فهرست مطالب
هرکدام از موقعیتهای شغلی، نیازمند باورهای ذهنی ویژهی خود است. با ذهن کارمندی نمیتوان تبدیل به یک کارآفرین شد. اگر قصد دارید کسب و کار خودتان را شروع کنید، در اینجا ۹ تفاوت در نگاه و ذهنیت یک کارمند و یک کارآفرین را بیان کردهایم.
شما به عنوان یک کارفرین میتوانید از هیچ، چیزی بسازید، یک محصول، یک برند و یک شرکت عالی. شما مسئول تمام تصمیماتی هستید که در این مسیر باید گرفته شد. هرچیزی حتی کوچکترین یا ناراحتکنندهترین مسائل. شما نمیتوانید مثل یک کارمند در گوشهای بنشینید و ببینید تصمیم نهایی چه میشود یا منتظر بمانید تا کسی به شما بگوید چهکار کنید. شما باید تصمیم بگیرید و خودتان هم پای درست و غلط بودن آن تصمیم بمانید.
یک کارمند میتواند تنها چشماندازی کوتاهمدت داشته باشد، دیدگاهی که راه را تا رسیدن به پایان پروژهی جاریاش نشان میدهد. اما یک کارآفرین باید چشماندازی بلندمدت داشته باشد. شما به عنوان یک کارآفرین باید چشمانداز یک یا حتی پنج سال آیندهی استارتاپتان را مشخص کنید. در کنار آن باید چشمانداز کوتاهمدت خود را مشخص کنید. باید آخر ماه حقوق کارمندانتان را بدهید. نمیتوانید دو سال بدون درامد شرکت را پیش ببرید. میتوانید؟
یک کارمند میتواند در آخر هفته بیخیال تمام برنامههای شرکت شود. اما شما به عنوان کارآفرین نمیتوانید حتی یک لحظه به خودتان بگویید، به من چه! هر بار که سرور سایت خوابید، شما هم باید پا به پای ادمینهای سرور، بیخوابی بکشید. تلفن شما احتمالا تا اواخر شب زنگ میخورد و شما نمیتوانید آن را خاموش کنید. چون شما مسئول کسب و کارتان هستید، نه فرد دیگری.
هر فردی در هر شرایطی باید برای پیشرفت همیشه در حال یادگیری باشد. اما در حوزه تخصص خودش. اما شما به عنوان کارآفرین به جز آنکه باید در حوزه مدیریت و کارآفرینی همیشه در حال یادگیری باشید، باید در مورد تمام بخشهای کسب و کارتان، از طراحی محصول گرفته تا بازاریابی، سئو و …. اطلاعاتی داشته باشید تا بتوانید با افرادی که برای شما کار میکنند تعامل داشته باشید و آنها را به سمتی که باید هدایت کنید.
صاحب یک کسب و کار بیشتر از همه در آن کسب و کار درآمد دارد؟ بله اگر کسب و کار بتواند هزینههایش را پوشش دهد و به سوددهی برسد. شما به عنوان یک کارآفرین باید آخر ما تمام هزینهها از جمله حقوق کارمندان را بدهید و حتی ممکن است از جیب هم پول بگذارید. یک کارمند در هر صورت حقوقش را میگیرد اما شما باید برای آنکه درامدی داشته باشید کسب و کارتان را درامدزا کنید.
شما به عنوان یک کارمند میتوانید در شغلی که دوست دارید بمانید و از کار کردن لذت ببرید. اگر هم اهداف شرکت تغییر کرد و با شما همسو نبود، به شرکتی دیگر بروید. اما به عنوان یک کارآفرین با اینکه باید عاشق کسب و کارتان باشید اما حق ندارید مثل یک کارمند کارتان را ادامه دهید، شاید بخاطر اهداف استارتاپ مجبور شوید مسیر کاری خود را تغییر دهید. شما باید اهداف استارتاپ را مهمتر از علاقهی خود بدانید.
هر انسان موفقی برای زندگی خود برنامه دارد اما به عنوان کارآفرین باید عاشق تغییر باشید. نه اینکه داشتن عادات کاری و زندگی خوب نیست. شما هم حتما قواعد خودتان را دارید اما باید آمادهی شکستن مرزها و قواعد باشید. اگر قرار است تغییری در شرکت رخ دهد شما باید پیشقدم باشید.
۸ ساعت کار در روز؟ خب این برای کارمندان است. برای یک کارآفرین هر ساعتی در طول روز ممکن است ساعت کاری باشد. ممکن است تا دیروقت سرکار باشید در حالی که پروژهای که روی آن کار میکنید به جایی نرسد. خبری هم از اضافه حقوق نیست. این ساعت کاری شماست. حداقل تا زمانی که کسب و کارتان سر و سامان بگیرد، شما ۷ روز هفته و ۲۴ ساعت در روز در اختیار کارتان خواهید بود.
یک کارمند میتواند بسیاری از برنامههایش را بگذارد برای بعد. اما یک کارآفرین باید در لحظه تصمیم بگیرد. هر تصمیم و کاری که باید انجام شود. به صورت مستقیم روی کسب و کارتان و آیندهی چند نفری که برای شما کار میکنند تاثیر میگذراد. اگر کاری باید انجام شود، باید انجامش دهید.
ترسناک بود؟ نگران نباشید مسئلهی اصلی مسئولیتپذیری و پیوند دادن موفقیت خودتان به موفقیت کسب و کارتان است. یک کارمند موفق هم بیشتر ویژگیهایی بالا را دارد. باید لذت داشتن کسب و کار خودتان آنقدر برایتان شیرین باشد که این سختیها را به جان بخرید به آینده فکر کنید، وقتی کسب و کارتان سامان گرفت شما لذتی وصفناشدنی را خواهید چشید. پس اگر میخواهید کسب و کارتان را راهاندازی کنید با شوق و مسئولیتپذیری همین حالا شروع کنید.
علاقهمند به دنیای open source، وب و وردپرس
خیلی خیلی ناامید کننده بود این مقاله به جای اینکه انگیزاننده باشد.
پاسخ