hamyar logo hamyar text
رهبری کسب و کار

اهمیت رهبری کسب و کار برای رسیدن به موفقیت

اهمیت رهبری کسب و کار برای رسیدن به موفقیت

زمان مطالعه 5 دقیقه جلال شایان

برخی از افراد تصور می‌کنند که اگر کسی کسب و کار را راه اندازی کرد، در واقع به این معنا است که او می‌تواند وظیفه رهبری کسب و کار را هم انجام دهد. این در حالی است که بحث رهبری، یک بحث فوق‌العاده خاص و ویژه است که فواید و مزایای زیادی برای کسب و کار دارد و می‌تواند یک بیزنس و کسانی که در آن بیزنس کار می‌کنند را به رشد و کمال برساند. بسیاری از تحلیلگران و متخصصان بر این باور هستند که اگر رهبری کسب و کار سست و ضعیف باشد یا اصلاً هیچ خبری از رهبر در بیزنس نباشد، سایر عناصر و اجزای آن کسب و کار معطل می‌ماند و نمی‌توانند در یک مسیر درست به سمت جلو حرکت کند.

اگر رهبری کسب و کار به درستی و با رعایت اصول صورت گیرد، راندمان و بهره‌وری آن کسب و کار به بیشترین حد ممکن می‌رسد و در نتیجه شاهد رسیدن آن بیزنس به اهداف و آرمان‌هایی که پیش روی آن قرار دارد، خواهیم بود. این در حالی است که رهبری ضعیف، ابتدا به بهره‌وری آن سازمان آسیب و می‌رساند و سپس سلامت آن کسب و کار را به مخاطره می‌‎اندازد. با توجه به اهمیتی که بحث رهبری کسب و کار دارد، تصمیم گرفتیم که در این مقاله در این زمینه صحبت کنیم و مفهوم رهبری را بسط و گسترش دهیم. در صورتی که تمایل دارید با این مبحث آشنا شوید و از آموزه‌های این مقاله در کسب و کار خودتان استفاده کنید، تا پایان این مقاله در کنار ما باشید؛ چون مباحث بی‌نظیری در اختیار شما قرار داده می‌شود.

اصل کلمه رهبری یا Leadership

قبل از اینکه بخواهیم به اهمیت رهبری کسب و کار برای رسیدن به موفقیت بپردازیم، لازم است واژه رهبری را تعریف کنیم. دوایت آیزنهاور، یکی از رؤسای جمهور پیشین آمریکا که از بهترین مدیران آمریکایی محسوب می‌شود و در زمینه مدیریت و رهبری نظریه‌‎های مختلفی از خودش به یادگار گذاشته است؛ تعریف بسیار جالبی از رهبری دارد. از نگاه او رهبری یک هنر است. با داشتن این هنر می‌توانید دیگران را متقاعد کنید که کاری که شما می‌خواهید را انجام دهند.

رهبر کسی است که در هر شرایط تلاش می‌کند درست‌ترین و بهترین کار ممکن را انجام دهد و به اعضای تیم خودش انگیزه می‌دهد که کار درست را انجام دهند. رهبر تلاش می‌کند که تیم خود را با تشویق، ترغیب و انگیزه دادن به سمت هدف نهایی راهنمایی کند. رهبر تمام تلاشش را می‌کند که کسب و کاری که زیر دست او دارد فعالیت می‌کند، در بین رقبا حرفی برای گفتن داشته باشد و از صحنه رقابت عقب نماند. حال ممکن است این مسئله در ذهن شما شکل بگیرد که تفاوت رهبری کسب و کار با مدیریت کسب و کار چیست؟ بسیاری از افراد بر این باور هستند که هیچ تفاوتی بین مدیریت و رهبری نیست. در ادامه تفاوت این دو مفهوم را بررسی می‌کنیم:

تفاوت مدیریت و رهبری کسب و کار در چیست؟

مهم ترین تفاوت رهبران با مدیران

اصلی‌ترین تفاوت مدیر و رهبر در آن است که رهبر کسانی را دارد که پیرو او هستند ولی مدیر فقط می‌تواند به کسانی که برای او کار می‌کنند فرمان بدهد. کسی که یک کسب و کار را راه اندازی کرده است باید بتواند مهارت مدیریت و رهبری را به صورت همزمان داشته باشد. رهبر در پی این است که تیم او بتوانند چشم انداز وی را درک و باور کنند و در کنار او کار کنند تا هدفی که در ذهن دارد محقق شود و مدیر فقط دنبال این است که به این اطمینان برسد که دستوراتی که می‌دهد انجام شود. در ادامه به نقاط تفاوت مدیریت و رهبری کسب و کار اشاره شده است:

رهبران، چشم انداز می‌سازند و مدیران هدف تعیین می‌کنند

اولین تفاوت مدیریت و رهبری کسب و کار در این است که رهبران یک تصویر و چشم انداز پیش روی کارکنان خود ترسیم می‌کنند و آن‌ها را تشویق و تحریک می‌کنند که آن چشم انداز و تصویر را به واقعیت و حقیقت تبدیل کنند. این افراد فراتر از دیگران فکر می‌کنند. آن‌ها به خوبی می‌دانند که اگر اعضای یک تیم در همکاری درست با هم قرار بگیرند، بدون هیچ شک و تردیدی به موفقیت می‌رسند. مدیران تلاش می‌کنند که ابتدا اهداف را تعیین کنند و سپس میزان حرکت به سوی آن اهداف را اندازه‌گیری و کنترل کنند. از نظر آن‌ها کارکنان موظف هستند که به شکلی کار کنند که هدف در موعد مقرر و به بهترین شکل ممکن محقق شود.

رهبران همیشه به فکر تغییرات و مدیران به وضعیت موجود علاقمند هستند

رهبران عاشق تغییر و تحولات مثبت و ارزشمند هستند. آن‌ها همیشه نگرش خود را نو و به‌روز می‌کنند و به همین خاطر عاشق تغییر فضای پیرامون خودشان هستند. هر وقت به یک رهبر نگاه کنید، تصور می‌کنید که خلاقیت و نوآوری مثل خون در رگ‌های او جاری است. رهبران وقتی می‌بینند که یک فرآیند دارد خوب کار می‌کند، قانع نمی‌شوند و تمایل دارند که آن را بهتر کنند. البته این افراد به خوبی می‌دانند که تغییرات ممکن است همیشه خوب و درست تمام نشود.

حال اگر به عملکرد مدیران دقت کنید، متوجه خواهید شد که علاقه چندانی به تغییر ندارند. اگر یک فرآیند به خوبی کار نکند، تلاش می‌کنند که آن را به گونه‌ای تغییر دهند که عملکرد آن درست شود ولی اگر خوب کار کرد، دیگر به فکر بهتر کردن آن نیستند. مدیران غالباً وضعیت موجود را به هر چیز دیگری ترجیح می‌دهند.

رهبران یگانه، خاص و منحصر به فرد هستند ولی مدیران معمولاً تقلید می‌کنند

رهبران شیفته خودشان هستند و همیشه تمایل دارند روشی ارائه دهند که ساخته ذهن خلاق و نوآور خودشان باشد. آن‌ها همیشه دوست دارند که برند و اسم و رسم خاص خودشان را داشته باشند. از سوی دیگر مدیران معمولاً وقتی با یک موقعیت روبرو می‌شوند، ابتدا تحقیق می‌کنند که ببینند سایر مدیران در مواجه با موقعیت‌های مشابه چه واکنشی نشان داده‌اند. بنابراین مدیران در اکثر موارد مقلد و یادگیرنده هستند و به جای تعریف سبک رهبری خاص خودشان به این فکر هستند که مدیریت خودشان را از روی مدیران موفق کپی کنند.

رهبران، ریسک را و مدیران، کنترل ریسک را دوست دارند

رهبران دوست دارند کارها، فعالیت‌ها، ابزارها و تجهیزات جدید را امتحان و تجربه کنند و از طرفی می‌دانند که همیشه تجربه موقعیت‌های جدید، شیرین و گوارا نیست و ممکن است با شکست همراه شود ولی با این حال با در نظر گرفتن منطق و عقل دل به دریا می‌زنند و ریسک می‌کنند.

حال اگر به عملکرد مدیران نگاه کنید خواهید دید که برای تجربه یک واحد، فرآیند، ماشین و غیره حاضر نیستند دل به دریا بزنند. ممکن است چندین ماه جلسه برگزار کنند، با افراد باتجربه و توانمند مشورت کنند و در نهایت با در نظر مزایا و معایب و فکر فراوان تصمیم بگیرند و از طرفی چون وضعیت موجود را دوست دارند ممکن است در نهایت زیر بار ریسک نروند. آن‌ها مشکلات را با آغوش باز نمی‌پذیرند بلکه همیشه دنبال این هستند که چالش‌ها را به حداقل برسانند.

رهبران طولانی‌مدت و مدیران کوتاه‌مدت فکر می‌کنند

رهبران افرادی متعصب هستند و دوست دارند وقتی یک هدف درست برای سازمان و کسب و کار تعریف می‌کنند، با تمام وجود برای رسیدن به آن تلاش کنند. اهداف رهبران معمولاً بسیار دور و طولانی‌مدت است ولی با این وجود حاضر نیستند آن را کنار بگذارند و روی آن به شدت تعصب دارند. رهبران هیچ چشم‌داشت و احتیاجی به تقدیر و تجلیل ندارند. حال اگر به نوع نگاه و طرز فکر مدیران دقت کنید خواهید دید که معمولاً اهداف آن‌ها کوتاه‌مدت است و دوست دارند ابتدا به این هدف کوتاه‌مدت خودشان برسند و با کنار هم گذاشتن این اهداف کوتاه‌مدت و کوچک، شرکت را به یک جایگاه مهم و بزرگ برسانند. همچنین تقدیر و تجلیل برای آن‌ها مهم است.

رهبران رابطه‌سازی و مدیران سیستم‌سازی و فرآیندسازی می‌کنند

همواره تمرکز رهبران بر انسان‌ها است. رهبران تمایل دارند کاری کنند که سهام‌داران و ذی‌نفعان تحت تأثیر قرار بگیرند و از چشم‌اندازی که رهبر برای سازمان و کسب و کار در نظر دارد، مطلع و آگاه شوند. اگر سهامداران از این چشم‌انداز خبردار شوند، قطعاً به سازمان کمک می‌کنند که به اهداف و آرمان‌های خود دست پیدا کند. رهبری کسب و کار همیشه در پی جلب وفاداری کارکنان است.

این در حالی است که مدیر کسب و کار همیشه در پی این است که ساختارها و فرایندها را به گونه‌‌ای تغییر دهد که دستیابی به اهداف آسان شود و سرعت بیشتری پیدا کند. مدیر در پی این است که ساختارها را تجزیه و تحلیل کند تا به این نتیجه برسد که همه چیز در جای خودش قرار دارد و سیستم‌ها دارد درست کار می‌کند. مدیران علاوه بر افراد باید مراقب اهداف خرد و کلان سازمان هم باشند.

رهبران بر دل‌ها و مدیران بر جسم‌ها حکومت می‌کنند

رهبران همواره دنبال انسان‌سازی و تربیت انسان‌های دانا، توانا و کاردان هستند. آن‌ها همیشه تمایل دارند که شخصیت خودشان را رشد و پروش دهند و از نظر اخلاقی و انسانی در جایگاه خوبی قرار بگیرند. مدیران بیش از رشد اخلاقی انسانی خودشان و تیمی که با آن کار می‌کنند، بیشتر به این مسئله فکر می‌کنند که چگونه می‌توانند مهارت‌های کاری خود را رشد و پرورش دهند. آن‌ها بیش از هر چیز، تخصص و دانش حرفه‌ای را تأیید می‌کنند. اکنون که به بررسی تفاوت مدیریت و رهبری کسب و کار پرداختیم، می‌توانیم به خوبی بیان و درک کنیم که رهبر کسب و کار، توانایی و مهارتی دارد که بتواند روی اعضای گروه تأثیر بگذارد و کاری کند که این اعضا کارهایی که به آن‌ها محول می‌شود را با تمام وجود و با جوشش درونی انجام دهند و به صورت خودجوش برای اینکه کسب و کار به اهداف خودش برسد، تلاش کنند.

چرا رهبری در کسب و کار اهمیت دارد؟‌

دلایل اهمیت رهبری کسب و کار

4 دلیل اهمیت وجود رهبری کسب و کار

تا به اینجای کار مفهوم رهبری کسب و کار و تفاوت مفهوم مدیریت و رهبری را متوجه شدیم. در این بخش از مقاله قصد داریم به این مسئله بپردازیم که اصلاً چرا موضوع رهبری در حوزه کسب و کار و بیزنس تا این حد اهمیت دارد؟ در ادامه به چند دلیل اشاره کنیم که با توجه به این دلایل مسئله رهبری در کسب و کار اهمیت زیادی پیدا می‌کند:

رهبر، چهارچشمی مراقب چشم انداز کسب و کار است

اولین چیزی که رهبر یا لیدر به آن اهمیت می‌دهد و مراقب آن است، چشم انداز کسب و کار است. رهبری از همان ابتدا یک هدف برای مجموعه خودش ترسیم می‌کند و اینقدر به کارکنان خودش انگیزه و نیرو می‌دهد که آن‌ها هم مشتاق رسیدن به آن هدف شوند. مهلک‌ترین سم برای یک کسب و کار این است که چشم انداز و هدف اصلی خودش را گم کند و اولین دلیل برای اهمیت وجود رهبری برای یک سازمان این است که اجازه ندهد سازمان از مسیر اصلی خودش منحرف شود. رهبری با تمام وجود از چشم اندازی که پیش روی سازمان قرار دارد نگهبانی و حراست می‌کند. او بر تمامی فعالیت‌ها نظارت دارد و هر کاری که باعث شود سازمان از مسیر اصلی خودش منحرف شود، او با تمام وجود در برابر آن می‌ایستد.

رهبر به افراد سازمان روحیه و انگیزه می‌بخشد

یکی از دلایل اهمیت رهبری کسب و کار این است که به کارکنان و افرادی که در کسب و کار سهم دارند، انگیزه و نیروی مضاعف می‌بخشد. همان‌طور که گفتیم مدیران به دنبال اهداف کوتاه‌مدت و رهبران در پی اهداف بلندمدت هستند. وقتی هدف بلندمدت باشد، کارمندان باید سال‌های سال تلاش کنند تا به آن برسند. ممکن است به جایی برسند که احساس کنند راه را گم کرده‌اند و دارند بیراهه می‌روند که چندین سال است که به هدف خودشان نمی‌رسند. اینجاست که نقش رهبری کسب و کار پررنگ می‌شود. در چنین مواقعی رهبر به میانه میدان می‌آید و به نیروها و جنگجویان خودش انگیزه می‌دهد و به آن‌ها امید و اطمینان می‌دهد که دارند در مسیر درست حرکت می‌کند و انتهای این مسیر، همان هدف نهایی است.

رهبر به وجود ارتباط موثر در کسب و کار کمک می‌کند

یکی از وظایف مهم رهبری کسب و کار این است که کاری کند که تمام اعضای سازمان با یکدیگر ارتباط خوب و موثری داشته باشند و بتوانند به هم در رسیدن به هدف نهایی کسب و کار کمک کنند. اگر ارتباطات در سازمان تضعیف شود، واحدها و فرآیندها با کاهش چشمگیر بهره‌وری روبرو می‌شوند و نمی‌توانند کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند ولی وقتی ارتباطات قوی باشد، فرآیندهای مختلف به هم کمک می‌کنند و در نتیجه کسب و کار به یک بیزنس هم‌صدا و منسجم تبدیل می‌شود.

رهبر، کشتی کسب و کار را در دریای تغییر و تحول هدایت می‌کند

یکی از وظایف و نقش‌های مهم رهبری کسب و کار این است که چشم انداز، بیزنس پلن و استراتژی کسب و کار را تعیین کند. وقتی این استراتژی تهیه شد و همه متوجه شدند که هدف غایی و نهایی یک کسب و کار چیست، در واقع مسیر شرکت مشخص شده است.

پیش از این هم بیان کردیم که رهبر عاشق تغییر و تحول است ولی مدیر تغییرات را نمی‌پسندد و بیشتر به وضعیت موجود علاقه دارد. رهبری برای اینکه بتواند کارکنان، تجهیزات، ساختارها و فرآیندها را بهینه‌سازی و بهتر کند، ناچار باید وارد مسیر تغییر و تحول شود. گاهی اوقات سازمان در مسیر تغییر و تحول راه خود را گم می‌کند و به طور کلی تغییر مسیر می‌دهد. در صورتی که انحراف اتفاق افتاد، رهبر موظف است که وارد شود و به همه کارکنان یادآوری کند که سازمان ما از ابتدا هدف دیگری داشته و باید همان هدف و آرمان را دنبال کند. او اجازه نمی‌دهد که سازمان از مسیر اصلی خود منحرف شود.

چند مهارت مهم برای هر رهبر در حوزه کسب و کار

اگر قصد دارید به یک رهبر موفق و توانمند در حوزه کسب و کار تبدیل شوید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که روی خودتان کار کنید و یک سری مهارت‌‎ها و توانانمندی‌ها را در وجود خودتان رشد و پرورش دهید. همچنین پیشنهاد می‌شود مقاله رهبری کسب و کار کوچک و معرفی روش‌های آن برای بهبود عملکرد را مطالعه کنید . در ادامه به چند مورد از این مهارت‌ها اشاره شده است:

  1. هوش هیجانی یا EQ یکی از مهم‎‌ترین پارامترهایی که در تبدیل شدن به یک رهبر توانمند به شما کمک خواهد کرد.
  2. خوش‌بین بودن یکی دیگر از این مهارت‌ها است. اگر رهبر خوش‌بین نباشد، نمی‌تواند در طولانی‌مدت نقش خودش به عنوان یک رهبر را به خوبی انجام دهد.
  3. رهبران باید روی اعتماد به نفس و عزت نفس خودشان کار کنند. آن‌ها باید بتوانند نیروی انسانی خود را تشویق و ترغیب کنند. کسی که اعتماد به نفس و عزت نفس ندارد از عهده این کار برنمی‌آید.
  4. مهارت‌های ارتباطی عالی

رهبری کسب و کارتان را به دست بگیرید

در این مقاله تلاش کردیم به معرفی حوزه رهبری کسب و کار بپردازیم و به تفاوت آن با مدیریت کسب و کار اشاره کنیم. همیار آکادمی به عنوان یکی از موسسات خوب و فعال در زمینه راه اندازی کسب و کار اینترنتی، دوره رایگانی تحت عنوان آموزش رایگان مدیریت کسب و کار دارد که با شرکت در این دوره رایگان و استفاده از مقالات ارزشمند آن می‌توانید تغییرات مهمی در کسب و کار خودتان ایجاد کنید. لطفاً نظرتان در مورد این مقاله و سوالات خود در زمینه رهبری کسب و کار را با ما و سایر کاربران همیار آکادمی به اشتراک بگذارید.

نویسنده جلال شایان

آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسان‌ها را داناتر و تواناتر کند!

×

شماره خود را وارد کنید

بعد از وارد کردن شماره کدی که به خط شما ارسال می‌شود را وارد کنید

یا
ورود با ایمیل ورود با جیمیل
login
شماره خود را وارد کنید

بعد از وارد کردن شماره کدی که به خط شما ارسال می شود را وارد کنید

login
کد ارسال شده را وارد کنید
به ارسال شد. edit تغییر شماره