hamyar logo hamyar text

معرفی فیلم فارست گامپ

معرفی فیلم فارست گامپ

زمان مطالعه 4 دقیقه جلال شایان

فارست گامپ «Forrest Gump» یکی از بهترین و جذاب‌ترین فیلم های انگیزشی تاریخ جهان است که در لیست ۲۰ فیلم انگیزشی مطرح جهان جایگاه دوم را به خودش اختصاص داده است. دیدن این فیلم یکی از بهترین کارهایی است که می‌توانید در اوقات فراغتتان انجام دهید. با دیدن این فیلم هم لذت می‌برید و هم درس‌‎های زیادی برای کسب و کار و زندگی فرامی‌گیرید. اگر نگاهی به جدول زیر که لیست از افتخارات این فیلم به حساب می‌آید، بیندازید متوجه ارزش و اهمیت این فیلم انگیزشی خواهید شد.

اطلاعات کلی و افتخارات فیلم فارست گامپ

ژانر کمدی-درام
سال انتشار 1994
جوایز اسکار این فیلم موفق به دریافت 13 جایز اسکار شد که از این تعداد 6 جایزه مربوط به بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین کارگردانی، بهترین جلوه‌های ویژه بود.
کارگردان رابرت زمیکس
بازیگر نقش اول تام هنکس

با نگاهی اجمالی به این جدول متوجه اهمیت بالای این فیلم در سینمای جهان خواهید شد. این فیلم سراسر نمایانگر امید و تلاش مداوم است و به ما نشان می‌دهد که هیچ چیزی در این دنیا وجود ندارد که غیرممکن باشد. این فیلم بر اساس رمانی از وینستون گروم با همین نام نوشته شده است. در صورتی که تمایل دارید با زندگی پرفراز و نشیب و البته آموزنده فارست گامپ آشنا شوید، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید؛ چون قرار است در کنار هم درس‌های زیادی از زندگی او بگیریم.

اصلاً داستان و کلیت فیلم فارست گامپ چیست؟

ایفای نقش فارست گاپ در این فیلم به عهده تام هنکس است. همین فیلم باعث شد که بتواند جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را در سال 1994 از آن خود کند و با کشاندن بینندگان بسیاری به درون سینما شهرتی بی‌نظیر و جاودانه برای خود به ثبت برساند. جالب است بدانید که فارست مبتلا به مشکلات و نارسایی‌های جسمانی و ذهنی است. او در ابتدای فیلم داخل یک ایستگاه اتوبوس نشسته و منتظر اتوبوس است و خاطراتش را  از دوران کودکی تا به آن روز برای خانمی که کنار او نشسته روایت می‌کند. این روایت چندان زیباست که از همان ابتدای فیلم ما را در جای خودمان میخکوب می‌کند.

کودکی فارست گامپ

او در دوران کودکی به خاطر مشکلات جسمانی از ناحیه پا و همچنین مشکلات ذهنی که داشت از سوی دوستان و هم‌سنی‌های خودش طرد می‌شد. در یکی از روزها یکی از دوستان، او را دنبال می‌کند و او برای فرار از دست او شروع به دویدن می‌کند. جالب است او در حالی می‌دود که کلی تجهیزات به پایش بسته شده است.

ناگهان در هنگام دویدن تمام تجهیزات خرد می‌شود ولی او به جای این که زمین بخورد، با سرعت تمام به دویدن ادامه می‌دهد. این دویدن در این لحظه از فیلم همان و راهیابی او به تیم ملی راگبی آمریکا همان! این جای فیلم است که بیننده می‌فهمد هیچ چیزی در زندگی غیرممکن نیست. ما با تمام محدودیت‌هایی که در زندگی خودمان داریم باز هم می‌توانیم به هر جا که دلمان بخواهد و آرزویش را داریم برسیم.

یکی از ماندگارترین دیالوگ‌های این فیلم، جمله مادر فارست گامپ است که در تمام زندگی فارست همراه و دلسوز او است:

تو با چیزهایی که خدا به تو داده است، باید بهترین کار را بکنی.

او در دوران کودکی تنها یک دوست دارد و آن هم دختری کوچک به نام جنی است که فارست از همان اول به او دل می‌بندد و تا پایان این فیلم این دلبستگی ادامه پیدا می‌کند ولی در نهایت به جدایی ختم می‌شود.

حضور در جبهه جنگ با ویتنام و افتخارآفرینی

فارست بزرگ و بزرگ‌تر شد و در راگبی به افتخارات بسیاری رسید. در همین حال جنی هم روند نزولی خود را طی می‌کند و هر روز مشکلات جدیدی برای خود به وجود می‌آورد. سر به راه نبودن او باعث می‌شود که به سمت روابط ناسالم، مشروبات الکلی و غیره کشیده شود. در این میان ایالات متحده تصمیم می‌گیرد وارد نبرد با ویتنام شود. فارست مانند بسیاری از جوانان دیگر به ارتش ملحق می‌شود تا برای کشورش بجنگد. قبل از رفتن فارست نزد جنی می‌رود تا با او خداحافظی کند. جنی از او می‌خواهد که در میدان جنگ شجاعت و کله‌شقی را کنار بگذارد و از مهلکه فرار کند.

او در جنگ هم نقشی سازنده از خود به جای می‌گذارد. در آن میان دوستی به نام بوبا پیدا می‌کند که سیاه‌پوستی خوش‌قلب و ساده است و دائم در فکر آن است که خانواده‌اش را از فقر نجات دهد. ایده‌ای که بوبا دنبال می‌کند، صید میگو است. فرمانده فارست و بوبا در جنگ ویتنام، سرگرد دن تیلور نام دارد. ویتنام در یکی از جنگ‌ها نیروهای آمریکایی را با تمام قوا هدف قرار می‌دهد. فارست از این نبرد جان سالم به درمی‌برد و می‌خواهد که فرار کند ولی ناگهان به یاد دوست سیاه‌پوست خود می‌افتد و بازمی‌گردد تا او را پیدا کند و نجات دهد.

هر چه به دنبال بوبا می‌گردد، او را پیدا نمی‌کند. در هنگام جستجوی بوبا، مجروحان مختلفی را پیدا می‌کند و تمام آن‌ها را تا ساحل رودخانه می‌رساند. حتی سرگرد دن تیلور هم در بین این مجروحان قرار دارد. او در نهایت موفق شد بوبا را پیدا کند ولی بوبا زنده نماند و جانش را از دست داد. سرگرد هم دو پای خودش را از دست داد. او همیشه به چشم یک مقصر به فارست نگاه می‌کرد و معتقد بود که فارست باید اجازه می‌داد که او با افتخار جان خودش را برای وطنش فدا کند. فارست به خاطر خدمات بسیاری که در جنگ انجام داده بود، مدال افتخار دریافت می‌کند.

شکوفایی استعداد بازی پینگ پنگ

در همین حال که داشت دوره بهبودی خود از زخم‌هایی که در جنگ برداشته بود را طی می‌کرد ناگهان متوجه شد که استعداد عجیبی در بازی پینگ پنگ دارد. او در هر زمینه‌ای وارد می‌شد کولاک می‌کرد و اکنون وقت آن بود که خود را در این ورزش نشان دهد. کار به جایی رسید که به مسابقات جهانی رفت و هر روز افتخارهای جدیدی آفرید. این موفقیت‌ها بیشتر می‌شد ولی قلب فارست گامپ همیشه پیش جنی بود ولی جنی خیلی در مشکلات فرورفته و اعتیاد او را در دام خود گرفتار کرده بود.

جنی در ابتدا دختر بدی نبود ولی سرپرست بدی که داشت موجب شد که در نهایت کارش به اینجا کشیده شود و این یکی از درس‌های مهمی است که باید از این فیلم بگیریم.

محقق کردن رویای بوبا و صید میگو

او پس از افتخارآفرینی در پینگ‌پنگ به صورت ناگهان سرگرد دن تیلور را دوباره پیدا کرد و به این فکر افتاد که آرزوی بوبا را که هیچ‌گاه نتوانست عملی کند، محقق سازد و یک شرکت میگو بزند.

 او سرهنگ را هم که وضع مناسبی نداشت با خودش همراه کرد. آن‌ها در ابتدای کار موفق نبودند و درآمدشان چنگی به دل نمی‌زد. جالب است که در یک اتفاق خیلی عجیب  و جالب آن‌ها کلی میگو صید کردند و درآمد فوق‌العاده‌ای به جیب زدند. در همین حین مادر فارست می‌میرد و او تنها تکیه‌گاه خود را از دست می‌دهد و به افسردگی مبتلا می‌‎شود.

گذر زمان جنی را سر به راه می‌کند و تصمیم می‌گیرد با کار در یک رستوران زندگی ساده‌ای را در پیش بگیرد ولی کارهایی که در گذشته انجام داده، آسیب‌های زیادی به او زده است و در اثر همین اشتباهات جان خود را از دست می‌دهد و فارست گامپ غمگین به زندگی خود ادامه می‌دهد. زندگی پر فراز و نشیب تناسب بسیار خوبی با یکی از معروف‌ترین نقل قول‌های این فیلم دارد که می‌گوید:

مادرم همیشه می‌گفت: زندگی مثل یک جعبه شکلات است. تو نمی‌دانی چه چیزی از آن بدست می‌آوری.

در ادامه مقاله تصمیم داریم به درس‌هایی بپردازیم که از این فیلم می‌گیریم و می‌توانیم از این درس‌ها برای رشد و پیشرفت کسب و کار خودمان استفاده کنیم.

معرفی فیلم راکی

درس‌هایی که از فارست گامپ می‌گیریم

فیلم فارست گامپ با فراز و نشیب‌ها و مراحل مختلفی که دارد، می‌تواند درس‌های زیادی به ما بدهد. در ادامه به چند مورد از درس‌های خوبی که می‌توانیم در زندگی و کسب و کارمان به کار ببندیم می‌پردازیم:

1. همیشه جایی برای شانس و عدم اطمینان بگذارید

یکی از درس‌های مهمی که این فیلم به ما می‌دهد این است که قرار نیست همیشه همه چیز خوب یا بد پیش برود. یک اتفاق ساده می‌تواند همه چیز را متحول کند و برنامه‌ای جدید پیش روی ما قرار دهد. بنابراین باید یاد بگیریم که در برنامه‌ریزی‌های خود چه در کار و چه در زندگی جایی را برای اتفاقات غیرمترقبه و غیرمنتظره در نظر بگیریم. به عنوان مثال ویروس کرونا را در نظر بگیرید. همین ویروس ساده توانست بسیاری از کسب و کارهایی که منتظر شب عید بودند تا بتوانند محصولات خود را بفروشند را به تعطیلی کشاند و به کلی همه برنامه‌ها را به هم ریخت.

2. به شجاعت و جرئت اهمیت بدهید

یکی از درس‌های این فیلم این است که فارست گامپ شخصیتی ساده و بی‌آلایش دارد و هیچ‌‎گاه از چیزی نمی‌ترسد. مادرش همیشه به او گفته بود:

هرگز اجازه نده کسی بگوید که از تو بهتر است.

همین مسئله موجب می‌شد که او با تلاش و کوشش فراوان در هر زمینه‌ای وارد شود. او به خاطر شجاعت و جرئتی که داشت در هر زمینه‌ای می‌توانست موفق شود.

زندگی و کسب و کار ما همین‌طور است. تنها راه حل برای غلبه بر شرایط بحرانی وسخت این است که شجاعت شروع و برداشتن اولین قدم را داشته باشیم وقتی اولین قدم را برداریم متوجه خواهیم شد که هیچ چیز به آن سختی که ما پیش از این تصور می‌کردیم هم نبوده است.

3. می‌توان یک زندگی ساده و در عین حال شاد داشت

یک بار فیلم را ببینید یا یک بار به توضیحاتی که در رابطه با این فیلم دادیم توجه کنید. متوجه خواهید شد که فارست شخصیتی فوق‌العاده ساده دارد. او این سادگی را در تمام زندگی خودش حفظ کرد و به همین خاطر بود که خیلی از مواقع می‌توانست مشکلات زندگی خود را تحمل کند و با آن‌ها کنار بیاید. این فیلم به خوبی به ما آموزش می‌دهد که برای موفق بودن اصلاً قرار نیست خیلی حرفه‌ای و همه‌چیزبلد باشیم. خیلی از مواقع سادگی بهترین راهکار برای رسیدن به موفقیت محسوب می‌شود.

این فیلم به ما یاد می‌دهد که قرار نیست همه انسان‌ها مثل هم باشند. آن‌ها متفاوت هستند و این تفاوت به هیچ عنوان باعث نمی‌شود که کسی فکر کند از دیگری بهتر یا بدتر است. کافی است برای رسیدن به اهداف و آرمان‌های خودمان در کار و زندگی، خیلی ساده بیندیشیم و به نتایج ساده و بدون هیچ پیچیدگی برسیم. قرار نیست خودمان را وارد  حواشی کنیم تا بتوانیم زندگی شادی داشته باشیم. بلکه شادی در سادگی است.

4. زرنگ بودن مهم نیست؛ فداکاری، اشتیاق و تمرکز خیلی مهم‌تر است

شاید این مسئله مهم‌ترین درسی است  که باید از این فیلم زیبا بگیریم. خیلی از همسنی‌های فارست زرنگ‌تر و باهوش‌تر از او بودند ولی هیچ‌کدام نتوانستند به پای او برسند و حتی یکی از موفقیت‌های او را کسب کنند. بهره هوشی فارست خیلی پایین بود ولی همیشه به خاطر تمرکز و اشتیاقی که به انجام کار داشت می‌توانست از رقبای خودش پیش بیفتد و در نهایت پیروز شود.

این مسئله هم در زندگی و هم در کسب و کار صادق است. به هیچ عنوان هوش و زرنگی را جایگزین پشت کار، سماجت، فداکاری، اشتیاق و تمرکز نکنید. در سخت‌ترین روزهای کار و زندگی مسیر خود را با تمرکز خالص و اشتیاق بی حد و حصر ادامه دهید. مطمئن باشید که موفقیت در چند قدمی شما قرار دارد.

کسی که پشت کار و سماجت داشته باشد و از طرفی از هوش و استعداد ذاتی خود استفاده نماید خیلی سریع قله‌های زندگی خود را فتح می‌کند. افراد بسیاری هستند که بهره هوشی چندانی ندارند ولی با تلاش به همه جا می‌رسند ولی افراد دارای هوش و استعداد که تلاش کافی ندارند، به ندرت می‌توانند اهداف خود را محقق کنند.

5. سعی کنید از یک مشاور دلسوز کمک بگیرید

فارست گامپ به دلیل حضور مادرش همیشه می‌توانست از راهنمایی‌های او کمک بگیرد و این راهنمایی‌ها را در زندگی خودش به کار بگیرد. او خیلی از مواقع با یاد مادرش به زندگی دلگرم می‌شد و سعی می‌کرد از توصیه‌های او بهترین استفاده ممکن را ببرد.

هر کدام از ما هم یکی از این مشاوران دلسوز و دانا در زندگی خود داریم. این مشاور گاهی پدر و مادر، گاهی همسر، گاهی برادر و خواهر و گاهی یک دوست است که واقعاً تمایل دارد که ما را خوشحال و موفق ببیند. سعی کنید در زندگی از حضور این افراد بهترین استفاده ممکن را ببرید.

6. امتحان کردن چیزهای جدید ارزشمند است

فارست گامپ همیشه در زندگی می‌کوشد که چیزهای جدید را امتحان کند و اتفاقاً در زمینه‌های مختلف هم توانایی بسیار خوبی دارد. مسئله این است که خیلی از ما در زندگی وارد یک مسیر اشتباه می‌شویم ولی حاضر نیستیم که این مسیر را متحول کنیم. باید به خاطر داشته باشیم که برای موفقیت گاهی باید مسیری جدید را امتحان کنیم. شاید در زمینه فعلی استعداد ندارید و نمی‌توانید موفق شوید. تا حد امکان تلاش کنید ولی اگر نشد، اشکالی ندارد. زمینه‌های دیگری را امتحان کنید. شاید مسیر جدید، مسیر موفقیت شما است. بنابراین همیشه برای امتحان کردن چیزهای جدید ارزش قائل شوید.

7. گذشته‌ها گذشته!

این فیلم به ما یاد می‌دهد که باید سختی‌ها و تلخی‌ها را در زندگی بپذیریم و با آن‌ها کنار بیاییم. یک دیالوگ زیبا در این فیلم وجود دارد که می‌گوید:

تو مجبوری گذشته را پشت سر خود بگذاری، قبل از این که بتوانی تکان بخوری.

خیلی از ما با چسبیدن به گذشته، کاری می‌کنیم که نتوانید فرصت‌های پیش روی خودمان را ببینیم. برای موفقیت قبل از هر کاری باید گذشته را کنار بگذارید و فقط آینده را نگاه کنید. گذشته فقط به این خاطر مفید است که می‌توانیم از آن درس بگیریم ولی قرار نیست تا ابد آن را دنبال کنیم؛ زیرا مرور خاطرات بد گذشته باعث می‌شود که احساسات منفی در ما پیدا شود و این احساسات می‌تواند ضربات بدی به نگرش و طرز فکر ما وارد کند.
بنابراین همواره سعی کنید مشکلات و خاطرات بدی که در گذشته اتفاق افتاده است را کنار بگذارد و در زمان حال زندگی کنید تا چشم‌انداز روشن آینده بهتر به نظرتان بیاید.

فارست گامپ یک شخصیت قدرتمند و قوی

فارست گامپ مشکلات زیادی در زندگی داشت و در ابتدا با ناتوانی جسمانی و آزار و اذیت دوستان خود روبرو بود ولی در نهایت توانست با تلاش و پشت کار فراوان قله‌های بسیاری را در زندگی و کسب و کار فتح کند و به موفقیت برسد. ما هم چیزی کمتر از او نداریم. بسیاری از ما مشکلات جسمانی و ذهنی نداریم ولی با این حال در زندگی و کسب و کار به خاطر نداشتن پشت کار یا چسبیدن به گذشته‌ها با مشکلات فراوانی روبرو می‌شویم.

تمام تمرکز این فیلم بر امید و تلاش با وجود محدودیت‌های فراوان است. فیلم رستگاری در شاوشنک هم تا حدود زیادی مشابه همین داستان است. در آن فیلم هم امید و تلاش فراوان موج می‌زند. موفقیت خیلی آسان است البته اگر مانند فارست گامپ آن را ساده و آسان بگیریم. در صورتی که از این مقاله لذت بردید، می‌توانید آن را در شبکه‌های اجتماعی با سایر دوستان خود به اشتراک بگذارید. همچنین اگر با خواندن این مقاله نکاتی به ذهنتان رسید، می‌توانید نظر خود را با ما و سایر کاربران همیار در زیر همین پست به اشتراک بگذارید.

نویسنده جلال شایان

آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسان‌ها را داناتر و تواناتر کند!

×

شماره خود را وارد کنید

بعد از وارد کردن شماره کدی که به خط شما ارسال می‌شود را وارد کنید

یا
ورود با ایمیل ورود با جیمیل
login
شماره خود را وارد کنید

بعد از وارد کردن شماره کدی که به خط شما ارسال می شود را وارد کنید

login
کد ارسال شده را وارد کنید
به ارسال شد. edit تغییر شماره