فیلم وال استریت یا « Wall Street » یکی از فیلمهای انگیزشی عالی و جذابی است که میتواند درسهای زیادی در زمینه کسب و کار و کارآفرینی به ما بدهد. کارآفرینی دنیای عجیب و غریبی دارد. اگر به عنوان یک کارآفرین شروع به کار و فعالیت کنید خواهید دید که هر روز مطلب جدیدی یاد میگیرید و همزمان با این یادگیری رشد و پیشرفت میکنید و در مسیر جدیدی قرار میگیرید.
از طرفی اگر میخواهید به یک کارآفرین موفق تبدیل شوید لازم است بخشی از زمان خود در اوقات فراغت را به تماشای فیلمهای انگیزشی و کارآفرینی اختصاص دهید. همیار آکادمی یک مقاله عالی برای معرفی فیلمهای انگیزشی دارد که در آن 10 فیلم عالی در حوزه کارآفرینی و کسب و کار را معرفی کرده است. با مراجعه به مقاله « 10 فیلم انگیزشی موفق سینمای جهان » میتوانید با این 10 فیلم برتر آشنا شوید.
در ادامه این مقاله تصمیم داریم به بررسی و معرفی فیلم وال استریت بپردازیم. در صورتی که تمایل دارید با خلاصه کوتاهی از این فیلم و درسهایی که میتوان از آن گرفت آشنا شوید، تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.
اطلاعاتی پیرامون فیلم وال استریت
فیلم وال استریت به کارگردانی الیور استون و تهیه کنندگی ادوارد آر در سال 1987 ساخته شد. این فیلم معروف یکی از بهترین محصولات ایالات متحده و به زبان انگلیسی است. این فیلم سه ستاره بینظیر به نامهای تامارا تونی، مایکل داگلاس و چارلی شین دارد.
بودجهای که برای ساخت این فیلم انگیزشی فوقالعاده هزینه شد 15 میلیون دلار اعلام میشود و فروش گیشه آن 43848100 دلار برآورده شده است. این فیلم 126 دقیقهای پر از درسهای مهمی است که باید در زندگی و کسب و کار خودمان به کار ببندیم. یک کارآفرین با تماشای این فیلم متوجه میشود که اخلاق و معیارهای اخلاقی و انسانی در کارآفرینی اهمیت زیادی دارد و نمیتوان برای رسیدن به سود فراوان به هر کاری دست زد.
اگر دقت کرده باشید بسیاری از فیلمهای انگیزشی تلاش میکنند که به شما انگیزه بیشتری برای کار و فعالیت بدهند و به نوعی شما را به سمت جلو هل بدهند تا بتوانید با سرعت بیشتری به سمت موفقیت و پیشرفت حرکت کنید. این در حالی است که فیلم وال استریت از مخاطب خود میخواهد که در مسیر رشد و پیشرت گاهی توقف و به مسیر پشت سر خودش نگاه کند.
دلیل این نگاه به پشت سر آن است که کارآفرین متوجه شود که موفقیتها و پیشرفتهای خود را بر چه اساسی به دست آورده است. موفقیت و پیشرفت وقتی لذتبخش و شیرین است که بر اخلاق و انسانیت بنا شده باشد. در غیر این صورت میتواند مشکلات زیادی به همراه داشته باشد.
نگاهی اجمالی به داستان فیلم وال استریت
فیلم وال استریت به داستان پلیدیها و کارهای غیراخلاقی در بازار بورس وال استریت میپردازد. در سال 1985 باد فاکس (چارلی شین) یک کارگزار جوان و جاهطلب است که در یک شرکت فعال در زمینه سهام و معاملهگری فعالیت میکند. وی خیلی تلاش میکند که به وضعیت رویایی خودش برسد ولی تا به حال نتوانسته است موفق شود.
گردن گکو (مایکل داگلاس) یکی از افراد تأثیرگذار و حرفهای وال استریت است که باد فاکس قصد دارد با او همراه شود و درسهای زیادی از او یاد بگیرد تا بتواند به موفقیت و زندگی ایدهآل خودش دست پیدا کند.
باد با سرمایهگذاران زیادی تماس میگیرد ولی بسیاری از آنها دست رد به سینه او میزنند. در یک نقطه از فیلم اتفاق مهمی میافتد که باعث میشود باد بیش از حد ناامید شود. یکی از مشتریان تماس میگیرد و معامله خود با باد فاکس را لغو میکند. لغو این معامله باعث میشود 7000 دلار ضرر به او وارد شود.
چند روز بعد باد فاکس با گردون گکو، قهرمان رویایی خودش روبرو میشود. این ملاقات در روز تولد گردون انجام میشود. به همین خاطر باد برای او یک پاکت سیگار کوبان میبرد. آنها با هم صحبت میکنند ولی اتفاق خاصی در این جلسه نمیافتد تا اینکه گردون تصمیم میگیرد خودش مشتری باد فاکس شود و از او سهام بخرد.
در طی چند هفته بعد چند معامله دیگر بین گکو و فاکس انجام میشود. این ارتباطها باعث میشود که گکو از فاکس خوشش بیاید و تصمیم بگیرد که او را با خودش همراه کند. گردون به فاکس میگوید که از هیچ راهی برای رسیدن به موفقیت نباید چشمپوشی کند و حتی اگر مسیری که او را به موفقیت میرساند یک مسیر اشتباه، غیرقانونی و غیراخلاقی باشد باز هم لازم است که این مسیر طی شود.
فاکس در این مسیر از سایر کارگزاران مهم در بازار جاسوسی میکند و اطلاعات لازم را به گکو میرساند. وقتی گکو این موضوعات را متوجه میشود، کارگزاران را به مطبوعات معرفی و اطلاعات آنها را منتشر میکند و سپس خودش راهی که آن کارگزاران میخواستند بروند را ادامه میدهد.
این فیلم نمادی از کارآفرینانی است که تعهدی به اخلاق و انسانیت ندارند و از هر روشی دوست دارند که به پول برسند. فیلم وال استریت از کارآفرین میخواهد در زندگی کاری به مسائل اخلاقی توجه کند؛ زیرا مسائل اخلاقی باعث میشود که کارآفرین علاوه بر رشد در حوزه مالی در حوزه معنوی و روانی هم رشد کند و بتواند به معنای حقیقی کلمه فرد موفقی باشد.
در ادامه تصمیم داریم به درسهایی بپردازیم که میتوان از فیلم وال استریت یا « Wall Street » گرفت. این درسها باعث میشود که علاوه بر لذت بردن از تماشای فیلم بتوانیم در آن تفکر کنیم و از این درسها در زندگی و کسب و کار خودمان هم استفاده ببریم.
درسهایی از فیلم وال استریت
فیلم وال استریت یکی از وضعیتهایی است که بسیاری از جوانان کارآفرین ممکن است در آن گرفتار شوند. کارآفرینی مسیری است که فراز و نشیبهای زیادی در آن وجود دارد و به همین خاطر لازم است از درسهایی که در کتابها و فیلمهای آموزشی و انگیزشی وجود دارد استفاده کنیم و خودمان را برای رسیدن به موفقیت آماده کنیم. در ادامه به چند درس مهم از فیلم وال استریت اشاره شده است:
درس اول: پول همه چیز نیست
نکته اولی که یک جوان کارآفرین باید مد نظر قرار دهد این است که پول قرار نیست در زندگی برای ما هدف باشد. برای انسان موفق پول هیچگاه هدف نیست بلکه یک وسیله است. باید از پول استفاده کرد و در زندگی به آرامش رسید. منابع مالی خیلی خوب است و میتواند مایه آسایش انسان باشد ولی وقتی به عنوان یک هدف در زندگی به آن نگاه کنیم ممکن است با مشکلات زیادی مواجه شویم؛ زیرا مجبور میشویم که از تمام نقاط قوت زندگی خود مانند خواب، آرامش، خانواده، سلامتی و غیره بزنیم تا به پول برسیم.
بنابراین هیچ چیز در زندگی به پای اخلاق و انسانیت نمیرسد. اگر تمایل دارید که به یک شخصیت موفق و ثروتمند واقعی تبدیل شوید و به آرمانهایی که در زندگی و کسب و کار دارید برسید باید به اخلاق و انسانیت پایبند باشید و به پول به عنوان وسیلهای برای پیشرفت و آرامش بیشتر در زندگی نگاه کنید.
درس دوم: تمام تلاشتان را برای انجام کار به بهترین شکل ممکن انجام دهید
یکی از درسهای مهمی که فیلم وال استریت به ما میدهد این است که ما نسبت به کارهای خودمان مسئول هستیم و اگر میخواهیم در زندگی و کسب و کار خود موفق باشیم باید تلاش کنیم که کاری که به ما واگذار میشود را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم.
در واقع ما باید یا یک کار را عالی انجام دهیم و با اینکه اصلاً دست به انجام آن کار خاص نزنیم. در صورتی که تمایل دارید در یک کار عالی باشید باید برای انجام زمان کافی بگذارید و برای آن تلاش کنید. همچنین باید همیشه با تمام وجود بخواهید که یک کار را با بازدهی 100 درصد انجام دهید.
در کسب و کار خیلی مهم است که کاری که به شما محول شده باشد را به بهترین شکل ممکن و با بازدهی 100 درصد انجام دهید وگرنه مطمئن باشید که دیر یا زود از بازار خارج خواهید شد.
درس سوم: مراقب افراد کلاهبردار و نامناسب باشید
در کسب و کار افرادی پیدا میشوند که نیت خوبی ندارند و وقتی به فرد دیگر نزدیک میشوند او را به عنوان یک طعمه مالی میبینند و میخواهند که اهداف خودشان را با او عملی کنند. بنابراین از دیدگاه گکو در فیلم وال استریت باید مراقب افراد دارای نیتهای فاسد و نادرست باشید و در دام چنین افرادی نیفتید. سعی کنید چنین افرادی را بشناسید و پی بردن به اینکه چگونه میتوان چنین افرادی را شناسایی کرد خیلی مهم و ضروری است.
معمولاً وقتی کارآفرینان جوان وارد بازار میشوند توسط افراد نامناسب شکار میشوند و از آنها کلاهبرداری میشود. گاهی این کلاهبرداری به حدی سنگین است که باعث میشود کارآفرین از بازار خارج شود و تا پایان عمر کارآفرینی را کنار بگذارد. بنابراین باید خیلی مراقب باشید و اطلاعات خودتان پیرامون کلاهبرداریهایی که در حوزه خودتان صورت میگیرد را افزایش دهید.
درس چهارم: تا زمانی که به هدف خود نرسیدهاید دست از کار و تلاش برندارید
جالب است که باد فاکس در فیلم وال استریت تصمیم میگیرد برای آقای گکو کار کند. او برای رسیدن به هدف خود 59 روز به صورت مداوم با دفتر گکو تماس میگیرد و مقاومت خود را به او نشان میدهد. در نهایت وقتی گکو مقاومت و پایداری او را میبیند تصمیم میگیرد که از او استفاده کند.
وقتی صحبت از هدف و کسب و کار به میان میآید، هیچگاه از مقاومت و پایداری ترس و هراس نداشته باشید. اگر به باد فاکس نگاه کنید متوجه خواهید شد که پاداش مقاومت و پایداری این است که در نهایت به هدف خود دست پیدا خواهید کرد. بنابراین همیشه آن قدر تلاش کنید که تمام موانعی که در مسیر موفقیت قرار دارد در برابر شما سر تعظیم فرود بیاورد.
درس پنجم: در انتخاب دوستان خود دقت کنید
درس پنجمی که از فیلم وال استریت میتوان گرفت آن است که دوستان در تعیین سرنوشت و آینده انسان تأثیر بهسرایی دارند. به همین خاطر باید توجه کنیم که چه کسانی را برای دوستی و همنشینی انتخاب میکنیم. کارآفرینی دنیایی نیست که بخواهیم برای رسیدن به موفقیت هر کسی را به عنوان دوست برای خودمان انتخاب کنیم.
افرادی که جوان و کارآفرین هستند معمولاً تصمیمهای خود در زمینه کسب و کار را با گروه دوستان و همکاران خود در میان میگذارند. حال هر کدام از این دوستان یا همکاران بر اساس رأی و عقیده خودش نظری که دارد را بیان میکند. ممکن است برخی از این دوستان پیشنهادهایی به شما بدهند که شما را به جاهای خوبی نرساند و ضررهای مالی و روانی زیادی به شما وارد کند.
بنابراین هنگام انتخاب دوستان کسانی را انتخاب کنید که شما را به سمت افکار خوب و نظرات عالی سوق میدهند و کاملاً صادقانه دنبال رشد و پیشرفت شما هستند. اگر تصور میکنید که دوستان شما چشمانداز شما را درک نمیکنند یا همیشه موج و انرژی منفی به شما میدهند بهتر است در دوستی خود با آنها تجدید نظر کنید؛ زیرا شما میانگین پنج نفر آخری هستید که با آنها صحبت میکنید. پس دقت باشید که این پنج نفر را همیشه طوری تعیین کنید که میانگین آنها یک طرز فکر و نگرش عالی و موفق باشد.
درس ششم: انجام کارهای غیرقانونی را برای رسیدن به موفقیت کنار بگذارید
معمولاً کارآفرینهای جوان در ابتدای کار تمایل دارند که خیلی سریع به رشد، پیشرفت و موفقیت برسند و به همین خاطر ممکن است تصمیم بگیرند که برای مدتی که تمایل دارند خیلی سریع به اهداف خود برسند، دست به یک سری از اقدامات غیرقانونی بزنند ولی در این بخش از مقاله لازم است بگوییم که ممکن است حتی یک کار غیرقانونی شما را برای همیشه از صحنه رقابت خارج کند.
کارهای غیرقانونی و دور زدن قانون برای رسیدن به اهداف یکی از بزرگترین اشتباهی است که کارآفرینان مرتکب میشوند و مطمئناً فرد را از هدف خود بازمیدارد. بنابراین سعی کنید که قبل از انجام هر کار از جنبههای قانونی و غیرقانونی آن اطلاع حاصل کنید تا با مشکلات حقوقی و قانونی روبرو نشوید. این مشکلات باعث میشود که از هدف خود (موفقیت) دور شوید و اعتبار و شهرت شما را خدشهدار میکند.
درس هفتم: حدس و گمان را کنار بگذارید و بر اساس اطمینان وارد عمل شوید
حدس، گمان، فرضیه، فکر غلط، خیالات و توهم بزرگترین دشمنی است که در زندگی و کسب و کار ما وجود دارد. هر کدام از این موارد به نوعی میتواند به ما آسیب بزند و رشد و پیشرفت ما را متوقف کند. فرض کنید که از چند اتفاق در بازار یک نتیجهگیری نادرست داشته باشید و بر اساس این نتیجه گیری نادرست وارد عمل شوید. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مطمئناً با شکست روبرو میشوید.
بنابراین هیچگاه در زندگی و کسب و کار خود بر اساس فرض و خیال وارد عمل نشوید و همیشه صبر کنید تا به نتیجهگیری منطقی و درست برسید و پس از آن دست به اقدام بزنید. اگر به نبردهایی که در طول تاریخ اتفاق افتاده است نگاه کنید، متوجه خواهید شد که معمولاً نتیجه جنگ در طول جنگ تعیین نمیشود بلکه پیش از اینکه نبرد رخ بدهد، پیروز میدان مشخص است.
همیشه خودتان را پیش از اتخاذ هر تصمیم مهم و جدی آماده کنید و بر اساس ریسک دست به تصمیمگیری نزنید. وارن بافت که یکی از ثروتمندترین افراد جهان محسوب میشود، بر این باور است که افراد معمولاً زمانی کلمه ریسک را به کار میبرند که دانش کافی نسبت به کاری که انجام میدهند را ندارند. به همین خاطر بدون دانش وارد یک کار میشوند و نمیدانند که در ادامه قرار است چه اتفاقی بیفتد.
معمولاً کارآفرینان برای توصیف بعضی از کارها از عبارت «پرریسک یا بدون ریسک» استفاده میکنند. معمولاً افراد وقتی در مورد یک مسئله دانش کافی را دارند، آن مسئله برایشان ریسک ندارد؛ چون پیشبینی همه چیز را میکنند ولی وقتی دانش به میزان کافی وجود نداشته باشد، آن کار به ریسک تبدیل میشود؛ چون فرد نمیداند در آینده قرار است چه اتفاقی بیفتد.
سخن پایانی
در این مقاله تلاش کردیم که به بررسی فیلم وال استریت بپردازیم و درسهایی که میتوان از این فیلم انگیزشی بینظیر و موفق گرفت را مورد توجه قرار دهیم. فیلمهای انگیزشی معمولاً درسهایی در دل خود دارند که بعضی از اوقات یکی از این درسها کافی است تا انسان را به موفقیت و پیروزی حتمی و قطعی برساند. خیلی از اوقات میبینیم که همان سختیهایی که ما کشیدهایم، کارآفرین دیگری هم همین رنجها و سختیها را کشیده ولی در نهایت موفق شده است و این است که به ما انگیزه میدهد.
برای آموختن درسهای بیشتر در مورد موفقیت و کارآفرینی توصیه میکنیم که مقاله مربوط به « داستان جردن بلفورت یا همان گرگ وال استریت » و « معرفی فیلم سرآشپز » را مطالعه کنید. فیلم گرگ وال استریت با بازی لئوناردو دی کاپریو و فیلم سرآشپز درسهای خوب و آموزندهای در دل خود دارد که میتواند در مسیر رشد، پیشرفت و موفقیت به شما کمک کند. به خصوص فیلم گرگ وال استریت که در آن یک فرد موفق به نام جردن بلفورت به خاطر کارهای غیرقانونی به زندان میافتد و اموال و خانواده خود را از دست میدهد.
آیا تاکنون فیلم وال استریت را مشاهده کردهاید؟ این فیلم چه درسهایی را به شما آموخته است که در کسب و کار و زندگی به شما کمک کند؟ کدام فیلم انگیزشی را تماشا کردهاید که بیشترین تأثیر را روی شما گذاشته است؟ لطفاً نظرات و پیشنهادهای خود را با ما و سایر کاربران همیار آکادمی به اشتراک بگذارید.
اشتراک گذاری
آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسانها را داناتر و تواناتر کند!