همانند اکثر مردم، احتمالا داستان لاکپشت و خرگوش را در زمان کودکیتان شنیدهاید. خرگوش، مطمئن از اینکه برندهی هر رقابتی خواهد شد، لاکپشت را به مسابقهای چالشی دعوت میکند. مسابقه آغاز میشود و خرگوش به سرعت، به خط پایان نزدیک شده و به شدت از لاکپشت فاصله میگیرد؛ اما به یکباره تصمیم میگیرد در یک قدمیِ خط پایان، چُرتی بزند. در پایان، لاک پشت، هر چند بسیار آرام، اما با غفلت خرگوش، برندهی مسابقه میشود! اینگونه داستانها، مصادیق بارزی از اخلاقمداری را میتوانند برای خوانندگان آن، به ارمغان آورد. از شنیدن داستانهایی که مثل افسانه هستند، چه احساسی پیدا میکنید؟ داستان انسانهایی که تصمیم میگیرند داراییهای با ارزش خود را بفروشند و از زندگی مرفهی که به آن عادت کردهاند، دل بکنند. امروز میخواهیم پیرامون این موضوع، سری به کتاب راهبی که فراری اش را فروخت بزنیم.
کتاب راهبی که فراری اش را فروخت
خلاصه کتاب “راهبی که فراری اش را فروخت” گزیده جالبی است که میتواند نحوهی نگاه شما به زندگی را تغییر دهد. داستان این کتاب، در مورد زندگیِ وکیلی است که تصمیم میگیرد خودروی فراری خود را بفروشد و راهب شود. داستان این کتاب تخیلی است نوشتهی رابین شارما، که با فروش بیش از 3 میلیون نسخه در جهان، یکی از پرفروشترین کتابهای سبک زندگی، به حساب میآید. اگر خاطرتان باشد چند وقت پیش نیز کتابی جالب با عنوان “باشگاه ۵ صبحیها” از این نویسنده مطالعه کردیم که اطلاعات جالبی برای رسیدن به موفقیت در اختیارمان گذاشت.


در این کتاب چه میخوانیم؟
کتاب راهبی که فراری اش را فروخت، داستان زندگی جولیان مانتل است؛ مردی که در زندگیاش چیزی کم نداشت. او فارغالتحصیل دانشکده حقوق از دانشگاه هاروارد بود و به عنوان یکی از بهترین وکلا در ایالات متحده شناخته میشد. او در یک عمارت بزرگ زندگی میکرد و خودروی فراری قرمز رنگش، مثل گوهری در حیاط خانهاش میدرخشید. او واقعا رویایی زندگی میکرد.
با این حال، حقیقت تلخی برای او وجود داشت که به شدت تلاش میکرد و با جدیت، مسئولیتهای مهمی که به دوش داشت را رسیدگی میکرد. او توانسته بود با پشتکارش به هر چیزی که میخواهد برسد، اما چه فایده!
سرانجام، فشار کاری زیاد و تحمل استرسهای بیش از حد کاری، باعث شد در یکی از جلسات دادگاهاش، دچار حمله قلبی شود و در کف سالن، به زمین بیفتد. پس از آن واقعه، او هرگز به سمت قانون و وکالت نرفت. حتی پس از حمله قلبیاش، با هیچ یک از کارکنان شرکتاش تماسی نگرفت. برخی از کارمنداناش، شایعه کردند که وی برای تجربهی یک زندگیِ ساده، به هند نقل مکان کرده است. اتفاقا این شایعه درست از آب درآمد. مانتل قبل از عزیمت به هند، عمارت و فراری خود را فروخت. او پس از آن اتفاق، مطمئن شده بود كه لذتبردن از زندگی، فراتر از مسائل مادی شکل میگیرد.
سه سال گذشت و مانتل به دیار خود بازگشت و بدون هماهنگی به دفتر یکی از همکاران سابقش رفت و با تبسمی روی لب، تمام ماجرا را برای همکار قدیمیاش تعریف کرد. مانتل گفت تمام این سه سال را، در یکی از روستاهای هندوستان ساکن شدم و زندگی بسیار سادهای را تجربه کردم. هیچ وسیلهی نقلیه برای عزیمت به روستاهای همجوار وجود نداشت و من مجبور بودم هر روز مسافت طولانی را از این روستا به روستاهای دیگر پیمایش کنم.
ماجراجویی ادامه دار مانتل
او در مورد ماجراجوییاش ادامه میدهد که برای ملاقات با برخی راهبان هندی، به کوههای هیمالیا عزیمت میکند تا راهبانی که ساکن هیمالیا بودند را، از نزدیک ببیند. مانتل این پیادهروی به سمت هیمالیا را تجدید قوایی برای روحاش دانست؛ به طوری که انگار تمام وجودش، از مادیات، تصفیه شده باشد. مانتل در زمان اقامتاش در کوهستان، با راهب معروفی به نام یوگی رامان آشنا گشت که موفق شد از وی راههای دستیابی به نشاط (بدون داشتن ثروت) را بیاموزد.
البته یوگی رامان این مهارت را با یک شرط به او یاد داد. به شرطی که وقتی به دیارش بازگشت، این سبک زندگی را ترویج دهد و بگوید در چه مکتبی، آنرا فرا گرفته است. این سبک زندگی، “سیوانا” نام داشت. مانتل به صورت خلاصه، برای همکار سابقش، سبک زندگیای که آموخته بود را شرح داد:
سبک زندگی به روش سیوانا در کتاب راهبی که فراری اش را فروخت
- هیچ خطایی در زندگی وجود ندارد، هیچ تجربهی منفی در زندگی وجود ندارد؛ بلکه همهی شکستها، کلاس درسی هستند برای رشد، یادگیری و پیشرفت.
- برای غلبه بر درد، ابتدا باید آن را تجربه کنید.
- موفقیت در جهان، با موفقیت از درون آغاز میشود.
- ذهن، بنده فوق العاده ای است اما یک استاد وحشتناک.
- پیشرفتهای روزانه با نتایج ماندگار، منجر به تغییرات مثبت میشود.
- هر لحظه از زندگی، مانند یک معجزه، دارای رمز و راز است. نباید کارهای روزانه را با ساعت، تقویم و مناسبتها، تنظیم کرد.
- هرگز در اندازهگیری ارزشهای خود، نقاط ضعفتان را، با نقاط قوت افراد دیگر، مقایسه نکنید.
- شما هرگز قادر نخواهید بود به هدفی برسید که آنرا نمیبینید. مردم، تمام زندگی خود را صرف رویابافی برای شادبودن و نشاطداشتن در زندگی میکنند؛ در حالیکه به آن، نمیرسند. چرا؟ چونکه نمیتوانند حتی 10 دقیقه در ماه، وقت بگذارند تا اهداف خود را بنویسند.
- هدف زندگی ، زندگی هدفمندی است.
- شجاعت به شما اجازه میدهد تا وارد مسابقات جدید شوید و هر کاری که بلدید را، در جهت پیروزی انجام دهید؛ اعتمادبهنفس، به شما اجازهی حرکت اشتباه نمیدهد.
- افراد، وقتی وارد مناطق ناشناس میشوند، بیشترین رشد را پیدا میکنند.
- تنها محدودیتهای زندگیِ شما، محدودیتهایی است که خودتان تعیین کردهاید. وقتی شما جرأت میکنید از لاک خود خارج شوید و به کشف، ناشناختهها بپردازید، تازه میشوید یک انسان واقعی با قدرت خداوندی.
- ترس، چیزی نیست جز یک هیولای ذهنی که شما ایجاد کردهاید.
- خوشبختی، از طریق تحقق یک هدف ارزشمند، حاصل میشود.
- خودآگاهی، همان کیفیتی است که انسان را از حیوانات جدا میکند. فقط یک انسان میتواند آنچه را که درست است، انجام دهد؛ یک اشتباه را تحلیل کند و دوباره آنرا اجرا نماید.
- شما هرآنچه را که کاشتهاید، درو خواهید کرد. یک عادت درست بکارید، یک شخصیت کامل درو کنید؛ در واقع شما طبق عاداتی که کاشتهاید، سرنوشت خود را درو میکنید.
- شکست، ناامیدی و شجاعت برای امتحان مجدد، ویژگیهایی است که مردم عادی با مردمان موفق را، از یکدیگر جدا کرده است.
- زمان، با ارزشترین دارایی است که قابل بازگشت نیست. روی اولویتهای خود متمرکز شوید و تعادل بین آنها را، با ایجاد یک زندگیِ ساده، محقق نمائید.
- بخشندگی، میتواند کیفیت زندگی شما را افزایش دهد؛ بیآنکه خودتان متوجه آن شوید.
- زندگی همیشه آنچه را که میخواهید به شما نمیدهد، بلکه همیشه آنچه را که بهدنبال آن میروید، به شما میدهد.
- برای رسیدن به خوشبختیِ واقعی، هر روز را طوری زندگی کنید که انگار آخرین روز زندگیتان است.
با توجه به تجارب و مهارتی که مانتل از سفرش به هندوستان بدست آورده بود و با هم مرورشان کردیم، فکر میکنید تاکنون چند مورد از گزینههای ذکرشده را در زندگی شخصی و کاریتان لحاظ کردهاید؟ برای اینکه بتوانید پاسخ بهتری به این سوال بدهید پیشنهاد میکنیم حتما کتاب راهبی که فراری اش را فروخت را مطالعه کنید.
بهترین ترجمه کتاب
برای اینکه بتوانید برداشت بهتری از کتاب داشته باشید میتوانید به بهترین ترجمه و انتشارات مراجعه کنید. ما برای این کتاب ترجمه فرنوش کرمی تحت نظارت انتشارات آینده درخشان را به شما پیشنهاد میکنیم که بهترین ترجمه فارسی این کتاب میباشد.
منابع: