Will Shu همبنیانگذار و مدیرعامل اپلیکیشن دلیوری غذای Deliveroo
داستان Will Shu داستان کارافرینی است که ایدهی چندان جدیدی نداشت، در کشوری غریب و در حوزهای غیر از تخصص خودش شروع کرد اما با تمرکز روی بهبود حداکثری رضایت مشتری توانست کسب و کارش را در ۸۴ شهر دنیا فعال کند.
بیشتر ما حداقل یکبار از سرویسهای آنلاین دلیوری غذا مثل چیلیوری و ریحون استفاده کردهایم. با اینکه این سرویسها در ایران نسبتا جدید هستند اما سرویسهای آنلاین خرید غذا حتی قبل از سال ۲۰۰۰ هم وجود داشتند. تا قبل از اندروید و ios این سرویسها از طریق وبسایت کار میکردند ولی از حدود سال ۲۰۱۰ اپلیکیشنها این سرویسها را متحول کردند. Will Shu هم دقیقا در چنین زمانی به فکر راهاندازی سرویس دلیوری غذای خود افتاد.
سال ۲۰۰۱ ویلیام شو که تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شده بود در یک شرکت سرمایهگذاری بزرگ به عنوان آنالیزور شروع به کار کرد.سال ۲۰۰۴ ویلیام به یکی از دفترهای این شرکت در انگلستان فرستاده شد تا به رشد آن دفتر کمک کند.
به عنوان فردی شکمپرست و پر مشغله، انگلستان اصلا جای خوبی برای زندگی نبود. چون سرویسهای تحویل غذا آنقدر بد بودند که ویلیام ترجیح میداد خودش به رستوران برود تا حداقل غذای گرم بخورد. در حالی بود که غذا خوردن پشت میز کار بخشی از زندگی بیشتر آمریکاییها بود، رستورانهای انگلیس چندان به فکر غذای بیرونبر و مشتریانی مثل ویلیام نبودند.
در آن سالها نه اندرویدی بود نه ios و نه اپلیکیشنهای دلیوری، هرچه بود از طریق سایت بود که آن هم در انگلیس اصلا خوب اجرا نمیشد. کمی بعد اسمارتفونها آمدند و بعد از آن اپ استور راهاندازی شد. این نقطه انقلاب اپلیکیشنها از جمله اپلیکیشنهای دلیوری غذا بود.
ویلیام سال ۲۰۱۰ به آمریکا برگشت تا در یک دوره mba شرکت کند. این زمانی بود برای فکر کردن. او به این فکر میکرد که حالا فرصت خوبی است که همین ایده را به انگلیس ببرد. در نتیجه سال ۲۰۱۳ و اینبار به همراه دوست دوران کودکیاش( که وارد برنامهنویسی شده بود) به انگلیس برگشت تا این بار نه به عنوان یک کارمند بلکه به عنوان یک کارآفرین در انگلیس کار کند.
Deliveroo متولد شد
اپلیکیشن Deliveroo سال ۲۰۱۳ با مشارکت سه رستوران در لندن راهاندازی شد و اولین راننده دلیوری Deliveroo خود ویلیام بود که با یک دوچرخه ۶ ساعت در روز را در خیابان میگشت و غذا پخش میکرد. نه به این خاطر که او نمیتوانست کارمند استخدام کند بلکه او میخواست تجربه مخاطب را بسنجد و آن را بهبود دهد.
مسائلی که ویلیام روی آن فکر میکرد خیلی پیش پا افتاده به نظر میرسیدند اما او به دنبال پاسخی برای آنها بود. مثلا: یک پیتزا در کمتر از ۵ دقیقه آماده میشود ولی یک استیک حداقل ۱۰ دقیقه زمان برای آماده شدن نیاز دارد، حالا اگر یک خانواده این دو را با هم بخرند، چطور باید هر دو غذا کاملا گرم به مقصد برسند؟ چطور در شهری مثل لندن میشود حداکثر در ۳۰ دقیقه غذا به مقصد برسد؟ او برای هر مشکلی که در مدت ۱۰ ماه پیک بودن دیده بود، دنبال راهحل میگشت.
ارائه راهحل برای همین دست سوالات باعث شد، مشتریان دلیورو هر روز بیشتر از قبل شوند. دلیورو یک سال بعد به دومین شهر انگلستان رفت و قبل از آنکه وارد سال سوم شود به پاریس و برلین رسید. این فوقالعاده بود.
تمام تمرکز Deliveroo روی تجربهی مشتری است
دلیورو آنقدر به مشتری اهمیت میدهد که سعی کرده تمام فرایند پخت غذا تا رسیدن آن به مشتری را مهندسی کند.
دلیورو با توجه به خیابانهای انگلیس( و کشورهای اروپایی دیگر) دوچرخه را به عنوان وسیلهی اصلی ارسال غذا انتخاب کرده ولی در کنار آن پیکهای موتوری و خودرویی هم دارد. آنها الگوریتمی ساختند که نسبت به مسافت، تجربهی مشتریان قبلی و … بهترین وسیله را برای هر سفارش پیشنهاد دهد.
آنها حتی به سرویسهایی مثل گوگل مپ اکتفا نکردند و با توجه به دیتای سفارشهای قبلی، مپ و الگوریتم مسیریابی خودشان را گسترش دادند.
دلیورو حتی وارد رستورانها شد و به رستورانها الگوریتمهایی پیشنهاد داد تا سرعت و کیفیت بهتری را ارائه کنند و هماهنگی بهتری هم با پیکهای تحویل غذا داشته باشند.
deliveroo pop up یکی از جالبترین ایدههای ویلیام بود. اگر در منطقهای رستوران خوب پیدا نشود. دلیورو خودش آنجا یک کانکس با نام دلیورو پاپاپ نصب میکند و با کمک این رستوران کوچک با سرعت بیشتری به آن منطقه سرویس میدهد.
همین ایدهها باعث شده که سرعت رشد دلیورو سرسامآور باشد. در اوایل راهاندازی دلیورو سرعت رشد این استارتاپ به ۲۵ درصد در هر ماه میرسید یعنی در کمتر از ۵ ماه این کسب و کار دو برابر میشد.
اهمیت دادن به رضایت مشتری باعث شده دلیورو بسیار بهتر از رقیب اصلیاش یعنی Uber eat عمل کند. درحالی که فاصله ورود دلیورو به یک شهر تا رسیدن به سوددهی در آن شهر بسیار کم است، Uber eat در هر شهر به صورت میانگین به دو سال زمان نیاز دارد تا به سوددهی برسد.
البته دلیورو نمیخواهد مستقیما با Uber eat وارد مبارزه شود به همین دلیل با اینکه اپلیکیشن دلیورو اکنون در ۱۲ کشور فعال است اما هنوز در آمریکا( مقر اصلی Uber eat) فعال نشده است.
نیمه تاریک دلیورو
تمرکز روی مشتری باعث شده دلیورو از آن سوی بام بیافتد. درآمد پیکهای دلیورو پایینتر از سرویسهای دیگر است. همین باعث شده بارها کارکنان دلیورو اعتصاب کرده و حتی شکایت قانونی کنند.
همسایگان دلیوری پاپاپ نیز از سر و صدا و مزاحمت این رستورانهای کوچک شاکی هستند. اما هیچکدام از این شکایات در نهایت به جایی نرسیده است.
Deliveroo همچنان پیش میرود
سرعت رشد دلیورو باعث شد در کمتر از سه سال به ارزش بالای ۸۰۰ میلیون دلار برسد و چند ماه بعد دلیورو به جمع استارتاپهای یونیکورن( استارتاپهایی با ارزش بالای یک میلیارد دلار) پیوست. دلیورو اکنون در ۱۲ کشور و ۸۴ شهر فعال است و حدود ۵۰۰۰ کارمند دارد. چندماهی است که شایعه خرید دلیورو توسط اوبر در حال پر رنگ شدن است و رقم پیشنهادی مبلغ دو بیلیون دلار میباشد. باید منتظر ماند و دید این معامله عظیم رخ میدهد یا نه.
اشتراک گذاری
علاقهمند به دنیای open source، وب و وردپرس