده است که کارآفرینان و فریلنسرها برای کم کردن قیمت یکدیگر تلاش می‌کردند. بازاریابی محتوا به کیفیت نیاز دارد و به دست آوردن آن با چنین نرخ های پایینی چالش برانگیز خواهد بود. پست 10 دلاری شما بد نوشته خواهد شد، بدون هیچ گونه تحقیق کامل یا داده های متقاعدکننده برای حمایت از نظرات. حتی سیستم بررسی محتواهای تکراری، نمی تواند شما را از محتوای ناخواسته نجات دهد. اساس بازاریابی محتوا، محتوای با کیفیت به عنوان بخشی از یک استراتژی بازاریابی است.

بنابراین، بیایید کاری را انجام دهیم که اپل انجام می دهد. اپل در UVP (پیشنهاد ارزش منحصر به فرد) خود تخصص دارد. این بدان معناست که طراحی فوق‌العاده با بسته‌بندی‌های کوچک‌تر خارج از کلیشه کار می‌کند. این یک استراتژی بازاریابی عالی برای به دست آوردن توجه از طریق رسانه های اجتماعی است و یک مزیت رقابتی برای اپل و سهم بازار آن است.

برای مثال، دو لپ‌تاپ مشابه با پردازنده‌های i5 هسته‌ای و نمایشگر 13.3 اینچی وجود دارد. نسخه رایانه شخصی – Dell Inspiron حدود ۷۵۰ دلار قیمت دارد. در همین حال، Macbook Pro اپل بیش از ۱۰۰۰ دلار قیمت دارد.

پس چگونه اپل با چنین استراتژی قیمت گذاری بالایی می تواند طرفداران خود را حفظ کند؟ این به این دلیل است که این شرکت رایانه های شخصی را به عنوان رقابت در نظر نمی گیرد. در حالی که دیگران بر روی یک ویژگی کشنده از طریق حجم عظیمی از بازاریابی محتوا تمرکز می کنند، اپل در کل محصول، تخصص دارد.

۶. فروش و بازاریابی را توسط مشتریان انجام میدهد، نه محصولات!

اپل بر روی چهار مشتری کلیدی B2B متمرکز است – دولت‌ها، آموزش، SME و شرکت‌ها. برای بخش‌های مختلف SME و سازمانی، این شرکت تیم‌های فروش خود را بر اساس صنعت ارائه‌شده مدیریت می‌کند، نه محصولات فروخته‌شده. فروشندگان روی تیم هایی کار خواهند کرد که بر روی انواع مختلفی از مشتریان تمرکز دارند. به عنوان مثال، یک مهندس زیست پزشکی سابق که در بیمارستان ها کار کرده است ممکن است برای فروش به شرکت‌های کوچک تا متوسط ​​در مراقبت های بهداشتی منصوب شود. در این بین، یک نماینده فروش با تجربه در انجام خدمات مالی ممکن است برای کار در تیمی که راه حل های کامل را به بانک ها و اتحادیه های اعتباری می فروشد، منصوب شود.

مزیت این رویکرد این است که تضمین می‌کند فروشنده واقعاً مشتری را درک می‌کند و می‌تواند راه‌حل‌هایی را از پورتفولیوی اپل برای برآورده کردن بهترین نیازهای مشتری ارائه دهد.

به طور مشابه، اپل نمایندگان فروش را برای فروشگاه های خرده فروشی خود از تمام طبقات جامعه استخدام می کند. به این ترتیب، این شرکت می‌تواند هر نوع فردی را که وارد فروشگاه اپل می‌شود، نمایندگی کند و از این طریق ارتباط نزدیک‌تری برقرار کند.

۷. از معیارهای مبتنی بر مشتری استفاده کنید

در اکثر فروشگاه ها، فروشنده به شدت برای فروش بیشتر کار می کنند و مشتریان را گیج و ناراحت می کنند. از سال 2007، اپل امتیاز خالص تبلیغ کننده (NPS) – شاخصی که تمایل مشتریان را برای پیشنهاد محصولات یک شرکت به دیگران ارزیابی می کند – به عنوان شاخص مهم موفقیت و وفاداری مشتری به برند، به کار گرفته است.

اپل کنترل تقریباً تمام 500 مکان خرده فروشی و کارکنانش را با استفاده از امتیازات NPS در دست می گیرد. بازخورد NPS هر روز جمع آوری و با تیم های فروشگاه به اشتراک گذاشته می شود. تمام بازخوردهای منفی ظرف 24 ساعت با تماس شخصی مدیر فروشگاه پاسخ داده می شود. علاوه بر این، NPS برای تصمیم‌گیری‌های مستقیم از ارتقای کارکنان تا استراتژی بلندمدت اعمال می‌شود.

موفقیت اپل با NPS نشان نمی‌دهد که این معیار همه مشکلات را برطرف می‌کند. هر شرکتی باید مراقب کارکنان فروش و بازاریابی “مدیریت بر اساس معیار” باشد. علاوه بر این، ساده‌ترین راه برای فروش و بازاریابی برای افزایش امتیازات NPS، کاهش قیمت‌ها است که سود شرکت را از بین می‌برد. اپل هرگز قربانی این عمل نشده است و در عوض بر اساس کیفیت و نه از قیمت، ارزش ایجاد می کند.

۸. جهانی فکر کنید، محلی عمل کنید

فرض کنید در میلان یا ماکائو، بروکسل یا پکن هستید. در این صورت، طراحی جذاب استاندارد آیفون، مینیمالیسم و ​​سهولت استفاده را خواهید دید که در عین معرفی تجربه اپل با ویژگی های مهم محلی برای مشتریان، جهان را به خود جذب می کند. به عنوان مثال، یکی از فروشگاه های اپل در پاریس در ساختمانی به سبک هاوسمان قرار دارد تا ترجیحات معماری پاریسی ها را نشان دهد. اگرچه قرمز متعلق بهرنگ سازمانی اپل نیست اما این شرکت در چین تبلیغات بسته بندی قرمز را در طول سال نو چینی برای تعامل بهتر با بازار ایجاد کرده است.

چنین فعالیت‌های بازاریابی و محصولات به اپل کمک کرده است تا هویت برند خود را حفظ کند و در عین حال فروش خود را به بیش از 100 کشور افزایش دهد. در همین راستا، در حالی که اپل تضمین می‌کند که وب‌سایت تجارت الکترونیکی خود بدون توجه به کشوری ظاهر و برندی یکنواخت دارد، با مترجمان هرکشور برای درک محلی بهتر کار کرده است.

اپل می‌تواند پیروزمندانه استثناهایی برای قوانین برند ایجاد کند، زیرا تلاش‌های زیادی برای تثبیت اخلاق و تجربه برند در همه چیز انجام داده است. برند در طول سازمان کاملاً مطابق با تصمیمات محلی است که می تواند قابل اعتماد باشد.

تویوتا همچنین نمونه دیگری از شرکتی است که می تواند «جهانی فکر کند، محلی عمل کند». برند به طور خستگی ناپذیری کار می کند تا مطمئن شود که برند و فرهنگ توسط هر فردی در شرکت درونی شده است. اگر آن خط پایه وجود نداشته باشد، اقدامات محلی ثبات جهانی را خراب می کند و نام تجاری شروع به انشعاب می کند.

درس‌هایی که میتوان از بازاریابی اپل یادگرفت

• اگر میخواهید در جایگاهی باشید که برند‌های رویایی‌تان قراردارد، بهایی بپردازید که آنها پرداخته‌اند، تلاشی کنید که آن‌ها کرده‌اند.
• اپل بخاطر یک دلیل موفق نشده‌است، اپل یک سیستم هوشمند برای بازاریابی، منابع‌انسانی، تولیدمحصول، تحقیق و توسعه و … طراحی کرده است که شما هم باید برای بیزینس خود شکل دهید.
• از راه‌های بازاریابی اپل در اندازه بیزینس خود الگو بگیرید، مثلا اگر نمیتوانید مثل اپل فروشگاه‌های اپل استور سراسر دنیا تاسیس کنید حداقل سالی یک رویداد برای مشتریان بیزینس خود در شهر خود برگزار کنید.

امیدوارم که از این مقاله لذت برده باشید، تمام سعی من این بوده که اصطلاحات سخت را بصورت ساده برای شما بیان کنم که خوانایی آن افزایش پیدا کند.

موفق باشید دوستان عزیزم

نویسنده Ali Hajimohamadi

افتخار میکنم که قبل از هرکاری من یک وبلاگنویس بودم. نوشتن زندگی من رو دگرگون کرد. بنظر من خودکار تنها ابزار بیرون کشیدن فکر از داخل سر هست. امیدوارم نوشته‌های من در هر محیطی، برای شما الهام بخش باشد.