Apple | داستان مردی تکرار نشدنی به نام استیو جابز
در این قسمت از خودساختههای همیار آکادمی به سراغ فردی افسانهای و تکرار نشدنی به نام استیو جابز میرویم که یکی از خاصترین و بهترین کمپانیهای جهان را با نام Apple راهاندازی کرد. در ادامهی این مقاله با ما همراه باشید تا به طور کامل به روند موفقیت او بپردازیم.

استیو جابز یا «Steve Paul Jobs» یکی از بزرگترین کارآفرینان جهان محسوب میشود که در دوران فعالیت خود چالشهای زیادی را پشت سر گذاشت. در این مقاله تصمیم داریم زندگینامه این شخصیت برجسته و خودساخته را در کنار یکدیگر بررسی کنیم و ببینیم که برای رسیدن به موفقیت چه مشکلات و سختیهای را پشت سر گذاشت. مهمترین سمتی که بر عهده داشت مدیریت عامل شرکت اپل بود که امروز یکی از بهترین شرکتهای فعال در حوزه تولید تجهیزات فناوری است. همیار آکادمی به تمامی افرادی که در پی موفقیت و پیروزی هستند پیشنهاد میکند که زندگینامه افراد موفق مانند استیو جابز را مطالعه کنند و ببینند که این افراد در زندگی با چه چالشها و مسائلی روبرو بودند و چگونه توانستند مشکلات خود را یکی پس از دیگر حل و فصل کنند و به موفقیت برسند.
نگاهی به زندگی استیو جابز
زندگی استیو مانند بسیاری از خودساخته های همیار آکادمی پر از فراز و نشیب بود. او با مشکلات و سختیهای زیادی دست و پنجه نرم کرد تا اینکه در نهایت توانست به موفقیت دست پیدا کند. در ادامه به مراحل مختلف زندگی استیو جابز اشاره خواهد شد.
تولد و دوران کودکی
استیو جابز به عنوان یکی از بهترین مدیران و بنیانگذاران حوزه فناوری در 24 فوریه 1955 یعنی در سال 1333 خورشیدی در سان فرانسیسکو آمریکا به دنیا آمد. پدر و مادر او هر دو در دانشگاه ویسکانسین تحصیل کرده بودند. مادر او جوآن سیمپسون و پدرش عبدالفتاح جام جندالی نام داشتند. شاید بپرسید که چرا نام خانوادگی استیو جابز با پدر و مادرش یکسان نیست. دلیل این مسئله آن است که وقتی استیو به دنیا آمد پدر و مادرش او را به یک خانواده از طبقه متوسط جامعه سپردند. نام این پدر و مادر جدید پاول و کلارا جابز بود و به همین خاطر نام خانوادگی او به جابز تغییر کرد.
پدر اصلی جابز (عبدالفتاح) استاد علوم سیاسی بود و مادرش خانم سیمپسون در زمینه گفتار درمانی کار میکرد. خانواده او کاملاً معمولی بودند. استیو تا زمانی که به 27 سالگی رسید اصلاً نمیدانست که پدر و مادر واقعی او افراد دیگری هستند. بنابراین این اولین نقطهای است که میتوان در زندگی این شخصیت خودساخته به آن اشاره کرد. استیو جابز در حالی به شهرت و ثروت زیادی رسید که حتی از نعمت پرورش در خانواده اصلی خود هم محروم بود.
پدر و مادر جدید او، پاول و کلارا بودند. پاول در گارد ساحلی خدمت میکرد و مادرش حسابدار بود. آنها در سیلیکون ولی زندگی میکردند که این منطقه پس از مدتی به پایگاه اصلی شرکتهای فناوری جهان تبدیل شد. استیو از همان کودکی باهوش و متفکر بود و در بسیاری از حوزهها خلاقیت به خرج میداد.
استیو جابز و دوران مدرسه
استیو جابز پس از مدتی که به مدرسه رفت ولی با وجود هوش سرشاری که داشت، خیلی زود خسته شد و علاقه چندانی به درس و مشق نداشت. او تمایلی به دوستی با همسن و سالهای خودش نداشت و به همین خاطر مسئولان مدرسه چندین بار مجبور شدند که تحصیل او را به حال تعلیق دربیاورند تا تنبیه شود. این شیطنت تا جایی پیش رفت که معلمها او را با جایزه به درس خواندن تشویق میکردند. او در درسها هم خیلی سریع پیشرفت میکرد و مفاهیمی که در مدرسه مطرح میشد به شدت برای او ساده بود به طوری که مسئولان مدرسه به پدر و مادر او اعلام کردند که بهتر است استیو دو سال را جهشی بخواند. پدر و مادر او با یک سال تحصیل جهشی موافقت کردند و در نهایت مجبور شدند مدرسه او را تغییر دهند. پدر و مادرش مجبور شدند خانه خود را تغییر دهند تا از این راه او بتواند یک مدرسه جدید را برای تحصیل انتخاب کند.
دوران نوجوانی، دبیرستان و دانشگاه استیو
استیو جابز بعد از کلی دردسر و جابجایی توانست دوران دبستان را پشت سر بگذارد و راهی دبیرستان شود. در این دوران هم ناسازگاری او با همسن و سالها بیشتر شد و مدرسه همیشه با والدین او در ارتباط بود. در این دوران بود که پدرش به او یاد داد قطعات الکترونیکی را تعمیر کند. او اینقدر به این کار علاقه داشت که میتوانست خیلی راحت اجزای یک وسیله را از هم جدا کند و سپس دو به هم متصل کند. در واقع این کار بهترین تفریح و سرگرمی او در دوران نوجوانی بود.
مدرس هستی و میخوای درآمدت بیشتر بشه؟
دوران دبیرستان هم بالاخره بعد از کلی کشمکش به پایان رسید و او وارد کالج رید در شهر پورتلند ایالت اورگن شد. او یک ترم پس از تحصیل در این کالج از درس انصراف داد. وقتی انصراف خودش را به کالج اعلام کرد تصمیم گرفت در برخی از کلاسهای کالج شرکت کند. یکی از این کلاسها کلاس خوشنویسی بود که تأثیر مهم و قابل توجهی روی آینده استیو گذاشت. خود او بر این باور بود که ایده حروف چندگانه در مکینتاش را مدیون شرکت در این کلاسها است. او معتقد بود ویندوز فونتهای خود را دقیقاً از مکینتاش کپی کرده است و در نتیجه اگر او به کلاس خوشنویسی نمیرفت امروز هرگز چنین فونتهایی نداشتیم.
بازگشت به خانه، کار در مجموعه آتاری و سفری به هند
او پس از پایان این کلاسها به کالیفرنیا بازگشت و تصمیم گرفت به باشگاه کامپیوتر هومپرو برود. او پیش از این با استیو وازنیک آشنا بود ولی در باشگاه کامپیوتر دوستی خوبی بین آنها شکل گرفت. این آشنایی را میتوان پایه و اساس شکلگیری شرکت اپل دانست. او در حین شرکت در باشگاه کامپیوتر در مجموعه آتاری به عنوان تکنسین استخدام شد. شرکت آتاری در آن روزها در زمینه ساخت و تولید رایانه و دستگاههای بازی فعالیت میکرد و بسیار محبوب و پرفروش بود.
استیو جابز علاقه شدیدی به یکی از دوستان دوران کالج خودش داشت. دوست او شیفته تفکر بودا شده بود و جابز هم تحت تأثیر این علاقه قرار گرفته بود. در نهایت جابز و دوستش به هند سفر کردند که با بزرگان و اهالی این مکتب آشنا شوند و به طرز فکر و باورهای آنها بیشتر پی ببرند. هدف اصلی آنها پیدا کردن یک روشنفکر معنوی بود ولی پس از سفر به هند و جستجوی فراوان متوجه شدند که آن روشنفکر از دنیا رفته است. سفر جابز و دوستش به هند هفت ماه طول کشید و پس از این هفت ماه با لباس سنتی به هند بازگشت. گفته میشود که استیو در این دوران از روانگردان خاصی به نام ال.اس.دی استفاده میکرده است. جابز دلیل اصلی موفقیت خودش را استفاده از این نوع روانگردان میدانست! البته مراقب باشید که شما برای پیروی از او دست به چنین کاری نزنید.
شروع مجدد در شرکت آتاری
او پس از بازگشت از هند مجدداً کار خود را در آتاری آغاز کرد. مدیران آتاری از او خواستند یک برد الکترونیکی مخصوص بازی کامپیوتری طراحی کند. شرط مدیران این بود که او بتواند این برد را با تعداد تراشه کمتر طراحی کند و در ازای هر تراشهای که از برد کم شود 100 دلار به او پاداش میدادند. مسئله این بود که استیو جابز آشنایی چندانی با این مدل از بردها نداشت به همین خاطر تصمیم گرفت از استیو وازنیک کمک بگیرد و به او گفت که جایزهای که از شرکت بگیرد را با او تقسیم خواهد کرد. وازنیک توانست از پس این کار بربیاید و موفق شد 50 تراشه را از مدار کاهش دهد. این روند دوستی ادامه داشت تا اینکه وازنیک و جابز این این نتیجه رسیدند که به کمک هم میتوانند مسائل را حل کنند و به ثروت زیادی برسند.
اپل کار خودش را در یک گاراژ شروع کرد
در سال 1975 استیو جابز به همراه استیو وازنیک و رونالد وین به این نتیجه رسیدند که باید شرکت کامپیوتری خود را راه اندازی کنند. این شرکت در گاراژ خانه جابز در کالیفرنیا راه اندازی شد. جالب است که هزینه اولیه این شرکت، خودرو فولکس خودش را فروخت و وازنیک ماشین حساب خودش را به فروش رساند. در آن زمان جابز 21 و وازنیک 25 ساله بودند.
اولین کامپیوتر شرکت اپل، «اپل 1» نام داشت. قیمت این کامپیوتر 666 دلار و 66 سنت بود. کامپیوتر اپل 1 برای این سه نفر 774 هزار دلار درآمد به همراه داشت. یک سال بعد یعنی در سال 1977 دومین کامپیوتر با نام اپل 2 با جذب سرمایه 250 هزار دلاری، روانه بازار شد. شرکت اپل فروش بینظیری داشت به همین خاطر مدیران این مجموعه تصمیم گرفتن سهام آن را در سال 1980 در بورس عرضه کنند. جابز در این شرکت مسئولیت بازاریابی و فروش را بر عهده داشت و نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفا میکرد.
حضور اپل در بورس
چهار سال بعد یعنی در سال 1984 مشخص شد که شرکت اپل 200 میلیون دلار ارزش دارد. اپل 3 وقتی به بازار عرضه شد به خاطر قیمت بالا و مشکلات سخت افزاری با استقبال چندانی از سوی مخاطبان خودش روبرو نشد و اینجا بود که جابز تصمیم گرفت به پروژه اپل لیزا فکر کند. در آن زمان آی.بی.ام مهمترین رقیب اپل بود و اگر اپل نمیتوانست در پروژه لیزا موفق شود شاید از بازار حذف میشد.
پروژه لیزا؛ یک پروژه حساس برای اپل
استیو جابز در آغاز کار خود علاقه و ایمان فراوانی به پروژه لیزا داشت و معتقد بود که این پروژه موفق میشود. دانشمندان آزمایشگاه کامپیوتری زیراکس پارک در آن زمان به فناوریهای جدیدی مانند رابط گرافیکی، ماوس، چاپ لیزری و برنامه نویسی آبجکتیو دست پیدا کرده بودند. آنها آمادگی خود را برای کمک به جابز و اپل اعلام کردند.
کامپیوتر اپل لیزا به بازار عرضه شد ولی باز هم به لحاظ قیمت شکست خورد؛ زیرا کاربران بر این باور بودند که این کامپیوتر در حدی که آنها تصور میکردند نیست. جابز در جستجوی مدیری بود که بتواند اپل را به دست او بسپارد و از این طریق این شرکت را توسعه دهد تا این که جان اسکالی که یکی از مدیران پپسی کولا بود هدایت اپل را در سال 1983 در دست گرفت.
مکینتاش؛ رویکرد اقتصادی شرکت اپل
وقتی پروژه اپل لیزا شکست خورد، استیو جابز و سایر مدیران اپل به این نتیجه رسیدند که مشتریان تمایل دارند محصولات اپل اقتصادیتر شوند. به همین خاطر جابز تصمیم گرفت تمرکز خود را روی پروژه اقتصادی مکینتاش بگذارد. سه سال طول کشید تا مکینتاش آماده عرضه به بازار شود.
سال 1984 مکینتاش به بازار عرضه شد و در چند ماه اول فروش موفقی را تجربه کرد ولی از سال بعد فروش آن کمتر شد. اسکالی و جابز با هم درگیر شدند و جابز تصمیم گرفت برای اخراج اسکالی با سایر اعضای هیئت مدیره به توافق برسد. این تلاشها نتیجه نداد و مدیران شرکت تصمیم گرفتند که اسکالی بماند و جابز فقط کارهای عملیاتی شرکت را انجام دهد.
جابز پس از این تصمیم برای راه اندازی یک شرکت جدید کامپیوتری اقدام کرد ولی وقتی مدیران اپل از این تصمیم مطلع شدند او را تهدید به شکایت کردند. جابز هم در مقابل کل سهام خودش در اپل را فروخت و با این شرکت خداحافظی کرد تا شرکت خودش را راه اندازی کند.
راه اندازی نکست
استیو جابز در سال 1985 شرکت کامپیوتری نکست را با سرمایه اولیه 7 میلیون دلار راه اندازی کرد. و در سال 1989 اولین محصول را به نام نکست کامپیوتر روانه بازار کرد. این کامپیوتر وارد فاز تولید انبوه و فروش با حجم بالا نشد ولی یک ویژگی بارز در آن به چشم میخورد و آن این بود که اولین مرورگر روی آن راه اندازی شد.
نرم افزار نکست کامپیوتر مبنای کار سیستم عامل مکینتاش و گوشیهای آیفون است. این شرکت پس از آزمون و خطای فراوان تصمیم گرفت تمرکز خود را روی سیستم عامل نکست استپ بگذارد و فناوری آبجکتیو یا شیگرای خود را توسعه دهد. توسعه روزافزون استیو جابز و شرکت نکست باعث شد که اپل در سال 1996 این شرکت را به مبلغ 429 میلیون دلار خریداری کند و این معامله بین اپل و نکست باعث شد که یک بار دیگر استیو جابز به شرکتی که آن را راه اندازی کرده بود برگردد.
راه اندازی پیکسار و فروش آن به شرکت والت دیزنی
استیو جابز در سال 1986 یک گروه گرافیکی به نام پیکسار راه اندازی کرد. او این شرکت را به قیمت 10 میلیون دلار از مجموعه لوکاس فیلم خریداری کرد. این شرکت در زمینه انیمیشن و پویانمایی فعالیت میکرد و کلکسیونی از بهترین متخصصان عرصه گرافیک را در خود جای داده است. این مجموعه انیمیشنهای موفق و بینظیری به بازار عرضه کرد که از جمله آنها میتوان به داستان اسباب بازی اشاره کرد. تقریباً تمامی کارهای این مجموعه موفق به دریافت جوایز مختلف شدند.
در سال 2006 شرکت والت دیزنی اعلام کرد که پیکسار را به قیمت 7.4 میلیارد دلار خریداری کرده است. وقتی این معامله منعقد شد، استیو جابز به بزرگترین سهامدار مجموعه والت دیزنی تبدیل شد.
جابز مدیرعامل اپل میشود
استیو جابز در سال 1997 به عنوان مدیرعامل اپل انتخاب شد و در همان ماه بسیاری از اعضای هیئت مدیره اپل تغییر کردند. او در همان ابتدا بسیاری از پروژههای زیانده را متوقف کرد و تمرکز خود را روی سوددهی گذاشت. اولین محصول اپل پس از حضور استیو جابز آیپاد بود که در سال 2001 عرضه شد. پس از آن آیفون در سال 2005 روانه بازار شد و به شدت مورد استقبال قرار گرفت. سپس در سال 2010 شاهد ورود آیپد به بازار بودیم.
فوت در سال 2011
استیو جابز در آگوست سال 2011 و در سن 56 سالگی تصمیم گرفت به خاطر بیماری سرطان از سمت خودش (مدیریت عامل) کنارهگیری کند پس از او، تیم کوک رهبری اپل را در دستان خود گرفت و جابز تنها ریاست هیئت مدیره را بر عهده داشت. فوربز در سال 2011 دارایی خالص استیو را 8.3 میلیارد دلار برآورد کرد. در نهایت او در تاریخ 5 اکتبر سال 2011 فوت کرد. مرگ او به خاطر سرطان لوزالمعده گزارش شده است. در نهایت او در قبرستانی در پالو آلتو به خاک سپرده شد.
سخن پایانی
استیو جابز یکی از اسطورههای دنیای فناوری است که با تلاش فراوان توانست قلههای زیادی را در زندگی خودش فتح کند. شاید بتوان گفت که بسیاری از فناوریهایی که ما امروز داریم از آنها استفاده میکنیم حاصل نقش بینظیر استیو جابز در دنیای فناوری باشد. تاکنون فیلمهای متعددی برای اشاره به زندگی و فعالیتهای استیو جابز نوشته شده است که یکی از آن فیلمها « غارتگران دره سیلیکون » نام دارد. همیار آکادمی یک معرفی خوب برای این فیلم تهیه کرده است که میتوانید به مراجعه به «معرفی فیلم غارتگران دره سیلیکون» داستان این فیلم را بخوانید و ببینید که چه درسهایی میتوان از آن گرفت.
در صورتی که تمایل دارید با خودساختههای بیشتری آشنا شوید، پیشنهاد میشود به بخش خودساخته در همیار آکادمی مراجعه کنید. در این بخش میتوانید با زندگی بیل گیتس آشنا شوید و درسهای زیادی از او یاد بگیرید.
آیا مقاله آشنایی با زندگی استیو جابز برای شما جذاب بود؟ آیا با خواندن این مقاله متوجه شدید که این کارآفرین برتر چه چالشها و مشکلاتی را در زندگی خود پشت سر گذاشته است؟ زندگی کدام شخصیت خودساخته برای شما الهامبخش است؟ لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را با ما و سایر کاربران همیار آکادمی در میان بگذارید.