چندی پیش این عبارت را در گوگل سرچ کردم: «ارزشمندترین شرکت دنیا در سال 2023». گوگل لیستی از شرکتها را به من نشان داد. با نگاهی به این لیست، متوجه شدم که ارزشمندترین شرکت دنیا، شرکت اپل است؛ شرکتی که مردم همواره برای آیفونها و سایر محصولات آن سر و دست میشکنند. پس از اندکی تحقیق در مورد این شرکت متوجه شدم که بنیانگذار آن، استیو جابز کبیر بوده است. خیلی کنجکاو شدم که بدانم او چگونه شرکت اپل را راه اندازی و مدیریت کرده که امروز این شرکت به گرانترین شرکت جهان تبدیل شده است؟ برای رسیدن به پاسخ سوالم، ناچار شدم زندگی نامه استیو جابز را مرور کنم تا بفهمم که این مرد برای راه اندازی شرکت اپل چرا فراز و نشیبهایی را پشت سر گذاشته است.
در این مقاله تصمیم دارم مطالعاتم در مورد زندگی نامه استیو جابز را با شما در میان بگذارم و درسهایی را که در زمینه موفقیت و مدیریت کسب و کار از این مرد بزرگ آموختم، با شما در میان بگذارم. در صورتی که شما هم تمایل دارید با سرگذشت انسانهای موفق و ثروتمندان خودساخته جهان آشنا شوید، پیشنهاد میشود که تا پایان این مقاله همراهمان بمانید.
استیو جابز کیست؟ مردی که ذهنش انباشته از خلاقیت و نوآوری بود
وقتی زندگی نامه انسانهای موفق جهان و ثروتمندان خودساخته جهان را مرور و بررسی میکنیم، زندگی نامه وارن بافت از همه آنها عجیبتر و دوستداشتنیتر است؛ چون او را یکبار از اپل، شرکتی که خودش آفریده بود، اخراج کردند؛ ولی او یک بار دیگر مثل ققنوس از خاکستر خود برخاست، کار و تلاش کرد و دوباره سکان هدایت اپل را در دستان باکفایت خود گرفت.
در ادامه این بخش به این سوالات پاسخ میدهیم که استیو جابز کیست، چگونه اپل را ساخت و توانست به جایگاه رفیع خود در جهان دست پیدا کند؟ خواندن این بخشها میتواند سرآغازی برای ورود به میدان عمل و تلاش و کوشش برای ساختن رویاها باشد.
تولد و کودکی استیو جابز؛ پسری از یک خانواده تحصیلکرده اما محروم از والدین اصلی
استیو جابز به عنوان یکی از بهترین مدیران و بنیانگذاران حوزه فناوری در 24 فوریه 1955 یعنی در سال 1333 خورشیدی در سان فرانسیسکو آمریکا به دنیا آمد. پدر و مادر او هر دو در دانشگاه ویسکانسین تحصیل کرده بودند. مادر او جوآن سیمپسون و پدرش عبدالفتاح جام جندالی نام داشتند. شاید بپرسید که چرا نام خانوادگی استیو جابز با پدر و مادرش یکسان نیست. دلیل این مسئله آن است که وقتی استیو به دنیا آمد، پدر و مادرش او را به یک خانواده از طبقه متوسط جامعه سپردند. نام این پدر و مادر جدید پاول و کلارا جابز بود و به همین خاطر نام خانوادگی او به جابز تغییر کرد.
پدر اصلی جابز (عبدالفتاح)، استاد علوم سیاسی بود و مادرش خانم سیمپسون در زمینه گفتار درمانی کار میکرد. خانواده او کاملاً معمولی بودند. استیو تا زمانی که به 27 سالگی رسید، اصلاً نمیدانست که پدر و مادر واقعی او افراد دیگری هستند. توجه داشته باشید که استیو جابز در حالی به شهرت و ثروت زیادی رسید که حتی از نعمت پرورش در خانواده اصلی خود هم محروم بود.
پاول، ناپدری استیو، در گارد ساحلی خدمت میکرد و مادرش حسابدار بود. آنها در سیلیکون ولی زندگی میکردند. این منطقه پس از مدتی به پایگاه اصلی شرکتهای فناوری جهان تبدیل شد. استیو از همان کودکی باهوش و متفکر بود و در بسیاری از حوزهها خلاقیت به خرج میداد. خلاقیت و نوآوری استیو از همان کودکی، زبانزد بود.
دوران مدرسه استیو؛ باهوش ولی بیعلاقه به درس و مشق
هوش فراوان و عالی استیو جابز در دوران مدرسه بر همگان ثابت شد. البته او علاقه و میل چندانی به درس نداشت و خیلی زود از مدرسه و درس و مشق خسته شد. همچنین او تمایلی به دوستی با همسن و سالهای خودش نداشت و به همین خاطر مسئولان مدرسه چندین بار مجبور شدند که تحصیل او را به حال تعلیق دربیاورند تا تنبیه شود. این شیطنت تا جایی پیش رفت که معلمها او را با جایزه به درس خواندن تشویق میکردند.
او در درسهاخیلی سریع پیشرفت میکرد و مفاهیمی که در مدرسه مطرح میشد به شدت برای او ساده بود؛ به طوری که مسئولان مدرسه به پدر و مادر او اعلام کردند که بهتر است استیو دو سال را جهشی بخواند. پدر و مادر او با یک سال تحصیل جهشی موافقت کردند و در نهایت مجبور شدند مدرسه او را تغییر دهند. پدر و مادرش مجبور شدند خانه خود را تغییر دهند تا از این راه او بتواند یک مدرسه جدید را برای تحصیل انتخاب کند.
دوران نوجوانی، دبیرستان و دانشگاه استیو جابز؛ ادامه طغیانها و تفاوتها
استیو جابز بعد از کلی دردسر و جابجایی توانست دوران دبستان را پشت سر بگذارد و راهی دبیرستان شود. در این دوران هم ناسازگاری او با همسن و سالها بیشتر شد و مدرسه همیشه با والدین او در ارتباط بود.
در این دوران بود که پدرش به او یاد داد قطعات الکترونیکی را تعمیر کند. او اینقدر به این کار علاقه داشت که میتوانست خیلی راحت اجزای یک وسیله را از هم جدا و دوباره به هم متصل کند. در واقع این کار بهترین تفریح و سرگرمی او در دوران نوجوانی بود.
دوران دبیرستان هم بالاخره بعد از کلی کشمکش به پایان رسید و او وارد کالج رید در شهر پورتلند ایالت اورگن شد. او یک ترم پس از تحصیل در این کالج از درس انصراف داد. وقتی انصراف خودش را به کالج اعلام کرد تصمیم گرفت در برخی از کلاسهای کالج شرکت کند.
یکی از کلاسهایی که استیو پس از کالج در آن شرکت کرد، کلاس خوشنویسی بود که تأثیر مهم و قابل توجهی روی آینده استیو گذاشت. خود او بر این باور بود که ایده حروف چندگانه در مکینتاش را مدیون شرکت در این کلاسها است. او معتقد بود ویندوز فونتهای خود را دقیقاً از مکینتاش کپی کرده است و در نتیجه اگر او به کلاس خوشنویسی نمیرفت امروزه هرگز چنین فونتهای مختلف و زیبایی نداشتیم.
بازگشت به خانه، کار در مجموعه آتاری و سفری به هند
او پس از پایان کلاسهای کالج به کالیفرنیا بازگشت و تصمیم گرفت به باشگاه کامپیوتر هومپرو برود. او پیش از این با استیو وازنیک آشنا بود؛ ولی در باشگاه کامپیوتر دوستی خوبی بین آنها شکل گرفت. این آشنایی را میتوان پایه و اساس شکلگیری شرکت اپل دانست. او در حین شرکت در باشگاه کامپیوتر در مجموعه آتاری به عنوان تکنسین استخدام شد. شرکت آتاری در آن روزها در زمینه ساخت و تولید رایانه و دستگاههای بازی فعالیت میکرد و بسیار محبوب و پرفروش بود.
استیو جابز علاقه شدیدی به یکی از دوستان دوران کالج خودش داشت. دوست او شیفته تفکر بودا شده بود و جابز هم تحت تأثیر این علاقه قرار گرفته بود. در نهایت جابز و دوستش به هند سفر کردند تا با بزرگان و اهالی این مکتب آشنا شوند و به طرز فکر و باورهای آنها بیشتر پی ببرند. هدف اصلی آنها پیدا کردن یک روشنفکر معنوی بود ولی پس از سفر به هند و جستجوی فراوان متوجه شدند که آن روشنفکر از دنیا رفته است.
سفر جابز و دوستش به هند هفت ماه طول کشید و پس از این هفت ماه با لباس سنتی به آمریکا بازگشتند. گفته میشود که استیو در این دوران از روانگردان خاصی به نام ال.اس.دی استفاده میکرده است. جابز دلیل اصلی موفقیت خودش را استفاده از این نوع روانگردان میدانست! البته مراقب باشید که شما برای پیروی از او دست به چنین کاری نزنید.
شروع مجدد در شرکت آتاری؛ نقطه عطفی در زندگی استیو جابز
استیو جابز پس از بازگشت از هند مجدداً کار خود را در آتاری آغاز کرد. مدیران آتاری از او خواستند یک بُرد الکترونیکی مخصوص بازی کامپیوتری طراحی کند. شرط مدیران این بود که او بتواند این برد را با تعداد تراشه کمتر طراحی کند و در ازای هر تراشهای که از برد کم شود 100 دلار به او پاداش میدادند.
مسئله این بود که استیو جابز آشنایی چندانی با این مدل از بردها نداشت به همین خاطر تصمیم گرفت از استیو وازنیک کمک بگیرد و به او گفت که جایزهای که از شرکت بگیرد را با او تقسیم خواهد کرد. وازنیک توانست از پس این کار بربیاید و موفق شد 50 تراشه را از مدار کاهش دهد. این روند دوستی ادامه داشت تا اینکه وازنیک و جابز این این نتیجه رسیدند که به کمک هم میتوانند مسائل را حل کنند و به ثروت زیادی برسند.
استیو جابز چگونه اپل را ساخت؟ با شروع از یک گاراژ!
در سال 1975 استیو جابز به همراه استیو وازنیک و رونالد وین به این نتیجه رسیدند که باید شرکت کامپیوتری خود را راه اندازی کنند. این شرکت در گاراژ خانه جابز در کالیفرنیا راه اندازی شد. جالب است که جابز برای تأمین هزینه اولیه این شرکت، خودرو فولکس خودش را فروخت و وازنیک ماشین حساب خودش را به فروش رساند. در آن زمان جابز 21 و وازنیک 25 ساله بودند.
اولین کامپیوتر شرکت اپل، «اپل 1» نام داشت. قیمت این کامپیوتر 666 دلار و 66 سنت بود. کامپیوتر اپل 1 برای این سه نفر 774 هزار دلار درآمد به همراه داشت. یک سال بعد یعنی در سال 1977 دومین کامپیوتر با نام اپل 2 با جذب سرمایه 250 هزار دلاری، روانه بازار شد.
شرکت اپل فروش بینظیری داشت به همین خاطر مدیران این مجموعه تصمیم گرفتند سهام آن را در سال 1980 در بورس عرضه کنند. جابز در این شرکت مسئولیت بازاریابی و فروش را بر عهده داشت و نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفا میکرد. او با مطالعات فراوان موفق شده بود که مهارتهای بازاریابی و فروش را به بهترین شکل بیاموزد و بهترین عملکرد را از خودش به نمایش بگذارد.
ورود شرکت اپل به بورس در سال 1980 و وضعیت کنونی اپل در جهان
سهام شرکت اپل در سال 1980 در بورس عرضه شد. در ابتدا هر سهم شرکت اپل 14 دلار ارزش داشت. بعد از آن ارزش سهام اپل، رشد چشمگیر 1700 درصدی را تجربه کرد. در زمان نگارش این مقاله قیمت هر سهم از شرکت اپل در بورس، 171.21 دلار اعلام میشود.
شرکت اپل در حال حاضر 2.676 تریلیون دلار ارزش دارد و گرانترین شرکت جهان شناخته میشود. پس از اپل، شرکت مایکروسافت با ارزش بازار 2.345 تریلیون دلار، دومین شرکت جهان شناخته میشود.
پروژه لیزا؛ یک پروژه حساس برای اپل و استیو جابز
اپل 3 وقتی به بازار عرضه شد، به خاطر قیمت بالا و مشکلات سخت افزاری با استقبال چندانی از سوی مخاطبان خودش روبرو نشد و اینجا بود که جابز تصمیم گرفت پروژه لیزا یا لیسا (Lisa) را پیادهسازی کند. در آن زمان شرکت آیبیام (IBM)، مهمترین رقیب اپل بود و اگر اپل نمیتوانست در پروژه لیزا موفق شود ممکن بود به طور کامل در رقابت شکست بخورد و از بازار حذف شود.
استیو جابز در ابتدا علاقه و ایمان فراوانی به پروژه لیزا داشت و معتقد بود که این پروژه موفق میشود. دانشمندان آزمایشگاه کامپیوتری زیراکس پارک در آن زمان به فناوریهای جدیدی مانند رابط گرافیکی، ماوس، چاپ لیزری و برنامه نویسی آبجکتیو دست پیدا کرده بودند. آنها آمادگی خود را برای کمک به جابز و اپل اعلام کردند.
کامپیوتر اپل لیزا به بازار عرضه شد ولی باز هم به لحاظ قیمت شکست خورد؛ زیرا کاربران بر این باور بودند که این کامپیوتر در حد و اندازهای نیست که آنها تصور میکردند. جابز در جستجوی مدیری بود که بتواند اپل را به دست او بسپارد و از این طریق این شرکت را توسعه دهد تا این که جان اسکالی، یکی از مدیران پپسی کولا، در سال 1983 هدایت اپل را به دست گرفت.
مکینتاش؛ رویکرد اقتصادی شرکت اپل
وقتی پروژه اپل لیزا شکست خورد، استیو جابز و سایر مدیران اپل به این نتیجه رسیدند که مشتریان تمایل دارند محصولات اپل اقتصادیتر شوند. به همین خاطر جابز تصمیم گرفت تمرکز خود را روی پروژه اقتصادی مکینتاش بگذارد. سه سال طول کشید تا مکینتاش آماده عرضه به بازار شود.
سال 1984 مکینتاش به بازار عرضه شد و در چند ماه اول فروش موفقی را تجربه کرد؛ ولی از سال بعد فروش آن کمتر شد. اسکالی و جابز با هم درگیر شدند و جابز تصمیم گرفت برای اخراج اسکالی با سایر اعضای هیئت مدیره به توافق برسد. این تلاشها نتیجه نداد و مدیران شرکت تصمیم گرفتند که اسکالی بماند و جابز فقط کارهای عملیاتی شرکت را انجام دهد.
جابز پس از این تصمیم، برای راه اندازی یک شرکت جدید کامپیوتری اقدام کرد؛ ولی وقتی مدیران اپل از این تصمیم مطلع شدند او را تهدید به شکایت کردند. جابز هم در مقابل کل سهام خودش در اپل را فروخت و با این شرکت خداحافظی کرد تا بیزینس خودش را راه اندازی کند.
راه اندازی نکست؛ دومین کسب و کار موفق و پرآوازه استیو جابز
استیو جابز در سال 1985 شرکت کامپیوتری نکست را با سرمایه اولیه 7 میلیون دلاری راه اندازی کرد. او در سال 1989 اولین محصول را به نام نکست کامپیوتر روانه بازار کرد. این کامپیوتر وارد فاز تولید انبوه و فروش با حجم بالا نشد؛ ولی یک ویژگی بارز در آن به چشم میخورد: «اولین مرورگر روی آن راه اندازی شد».
نرم افزار نکست کامپیوتر، مبنای کار سیستم عامل مکینتاش و گوشیهای آیفون است. این شرکت پس از آزمون و خطای فراوان تصمیم گرفت تمرکز خود را روی سیستم عامل نکست استپ بگذارد و فناوری آبجکتیو یا شیگرای خود را توسعه دهد. توسعه روزافزون استیو جابز و شرکت نکست باعث شد که اپل در سال 1996 این شرکت را به مبلغ 429 میلیون دلار خریداری کند و این معامله بین اپل و نکست باعث شد که یک بار دیگر استیو جابز به شرکتی که آن را راه اندازی کرده بود برگردد.
راه اندازی پیکسار و فروش آن به شرکت والت دیزنی
استیو جابز در سال 1986 یک گروه گرافیکی به نام پیکسار راه اندازی کرد. او این شرکت را به قیمت 10 میلیون دلار از مجموعه لوکاس فیلم خرید. این شرکت در زمینه انیمیشن و پویانمایی فعالیت میکرد و کلکسیونی از بهترین متخصصان عرصه گرافیک را در خود جای داده بود.
پیکسار انیمیشنهای موفق و بینظیری به بازار عرضه کرد که از جمله آنها میتوان به «داستان اسباب بازی» اشاره کرد. تقریباً تمامی کارهای این مجموعه موفق به دریافت جوایز مختلفی شدند. در سال 2006 شرکت والت دیزنی اعلام کرد که پیکسار را به قیمت 7.4 میلیارد دلار خریداری کرده است. وقتی این معامله منعقد شد، استیو جابز به بزرگترین سهامدار مجموعه والت دیزنی تبدیل شد.
جابز؛ در قامت مدیر عامل اپل و لحظهای شگفتانگیز در زندگی او
استیو جابز در سال 1997 به عنوان مدیرعامل اپل انتخاب شد. در همان ماه، بسیاری از اعضای هیئت مدیره اپل تغییر کردند. او در همان ابتدا بسیاری از پروژههای زیانده را متوقف کرد و تمرکز خود را روی سوددهی گذاشت. اولین محصول اپل پس از حضور استیو جابز آیپاد بود که در سال 2001 عرضه شد. پس از آن آیفون در سال 2005 روانه بازار شد و به شدت مورد استقبال قرار گرفت. سپس در سال 2010 شاهد ورود آیپد به بازار بودیم.
کنارهگیری و مرگ استیو جابز در سال 2011
استیو جابز در آگوست سال 2011 و در سن 56 سالگی تصمیم گرفت به خاطر بیماری سرطان از سمت خودش (مدیریت عامل) کنارهگیری کند. او مدتی بعد در 56 سالگی بر اثر عوارض سرطان لوزالمعده یا پانکراس از دنیا رفت. پس از مرگ این بزرگمرد، گمانهزنیهای فراوانی در مورد علت مرگ او صورت گرفت؛ ولی در نهایت علت مرگ استیو جابز از سوی نهادهای پزشکی، عوارض سرطان پانکراس اعلام شد.
بسیاری این سوال را مطرح میکنند که جانشین استیو جابز پس از مرگش چه کسی بود؟ پس از او، تیم کوک، رهبری اپل را در دستان خود گرفت و جابز تنها ریاست هیئت مدیره را بر عهده داشت.
ثروت استیو جابز در هنگام مرگ
ثروت استیو جابز در زمان مرگش، 10.2 میلیارد دلار اعلام شد. پیشبینی میشود که اگر او زنده میماند و به فعالیت اقتصادی خود ادامه میداد، اکنون (در سال 2023) بیش از 40 میلیارد دلار دارایی داشت. ثروت استیو جابز به تومان حدوداً 510 هزار میلیارد تومان است. برای محاسبه ثروت او به تومان، هر دلار را 50 هزار تومان در نظر گرفتیم.
آشنایی با خانواده استیو جابز؛ همسر و فرزندان او
استیو جابز در سال 1991 و زمانی که 36 سالش بود با لورن پاول ازدواج کرد. او و لورن صاحب سه فرزند به نامهای ریدپاول، ارین سینا و اوه شدند. برخی میگویند که استیو جابز، قبل از ازدواج با لورن پاول، یک دختر به نام لیزا داشته ؛ ولی حدود 10 سال او را طرد میکرده است. البته یک آزمایش DNA بین این دو نفر صورت گرفت و در نهایت مشخص شد که لیزا دختر استیو است.
جالب است بدانید که ثروت استیو پس از مرگ به همسرش رسید؛ چون لورن پاول اعلام کرد که استیو با ارث رسیدن اموال به فرزندانش مخالف بوده است. لورن گفت که فرزندان او و استیو باید خودشان تلاش کنند و به ثروت برسند.
کتاب استیو جابز اثر والتر آیزاکسن
تاکنون کتابهای مختلفی در مورد استیو جابز نوشته شده است. یکی از بهترین کتابهایی که با خواندن آن میتوانیم با زندگی و باورهای استیو جابز آشنا شویم، کتاب استیو جابز اثر والتر آیزاکسن است.
این کتاب را یک استاد دانشگاه در مورد استیو نشوته است. او در زمینه تاریخ تدریس میکند و تاکنون تحسین بسیاری از افراد مهم و سرشناس را با آثارش برانگیخته است. ما در همیار آکادمی خلاصهای از این کتاب نوشته و منتشر کردهایم. در صورت تمایل به مطالعه این اثر، به صفحه خلاصه کتاب استیو جابز اثر والتر آیزاکسن مراجعه کنید.
فیلم استیو جابز؛ آشنایی با فیلمهایی که در مورد استیو جابز ساخته شده است
تاکنون دو فیلم در مورد استیو جابز و زندگی او ساخته شده است. فیلم اول در سال 2013 به نمایش درآمد. فیلم استیو جابز 2013، «Jobs» نام دارد. این فیلم به فارسی هم دوبله شده است. فیلم دیگر در سال 2015 در مورد استیو جابز کبیر روانه بازار شد. فیلم استیو جابز 2015، «Steve Jobs» نام دارد. در سایت همیار آکادمی فیلم استیو جابز 2015 را شرح داده و آموزههای آن را نوشتهایم. با ورود به صفحه معرفی فیلم استیو جابز میتوانید مهمترین درسهای این فیلم را بخوانید.
مروری بر چند مورد از آموزندهترین جملات استیو جابز
- من معتقدم تنها چیزی که باعث شد من به کارم ادامه دهم، این بود که عاشق کاری که انجام می دادم، بودم. شما هم باید کاری را که دوست دارید، پیدا کنید.
- زمان شما محدود است. پس این زمان محدود را با زندگی بر اساس اعتقادات و نگرش دیگران هدر ندهید.
- شما نباید یک شرکت را با هدف ثروتمند شدن راه اندازی کنید. هدف شما از ایجاد یک شرکت باید این باشد که چیزی بسازید که به آن اعتقاد و باور داشته باشید و شرکتی بنا کنید که جاودانه شود.
- وقتی اپل را از دست دادم، دیدم تمامی چیزی که زندگی خودم را صرف آن کردم از دست رفته است و این برای من واقعاً ویرانگر بود. حتی این فکر به سرم زد که سیلیکون ولی را برای همیشه ترک کنم و از این حوزه خارج شوم؛ ولی کمکم دیدم که چیزی دارد در من رشد میکند. من هنوز کارم را دوست داشتم و به همین خاطر تصمیم گرفتم که یک بار دیگر شروع کنم.
- یکی از اصلیترین مسائل برای من در زندگی و کسب و کار، تمرکز و سادگی است. همیشه سادگی، سختتر از پیچیدگی است. اگر کسی بخواهد ذهن خودش را از پیچیدگیها پاک کند و آسان فکر کند، باید خیلی روی خودش کار کند ولی باز هم ارزشش را دارد؛ زیرا اگر بتوانید ساده فکر کنید، جابجا کردن کوهها هم کار دشواری برایتان نخواهد بود.
- اینکه ثروتمندترین فرد در گورستان باشم، هیچ ارزشی برایم ندارد. چیزی که برای من اهمیت دارد، این است که وقتی به رختخواب میروم بدانم که کار ارزشمندی انجام دادهام.
درس هایی از استیو جابز برای موفقیت در عرصه کسب و کار و رهبری
دوران فعالیت استیو جابز، سرشار از درسهای مهم و اساسی برای موفقیت در کسب و کار است. در این بخش از مقاله تصمیم داریم به درس هایی از استیو جابز برای موفقیت بپردازیم:
1. توانایی یادگیری مادامالعمر؛ راز موفقیت استیو جابز
همان طور که بیان کردیم استیو جابز، تحصیلات دانشگاهی نداشت؛ ولی توانایی یادگیری خارقالعادهای داشت. به همین دلیل هم میتوانست هر چیزی را به خوبی یاد بگیرد و در آن به مرحله استادی برسد. یک مدیر کسب و کار یا کارآفرین برای رسیدن به موفقیت باید مدام آموزش ببیند و از این رو باید قدرت یادگیری و مهارت آموزشپذیری خود را افزایش دهد.
در صورتی که شما هم میخواهید به یک مدیر حرفهای در عرصه کسب و کار تبدیل شوید، کسب و کاری عالی راه اندازی کنید یا بیزینس خود را رشد و توسعه دهید، میتوانید در دوره بیزینس مدرسین شرکت کنید تا کلیه مهارتها و اطلاعات لازم را فرابگیرید و با قدرت و شایستگی بیشتری، بیزینس شخصی خود را راه بیندازید یا توسعه دهید.
2. جسارت شکست خوردن را در خودتان پرورش دهید
شکستهایی که استیو جابز در مسیر رشد و پیشرفتش تجربه کرد، باعث شد که مثل پولاد آبدیده شود و جسارت شکست خوردن در او افزایش یابد. او بر این باور بود که در واقعیت شکست، معنی ندارد و هر شکست، فرصتی برای برخاستن و تلاش دوباره برای رسیدن به موفقیت است. اگر ما هم بتوانیم در عرصه کسب و کار، شکست را پلی برای یادگیری بیشتر و حرکت پرشتابتر به سوی موفقیت ببینیم، قطعاً به اهداف خود میرسیم.
3. استفاده از تیم عالی؛ راهی برای موفقیت سریعتر و استوارتر
کار تیمی یکی از مسائلی است که استیو جابز همواره به آن اهمیت میداد و همواره میکوشید بهترین افراد را وارد تیم کاری خود کند. اگر ما هم بتوانیم در عرصه کسب و کار از افراد توانمند و حرفهای کمک بگیریم، قطعاً موفقیتهای بیشتر و استوارتری کسب میکنیم. از طرفی میتوانیم سریعتر به موفقیت برسیم.
4. خلاقیت و نوآوری؛ رازی که استیو جابز را در تاریخ جاودانه کرد
استیو جابز چگونه پولدار شد؟ حقیقتاً استیو جابز با تکیه بر خلاقیت و نوآوری خود پولدار شد. او هرگز از متفاوت بودن و متفاوت اندیشیدن نترسید و همواره دنبال تحقق ایدههای بلندپروازانه خود بود. استیو، پشتکار فوقالعادهای برای کارهای خود به خرج میداد و با خلاقیت و پشتکار خود، اهدافش را محقق میکرد.
5. دنبال شغل و کاری باشید که به آن علاقه دارید
شغل انسان، یکی از مهمترین بخشهای زندگی اوست و تأثیر چشمگیری بر میزان رضایت و خوشنودی انسان از زندگیش میگذارد. انسانی که شغل خود را دوست دارد، خیلی سریعتر یاد میگیرد و با اشتیاق بیشتری به کار و فعالیت میپردازد و در نهایت بهرهوری بیشتر و بهتری از خودش به نمایش میگذارد.
استیو جابز همواره به دستگاههای الکترونیکی علاقه داشت و این علاقه از زمانی به وجود آمد که به همراه ناپدریاش، دستگاههای الکترونیکی تعمیر میکرد. او این علاقه را دنبال کرد تا در نهایت تشکیلات عظیم و سودآوری همچون اپل را به وجود آورد. اگر شما هم میخواهید مثل استیو جابز، رشد و پیشرفت کنید و کسب و کار درآمدزا ایجاد کنید، باید سراغ فعالیتی بروید که از جان و دل، عاشقش هستید.
بیایید شعار اپل را سرلوحه زندگی خود کنیم: متفاوت بیندیشید!
اکثر ما در جوامع و خانوادههایی رشد کردهایم که شعار آنها این بوده است که: «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو!» شاید خیلی از افراد، همین الآن هم به این نگرش، باورمند و معتقد باشند؛ ولی واقعیت این است که جهان را افرادی متحول کردند که نگرش نو و متفاوتی داشتند. استیو جابز یکی از افرادی بود که با نگرش نو و متفاوت خود شرکت نوین و ارزشمندی همچون اپل را راهاندازی کرد و آن را در مداری قرار داد که هر روز بر ارزشش افزوده شود. گرافه نیست اگر بگوییم اپل با تکیه بر سیاستها و استراتژیهای استیو جابز به ارزشمندترین و گرانترین شرکت دنیا تبدیل شده است.
یکی دیگر از افراد خودساختهای که با نگرش نوین خود جهان را تحت تأثیر قرار داده، ایلان ماسک است. در صورتی که تمایل دارید با فعالیتها و آموزههای این بزرگمرد عرصه فناوری آشنا شوید، پیشنهاد میشود مقاله را بخوانید.
در این مقاله با زندگی نامه استیو جابز و درسها و آموزههای او در حوزه کسب و کار آشنا شدیم. از نظر شما مهمترین درسی که میتوانیم از استیو جابز و فعالیتهای او بگیریم چیست؟ کدام بخش از سخنان یا فعالیتهای جابز برای شما الهامبخش و انگیزهبخش بوده است؟ لطفاً نظرها و پیشنهادهای خود را با ما و سایر همراهان همیار آکادمی در بخش دیدگاهها (زیر همین مقاله) به اشتراک بگذارید.
اشتراک گذاری
آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسانها را داناتر و تواناتر کند!