hamyar logo hamyar text
اشتباهات رایج در کوچینگ

13 اشتباه رایج در کوچینگ که باعث شکست می‌شود

13 اشتباه رایج در کوچینگ که باعث شکست می‌شود

زمان مطالعه 6 دقیقه مجید حقیقی

امروزه کوچینگ به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند برای بهبود عملکرد در توسعه فردی و حرفه‌ای همواره مورد توجه و استفاده قرار گرفته اما در برخی مواقع حین فرایند کوچینگ ممکن است اشتباهاتی رایج رخ دهد که می‌تواند تاثیرات منفی بر روی فرایند کوچینگ و نتایج به دست آمده از آن توسط فرد مراجعه کننده داشته باشد. این اشتباهات می‌توانند در حوزه‌های مختلفی از عدم تعهد تا عدم تعیین معیارهای اندازه‌گیری، عدم رعایت اصول اخلاقی تا کمبود تمرکز و حضور ذهنی، مشاهده شود. در این مقاله، با تمرکز بر اشتباهات رایج در فرایند کوچینگ، به بررسی و تحلیل دقیق هر یک از این اشتباهات پرداخته‌ایم. هدف ما این است که به کوچ‌ها کمک کنیم تا از این اشتباهات دوری‌ کنند و به عنوان یک کوچ حرفه‌ای به مشتریان خود خدمات دهند. اگر هنوز به صورت کامل با کوچینگ آشنا نیستید حتما مقاله کوچینگ چیست را مطالعه بفرمایید

1- عدم تعیین هدف مشخص و واقع بینانه

یکی از اشتباهات رایجی که معمولا در فرایند کوچینگ اتفاق می‌افتد عدم تعیین هدف مشخص و واقع بینانه است. برخی از افراد در فرایند کوچینگ هدف‌های دقیقی برای خود مشخص نمی‌کنند یا اهدافشان غیر قابل دستیابی و واقعی است که باعث نا امیدی و ناکامی در فرایند کوچینگ می‌شود. برای جلوگیری از این اشتباه رایج لازم است در ابتدا کوچ به همراه فرد مراجعه کننده هدف‌ها را بررسی کنند و بهترین اهداف را که قابل اندازه گیری و دستیابی است را تعیین کنند و برای آن برنامه ریزی کرده و برای دستیابی به آن تلاش کنند.

نادیده گرفتن ارزش‌ها

2- نادیده گرفتن ارزش‌ها و احساسات شخصی

 در حین فرایند کوچینگ، ممکن است کوچ به شدت بر روی رسیدن به اهداف متمرکز شود که توجهی به احساسات و ارزش‌های مراجعه کننده نکند که این اشتباه باعث بروز تضادها و تنش‌های عاطفی در فرایند کوچینگ می‌شود و فرد مراجعه کننده را با نا امیدی رو به رو ‌می‌کند. برای پیشگیری از این اشتباه، کوچ باید به عنوان یک شنونده‌ی فعال و همدل به احساسات و ارزش‌های فرد مراجعه کننده توجه کند این امر باعث می‌شود تا ارتباط قویتر و اثربخش تری بین کوچ و فرد ایجاد شود همچنین کوچ باید سعی کند تناسب مناسبی بین اهداف و احساسات شخصی فرد مراجعه کننده برقرار کند تا فرایند کوچ به درستی طی شود.

3- عدم تعهد و پیگیری

عدم تعهد و پیگیری منظم از سوی کوچ یا فرد مراجعه کننده نسبت به فرایند کوچینگ و اهداف تعیین شده نیز یکی دیگر از اشتباهات رایج در فرایند کوچینگ است. برخی از افراد مراجعه کننده ممکن است در ابتدای فرآیند کوچینگ مشتاقانه شروع کنند اما در ادامه، عدم تعهد و عدم پیگیری لازم را از خود نشان دهند. این اشتباه می‌تواند باعث از بین رفتن انگیزه در فرد شده و به نتایج مطلوبی نرسد. 

 این اشتباه ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیفتد، از جمله عدم مشارکت فعال از طرف کوچ یا مشتری، عدم رعایت تعهدات و تعامل ناکافی بین طرفین، و عدم پیگیری صحیح از سوی طرفین در راستای اهداف تعیین شده. برای پیشگیری از این اشتباه، لازم است کوچ و مشتری در ابتدای فرایند کوچینگ قوانین و تعهدات را مشخص کرده و از فرد خواسته شود تا به تعهد و پیگیری منظم از خود پایبند باشد.

4- عدم تعامل و همکاری

یکی از اشتباهات رایج دیگر در فرایند کوچینگ، عدم تعامل و همکاری صحیح بین کوچ و فرد مراجعه کننده است. این اشتباه می‌تواند از طریق عدم اشتراک گذاری صحیح اطلاعات، عدم اشتراک گذاری نیازها و انتظارات و عدم قبول مسئولیت در طرفین باشد. وقتی کوچ و فرد مراجعه کننده به عدم تعامل و همکاری در کوچینگ می‌افتند، ارتباط و انطباق مؤثر بین آن‌ها کاهش می‌یابد و منجر به کاهش اعتماد بین کوچ و فرد می‌شود و باعث از بین رفتن انگیزه و تمایل به ادامه فرایند کوچینگ می‌شود.

برای پیشگیری از این اشتباه، کوچ باید به عنوان یک همکار و همراه فرد مراجعه کننده، از تجربیات و دانش مشتری بهره‌برداری کند و از تعامل فعال و همکاری صحیح بین طرفین استفاده کند. ابتدا نیاز است که کوچ و مشتری به صورت فعال و با انگیزه در فرآیند کوچینگ شرکت کنند و برای ایجاد تعامل و همکاری مؤثر، باید از روش‌های ارتباطی و ابزارهای مختلفی مانند جلسات حضوری یا آنلاین، مکاتبات الکترونیکی، تماس‌های تلفنی و… استفاده کنند. علاوه بر این، تعامل و همکاری مؤثر نیازمند قدرت گوش دادن و فهمیدن است. هر دو طرف باید به صورت فعال و با تمرکز به گفته‌های همدیگر گوش کنند، سؤالات مناسب بپرسند و تلاش کنند تا به یکدیگر در درک بهتر نیازها و اهداف کمک کنند.

5- فراموش کردن عوامل خارجی

در برخی مواقع کوچ تمرکز زیادی بر روی فرد مراجعه کننده دارد و عوامل خارجی مانند محیط کار، روابط فردی و شرایط اجتماعی را نادیده می‌گیرد. این اشتباه می‌تواند منجر به ایجاد تنش‌ها و عدم تعادل در زندگی شخصی و حرفه‌ای فرد مراجعه کننده شود. عوامل خارجی می‌توانند شامل شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، خانوادگی، سازمانی و … باشند که می‌توانند تأثیر مهمی در فرآیند کوچینگ داشته باشند. به عنوان مثال، فشارها و تحولات اجتماعی، محدودیت‌های زمانی، نوع روابط شخصی و حرفه‌ای، فرهنگ سازمانی و موانع محیطی می‌توانند از جمله عوامل خارجی موثر در فرایند کوچینگ باشند.

فراموش کردن عوامل خارجی می‌تواند منجر به عدم انعکاس و درک صحیح از واقعیت‌ها، بررسی ناکامل و نادرست مسائل، و ارائه راهکارهای ناسازگار با شرایط واقعیت شود. این ممکن است باعث عدم توانایی در مدیریت صحیح و پیش‌بینی موانع، عدم ارائه راهکارهای کارآمد و موثر، و کاهش اعتماد و رضایت مشتری شود.برای پیشگیری از این اشتباه، لازم است که کوچ و مشتری به صورت دقیق و جامع عوامل خارجی موثر در فرآیند کوچینگ را تحلیل و ارزیابی کنند. این شامل مطالعه و شناخت محیط فردی و سازمانی، درک فرهنگ و ارزش‌های فردی و سازمانی، شناخت تحولات و چالش‌های اجتماعی و اقتصادی است. همچنین، نیاز است که کوچ و فرد مراجعه کننده به صورت مداوم به رصد و تحلیل تغییرات و اثرات عوامل خارجی باشند و در صورت نیاز، راهکارهایی مناسب و سازگار با شرایط فعلی ارائه دهند.

عدم مدیریت زمان

6- عدم توانایی در مدیریت زمان 

در کوچینگ، مدیریت زمان یکی از عوامل مهم برای موفقیت است که به معنای عدم توانایی در برنامه‌ریزی و بهینه‌سازی استفاده از زمان در فرآیند کوچینگ است  برخی از کوچ‌ها و مشتریان ممکن است در این زمینه ناتوان باشند و به تعهدات زمانی خود عمل نکنند. عدم مدیریت زمان منجر به از دست دادن فرصت‌های مهم، تأخیر در رسیدن به اهداف و کاهش کیفیت فرآیند کوچینگ می‌شود. برای پیشگیری از این اشتباه، لازم است که هر دو طرف، یعنی کوچ و مشتری، تعهدی قوی نسبت به مدیریت زمان داشته باشند و از ابزارها و تکنیک‌های مدیریت زمان استفاده کنند.

7- نادیده گرفتن پیشرفت و انطباق

نادیده گرفتن پیشرفت و انطباق یکی از اشتباهات رایج در کوچینگ است که به معنای عدم توجه و ارزیابی صحیح نتایج و پیشرفت‌هایی که در فرآیند کوچینگ به دست می‌آید و عدم انطباق با تغییرات و نیازهای جدید است. وقتی کوچ یا مشتری نتوانند به درستی پیشرفت‌ها و نتایج کسب شده در فرآیند کوچینگ را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهند، این می‌تواند منجر به عدم ارزیابی درست عملکرد و تاثیر کوچینگ شود. علاوه بر این، عدم انطباق با تغییرات و نیازهای جدید می‌تواند باعث ایجاد گسست و نارضایتی در فرآیند کوچینگ شود و باعث از بین رفتن اثربخشی و پیشرفت مد نظر گردد.

برای پیشگیری از این اشتباه، ارزیابی منظم و مداوم از پیشرفت‌ها و نتایج کوچینگ ضروری است. بهتر است کوچ و مشتری به صورت مستمر و با توجه به اهداف تعیین شده، پیشرفت‌ها و تغییرات را مورد بررسی قرار داده و به ارزیابی دقیقی از تأثیر و انطباق فعلی با نیازها و اهداف بپردازند. علاوه بر این، در صورت نیاز، ممکن است نیاز به تغییر و تطبیق با نیازهای جدید وجود داشته باشد. در این صورت، کوچ و مشتری باید به صورت مثبت و بازتابگیری، تغییرات را بپذیرند و برنامه‌ریزی مناسبی برای انطباق با آن‌ها داشته باشند. این شامل تجدیدنظر در اهداف، تغییر در روش‌ها و استراتژی‌ها، و تعیین اولویت‌های جدید می‌شود. با در نظر گرفتن و انطباق با پیشرفت‌ها و تغییرات در فرآیند کوچینگ، می‌توان بهبود قابل ملاحظه‌ای در نتایج کوچینگ و ارضای نیازها و اهداف مشتری داشت.

8- کمبود تمرکز و حضور ذهنی

در کوچینگ، تمرکز و حضور ذهنی به طور کامل بر روی مشتری و فرآیند کوچینگ بسیار مهم است. وقتی کوچ یا مشتری نتوانند به صورت کامل تمرکز کنند و حضور ذهنی لازم را در فرآیند داشته باشند، این می‌تواند منجر به از بین رفتن ارتباط عمیق، درک ناکامل از نیازها و مسائل مشتری، و کاهش اثربخشی کوچینگ شود. برای پیشگیری از کمبود تمرکز و حضور ذهنی، اهمیت بخشیدن به تمرکز و تمرین در تمرکز می‌تواند مفید باشد. بهتر است کوچ و مشتری در زمان کوچینگ، محیطی آرام ایجاد کنند. استفاده از تکنیک‌های تمرین تمرکز مانند تمرین‌های تنفس عمیق، تمرین‌های مدیتیشن، تمرین‌های توجه به حالت حاضر و … می‌تواند بهبود تمرکز و حضور ذهنی را تسهیل کند. همچنین، لازم است در طول جلسات کوچینگ، به تفاصیل به نیازها و مسائل مشتری گوش کنید و به صورت کامل درک کنید. از تمرکز کامل بر روی مشتری و استفاده از مهارت‌های گوش دادن فعال، می‌توانید حضور ذهنی خود را بهبود ببخشید. به طور کلی، برای پیشرفت در کوچینگ، تمرکز و حضور ذهنی به عنوان عناصر کلیدی در فرآیند محسوب می‌شوند و لازم است به آن‌ها توجه کافی را داشته باشیم.

9- عدم تعیین معیارهای اندازه‌گیری

عدم تعیین معیارهای اندازه‌گیری یکی از اشتباهات رایج در فرایند کوچینگ است که می‌تواند تأثیرات منفی بر روی عملکرد و پیشرفت مشتری داشته باشد. معیارهای اندازه‌گیری در کوچینگ، شاخص‌ها و پارامترهایی هستند که برای اندازه‌گیری و ارزیابی پیشرفت و تحول مشتری استفاده می‌شوند. در زیر توضیحاتی درباره عدم تعیین معیارهای اندازه‌گیری و اثرات آن در کوچینگ آورده شده است:

عدم روشنی در پیشرفت: تعیین معیارهای اندازه‌گیری مشتری به کوچ کمک می‌کند تا پیشرفت و تحول مشتری را به صورت روشن و قابل اندازه‌گیری مشخص کند. در صورت عدم تعیین معیارهای مناسب، می‌تواند ابهامی درباره پیشرفت و موفقیت مشتری به وجود آورده و فرآیند کوچینگ را کند کند.نقض اهداف و تعهدات: تعیین معیارهای اندازه‌گیری به کوچ کمک می‌کند تا اهداف و تعهدات خود را به مشتریان مشخص کند و براساس آنها فعالیت کند. اگر کوچ بدون تعیین معیارهای مشخص به کوچینگ بپردازد، می‌تواند به نقض اهداف و تعهدات خود بپردازد و به نتیجه‌ای مطلوب نرسد. نقص در ارزیابی و بازخورد: معیارهای اندازه‌گیری به کوچ کمک می‌کنند تا ارزیابی مناسبی از پیشرفت مشتریان داشته باشند و بازخورد موثری را ارائه کنند. در صورتی که معیارهای مناسب تعیین نشوند

مربی یا کوچ خشمگین

10- عدم رعایت اصول اخلاقی

عدم رعایت اصول اخلاقی یکی از اشتباهات رایج در فرایند کوچینگ است که ممکن است به کوچ و مشتری آسیب برساند و ارتباط مثبت بین آنها را تضعیف کند. اصول اخلاقی مرتبط با احترام، صداقت، عدالت و حفظ حریم شخصی مشتری است. در زیر توضیحاتی درباره عدم رعایت اصول اخلاقی در کوچینگ آورده شده است:

  • نقض حریم شخصی: یکی از اصول اخلاقی در کوچینگ، حفظ حریم شخصی مشتری است. اگر کوچ بدون موافقت مشتری، اطلاعات شخصی و حساس او را فاش کند، این می‌تواند به آسیب رساندن به اعتماد و روابط آینده با مشتری منجر شود.
  • عدم صداقت و شفافیت: کوچ باید در ارتباط با مشتریان خود صادق و شفاف باشد. اگر کوچ اطلاعات یا راهنمایی‌های نادرست و ناسازگار ارائه دهد، این ممکن است به تضییع زمان و انرژی مشتری منجر شود و اعتماد مشتری به کوچ را ضعیف کند.
  • عدم احترام به ارزش‌ها و باورها: هر فرد دارای ارزش‌ها، باورها و متعادلات خود است. اگر کوچ به درستی به این موارد احترام نگذاشته و تلاش برای تحمیل ارزش‌ها و باورهای خود به مشتری داشته باشد، می‌تواند به ایجاد نارضایتی و تضعیف رابطه کوچ و مشتری منجر شود.
  • نقض عدالت: در کوچینگ، عدالت به معنای برخورد منصفانه و بدون تبعیض با مشتریان است. اگر کوچ ترجیحات یا نیازهای مشتریان را نادیده بگیرد و برخی مشتریان را به نفع دیگران ترجیح دهد، عدالت را نقض کرده و به ضعف کوچینگ و ایجاد ناهماهنگی در فرآیند کوچینگ منجر می‌شود. رعایت اصول اخلاقی در کوچینگ اهمیت بسیاری دارد، زیرا این اصول به ارتقای روابط کوچ و مشتری، ایجاد اعتماد و تسهیل رسیدن به اهداف مشتریان کمک می‌کنند. همچنین، رعایت اصول اخلاقی از دیدگاه حرفه‌ای و شایسته‌سالاری نیز بسیار مهم است.

11- عدم ارائه بازخورد سازنده

عدم ارائه بازخورد سازنده یکی از اشتباهات رایج در فرایند کوچینگ است که می‌تواند تأثیرات منفی و قابل توجهی روی پیشرفت مشتری داشته باشد. بازخورد سازنده به مشتری کمک می‌کند تا از عملکرد خود آگاه شود، نقاط قوت و ضعف خود را بشناسد و راهکارهای بهبود را دریابد. در زیر توضیحاتی درباره عدم ارائه بازخورد سازنده و اثرات آن در کوچینگ آورده شده است:

  • عدم آگاهی از پیشرفت: بازخورد سازنده به مشتری اطلاعاتی درباره پیشرفت و تغییراتی که در طول فرایند کوچینگ اتفاق می‌افتد، ارائه می‌دهد. در صورتی که کوچ به مشتری بازخورد مناسب ندهد، او ممکن است نتواند به طور کامل از پیشرفت خود آگاه شود و در پیشبرد هدف‌های خود بهره‌ور شود.
  • عدم تشویق و تحریک به تغییر: بازخورد سازنده باید مشتری را تشویق و تحریک کند تا تغییرات لازم را در زندگی خود ایجاد کند. اگر کوچ به مشتری بازخورد مناسب ندهد، ممکن است مشتری انگیزه کافی برای تغییر نداشته باشد و در نتیجه روند پیشرفت خود را کند کند.
  • عدم تشخیص نیازها و ترجیحات مشتری: بازخورد سازنده می‌تواند به کوچ کمک کند تا نیازها و ترجیحات مشتری را بهتر درک کند و خدمات خود را براساس آنها شخصی‌سازی کند. اگر کوچ به مشتری بازخورد مناسب ندهد، ممکن است نتواند به درستی نیازها و ترجیحات مشتری را شناسایی کند و در نتیجه، خدمات خود را به طور مؤثری به مشتری ارائه ندهد.

برای رفع عدم ارائه بازخورد سازنده، می‌توان از راهکارهای زیر استفاده کرد:

  • بیان صادقانه نقاط قوت و ضعف: کوچ باید به مشتری بازخورد صادقانه درباره نقاط قوت و ضعف او بدهد و به او کمک کند تا از آنها آگاه شود و روی آنها کار کند.
  • تشویق به تغییر و پیشرفت: کوچ باید مشتری را تشویق و تحریک کند تا تغییرات لازم را در زندگی خود ایجاد کند و به هدف‌های خود دست یابد.
  • شناخت دقیق نیازها و ترجیحات مشتری: کوچ باید به درستی نیازها و ترجیحات مشتری را شناسایی کرده و خدمات خود را براساس آنها شخصی‌سازی کند.

12- تکرار الگوهای ناکارآمد 

تکرار الگوهای ناکارآمد یکی از اشتباهات رایج در فرایند کوچینگ است که ممکن است بر روی کوچ و فرد مراجعه کننده تاثیر منفی بگذارد. زمانی که یک شخص در الگوهای ناکارآمد و تکراری خود گیر می‌افتد، او در واقع در یک حلقه بسته قرار می‌گیرد و قدرت تغییر و پیشرفت را از دست می‌دهد.

  • عدم تغییر در رفتار: هنگامی که فرد به الگوهای رفتاری خود گیر می‌افتد و تغییر نمی‌کند، توانایی کوچ برای ایجاد تحول و پیشرفت در مشتری را محدود می‌کند. این می‌تواند باعث کاهش اثربخشی کوچینگ شود و مشتری نتواند به طور کامل از فرصت‌های رشد و تغییر استفاده کند.
  • تکرار مشکلات و موانع: یکی از اشتباهات رایج در کوچینگ این است که فرد به طور مکرر با همان مشکلات و موانع مواجه می‌شود و نتوانسته است راه‌حل مناسبی برای آنها پیدا کند. در این صورت، کوچ باید بتواند به مشتری کمک کند تا از الگوهای ناکارآمد خود خارج شده و راه‌حل‌های جدیدی را برای حل مشکلات پیدا کند.
  • عدم انعطاف‌پذیری در تفکر: اگر فرد به تفکر ثابت و غیرانعطاف پذیری گیر کرده باشد، نمی‌تواند به طور مؤثری با مشتری همکاری کند و راهکارهای جدید و خلاقانه را پیشنهاد دهد. در این صورت، کوچ باید به فرد کمک کند تا تفکر خود را گسترش دهد و به انعطاف پذیری تمایل نشان دهد.

برای رفع تکرار الگوهای ناکارآمد، می‌توان از راهکارهای زیر استفاده کرد:

  • ایجاد آگاهی: فرد باید آگاهی کافی درباره الگوهای ناکارآمد خود داشته باشد و به طور فعال تلاش کند تا آنها را شناسایی کند.
  • تغییر نگرش: تغییر نگرش و دیدگاه نسبت به مسائل و مشکلات می‌تواند به کمک فرد در خارج شدن از الگوهای ناکارآمد باشد. با تغییر نگرش، افراد می‌توانند راه‌حل‌های جدیدی را برای مواجهه با چالش‌ها پیدا کنند.
  • همکاری با کوچ: کوچینگ می‌تواند به فرد کمک کند تا الگوهای ناکارآمد خود را شناسایی کرده و راه‌حل‌های جدیدی برای پیشرفت و تغییر ایجاد کند. همکاری با کوچ و استفاده از تکنیک‌ها و ابزارهای مربوطه می‌تواند به این فرآیند کمک کند.

13- عدم خودباوری و اعتماد به نفس

عدم خودباوری و اعتماد به نفس در فرایند کوچینگ می‌تواند به طور قابل توجهی بر کیفیت فرایند کوچینگ اثرگذار باشد. این عامل می‌توانند در هر دو بعد شخصیتی کوچ و نحوه تعامل با فرد مراجعه کننده تاثیر بگذارند. هنگامی که کوچ از خودباوری کافی برخوردار نیست، امکان تاثیرگذاری مثبت و ایجاد تغییر در مشتری را به طور کامل ندارد و کیفیت خدمات کوچینگ کاهش می‌یابد. برای افزایش خودباوری و اعتماد به نفس در کوچینگ، می‌توان از راهکارهای زیر استفاده کرد:

  • به‌روزرسانی و توسعه مهارت‌ها و دانش‌های حرفه‌ای: با به‌روز بودن در زمینه کوچینگ و اطلاع از تکنیک‌ها و روش‌های جدید، کوچ به خودباوری بیشتری دست خواهد یافت.
  • ارتقاء تجربه: تجربه بیشتر در کوچینگ منجر به اطمینان بیشتر و اعتماد به نفس بیشتر می‌شود. کوچ می‌تواند با ارتقاء تجربه خود از طریق همکاری با مشتریان متنوع و درگیری در پروژه‌های مختلف، خودباوری را تقویت کند.
  • ارتقاء خودآگاهی: آگاهی از نقاط قوت و ضعف شخصیتی و حرفه‌ای خود می‌تواند به افزایش اعتماد به نفس کوچ کمک کند. ارزیابی مداوم و تمرین بر روی خودآگاهی می‌تواند این فرایند را تسهیل کند.

در این مقاله، به بررسی و تحلیل اشتباهات رایج در فرایند کوچینگ پرداختیم و تأثیرات منفی آنها بر کوچینگ و مشتریان را بررسی کردیم. از عدم تعهد و پیگیری تا عدم تعامل و همکاری، از فراموش کردن عوامل خارجی تا کمبود تمرکز و حضور ذهنی، از عدم تعیین معیارهای اندازه‌گیری تا عدم ارائه بازخورد سازنده، همه این اشتباهات می‌توانند روند کوچینگ را به‌خطر بیندازند و کیفیت خدمات را تحت تأثیر قرار دهند. با توجه به اهمیت و نقش حیاتی کوچینگ در توسعه و رشد فردی و حرفه‌ای، ضروری است که این اشتباهات رایج را به‌درستی درک کرده و جلوی آنها را بگیریم. راهکارهایی نیز برای هر یک از این اشتباهات ارائه شده است که می‌توانند کوچینگ را به سمت بهبود و موفقیت هدایت کنند.

نویسنده مجید حقیقی
×

شماره خود را وارد کنید

بعد از وارد کردن شماره کدی که به خط شما ارسال می‌شود را وارد کنید

یا
ورود با ایمیل ورود با جیمیل
login
شماره خود را وارد کنید

بعد از وارد کردن شماره کدی که به خط شما ارسال می شود را وارد کنید

login
کد ارسال شده را وارد کنید
به ارسال شد. edit تغییر شماره