فیلمی که قرار است در این مقاله به آن بپردازیم غارتگران دره سیلیکون یا Pirates of Silicon Valley نام دارد. این فیلم یکی از آموزندهترین و انگیزشیترین فیلمهایی است که در تاریخ سینما ساخته شده است و به همین خاطر یکی از فیلمهایی است که در لیست 10 فیلم انگیزشی موفق سینمای جهان به آن پرداختهایم. این فیلم داستان کارآفرینی بیل گیتس و استیو جابز است و قصد دارد به کارآفرینان و افرادی که قصد راه اندازی کسب و کار دارند اعلام کند که مسیر سختی در برابر روی آنها قرار دارد ولی در صورتی که بتوانند به پیروزی دست پیدا کنند، میتوانند به یک برند شخصی، شخصیت شناختهشده و معروف و درآمدی شگفت انگیز دست یابند.
در حال حاضر کارآفرینی و راه اندازی یک کسب و کار نوپا کار آسانی نیست ولی باز هم میتوان این مسیر را طی کرد و موفق شد. یکی از کارهایی که کارآفرینان برای رسیدن به رشد و پیشرفت باید انجام دهند کار روی رشد و توسعه فردی خودشان است. یکی از بهترین راهها برای رشد و توسعه فردی دیدن فیلمهای انگیزشی از قبیل غارتگران دره سیلیکون است. در این مقاله قصد داریم داستان این فیلم را توضیح دهیم و سپس به درسهایی بپردازیم که میتوانیم از این فیلم بگیریم.
اصلاً دره سیلیکون کجاست؟
در ابتدا باید به یک سوال مهم پاسخ دهیم و پس از آن به داستان فیلم بپردازیم. ممکن است از خودتان بپرسید دره سیلیکون یا «Silicon Valley» کجاست که این فیلم با محوریت و موضوعیت آن ساخته شده است؟
دره سیلیکون در واقع نام یک منطقه است که در 70 کیلومتری جنوب شرقی سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیای ایالات متحده آمریکا قرار دارد. دو دانشجو به نامهای ویلیام هیولت و دیوید پاکارد که موسسان شرکت اچ پی بودند فعالیت خود را در دهه 1930 میلادی در این منطقه آغاز کردند. دره سیلیکون ابتدا یک گاراژ بود و امروز به این حد از رشد و ترقی رسیده است. امروزه این منطقه شهرت بسیار زیادی دارد و بسیاری از شرکتهای فعال در زمینه فناوری که در تمامی جهان سرشناس و معروف هستند، دفتر مرکزی خود را در این منطقه راه اندازی کردهاند. دره سیلیکون فعلی شهرهای متعددی را در برمیگیرد که سن خوزه یکی از آنها است. سن خوزه به عنوان مرکز این منطقه شناخته میشود.
داستان فیلم غارتگران دره سیلیکون
در بخش قبل به معرفی دره سیلیکون پرداختیم. در این بخش تصمیم داریم به داستان دو غارتگر این دره یعنی استیو جابز و بیل گیتس بپردازیم. فیلم غارتگران دره سیلیکون فیلمی است که با تمرکز بر کتاب آتش در دره ساخته شده است. این کتاب به داستان ساخته شدن اولین کامپیوتر شخصی توسط پاول فربرگر و مایکل سوان میپردازد. تمرکز اصلی داستان این فیلم بر رقابت بین شرکتهای اپل و مایکروسافت است. این رقابت بر سر عرضه کامپیوترهای خانگی به بازار است.
در این فیلم به صورت واضح و روشن نشان داده میشود بیل گیتس و استیو جابز برای موفقیت چه مسیر پر پیچ و خمی را پشت سر میگذارند. آنتونی مایکل هال نقش بیل گیتس و نوآ وایل نقش استیو جابز را به بهترین شکل ممکن ایفا میکند. این فیلم از زمان عرضه به بازار تا به حال مخاطبان زیادی داشته است و بسیاری از فعالان حوزه کارآفرینی، بازاریابی و کسب و کار از این فیلم الهام گرفتهاند و نظرات بینظیری در مورد این فیلم دادهاند. فیلم غارتگران دره سیلیکون در سال 1999 به بازار عرضه شد و توانست نظر بسیاری از مخاطبان را به خودش جلب و جذب کند.
در این فیلم یاد میگیریم که وقتی با یک برند معتبر و مشهور روبرو میشویم، تصور نکنیم که این برند از همان روز اول با همین قدرت شروع به کار کرده است. صاحبان برندهای بزرگی مانند اپل و مایکروسافت با استفاده هوش، ذکاوت و تلاش شبانه روزی موفق شدند این برندهای بزرگ را برای خودشان خلق کنند و به این موفقیت نایل شوند. این مسئله تنها مربوط به مایکروسافت و اپل نیست بلکه برندهای بزرگ ایرانی هم چنین داستانی دارند. با نگاهی به داستان این برندها متوجه خواهید شد که این برندها یک شبه ساخته نشدهاند. در فیلم غارتگران دره سیلیکون با یک دیالوگ بسیار جذاب روبرو میشویم. بیل گیتس در این فیلم میگوید:
ببین وظیفه ما این نیست که بفهمیم و درک کنیم که شخص مقابل چه چیزی میخواهد و به چیزی نیاز دارد. ما باید تلاش کنیم تا این نیاز را در او به وجود بیاوریم. باید کاری کنیم که شخص بفهمد که چنین نیازی هم در او وجود دارد و ما تنها کسانی هستیم که میتوانیم مشکل او را برطرف کنیم.
در ادامه این مقاله قصد داریم به درسهایی بپردازیم که میتوانیم از این فیلم انگیزشی بگیریم. بنابراین با ما همراه باشید چراکه قرار است مطالب خیلی خوبی یاد بگیریم که میتواند در کسب و کار و زندگی کمک زیادی به ما بکند.
درسهایی از فیلم غارتگران دره سیلیکون
یکی از بهترین کارها برای کارآفرینان و صاحبان کسب و کار این است که در مورد تجربیات متخصصان و درسهایی که میتوان از زندگی و کسب و کار آنها گرفت مطالعه کنند و این درسها را در فعالیتهای کاری خودشان به کار ببندند. غارتگران دره سیلیکون داستان زندگی استیو جابز و بیل گیتس است و به شکلی مستندگونه به داستان کرآفرینی این دو ابرقهرمان حوزه ثروت و فناوری میپردازد.
1. حتی شرکتهای بزرگ و معتبر هم اشتباه میکنند
شرکتهای بزرگ و معتبر مختلفی از جمله آی.بی.ام در این فیلم مطرح میشود. یکی از جالبترین نکات این فیلم آن است که نشان میدهد شرکتهای بزرگ هم ممکن است اشتباه کنند. ناسازگاری این شرکتها با شرایط و ناکارآمدی آنها باعث میشود که نتوانند به موفقیت برسند. حال بعضی از شرکتها در اثر ناسازگاری با شرایط و ناکارآمدی از رده خارج میشوند و برای همیشه با دنیای کسب و کار خداحافظی میکنند و برخی دیگر آنقدر تلاش میکنند که به موفقیت دست پیدا میکنند و اعتبار خودشان را باز مییابند. در این فیلم میبینیم که شرکتهای بزرگی مانند آی.بی.ام و اچ.پی نمیتوانند خودشان را با کامپیوتر شخصی، ماوس و رابط کاربری گرافیکی سازگار کنند ولی مایکروسافت و اپل این نیاز را درک کردند و به ثروت هنگفتی دست یافتند.
درسی که این فیلم به ما میدهد آن است که باید نباید هر گونه خطا و اشتباه را پایان عمر کسب و کار نوپای خودمان بدانیم بلکه باید با تمام وجود تلاش کنیم که اشتباهاتی که در گذشته انجام شده بود را تکرار نکنیم. خیلی از بزرگان کارآفرینی و موفقیت بر این باور هستند که یک اشتباه را میتوان فراموش و از آن صرف نظر کرد ولی اگر این اشتباه تکرار شود ممکن است موجودیت کسب و کار ما را به خطر بیندازد.
2. از رقابت نترسید و برای مزیت رقابتی تلاش کنید
بخشی از فیلم غارتگران دره سیلیکون مربوط به زمانی است که استیو جابز و بیل گیتس با هم رقابت دارند. همچنین استیو جابز از همان ابتدای فعالیت کاری خود با شرکت آی.بی.ام رقابت سنگین و نفسگیری دارد. تلاشهای او برای پیروزی در این رقابت واقعاً چشمگیر است. این موضوع میتواند برای سایر کارآفرینان و صاحبان کسب و کارهای مختلف و به ویژه نوپا واقعاً آموزنده باشد. یکی از مهمترین نکات کسب و کار این است که باید بتوانید با سایر رقبا رقابت کنید. البته این رقابت باید سالم باشد؛ به این معنا که شما باید از طریق مزیت رقابتی خودتان بر رقبا غلبه کنید و پیروز شوید. به بیان سادهتر باید کیفیت خدمات و محصولات خودتان را نسبت به سایر رقبا افزایش دهید تا مشتری خیلی راحت متقاعد شود و شما را انتخاب کند.
3. علاقه خودتان را دنبال کنید
همیشه به ما گفته شده است که اگر میخواهید به موفقیت و پیروزی دست پیدا کنید، باید سعی کنید تمرکزتان را روی یک موضوع خاص بگذارید. وقتی میخواهید تمرکزتان را روی یک موضوع خاص بگذارید باید ساعات زیادی از شبانه روز (مثلاً 12 ساعت) را به آن موضوع خاص اختصاص دهید. حال اگر به آن موضوع علاقه نداشته باشید، واقعاً میتوانید ساعات طولانی و بیوقفه روی حوزه کاری خودتان تمرکز کنید؟ مسلماً چنین امکانی فراهم نیست. وقتی به زندگی نامه بیل گیتس نگاه کنید، متوجه خواهید شد که او از همان کودکی عاشق کامپیوتر و برنامهنویسی بوده است. با خواندن این مقاله متوجه میشوید که عشق، علاقه و کار و تلاش باعث شد که بیل گیتس به موقعیت کنونی خود دست پیدا کند و به عنوان یکی از ثروتمندترین افراد جهان شناخته شود.
بنابراین شما هم در صورتی که میخواهید به موفقیت، ثروت و شادی دست پیدا کنید باید به حوزه کاری خودتان علاقمند باشید و برای رسیدن به اهدافی که دارید با تمام وجود کار و تلاش کنید.
4. رشد بدون منابع مالی تقریباً امکانپذیر نیست
مشکلی که باعث شکست بسیاری از استارتاپها و کسب و کارهای نوپا میشود، منابع مالی است. این مشکل در اغلب اوقات به یکی از شکلهای زیر خودش را نشان میدهد:
- استارتاپ از همان ابتدا دسترسی به منابع مالی ندارد
- مدیران و صاحبان کسب و کار منابع خودشان را به شکلی مدیریت نمیکنند که به مشکل برنخورند. به همین خاطر پس از مدتی منابعی که در اختیار دارند به پایان میرسد و با کمبود یا فقدان منابع مالی روبرو میشوند.
بنابراین شما به عنوان مدیر یک استارتاپ باید مراقب مدیریت صحیح و هوشمندانه منابع مالی خودتان باشید تا به مشکل برنخورید و بتوانید کسب و کار خودتان را به بهترین شکل ممکن رشد و پیشرفت دهید.
مدیریت مالی یکی از مزیتهای رقابتی هر کسب و کار نوپا یا ریشهدار محسوب میشود. به همین خاطر است که شرکتها همیشه از مشاوران و مدیران مالی کاردان و کاربلد استفاده میکنند. شما هم در صورتی که قصد دارید در کسب و کار خودتان به موفقیت برسید باید دانش مالی خودتان را افزایش دهید، روش درست سرمایهگذاری و صرف هزینه را یاد بگیرید و منابعی که در اختیار دارید را به بهترین شکل ممکن هزینه و صرف کنید.
5. باید نیاز را در مخاطبان خودتان ایجاد کنید
یکی از نکات اصلی فیلم غارتگران دره سیلیکون این است که بیل گیتس و استیو جابز میدانند که در زمان خودشان کسی نیاز چندانی به کامپیوتر شخصی ندارد و ممکن است که این دستگاه یک وسیله تجملی و به نوعی اضافی باشد که همه افراد توان خرید آن را نداشته باشند ولی این دو نفر با تمام توان و از طریق ترفندهای تجاری تلاش کردند که محصول خودشان را در بین مخاطبان رواج دهند. حال این مسئله و ماجرا میتواند درس بسیار مهمی به ما بدهد. در صورتی که قصد دارید یک کسب و کار جدید راه اندازی کنید و یک محصول جدید را روانه بازار کنید ممکن است در ابتدا این حس را داشته باشید که مخاطب نیازی به محصول من ندارد و از من خرید نخواهد کرد.
حال نظر ما این است که باید نگرش خودتان را در این زمینه تغییر دهید. به این فکر کنید که اگر مخاطب به محصول شما نیازی ندارد، شما از چه ترفندی میتوانید استفاده کنید و این نیاز را در او ایجاد نمایید؟ مشترییابی هنری است که هر کارآفرینی از آن اطلاع کافی ندارد و به همین خاطر اگر شما بتوانید با حضور در شبکههای اجتماعی و بازاریابی دیجیتال نیاز به محصول خودتان را در مخاطب به وجود بیاورید و مشترییابی کنید، مطمئن باشید که به یکی از برندهای بزرگ تبدیل خواهید شد.
6. به تجربه مشتری اهمیت بدهید
یکی از مهمترین نکاتی که در کسب و کار خودتان باید مد نظر قرار دهید، تجربه مشتری است. همیشه در هنگام توسعه و تولید محصول خود به این موضوع فکر کنید که آیا مشتری از ویژگیها و خصوصیات محصول یا خدمت من استقبال خواهد کرد؟ آیا مشتری از طراحی فعلی که در محصول خود به کار بردهام، راضی است؟ آیا مشتری از استفاده از محصولات یا خدمات من لذت میبرد؟
همیشه تمرکز و تلاش خود را روی جلب توجه و رضایت مشتری بگذارید؛ زیرا این مشتری است که میخواهد برای خرید محصول شما پول بپردازد؛ بنابراین لازم است که از محصول شما رضایت کامل داشته باشد.
7. متفاوت باشید وگرنه کسب و کارتان خواهد مُرد!
یکی از نکات مهمی که در کسب و کارتان باید رعایت کنید این است که متمایز و متفاوت باشید. اگر قرار است که شما هم مانند سایر کسب و کارها رفتار کنید، چه دلیلی دارد که مشتری سایر بیزنسها را کنار بگذارد و از بین آنها شما را انتخاب کند؟ در میدان رقابت، تمایز رمز پیرزی محسوب میشود و اگر بتوانید اثری ممتاز و بهتر از دیگران ارائه دهید، دیر یا زود مشتریان به سمت شما جذب میشوند و محصول شما را انتخاب میکنند.
در فیلم غارتگران دره سیلیکون هم میبینیم که کسب و کارهایی که متمایز نیستند نمیتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند و مشتری بعد از مدتی از آنها خسته میشود. به همین خاطر است که در دنیای کسب و کار و در شرایط کنونی اگر یک کسب و کار نتواند پیشتاز و پیشگام باشد و با رقبای خود فرق داشته باشد، دیر یا زود شکست میخورد و در نتیجه از گردونه رقابت حذف میشود.
8. خودتان را محدود نکنید
در فیلم غارتگران دره سیلیکون میبینیم که استیو جابز و بیل گیتس با محدودیتها و مشکلات زیادی روبرو میشوند ولی به هیچ عنوان خودشان را محدود نمیکنند و تلاش میکنند که از هر مسیر ممکن برای رشد و پیشرفت برند و کسب و کار خودشان استفاده کنند. در صورتی که این دو نفر خودشان را محدود کرده بودند شاید امروز شاهد این همه نوآوری در دنیای دیجیتال و فناوری نبودیم.
شما هم به عنوان یک کارآفرین و صاحب کسب و کار باید به هیچ عنوان خودتان را محدود نکنید. به هیچ عنوان هیچ سقفی برای کسب و کار خودتان در نظر نگیرید تا بتوانید به موفقیت برسید. ایجاد هر گونه سقف برای رشد و پیشرفت به معنای محدودیت شما خواهد بود و محدودیت شما هم باعث میشود که افراد دیگری در حوزه کاری شما پیدا شوند که ایده شما را زودتر اجرا کنند و بازار را در دست بگیرند. بنابراین همیشه در کسب و کار به خاطر داشته باشید که هیچگونه محدودیتی برای فکر، اندیشه و درآمدزایی خودتان ایجاد نکنید تا بتوانید پلههای رشد و پیشرفت را با سرعتی باورنکردنی بپیمایید.
فیلم غارتگران دره سیلیکون را حتما ببینید
فیلم غارتگران دره سیلیکون فیلمی انگیزشی است که به صورت مستندگونه و در ژانر زندگینامه ساخته شده است. این فیلم صحنه فراز و نشیبهایی که استیو جابز و بیل گیتس در زندگی خودشان تجربه میکنند تا به موفقیت برسند و به عنوان افرادی معروف و ثروتمند شناخته شوند. در این مقاله تلاش کردیم که به هشت درسی که میتوانیم از این فیلم بگیریم اشاره کنیم. در ادامه نگاهی کلی به این هشت درس داریم:
- حتی شرکتهای بزرگ و معتبر هم اشتباه میکنند.
- از رقابت نترسید و برای مزیت رقابتی تلاش کنید.
- علاقه خودتان را دنبال کنید.
- رشد بدون منابع مالی تقریباً امکانپذیر نیست.
- باید نیاز را در مخاطبان خودتان ایجاد کنید.
- به تجربه مشتری اهمیت بدهید.
- متفاوت باشید وگرنه کسب و کارتان خواهد مُرد!
- خودتان را محدود نکنید.
با به کار بستن هر کدام از این درسها میتوانید کسب و کارتان را بهتر و موثرتر کنید و جانی تازه به آن ببخشید. درسهای فیلم در جستجوی خوشبختی هم میتواند برای شما مفید باشد و به همین خاطر مطالعه این مقاله به شما پیشنهاد میشود. آیا تاکنون فیلم غارتگران دره سیلیکون را تماشا کردهاید؟ نظرتان در مورد این فیلم چیست؟ چه درسهایی از این فیلم گرفتید؟ لطفاً نظرات خودتان را با ما و سایر کاربران همیار آکادمی به اشتراک بگذارید.
اشتراک گذاری
آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسانها را داناتر و تواناتر کند!