داستان‌گویی یکی از اساسی‌ترین مهارت‌هایی است که می‌تواند تأثیر زیادی بر روی محتوا و تعاملات شما داشته باشد. یادگیری تکنیک‌های داستان‌گویی می‌تواند به شما کمک کند تا محتوای بهتری تولید کنید و مخاطبان خود را جذب کنید. در اینجا شش تکنیک داستان‌گویی مورد بحث قرار می‌گیرد که می‌تواند به شما در بهبود محتوای خود کمک کند.
تکنیک اول: رقص داستان
تمام داستان‌های بزرگ مانند رقصی هستند بین زمینه و تضاد. شما کمی زمینه می‌دهید، شخصیت‌ها در یک مأموریت هستند و سپس ناگهان یک تضاد به وجود می‌آید. این رقص بین زمینه و تضاد است که بیننده را درگیر می‌کند. این تکنیک می‌تواند در فیلم‌های بلند یا ویدیوهای کوتاه به کار رود. تضادها در مغز حلقه‌های باز ایجاد می‌کنند و زمینه به بستن این حلقه‌ها کمک می‌کند.
برای مثال، در یکی از ویدیوهای موفق من، چهار حلقه تضاد در 30 ثانیه اول وجود دارد. این تکنیک به شما کمک می‌کند تا داستان خود را به جلو ببرید و بیننده را درگیر کنید.
تکنیک دوم: ریتم
ریتم طبیعی و زیرساختی که به گوش خوشایند است، می‌تواند تأثیر زیادی بر روی شنونده داشته باشد. استفاده از ترکیب جملات کوتاه، متوسط و بلند می‌تواند موسیقی داستان شما را شکل دهد. این تغییرات در طول جملات کمک می‌کند تا مخاطب از یکنواختی خسته نشود و به داستان شما ادامه دهد.
به عنوان مثال، می‌توانید جملات را به صورت جداگانه بنویسید تا از یکنواختی جلوگیری کنید و یک لبه دندانه‌دار ایجاد کنید که نشان‌دهنده تنوع در طول جملات است.
تکنیک سوم: لحن
موفق‌ترین داستان‌گوها در هر زمینه، کسانی هستند که دارای لحن محاوره‌ای هستند. این لحن کمک می‌کند تا احساس کنید که در یک مکالمه واقعی هستید. به عنوان مثال، استیو جابز در ارائه‌های خود به خوبی این لحن را ایجاد می‌کرد و این باعث می‌شد که بیننده احساس کند که در یک گفت‌وگوی دوستانه شرکت دارد.
برای بهتر شدن در این زمینه، سعی کنید ویدیوهای خود را به گونه‌ای بنویسید که گویی با یک دوست نزدیک صحبت می‌کنید.
تکنیک چهارم: جهت‌گیری
بهترین نقطه شروع برای نوشتن یک داستان، پایان آن است. با تعیین اینکه می‌خواهید داستان شما به کجا برود، می‌توانید از آنجا کار خود را شروع کنید. به عنوان مثال، بسیاری از فیلم‌های کریستوفر نولان به این روش ساخته شده‌اند که ابتدا پایان داستان را مشخص کرده و سپس به سمت تضادها حرکت کرده‌اند.
این روش به شما کمک می‌کند تا داستان خود را به طور مؤثر و با هدف پیش ببرید.
تکنیک پنجم: لنز داستان
لنز داستان به شما کمک می‌کند تا محتوای منحصر به فردی تولید کنید. با توجه به اینکه ممکن است موضوعات مشابهی وجود داشته باشد، شما باید زاویه خاص خود را پیدا کنید. به عنوان مثال، زمانی که تیلور سوئیفت به سوپر باول می‌رود، می‌توانید از لنز تجاری او به عنوان یک داستان‌گو استفاده کنید و به تأثیرات او بر روی NFL بپردازید.
این لنز منحصر به فرد شما را متمایز می‌کند و به شما اجازه می‌دهد تا در میان سایر داستان‌ها برجسته شوید.
تکنیک ششم: قلاب
قلاب یکی از مهم‌ترین عناصر داستان‌گویی است. اولین خط شما باید به وضوح و با قدرت بیان شود. اگر قلاب شما جذاب نباشد، بیننده شما را ترک خواهد کرد. همچنین، قلاب‌های بصری تأثیر بیشتری نسبت به قلاب‌های صوتی دارند. به عنوان مثال، اگر در ویدیویی چیزی را می‌گویید، اما تنها چیزی که بیننده می‌بیند دهان شماست، احتمالاً تأثیر کمتری خواهد داشت.
بنابراین، سعی کنید قلاب‌های بصری را به محتوای خود اضافه کنید تا بیننده را بیشتر جذب کنید.
سوالات متداول
چگونه می‌توانم به یک داستان‌گو بهتر تبدیل شوم؟
با تمرین مداوم، بهبود لحن و ریتم خود و استفاده از تکنیک‌های ذکر شده، می‌توانید به یک داستان‌گوی بهتر تبدیل شوید.
آیا داستان‌گویی فقط مختص نویسندگان است؟
خیر، داستان‌گویی یک مهارت جهانی است که می‌تواند در هر حوزه‌ای از جمله بازاریابی، آموزش و حتی روابط شخصی به کار رود.
چگونه می‌توانم قلاب‌های جذاب‌تری ایجاد کنم؟
با تمرکز بر روی جذابیت بصری و محتوای معنی‌دار، می‌توانید قلاب‌های بهتری بسازید. سعی کنید از کلمات قوی و جملات تحریک‌کننده استفاده کنید.
در نهایت، داستان‌گویی یک هنر است که با تمرین و تکنیک‌های صحیح می‌توان آن را بهبود بخشید. با به کارگیری این تکنیک‌ها، می‌توانید محتوای خود را به سطح بالاتری برسانید و با مخاطب خود ارتباط بهتری برقرار کنید
اشتراک گذاری
نویسنده
علی حاجی محمدی
افتخار میکنم که قبل از هرکاری من یک وبلاگنویس بودم. نوشتن زندگی من رو دگرگون کرد. بنظر من خودکار تنها ابزار بیرون کشیدن فکر از داخل سر هست. امیدوارم نوشته‌های من در هر محیطی، برای شما الهام بخش باشد.
تغییر شماره