چگونه مهارت های ارتباطی خود را افزایش دهیم؟
یکی از عوامل بسیار مهمی که در شروع هر کسب و کاری مهم است، ارتباط داستن با افراد و شرکتهای مختلف است و در این راستا ما در این مقاله به توضیح مهارت های ارتباطی پرداختهایم و به شما میگوییم که چگونه باید مهارت ارتباطی را در کسب و کار خود به یک عادت تبدیل کنید.


شرکت بزرگی را تصور کنید که قبل از گران شدن یا کمیابی مواد اولیه، از موضوع اطلاع پیدا میکند. او مهارت های ارتباطی خوبی دارد و به سرعت از تغییرات قوانین و فضای تجاری آگاه میشود و خود را با آنها هماهنگ میکند. مشخص است که این شرکت میداند مهارت های ارتباطی چیست و تا چه حد مهم است. این شرکت، مشتریان خود را به خوبی میشناسد و میتواند حدس بزند آنها چه زمان به چه چیزی و چه مقدار نیاز دارند! حتی مشتریان رقبای خود را هم میشناسد و اگر سروکله یک خریدار بدنام در سطح بازار پیدا شود، بهزودی خبردار میشود. این شرکت دارای ارتباطات خارجی عالی است و بهخوبی از اهمیت ارتباطات در کسبوکار آگاه است. به عبارت دیگر، روابط عمومی بالایی دارد و در شبکهسازی هم موفق عمل کرده است.
شرکت کوچکی را هم تصور کنید که مالک آن از ساعت ۷ صبح تا ۱۰ شب در محل کار حاضر است و هر دو سه ماه یکبار تقریبا تمام پرسنل خود را عوض میکند. او نمیداند مهارت ارتباطی چیست و مشکل اصلی پرسنل هم این است که هر روز فقط باید دستورات پراکنده و ناگهانی رییس را اجرا کنند. آنها در مهارت های ارتباطی ضعف دارند. این افراد چشمانداز روشنی از کار شرکت خود ندارند و در اجرای دستورات کمکی از هم دریافت نمیکنند. آنها اطلاعاتی ندارند و نمیتوانند با یگدیگر همفکری کنند پس مدام دچار اشتباه میشوند به طوریکه رییس ناچار است تمام وقت تکتک آنها را هدایت کند! مالک این شرکت بسیار بسته عمل میکند و مدام نگران افشای اطلاعات سازمان خود است. این شرکت دچار اختلال در ارتباطات داخلی است.
اگر مقاله سیستم سازی را خوانده باشید، به خاطر میآورید که هر کسبوکار یک سیستم هدفمند است. بهعلاوه هر سیستم از اجزایی تشکیل شده است که باهم در ارتباط هستند. خوب است بدانید که هر سیستم با محیط بیرون خود نیز در ارتباط است. بنابراین ارتباطات در هر کسبوکار دارای دو بخش است: داخلی و خارجی. اهمیت ارتباطات در کسبکار بهقدری زیاد است که اگر این مفهوم را از آن حذف کنیم، دیگر چیزی به اسم کسبوکار از آن باقی نخواهد ماند.
گردش اطلاعات، سیستم اعصاب سازمان است
اگر قبلا به نمایشگاههای الکامپ رفته باشید، احتمالا شرکتهایی را دیدهاید که تولید کننده نرمافزار اتوماسیون اداری هستند. این نرمافزارها هماکنون به صورت اپلیکیشنهای موبایلی یا سیستمهای اینترنتی نیز وجود دارند. تولید کنندگان این نرمافزارها خوب میدانند که مهارت ارتباطی چیست و از اهمیت ارتباطات در کسبوکار آگاهند. کار اصلی این برنامهها دو چیز است:
- انتقال سریع اطلاعات بین افراد دور و نزدیک، بدون نیاز به واحد دبیرخانه و تبادل نامههای کاغذی.
- نگهداری اطلاعات تولید شده توسط سازمان با قابلیت دسترسی بدون محدودیت زمانی و مکانی.
البته سالها قبل نیز، پیش از رشد چشمگیر تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات(ICT) سیستمهای اطلاعاتی بهشکل کاغذی و شفاهی وجود داشتند. گرچه آن موقع هم خیلیها میدانستند که مهارت ارتباطی چیست ولی این سیستمهای قدیمی سرعت و دقت کمتری داشتند. آنها باعث جهش کسبوکارها نمیشدند. با رشد تکنولوژی، ارتباطات تبدیل به مزیت رقابتی کسبوکارهایی شد که اهمیت داشتن چشمانداز مشترک را بهخوبی درک کرده بودند. تکنولوژی نه تنها مکمل مهارت های ارتباطی سنتی شد بلکه دامنه این تواناییها را افزایش داد. بدون رشد این تکنولوژی، خیلی از کسبوکارهای امروزی اصلا وجود نداشتند!
تصور کنید در جاده چالوس رانندگی میکنید و مدام حواستان به پیچوخمهای جاده و سبقت رانندگان دیگر است. ناگهان چشم و گوش شما از کار میافتد! نمیتوانید چیزی ببینید یا بشنوید. چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟ حالا تصور کنید که چشم و گوش شما به حالت طبیعی بازگشته است و به پیچ خطرناکی نزدیک میشوید. مغز شما فرمان داده که با دستتان فرمان رابه سمت راست بگردانید اما اعصاب دستان شما از کار افتاده و نمیتواند فرمان مغز را به عضلات دست مخابره کند. وحشتاک است! بدون چشموگوش و شبکه عصبی سالم هیچ آدم عاقلی در جاده چالوس رانندگی نخواهد کرد.
ارتباطات در کسبوکار دقیقا مشابه داشتن یک سیستم عصبی سالم است. داشتن یک سیستم ارتباطی به همراه مهارت های ارتباطی، مزیت شماست که باعث عملکرد هماهنگ تیمتان میشود. این مزیت به شکلهای مختلف خود را نشان میدهد:
- دیدگاه مشترک: در لحظه افرادتان میتوانند فرصتها و ریسکهای پیش روی سازمان را با کمترین خطا و اختلاف نظر، ببینید.
- عکسالعمل تیمی: بدون نیاز به برگزاری جلسههای متعدد همگی میتوانند در حیطه وظایف خود، عکسالعملی سریع و هماهنگ نشان دهند.
- رهبری برقآسا: اگر رهبر کسبوکار به تشخیص خاصی برسد، به سرعت و در یک لحظه آن را به تمام اعضای دور و نزدیک سازمان ابلاغ میکند.
- اقدام پیشگیرانه: اگر بخشی از سازمان با مشکلی مواجه شود، بلافاصله تمام اعضای دیگر میتوانند پیامدهای آن را پیشبینی و پیشگیری کنند.
۷ معیار بررسی مهارت های ارتباطی در کسبوکار
در این قسمت معیارهایی را معرفی میکنیم که بتوانید بهوسیله آنها سطح مهارت های ارتباطی را در کسبوکار خود را ارزیابی کنید. این معیارها به فرهنگ ارتباطی تیم کسبوکار شما مربوط است. با توجه به این معیارها میتوانید شیوه ارتباطی خود را بهبود دهید. بهعلاوه اگر کسبوکارهای مختلفی را تجربه کردهاید، میتوانید آنها را با هم مقایسه کنید. این روش در آثار انگلیسی به مدل 7C معروف است:
۱. Completeness یا کامل بودن:
اطلاعاتی که منتقل می شود باید کامل باشد. اگر لازم بود، بخشهای فرعی را به اطلاعات اضافه کنید تا هیچ ابهامی باقی نماند. اطلاعات نباید سوالی را بیپاسخ بگذارد. خود را جای مخاطب بگذارید و ببینید چه سوالاتی در ذهن او شکل میگیرد. به آنها پاسخ دهید.
۲. Concreteness یا قابلاعتماد بودن:
در کسبوکار، هر آنچه در ارتباطات شما جابجا میشود باید از جنس واقعیات باشد. اطلاعات نباید شامل عباراتی مثل «تصور میشود» یا «احساس میکنیم» باشد. از کلمات «اگر و شاید» کمتر استفاده کنید. اگر به موضوعی اشاره میکنید که تحقیقی درباره آن وجود دارد، حتما منبع آن را ذکر کنید.
۳. Courtesy یا نزاکت:
نزاکت باید رعایت شود تا ارتباطات کاری جدی باقی بماند، بهویژه وقتی به اشخاص یا واحدهای سازمان اشاره میشود. این اشخاص ممکن است همکاران شما یا واحدهای سازمانی باشند. همچنین ممکن است این افراد شامل مشتریان یا رقبا باشند. اگر لازم شد دیگران را به چالش بکشید، روی عملکردها، رفتارهای قابل مشاهده و نتایج تمرکز کنید. به شخصیت افراد کاری نداشته باشید.
۴. Correctness یا بیان درست:
رعایت فن بیان و آیین نگارش الزامی است. از کلمات و عبارات صحیح استفاده کنید. این مهارتها برای کارآفرینان و مدیران امروزی بهشدت ضروری است. استفاده صحیح از زبان و نوشته، فهم پیامها را سادهتر و سریعتر میکند. همچنین باعث میشود نقلقولهای دقیقتری در طول و عرض سازمان انجام شود. این به هماهنگی و انسجام تیم کسبوکار شما کمک میکند.
۵. Clarity یا شفافیت:
کدام جمله برای شما قابل درکتر است،الف یا ب؟
الف. از کلمات ساده و ملموس استفاده کنید. تا میتوانید عباراتی را بهکار ببرید که تصور آنها در ذهن آسانتر است.
ب. عینی(objective) صحبت کنید نه ذهنی(subjective)! اجتناب از انتزاع، یک ترجیح موکد است!
سعی کنید جملات شما کوتاه باشد. از پیچیده صحبت کردن خودداری کنید. مثلا بهجای اینکه بگویید «خرید نوشتافزار» بگویید «خرید خودکار». این شیوه را بین اعضای تیم خود ترویج دهید تا پیامهای شفافتری جابجا شود. به این ترتیب، جای زیادی برای تفسیرهای شخصی باقی نمیماند. مثلا کسی نمیتواند بگویید: «ایبابا! فکر کردم منظور شما این بود که …» یا « حقیقتش منظورم ابن بود که نمیتوانم …..».
لطفا دو جمله زیر را هم با هم مقایسه کنید. مخاطبان شما کدام را ترجیح میدهند، ج یا د؟
ج. شفافیت، پیشنیاز مسئولیتپذیری و تعهد است.
د. با وجود شفافیت، کمترکسی میتواند از مسئولیت خود شانه خالی کند.
۶. Consideration یا توجه به مخاطب:
حواستان باشد با چه کسانی ارتباط برقرار میکنید. پرسونای مخاطبان خود را بشناسید. سطح دانش و بینش، نیازها و نگرانیها، همگی مهم هستند. مثلا اگر در جمع کارگران خط تولید سخنرانی میکنید، بهتر است از پاداش کاهش ضایعات صحبت کنید تا موانع گمرکی در برابر تامین و ترخیص مواد اولیه! اگر به هیئت مدیره گزارش میدهید، بهتر است از چگونگی رعایت الزامات قانونی بگویید تا تنظیمات دستگاه چاپ تاریخ مصرف روی فلان محصول.
۷. Conciseness یا انسجام:
در ارتباطات، نباید اطلاعات ضدونقیض وجود داشته باشد. معمولا هرچه جملات یا بخشها طولانیتر میشوند، احتمال ارائه اطلاعات ضدونقیض هم بیشتر میشود. پس مختصر و مفید صحبت کنید و کوتاه بنویسید. معمولا محتوا یا گزارشهایی که اطلاعات آن از طرف اشخاص و تیمهای مختلف تامین میشود، بیشتر در معرض نبود انسجام است. بنابراین جمعبندی کننده این نوع گزارشها باید مسئولیت انسجام آن را بپذیرد و هرنوع اطلاعات ضدونقیض را تشخیص دهد.
فرض کنید یک آموزش رایگان درباره ساخت وبسایت آزمایشی روی کامپیوتر شخصی خود، دانلود کردهاید. این دوره آموزشی شامل یک متن PDF و یک فیلم است. در فایل متن، گفته شده که بهتر است برای ساختن لوکال هاست روی کامپیوتر خود، نرم افزار Laragon را نصب کنید. تمام ترفندهایی که در فایل متنی وجود دارد درباره Laragon است. حالا نوبت فیلم است. با کمال تعجب میبینید که در فیلم آموزشی، مراحل کار با نرمافزار دیگری بهنام Xampp توضیح داده شده است. چه حالی پیدا میکنید؟ انسجام این محتوا کلا زیر سوال است. ممکن است کاملا آن را کنار بگذارید.
ارتباطات خارجی مهم است؛ اگر دیده نشوید انگار وجود ندارید!
آیا میدانید مهارت ارتباطی چیست؟ سوال دیگری میپرسم. آیا تا به حال در تاریکی به کسی چشمک زدهاید؟! اگر ارتباطات خارجی را نادیده بگیرید، انگار در تاریکی به دیگران چشمک میزنید. اطمینان داریم که اهمیت ارتباطات خارجی برای شما کاملا بدیهی است، ولی کمی درباره آن توضیح میدهیم.
ارتباطات خارجی هر کسبوکار به دوبخش قابل تقسیم است. اول، ارتباطات رسمی و دوم، روابط عمومی. در هر دو بخش از استراتژی «تمایز» یا Differentiation استفاده کنید. گرچه ارتباطات رسمی معمولا بر اساس قوانین و قراردادها برقرار میشود، همیشه میتوانید مشابه با ارتباطات داخلی، از مدل 7C برای ارزیابی و بهبود آن استفاده کنید.
بخش دوم، اما کاملا به خلاقیت و ذوق شما بستگی دارد. مهم این است که افراد و سازمانهای مهم در رابطه با کسبوکارتان، شما را ببینند و مهمتر از آن، به شما علاقهمند شوند. در این صورت میتوانید ادعا کنید که میدانید مهارت ارتباطی چیست. راههای مختلفی برای این کار وجود دارد که برای آگاهی از آنها توصیه میکنیم کتاب «The New Rule Of Marketing & PR نوشته David Meerman Scott» را بخوانید. توجه داشته باشید که PR یعنی Public Relations یا همان روابط عمومی. در اینجا به سه مورد اشاره میکنیم:
۱. کمی از پشت صحنه کار خود را به دیگران نشان دهید تا درباره شما حرف بزنند.
اگر یادتان باشد کارخانه اصلی تولید نوشابه زمزم زمانی در خیابان آزادی تهران قرار داشت. البته قدیمها اسمش زمزم نبود و تحت لیسانس یک شرکت خارجی فعالیت میکرد. این کارخانه دیوار مشرف به خیابان آزادی را از جنس تمام شیشه درست کرده بود و همه میتوانستند پر شدن شیشهها را تماشا کنند. این خاطره به ۳۵ سال پیش برمیگردد، یعنی زمانی که دانشآموز جوانی بودم! تماشای شیشههایی که خیلی سریع حرکت میکردند و دقیقا مثل هم پر میشدند، جالب و هیجانانگیز بود. یادم هست همیشه دقت میکردم که ببینم آیا شیشهای کمتر یا بیشتر از بقیه پر میشود! بدیهی است که درباره آن نوشابهسازی با تمام همکلاسیها و دوستانم صحبت میکردم و البته این موضوع برای خیلیهای دیگر هم جالب بود.
مثال دیگر میتواند پخش تیزرهایی از پشت صحنه فیلمهای سینمایی در حال ساخت باشد. این باعث میشود همه درباره آن حرف بزنند. مجلات و شبکههای اجتماعی تشنه موضوعاتی هستند که درباره آن محتوا تولید کنند. این فیلمها، ماهها قبل از اکران پرفروش شوند!
۲. لطفا اجتماعی باشید.
این داستان را با لبخند بخوانید. داستانی بهنام «شلوار دیجیکالا»! مریم توییت میکند: یک شلوار دارم که اسمش «شلوار دیجیکالاست». هروقت سفارشم به در منزل میرسد، آن شلوار را میپوشم و کالایم را تحویل میگیرم! «فیلیمو» توییت میکند: ما حاضریم شلوار قشنگی برای تماشای فیلیمو برای شما بفرستیم! مریم میپذیرد. «دیجیکالا» لینکی میفرستد و میگوید، فیلیموی عزیز، میتوانی شلوار را از اینجا تهیه کنی! «آپ» توییت میکند: خوش بهحال آپ، چرا که کار کردن با آن به شلوار خاصی نیاز ندارد ….
فرض کنید این داستان واقعی باشد. تمام برندهایی که نامشان برده شد، روحیه اجتماعی داشتند. بدون اینکه هزینهای برای تبلیغات بدهند یا به شما اصرار کنند که دربارهشان با دیگران صحبت کنید، اسم خود را بر سر زبانها انداختند. شما هم میتوانید در شبکههای اجتماعی از فرصتهای مشابه استفاده کنید. اگر بهدنبال این فرصتها نیستید، تا جایی که میتوانید به پیامها، کامنتها و دایرکتها در ۲۴ ساعت اول پاسخ دهید.
استراتژی دیگر این است که در فعالیتهای عامالمنغه و خیریه مشارکت کنید. جالب است بدانید که برخی گواهی دهندگان بینالمللی برای رتبهبندی شرکتها، این کار را بهعنوان یکی از معیارهای ارزیابی خود تعیین کردهاند.
۳. باظرفیت و انتقادپذیر باشید و حضور مستمر خود را نشان دهید.
با رقبا و رسانهها رابطه محترمانهای برقرار کنید. فرصتی مهیا نکنید تا از شما بدگویی کنند. انتقادهای محترمانه را با حوصله و متانت پاسخ دهید. به حملههای وقیحانه بیاعتنایی کنید. فقط ذکر کنید که صلاح نمیدانید وارد بحثهای بیفایده شوید. البته به جامعه و مشتریان خود اطمینان دهید که تمام تلاش خود را برای حلوفصل هر مشکل احتمالی و رعایت حقوق آنان به خرج خواهید داد. برای خودافشایی از ادبیات بهبود مستمر استفاده کنید. گاهی به وجود اشکالاتی در کسبوکار خود اشاره کنید و کاملا توضیح دهید که چگونه آنها را کشف و برطرف کردید. این یعنی تعهد به بهبود مستمر. تعهد خود را برای ادامه این مسیر اعلام کنید.
فردا دیر است، از روز اول شروع به ساختن شبکه کسبوکار خود کنید
یکی از دلایل اهمیت ارتباطات در کسبوکار این است که به شبکه سازی شما کمک می کند. در دنیای امروز شبکهسازی کسبوکار برای رسیدن به جایگاهی پایدار، ضروری است. اگر اینطور نبود کتاب «Everyone Communicates, Few connect» نوشته جان مکسول، پرفروش نمیشد. این کتاب کمک میکند تا مهارت های ارتباطی را در خدمت شبکه سازی درآورید. باید بتوانید از طریق ارتباطات، به شبکه سازی برسید. چون این شبکه کسبوکار شماست که باعث میشود در برابر چالشهای بازار دوام بیاورید. زمان مهم است، هرچه زودتر منابع موفقیت در کسبوکارتان را شناسایی کنید با آنها شبکهسازی کنید. سریع باشید چون سرعت برای شما حداقل سه منفعت دارد:
- شبکه سازی زمان میبرد زیرا معادل ایجاد اعتماد و احساس خوب است. فردا ممکن است دیر باشد.
- زودتر به اهداف کسبوکارتان میرسید و سهمی از بازار هدفتان کسب میکنید.
- رقبای شما فرصت کمتر، یا چالش بیشتری برای شبکه سازی با همان منابع خواهند داشت.
یک موقعیت واقعی
بیایید یک موقعیت واقعی را باهم بررسی کنیم. فرض کنید برای بخش مقالات وبسایت خود، از یک گرافیست ماهر درخواست کردهاید که ظرف یک هفته تصاویری متناسب با یک متن تولید کند. اتفاقا همزمان با درخواست شما، یک شرکت تبلیغاتی نیز از او دعوت کرده تا در همان هفته، یک بنر تبلیغاتی طراحی کند. اینطور فرض کنید که جذابیت مالی و حرفهای هردو پیشنهاد برای او یکسان باشد. این گرافیست کدام پیشنهاد را میپذیرد؟ چرا؟ طبیعتا تصمیمگیری در چنین شرایطی از معیارهای عقلی و مالی فراتر میرود و به حوزه احساسات وارد میشود. آن گرافیست پیشنهادی را میپذیرد که نسبت به درخواستکننده آن احساس بهتری داشته باشد.
شبکه سازی یعنی کاری کنید که دیگران، همکاری با شما را ترجیح دهند. به نظر شما چرا شرکت مایکروسافت به این درجه از موفقیت رسیده است؟ حتما دلایل زیادی وجود دارد ولی بدون شک یکی از آنها دیدگاه بیل گیتس درباره روابط عمومی است. بیل گیتس میگوید: اگر یک دلار از پولم باقی مانده باشد، آن را در روابط عمومی سرمایهگذاری میکنم!
یک مثال از شبکهسازی با طبیعت!
ممکن است بعضی باغداران نتوانند دقیقا توضیح دهند که مهارت ارتباطی چیست ولی اغلب آنها بهخوبی با طبیعت شبکه سازی میکنند. باغداران ایرانی که زمین آنها در مناطق بادخیز یا نزدیک به شنزارهای بیابانی قرار گرفته، اطراف باغ خود درختهای بلندی میکارند. اغلب این درختان بدون میوه هستند با اینحال، بهخوبی به آنها رسیدگی میشود. این درختان در عوض به دو شکل به باغدار کمک میکنند:
- با بدن تنومند و شاخ و برگ گسترده خود در مقابل توفانهای شن و بادهای سرکش، از باغ محافظت میکنند.
- با ریشههای خود زمین اطراف باغ را محکم میکنند و از آسیب دیدن باغ هنگام سیلابهای فصلی، جلوگیری میکنند.
باغدار، شبکههایی در زمین و آسمان برای خود ساخته است. ریشهها در عمق زمین و شاخوبرگ درختان در آسمان! شما هم همین کار را بکنید.
چگونه از مهارت های ارتباطی برای ساختن یک شبکه خوب استفاده کنیم؟
درباره مهارت های ارتباطی آثار زیادی وجود دارد که میتوانید بهمرور زمان آنها را مطالعه کنید. تقریبا مطمئنیم که تا اینجای کار درک کردهاید که مهارت ارتباطی چیست. حالا چند راهکار عملی را توضیح میدهیم که کمک زیادی به ساختن رابطههای خوب و شبکهسازی کسبوکار شما خواهد کرد. شدیدا توصیه میکنیم این موارد را در هر فرصتی بهکار ببرید تا تبدیل به عادت شود.
- در گفتگوها فرصت بدهید دیگران از خودشان بگویند. بیشتر بر آنها تمرکز کنید تا خودتان.
- با رعایت واقعبینی، ویژگیهای مثبت دیگران را ببینید و در جاهای دیگر بدون تعارفات غیرواقعی، بازگو کنید.
- خوب گوش کنید و این را نشان دهید. گفتهها و ناگفتهها را باهم بشنوید. بهطور خلاصه کلمات و احساسات مخاطب را برای خودش بازگو کنید.
- بیش از حد حرف نزنید. هنگام صحبت، استراتژی سهگانه مکسول را بهکار ببرید: ساده بگویید، آرام بگویید و لبخند بزنید.
- یکی از نرمافزارهای ارائه را یاد بگیرید و در آن استاد شوید. درباره مهارت گزارشنویسی تحقیق کنید. آن را تمرین کنید و یاد بگیرید.
- سعی نکنید برای تمام مشکلات دیگران راهکار بدهید. بیشتر همدلی کنید تا همدردی. فقط وقتی از شما کمک خواستند به یاری آنها بشتابید.
- در حضور جمع از کسی انتقاد نکنید. هنگام انتقاد، از عمکردها انتقاد کنید، نه از شخصیت خود فرد.
- از دیگران بدگویی نکنید. هر نوع احساس منفی که در مخاطبان ایجاد کنید، کمی هم به خودتان آسیب خواهد زد.
مهارت های ارتباطی را جدی بگیرید
گرچه دانستن اینکه مهارت ارتباطی چیست مهم است، ولی همیشه توانستن مهمتر از دانستن است. باید بتوانید مهارت های ارتباطی را به عادتهای خود اضافه کنید. این برای شروع هر کسبوکاری ضروری است. اهمیت ارتباطات در کسبوکار ، دو بخش دارد. داخلی و خارجی؛ ارتباطات داخلی باعث میشود تیمتان با کمترین کمک از سوی شما، نتایج مطلوبی خلق کند. ارتباطات خارجی باعث میشود بتوانید شبکهسازی کسبوکار خود را شکل دهید و شرایط متغیر محیطی را با حمایتهای آن، تحمل کنید.
از مدل 7C استفاده کنید تا تشخیص دهید چقدر در ارتباطات داخلی خود خوب عمل میکنید. روابط عمومی بخش مهمی از ارتباطات خارجی شماست چون باعث میشود دیگران درباره شما حرف بزنند و در مواقع ضروری از شما حمایت کنند. برای ساختن روابط عمومی خوب میتوانید بخشهایی از پشت پرده کارتان را به دیگران نشان دهید. بهعلاوه اجتماعی بودن، اخلاق حرفهای و انتقادپذیری نیز در تقویت روابط عمومی شما بسیار موثر است.
در شبکهسازی کسبوکار، زمان را ازدست ندهید. از رقبای خود سریعتر عمل کنید. با افراد و کسبوکارهایی که برای شما اهمیت بیشتری دارند، روابط دوستانه ایجاد کنید. راهکارهای پیشنهادی ما را برای تقویت مهارت های ارتباطی خود به کار ببندید و در هر فرصتی آنها را تمرین کنید.