فهرست مطالب
مدیر کسب و کار همان طور که از نامش مشخص است، وظیفه دارد تمام فعالیتها و کارهایی که در یک کسب و کار صورت میگیرد را مدیریت کند. البته کسی که یک کسب و کار را مدیریت میکند باید کارکنان و نیروهای انسانی آن را بیزنس را هم راهبری و هدایت کند. مدیر کسب و کار کسی است که باید تمهیداتی بیندیشد تا در نهایت شرکت به بهرهوری و راندمانی که از آن انتظار میرود برسد. در واقع مدیر کسی است که یک هدف برای شرکت تعیین میکند و سپس تمام نیروهای انسانی، تجهیزات، ماشین آلات و کلیه داراییها را در مسیری هدایت و راهبری میکند که این اهداف و آرمانها محقق شود. در این صورت مجموعه یا کسب و کار همیشه در مسیر رشد قرار میگیرد ولی اگر این مدیر نتواند وظایف خود را به درستی انجام دهد، کسب و کار در مسیر نزولی قرار میگیرد و در نهایت با ورشکستگی، مشکلات مالی، کمبود منابع انسانی، نارضایتی مشتریان و غیره مواجه میشود.
در این مقاله قصد داریم به این سوال پاسخ دهیم که چگونه مدیر کسب و کار شویم؟ کسی که در چنین جایگاهی قرار میگیرد چه وظایفی بر عهده دارد؟ برای قرار گرفتن در چنین جایگاهی به چه مهارتها و توانمندیهایی احتیاج داریم؟ چگونه و با انجام چه کارهایی میتوانیم به یک مدیر نمونه و عالی در کسب و کار خودمان تبدیل شویم؟ در صورتی که تمایل دارید به یک مدیر کسب و کار توانا و دانا تبدیل شوید و بیزنس خودتان را در یک مسیر درست و عالی به پیش ببرید، تا پایان این مقاله با ما همراه شوید تا بتوانید مهارتهایی که در این مقاله را عنوان میشود را یاد بگیرید و کسب و کار خود را روز به روز بهتر و قویتر کنید.
اگر بخواهیم مدیریت کسب و کار را به درستی و با نگاه آکادمیک تعریف کنیم، باید بگوییم: مدیریت کسب و کار در واقع به معنای سازماندهی موثر منابع موجود (انسانی و غیرانسانی) در کسب و کار برای دستیابی به اهداف است. بنابراین مدیر کسب و کار کسی است که باید این دانش و توانایی را داشته باشد تا با استفاده درست و هوشمندانه از منابعی که در کسب و کار وجود دارد، برای رسیدن به اهدافی که پیش روی یک کسب و کار وجود دارد تلاش کند. در هر سازمان بسته به فعالیتهایی که در آن صورت میگیرد، مدیریت وظایف مختلف و متنوعی بر عهده دارد ولی یک سری وظایف وجود دارد که بین تمامی مدیران کسب و کار مشترک و یکسان است. این وظایف عبارت است از:
گاهی مواقع کسب و کارهای کوچک و بزرگ، غیر از صاحب کسب و کار و کارکنان آن، ذینفعان (مثلاً سهامداران) دیگری هم دارد. ممکن است کسانی باشند که در این بیزنس سرمایهگذاری کردهاند و پیشرفت یا پسرفت آن برای آنها اهمیت دارد، در این صورت مدیر کسب و کار باید پاسخگوی پرسشها و انتقادات آنها هم باشد. اگر بخواهیم مأموریت مدیریت کسب و کار را در سه بخش تقسیمبندی کنیم، میتوانیم بگوییم که مدیر بیزنس یا سازمان مأموریت دارد:
در بخش قبلی مقاله بیان کردیم که مدیر یک کسب و کار به چه کسی گفته میشود و همچنین سه مأموریت اصلی و اساسی این مدیر را مشخص کردیم. در ادامه این بخش از مقاله تصمیم داریم که وظایف کلیدی و اصلی یک مدیر بیزنس را تعیین کنیم:
اولین کاری که یک مدیر باید برای یک کسب و کار انجام دهد و شاید مهمترین وظیفهای است که بر عهده دارد، برنامهریزی است. مدیر باید تشخیص دهد که یک شرکت باید در آینده در چه مسیری قرار بگیرد و چه اقداماتی انجام دهد. برنامهریزی یا Planning به معنای واقعی کلمه هسته مدیریت کسب و کار محسوب میشود.
در صورتی که برنامهریزی به درستی صورت گیرد، شرکت در مسیر درستی قرار میگیرد و میتواند به راحتی رشد و پیشرفت کند. این برنامهریزی باید بر اساس اطلاعات درست و بر اساس تحقیق و پژوهش انجام شود. مدیر با برنامهریزی درست خود کاری میکند که شرکت بدون هیچ مشکل و دغدغه به اهداف خودش برسد و اگر کسب و کار در این گام درست عمل نکند به احتمال زیاد در گامهای بعدی هم به مشکل برمیخورد و در نهایت به هدفی که مد نظر دارد نمیرسد.
دومین وظیفه و مسئولیتی که یک مدیر بیزنس بر عهده دارد این است که بعد از برنامهریزی، منابع انسانی، مصالح، تجهیزات و ماشینآلات لازم را برای اجرایی کردن آن برنامه سازماندهی و هماهنگ کند. در واقع وقتی هدف تعریف میشود، باید روی کاغذ نوشت که از چه مسیری میتوان به آن هدف رسید و وقتی که چگونگی رسیدن به هدف روی کاغذ مشخص شد، نوبت به تقسیم وظایف و واگذاری مسئولیتها به افراد و شناسایی و تعیین ابزار لازم برای انجام کارها است. در واقع کسی که مدیریت کسب و کار را بر عهده دارد باید ارتباط مناسبی بین منابع انسانی و غیرانسانی ایجاد کند تا بهرهوری به بالاترین حد ممکن برسد.
سومین وظیفهای که یک مدیر کسب و کار بر عهده دارد، مدیریت نیروی انسانی است. مدیران به خوبی میدانند که نیروی انسانی ارزشمندترین دارایی یک سازمان است. همیشه مدیران هوشمند به دنبال استخدام افرادی هستند که در بالاترین سطح قرار داشته باشند. وقتی نیروی انسانی یک سازمان عالی و کاردان باشند در مدت کوتاهی آن سازمان به یکی از بهترین کسب و کار در صنعت خود تبدیل میشود و همه آن بیزنس را به عنوان یک الگو میشناسند. اگر مدیر ارتباط خوبی با کارکنان داشته باشد میتواند انگیزه و توانایی آنها را چندین برابر کند و بهرهوری آنها را به بالاترین حد ممکن برساند.
اگر مدیریت، شخصاً دانا و توانا باشد میتواند نیروی انسانی و تجهیزات و منابع موجود را در یک مسیر درست و منطقی برای رسیدن به هدف هدایت و راهبری کند. ممکن است یک سازمان پس از مدتی مشغول فعالیتها و کارهایی شود که با هدف اصلی آن از زمین تا آسمان تفاوت دارد. تنها کسی که در چنین مواقعی باید وارد میدان شود و با تدبیر به مسائل جهت بدهد و اجازه ندهد که فرآیندها از ریل خارج شود، مدیر کسب و کار است.
یکی از مهمترین کارهایی که بر عهده یک مدیر کسب و کار است، مدیریت کردن امور مالی است. این کار باید به صورت روزانه و در بارههای زمانی کوتاهمدت انجام شود؛ زیرا در بلندمدت ممکن است رسیدگی به امور مالی با مشکل روبرو شود. مدیر باید حقوق و دستمزد کارکنان، خرید موارد اولیه، میزان فروش به مشتریان، سرمایهگذاری، وضعیت سهام و کلیه مسائل مالی را به خوبی و با دقت بررسی و مدیریت کند تا از به وجود آمدن مشکلات بیشتر جلوگیری شود. حیات یک کسب و کار به مدیریت درست منابع مالی بستگی دارد. منابع مالی نقش خون در شریانهای سازمان را دارد و اگر این خون قطع شود یا جریان آن به مشکل بخورد، مرگ کسب و کار حتمی و قطعی است. بنابراین باید تخصیص بودجه به درستی و با تدبیر صورت گیرد.
مدیر کسب و کار باید در کنار مدیریت و هدایت فعالیتها و فرآیندها، توانایی کنترل کردن و ارزیابی کیفیت در تمامی فرآیندهای سازمان را داشته باشد. اگر کنترل و بازنگری در یک سازمان و کسب و کار وجود نداشته باشد، ممکن است بیزنس خیلی زود از هدف خودش منحرف شود و محصولات را بر اساس چیزی که لازم است تولید نکند. کنترل امور میتواند شامل آنالیز هزینهها، اندازهگیری عملکرد و تلاش برای سرعت بخشیدن به امور شود. مدیر باید به صورت دائمی و همیشگی نتایج را بررسی کند و میزان انطباق این نتایج با هدف کسب و کار را بسنجد و در صورتی که نیاز به اصلاح است در سریعترین زمان ممکن اقدام اصلاحی را انجام دهد. تا به اینجای کار تلاش کردیم وظایفی که یک مدیر کسب و کار بر عهده دارد را توضیح دهیم. در ادامه این مقاله تصمیم داریم با مهارتهایی آشنا شویم که این مدیر باید کسب کند تا بتواند به موفقیت برسید.
اگر قصد دارید در کسب و کار خودتان به موفقیت برسید و به عنوان یک مدیر توانمند و شایسته شناخته شوید باید در کنار انجام دادن درست وظایفی که بر عهده دارید، هر روز اطلاعات، دانش و مهارت مدیریتی خودتان را به روز کنید. به علاوه باید هر روز در زمینههایی که در ادامه مطرح میشود، دانش و مهارت کسب کنید تا بتوانید بیزنس و کارکنان خود را به طور مرتب ارتقا دهید و به آنها کمک کنید که به افرادی توانا و دانا تبدیل شوند. مطمئن باشید که اگر شما به یک مدیر عالی و کارکنان کسب و کار شما به کارکنانی عالی تبدیل شوند، کسب و کار شما به یک بیزنس عالی تبدیل میشود که میتواند نیاز مشتریان را برآورده و به بهترین شکل به مردم خدمت کند.
در ادامه به مهارتهایی که یک مدیر کسب و کار لازم است یاد بگیرد و خودش را در این زمینهها رشد و ارتقا دهد اشاره شده است:
یکی از مسائل مهمی که هر مدیر کسب و کار باید روی آن کار کند و خودش را در آن زمینه رشد و پرورش دهد، توسعه فردی است. اگر یک مدیر شخصیت خودش را رشد دهد و یک ذهنیت خوب نسبت به خودش و کسب و کارش داشته باشد، قطعاً راحتتر از سایر مدیران موفق میشود و رشد او به رشد و توسعه بیشتر کسب و کارش هم کمک میکند. شاید تصور کنید که مدیریت باید ابتدا روی دانش خود کار کند و این کاملاً درست است ولی کار روی شخصیت هم خیلی اهمیت دارد و میتواند به پیشرفت مدیر سرعت ببخشد.
اهمیت مسائل مالی در کسب و کار تنها مربوط به امروز نیست بلکه همیشه این مسائل برای مدیران کسب و کار دغدغه بوده است. همانطور که پیش از این بیان کردیم پول در کسب و کار به مثابه خون در بدن انسان است. بنابراین مدیریت منابع مالی خیلی اهمیت دارد و میتواند یک کسب و کار را قدرتمند کند یا آن را تا مرز ورشکستگی بکشاند. از این رو کسی که قصد دارد به یک مدیر موفق برای کسب و کار خودش یا یک سازمان تبدیل شود باید دانش مدیریت مالی را به خوبی یاد بگیرد. البته قرار نیست که در این زمینه به تخصص برسد ولی همین که بتواند مسائل مالی را درک و راهبری کند، کافی است.
سه مهارت بازاریابی، فروش و خدمات مشتریان برای ادامه حیات یک کسب و کار خیلی اهمیت دارند. اگر هر کدام از این سه بخش وظیفه خود را به خوبی انجام ندهند، قطعاً آینده کسب و کار با مشکلات و مسائل زیادی مواجه میشود. این در حالی است که برخی از مدیران کسب و کار هنوز فرق بازاریابی و فروش را نمیدانند و این دو مقوله را در سازمان خود از هم تفکیک نکردهاند. همیار آکادمی یک مقاله کامل دارد که در آن تفاوت مقولههای فروش و بازاریابی را به صورت کامل توضیح داده است. در صورت تمایل میتوانید به مقاله تفاوت فروش و بازاریابی در چیست؟ مراجعه کنید.
مسئله رهبری در کسب و کار خیلی اهمیت دارد. وقتی صحبت از نیروی انسانی به میان میآید، رهبری از هر چیزی مهمتر است. رهبر باید به قدری توانایی داشته باشد که بتواند با کارکنان یک رابطه عاطفی برقرار کند تا از این طریق آنها را تشویق کند که بهترین بازدهی و عملکرد ممکن را از خودشان به نمایش بگذارند. در واقع رهبر در کنار مدیریت کسب و کار، نقش یک مربی و مرشد را برای کارکنان خودش ایفا میکند.
هر چقدر هم که مدیر توانا و قابلی باشید و برنامهریزی دقیق و خوبی انجام دهید باز هم اتفاقات غیرمنتظره اجازه نمیدهد که همه چیز طبق برنامه پیش برود و در نهایت کسب و کار شما در برابر مشکل و مسئله ایمن نیست. در این مواقع است که شما به عنوان یک مدیر دانا، توانایی حل مسئله را داشته باشید تا بتوانید در سریعترین زمان ممکن مسئله را حل کنید و موانع را از جلوی راه پیشرفت کسب و کار بردارید.
یکی از فنونی که مدیر کسب و کار باید روی آن کار کند، روابط عمومی و فن مذاکره است. این دو مهارت واقعاً مهم است و میتواند به رشد و پیشرفت یک کسب و کار کمک زیادی بکند. گاهی مشتری تمایل دارد که با خود مدیر صحبت کند و در چنین مواقعی است که فن مذاکره باعث موفقیت کسب و کار میشود.
تاکنون مسائل زیادی در مورد مدیریت کسب و کار عنوان کردهایم. اکنون زمان آن رسیده است که بگوییم چگونه میتوانیم مدیری خوب برای یک کسب و کار باشیم. برای تبدیل شدن به یک مدیر خوب نکات زیر خیلی اهمیت دارد:
شما میتوانید با انجام دادن مواردی که در بالا به توضیح آنها پرداختیم به یک مدیر کسب و کار تبدیل شوید و یا در مسیر درستی کسب و کار خود را مدیریت کنید. هر فردی که بخواهد یک کسب و کار را مدیریت کند نیازمند این است که مهارتهای خودش را تقویت کند تا در مسیر تبدیل شدن به یک مدیر خوب قرار بگیرد. یادگیری و تقویت مهارتها، یکی از اصول اساسی رشد یک مدیر است. اما باید این نکته را نیز درک کنید که برای تبدیل شدن به یک مدیر قدرتمند باید مطالعه و سواد خود را در این حوزه افزایش دهید. پیشنهاد میکنیم برای آشنایی بیشتر با این حوزه، مقالات زیر را نیز مطالعه کنید:
نظر شما دربارهی تبدیل شدن به یک مدیر موفق چیست؟ آیا تاکنون به دلایل موفقیت مدیران موفق در جهان نگاه کردهاید؟ نظرات خودتان را با ما و همراهان همیار آکادمی در زیر همین پست به اشتراک بگذارید.
آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسانها را داناتر و تواناتر کند!
هیچ دیدگاهی ثبت نشده است.