جک ما یا «Jack Ma» یکی از کارآفرینان بینظیر و خودساخته دنیا است که در یک خانواده فقیر به دنیا آمد و سختی سختی را پشت سر گذاشت. جالب است بدانید که او هوش یا استعداد خاصی هم نداشت و تنها با تکیه بر پشتکار، تلاش و خلاقیت توانست این شگفتی را در زندگی خودش بسازد و به موفقیت دست پیدا کند. در صورتی به لیست خودساختههای همیار آکادمی نگاه کنید، شاید آقای ما یکی از بهترین و خودساختهترین افراد این لیست باشد. یکی از راههای رسیدن به پیروزی و موفقیت در زندگی این است که زندگی افراد خودساخته را بررسی و مطالعه کنیم. با مطالعه زندگی این افراد میفهمیم که برای رسیدن به هدف لازم است چه فراز و نشیبهایی را طی کنیم و به همین خاطر پشتکار و استقامت ما بیشتر میشود. جک ما در سال 2018 با 39 میلیارد دلار دارایی خالص یکی از ثروتمندترین افراد چین لقب گرفت. او در سال 2017 به عنوان دومین رهبر برتر جهان شناخته شد. در صورتی که تمایل دارید با زندگی و کسب و کار این کارآفرین برجسته آشنا شوید و از فعالیتهای او درس بگیرید، تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.
نگاهی به زندگی و کسب و کار جک ما خالق علی بابا
زندگی و کسب و کار جک ما برای بسیاری از افراد فوقالعاده الهامبخش و تأثیرگذار است؛ زیرا او در یک خانواده بسیار ضعیف به دنیا آمد و اکنون یکی از ثروتمندترین افراد چین است. این مسئله نشان میدهد که او واقعاً تلاش کرده و این ثروت را با کوشش زیاد خلق کرده است. با مطالعه زندگی او مطمئناً شگفتزده خواهید شد.
کودکی، نوجوانی و جوانی سخت ولی شیرین
جک ما با نام اصلی «ما یون» در 10 سپتامبر سال 1964 شهر هانگژو واقع در استان ژجیانگ چین به دنیا آمد. او دومین فرزند از خانواده 5 نفره بود. خانواده جک ما وضعیت فلاکتباری داشتند و نمیتوانستند هزینههای زندگی خودشان را تأمین کنند و همین موضوع سبب شد که جک سالهای ابتدایی زندگی خود را با سختی و مشقت پشت سر بگذارد.
در سال 1972 نیکسون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا از شهر محل زندگی جک (هانگژو) بازدید کرد و همین بازدید باعث شد که این شهر به یک شهر مناسب برای گردشگری تبدیل شود. او در آن سالها نوجوان بود و از طرفی علاقه بسیار زیادی به یادگیری زبان انگلیسی داشت. به همین خاطر تصمیم گرفت به کلاس زبان برود و یادگیری این زبان به صورت حرفهای آغاز کند.
او احساس میکرد که نیاز به تمرین بیشتری برای جا افتادن زبان در ذهنش دارد و به همین خاطر با دوچرخه یک مسیر 70 دقیقهای را از منزل تا یک هتل بینالمللی طی میکرد تا در آنجا با گردشگران صحبت کند. او حتی حاضر بود آنها را به دیدن شهر ببرد و کاملاً رایگان آنها را با مراکز مختلف شهر آشنا کند و همین باعث شد که دوستان گردشگر نام جک را برای او انتخاب کنند و از همان جا نام او به « جک ما » تغییر کرد.
جک داشت بزرگتر میشد و نیاز به تحصیل در مقاطع بالاتر داشت. وی تمام تلاش و کوشش خود را به کار بست تا وارد دانشگاه شود. وی چهار سال پیایی در امتحانات ورودی دانشگاه شرکت کرد و رد شد تا در نهایت توانست در موسسه تربیت معلم هانگژو پذیرفته شود. در سال 1988 زمانی که 24 ساله بود مدرک کارشناسی خودش را از این دانشگاه در رشته زبان انگلیسی دریافت کرد.
سپس برای ادامه تحصیل وارد دانشکده کسب و کار چان کونگ شد تا در نهایت توانست در سال 2006 مدرک مربوط به تجارت و بازرگانی خودش را از این دانشکده دریافت کند. ارتباط عمومی جک ما فوقالعاده قوی بود و میتوانست با هر کسی که میخواهد به راحتی ارتباط برقرار کند.
وارد شدن به فضای کسب و کار و کارآفرینی
جک ما به تدریس زبان انگلیسی علاقه خاصی داشت و به همین خاطر تصمیم گرفت در دانشگاه هانگژو دیانزی به تدریس این زبان و تجارت بین المللی مشغول شود. حقوق او در آن زمان تنها 12 دلار بود ولی کسانی که در آن زمان شاگرد او بودهاند میگویند که جک ما معلمی بسیار دلسوز و مهربان است.
بخش جالبی که جک ما در سخنرانیهای خودش میگوید این است که در دوران دبیرستان سه بار در امتحانات خودش تجدید شده است. برای ورود به دانشگاه 4 بار امتحان داد تا توانست قبول شود. وقتی کی.اف.سی به چین آمد 24 نفر برای حضور در این مجموعه تقاضا دادند که 23 نفر آنها پذیرفته شدند و تنها شخصی که قبول نشد جک ما بود. همچنین 5 نفر متقاضی کار در اداره پلیس بودند. چهار نفر قبول شدند و تنها شخصی که نتوانست قبول شود جک ما بود. او گفته است که پس از فارغ التحصیلی برای کار در 30 مجموعه درخواست دادم که هر 30 درخواست رد شد.
جک ما در سال 1995 تصمیم گرفت به همراه چند تن از دوستان خود به آمریکا برود. وی در سال 1994 آشنایی جزئی با اینترنت پیدا کرده بود ولی سفر او به آمریکا بسیار مهم و تأثیرگذار بود و همین سفر باعث شد که زندگی او کاملاً متحول شود. وقتی در آمریکا بود نام یک نوشیدنی چینی را در اینترنت جستجو کرد ولی وبسایتهای چینی در نتاریج جستجو حضور نداشتند. سپس در مورد چین جستجو کرد و باز هم دید که اثری از وبسایت چینی نیست. او از این مسئله ایده گرفت و به همراه دوستانش مصمم شدند که یک وبسایت پیرامون کشور چین راه اندازی کنند.
کار با اینترنت؛ آغاز روند ثروتمند شدن جک ما
آنها اولین وبسایت را خیلی ساده و ابتدایی طراحی کردند. این وبسایت در عرض سه ساعت با حجم عظیمی از ایمیل روبرو شد و جک ما متوجه شد که اینترنت میتواند ظرفیت بسیار خوبی برای کسب ثروت داشته باشد.
در سال 1995 جک ما و همسرشبا دریافت یک کمک 20 هزار دلاری یک شرکت در زمینه طراحی وبسایت راه اندازی کردند و در مدت سه سال توانستند به 800 هزار دلار درآمد برسند. نام این شرکت « China Yellow Pages » بود. جالب است که او هیچ سررشتهای از کامپیوتر نداشت و وقتی که 33 سالش بود اولین کامپیوتر خود را خریداری کرد. او هیچ دانشی در زمینه کدنویسی ندارد.
راه اندازی علی بابا
جک ما در سالهای 1998 و 1999 مدیر یکی از شرکتهای زیرمجموعه مرکز تجارت بین المللی چین بود. این شغل دولتی برای او درآمد خوبی به همراه داشت ولی جک ما به این جایگاه قانع نبود و تصمیم گرفت از این شغل دولتی استعفا بدهد. او تصمیم گرفت شرکت علی بابا را در هانگژو راه اندازی کند. او به همراه 18 نفر از دوستان خود علی بابا را در آپارتمان شخصی خود راه اندازی کرد. سرمایه اولیه این بیزنس 500 هزار یوآن چین بود. او نام وبسایت خود را از داستان « علی بابا و چهل دزد » گرفته است.
در سال 1999 و 2000 علی بابا توانست یک سرمایه خارجی عالی به مبلغ 25 میلیون دلار جذب کند و به فرآیند رشد و پبشرفت خود ادامه دهد. علی بابا یک فروشگاه اینترنتی است که هدف آن توسعه تجارت الکترونیک در چین است. این فروشگاه در ابتدا با فروشندگان خرد همکاری میکرد ولی روز به روز به قدرت و توانایی این کسب و کار اضافه میشد. تیمی که جک ما برای کار در علی بابا انتخاب کرده بود، افرادی با روحیه قوی و توانمند بودند؛ زیرا رهبری فوقالعاده مانند جک داشتند. او با تمام قوا برای تقویت تیم خود تلاش میکرد و رویاهای بزرگ خود را به آنها هم القا میکرد. او همیشه پس از رشد و پیشرفت کارمندان جوایز خوبی به آنها میداد و از این راه آنها را برای رشد و پیشرفت تشویق میکرد.
علی بابا هر روز بزرگتر میشد و اکنون نیاز به یک سیستم پرداخت منحصر به فرد داشت. از این رو جم ما تصمیم گرفت Alipay را راه اندازی کند. وی چندین شرکت تجارت الکترونیک دیگر هم راه اندازی کرد و با فروش سهام آنها توانست به سرمایه هنگفتی دست پیدا کند. وی در سال 2013 تصمیم گرفت از سمت مدیر عاملی علی بابا کنار برود و تنها به فعالیت خود به عنوان رئیس هیئت مدیره ادامه دهد. در آن سال علی بابا به گردش مالی عجیب یک تریلیون یوآن رسید. سال 2014 بود که جک ما تصمیم گرفت سهام علی بابا را در بورس نیویورک عرضه کند. جک ما با این کار 25 میلیارد دلار به دست آورد و یک رکورد را در تاریخ بورس کسب کرد. جالب است بدانید که جک ما هیچ تخصصی در حوزه مالی نداشت و تنها با تکیه بر بصیرت و بینش خوب توانست علی بابا را به این حد از رشد و پیشرفت برساند.
در حال حاضر بیش از 80 درصد خرید و فروشهای اینترنتی در چین از طریق علی بابا انجام میشود و این فوقالعاده است. در سال 2019 جک ما تصمیم گرفت بازنسشته شود و با هیئت مدیره علی بابا خداحافظی کند. در ادامه این مقاله قصد داریم به درسهایی بپردازیم که میتوان از زندگی و کسب و کار جک ما گرفت. این کارآفرین برجسته و خودساخته میتواند الگوی بسیار خوبی برای کسانی باشد که دوست دارند در زندگی به موفقیت و پیشرفت دست پیدا کنند.
درسهایی از زندگی و کسب و کار جک ما
زندگی و کسب و کار هر کدام از افراد خودساخته که در همیار آکادمی به آنها اشاره شده است میتواند بسیار الهامبخش و آموزنده باشد و درسهای زیادی به ما بدهد. در ادامه این بخش از مقاله تصمیم داریم به درسهای بپردازیم که میتوانیم از زندگی و بیزنس جک ما ، کارآفرین معروف چینی گرفت.
قانون 996، فرهنگ کاری جک ما
جک ما بر این باور است که اگر کسی بخواهد به پیشرفت و موفقیت دست پیدا کند باید شش روز هفته روزی 12 ساعت کار کند. او بر این باور است که با بکار بستن قانون 996 در زندگی میتوان به موفقیت حتمی دست پیدا کرد. منظور از 996 این است که یک شخص باید 6 روز هفته از ساعت 9 صبح تا 9 شب کار کند. البته این کار هم شرایط خاص خودش را دارد و حتماًٌ باید موثر، مفید و پربازده باشد. اکنون او حدود 40 میلیارد دلار دارایی خالص دارد و به گفته خودش این ثروت را مدیون قانون 996 است. او بر این باور است که امروز بسیاری از جوانان راه و رسم موفقیت را نمیدانند. اگر کسی واقعاً تمایل دارد که به موفقیت در زندگی دست پیدا کند لازم است قانون 996 را در کسب و کار خودش به کار ببندد.
برنامه زندگی از 20 تا 60 سالگی از نگاه جک ما
- قبل از 20 سالگی: جک ما بر این باور است که قبل از 20 سالگی تلاش کنید که درستان را به خوبی بخوانید و یک دانش آموز نمونه باشید. اگر بتوانید پیش از 20 سالگی چند تجربه کاری کوچک داشته باشید، عالی است.
- بین 20 تا 30 سالگی: در صورتی که در سنین 20 تا 30 سالگی قرار دارید، به دنبال افراد تأثیرگذار باشید. سعی کنید در این سنین به یک شرکت کوچک بروید تا شور و اشتیاق را به بهترین شکل ممکن فرابگیرید. برخی تصور میکنند که کار در یک شرکت بزرگ در این سنین بهتر است. این نظریه درست است ولی در این سنین اشتیاق و رویاپردازی از هر کاری مهمتر است. بنابراین بین 20 تا 30 سالگی مهم نیست که در چه شرکتی کار میکنید مهم این است که رئیس شما چه خصوصیاتی دارد و چه ویژگیهایی را در شما رشد و پرورش میدهد. در سن 20 تا 30 سالگی از شکست نترسید. حتی اگر زمین خوردید هیچ اشکالی ندارد؛ زیرا قرار است که درسهایی که در این دهه یاد میگیرید در آینده به شما کمک کند.
- بین 30 تا 40 سالگی: این دهه از عمرتان زمان خوبی است که به یک کارآفرین تبدیل شوید. اگر واقعاً تصمیم دارید که کارآفرینی کنید 30 تا 40 سالگی واقعاً زمان مناسبی است؛ زیرا از 20 تا 30 سالگی درسهای زیادی فراگرفتهاید و اکنون زمان خوبی برای تبدیل شدن به یک کارآفرین است.
- بین 40 تا 50 سالگی: در این دهه از عمر وقتی برای تلف کردن و از این شاخه به آن شاخه پریدن نمانده است. باید سعی کنید فقط به کارهایی بپردازید که در آنها مهارت دارید. ناگفته نماند که برخی از افراد در این سن تازه کارآفرینی را آغاز میکنند و بعضاً موفق هم میشوند ولی بدانید که احتمال شکست در این سن بالا است.
- بین 50 تا 60 سالگی: در این سن سعی کنید تجربیات خود را به افراد جوان منتقل و فضا را برای رشد و پیشرفت آنها فراهم کنید. مطمئن باشید که آنها خیلی بهتر از شما کار میکنند پس فرصت را از دست ندهید و به آنها اعتماد کنید. شک نکنید که خیلی خوب از شما یاد میگیرند.
- از 60 سالگی به بعد: دیگر زمان کار نیست. سعی کنید تا جایی که میتوانید از زندگی خود لذت ببرید. دیگر زمان کار و فعالیت و کارآفرینی نیست. شما بازنشسته شدهاید پس باید بیشترین استفاده را از زندگی خود ببرید. پیشنهاد ما این است که به ساحل بروید و آفتاب بگیرید.
روی مهارت رهبری کار کنید
یکی از مهمترین مهارتهایی که باید در زندگی و کسب و کار خودتان یاد بگیرید، مهارت رهبری است. رهبری یک مهارت فوقالعاده و استثنایی است که موفقیت و پیشرفت را برای شما به ارمغان میآورد. اگر میخواهید که به اهداف خودتان در زندگی برسید باید بتوانید که یک گروه خوب دور و بر خودتان به وجود بیاورید. یکی از ارکان اصلی این گروه رهبر خواهد بود. اگر این رهبر توانایی لازم برای رشد، پیشرفت و موفقیت گروه را داشته باشد، بدون هیچ شک و شبهه موفق میشود و گروه را هم به شکلی جلو میبرد که به اهداف خود دست پیدا کنند. مهمترین توانایی و قابلیت یک رهبر، توانایی او در متحد کردن اعضا و متمرکز کردن ذهن آنها برای رسیدن به هدف است.
شکست را کلاس آموزش تجربه ببینید
همان طور که در طول مقاله بیان شد جک ما در طول زندگی خود شکستهای زیادی خورد ولی این شکستها او را از رسیدن به موفقیت و پیشرفت بازنداشت. بنابراین یکی از مهمترین درسهایی که باید در زندگی یاد بگیریم این است که از شکست نترسیم و بدانیم که شکست درسهای زیادی به ما یاد میدهد و زمینه پیشرفت و موفقیت ما را در آینده فراهم میکند.
سخن پایانی
ما در مقاله تلاش کردیم که زندگی و کسب و کار جک ما را با هم مرور کنیم. او یکی از الهامبخشترین افراد لیست خودساخته همیار آکادمی است و میتوان درسهای زیادی از او گرفت. فردی که میخواهد موفق شود باید از افراد موفق چیزهای زیادی یاد بگیرد. یکی از راههای آموختن از افراد موفق مطالعه زندگی افراد خودساخته و موفق است. پیشنهاد ما به شما مطالعه مقاله « Amazon | داستان جف بزوس ثروتمندترین فرد جهان » است. چه نکاتی از زندگی و کسب و کار جک ما میدانید؟ از نظر شما چه عاملی مهمترین نقش را در رشد و پیشرفت او ایفا کرد و باعث شد از یک خانواده فقیر به یک جایگاه عالی برسد و به عنوان یکی از ثروتمندترین افراد چین شناخته شود؟ زندگی و کسب و کار کدام کارآفرین برای شما آموزنده و الهامبخش بوده است؟ لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را با ما و سایر کاربران همیار آکادمی به اشتراک بگذارید.
اشتراک گذاری
آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسانها را داناتر و تواناتر کند!