متن لوگوی همیار مشاوره و پشتیبانی ۰۲۱۷۴۵۵۳۰۰۰ tel icon tel icon tel icon
menu icon ه لوگوی همیار متن لوگوی همیار tel icon tel icon
ه لوگوی همیار remove
کتاب راهبی که فراری اش را فروخت

خلاصه کتاب راهبی که فراری اش را فروخت اثر رابین شارما

زمان مطالعه 4 دقیقه جلال شایان

کتاب راهبی که فراری اش را فروخت یکی از بهترین و ارزشمندترین کتاب‌های رابین شارما محسوب می‌شود و محتوا و داستان آن به قدری جذاب و پرکشش است که پس از عرضه به بازار، فروش بسیار بالایی را تجربه کرد. این کتاب می‌کوشد که از طریق داستان، مسائل مهمی را با مخاطب خود در میان بگذارد و ارزش واقعی زندگی را به او نشان دهد. با مطالعه این کتاب با داستان فردی آشنا می‌شوید که پس از مشغله فراوان دچار سکته قلبی می‌شود و تصمیم می‌گیرد که راهی هندوستان شود و برای یادگیری شیوه زندگی سالم تحت تعلیم قرار می‌گیرد.

کتاب راهبی که فراری اش را فروخت (The Monk Who Sold His Ferrari) یک گنجینه بسیار ارزشمند و دوست داشتنی است که شیوه رسیدن به موفقیت و شادی واقعی را به ما یاد می‌دهد. در صورتی که شما هم می‌خواهید یک کتاب عالی و درجه یک بخوانید و با این کتاب یک تغییر اساسی در زندگی خود بدهید، تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.

آشنایی با رابین شارما نویسنده این کتاب ارزشمند

رابین شارما یکی از نویسندگان، پژوهشگران و سخنرانان مهم انگیزشی در سراسر جهان است که تاکنون کتاب‌های بسیار ارزشمند و مفیدی را از خود به جای گذاشته است. کتاب‌های او سراسر آموزش، خیرخواهی و بازگشت به انسانیت است. بسیاری از سخنرانان انگیزشی انسان را فقط به حرکت کردن فرا می‌خوانند و راز موفقیت را در تلاش شبانه‌روزی می‌دانند ولی رابین شارما سعی می‌کند راز موفقیت، ثروت و شادی واقعی را به مخاطب خودش یاد بدهد.

او در کتاب باشگاه پنج صبحی ها هم همین روش را در پیش گرفت و تمام تلاش خودش را کرد که مخاطبان خود را متحول کند. سبک و سیاق شارما این نیست که نکات و درس‌های موفقیت را مستقیماً به مخاطب خود بگوید. او عادت دارد که همه مسائل را در قالب داستان بیان کند. تجربه و مطالعات نشان داده که داستان سرایی خیلی کارآمد و اثربخش است و می‌تواند نتایج پایدار و ماندگاری به جای بگذارد. در ادامه این مقاله درس‌هایی از این کتاب ارزشمند را با هم مرور خواهیم کرد.

مهمترین درس های کتاب راهبی که فراری اش را فروخت

در ابتدای کتاب راهبی که فراری اش را فروخت با وکیلی آشنا می‌شویم که بسیار پرکار و پردرآمد است و شبانه روز کار و تلاش می‌کند. این کار و تلاش مداوم او را خیلی پیر و فرتوت کرده و تمام تاب و توان او را از بین برده است. روزی از روزها بر اثر فشار کاری بالا، دچار سکته قلبی و روانه بیمارستان می‌شود.

وی وقتی از این سکته جان سالم به در می‌برد تصمیم می‌گیرد با آوازه، مال، ثروت، پرونده‌های سنگین، رفت و آمد به دادگاه و حتی فراری عزیزش خداحافظی کند و راهی هندوستان شود. او به هندوستان می‌رود تا راهب شود و شیوه زندگی درست را یاد بگیرد. او در رشته کوه‌های هیمالیا با روستایی به نام شیوانا آشنا می‌شود و تحت تعلیم راهبی به نام یوگی رامان قرار می‌گیرد. در ادامه مهم‌ترین درس‌های کتاب راهبی که فراری اش را فروخت بررسی خواهیم کرد.

1. کیفیت افکار و کیفیت زندگی شما با هم رابطه مستقیم دارد

یکی از نکات مهمی که یوگی رامان به وکیل داستان ما یاد می‌دهد این است که کیفیت افکار ما روی کیفیت زندگی ما تأثیر مستقیم دارد؛ یعنی اگر ما افکار زیبا، خوب و مثبت داشته باشیم، قطعاً زندگی‌مان هم زیبا و ارزشمند خواهد شد و رنگی و بویی تازه به خود خواهد گرفت.

افکار منفی هم تأثیر زیادی روی زندگی ما دارند. وقتی کسی افکار منفی داشته باشد، در واقع دارد مدام وجود خودش را پر از نفرت، خشم و عصبانیت می‌کند و همین خشم و عصبانیت و نفرت در زندگی او ظاهر می‌شود و جسم و روان او را ویران می‌سازد. در کتاب راهبی که فراری اش را فروخت می‌خوانیم:

ذهن شما مثل یک باغ بسیار زیبا است. تلاش کنید که به افکار منفی و مخرب اجازه ورود به باغ ذهنتون رو ندید و اگر بالاخره به هر ترتیب وارد شدند، آن‌ها را بیرون کنید.

هر موقع یک فکر منفی و مخرب وارد زندگی‌تان شد، یک فکر که دقیقاً مخالف و قرینه آن فکر است را وارد زندگی خود کنید. البته ممکن است این کار در ابتدا بسیار دشوار و مشکل باشد ولی مطمئن باشید که پس از تمرین و تکرار می‌توانید از پس این کار برآیید و باغ ذهن خود را پر از گل‌های زیبا و خوشبو کنید. کار کردن روی ذهن مشکل هست ولی وقتی نتیجه تلاش‌های خود را ببینید سرشار از شادی و سرور خواهید شد.

2. نگرش خود را در مورد تجربیات منفی زندگی تغییر دهید

کتاب نگرش یعنی همه چیز یکی از آثار ارزشمندی است که درس‌های زیادی به ما یاد می‌دهد و با خواندن آن متوجه می‌شویم که تجربیات منفی و بد هم برای ما آموزنده و ارزشمند هستند. این درس یکی از نکات مهمی است که یوگی رامان به وکیل داستان ما یاد می‌دهد. او بر این باور است که تجربیات بد، درس‌های مهمی هستند و اگر بتوانیم آن‌ها را جدی بگیریم و برای آن‌ها ارزش قائل شویم، می‌توانیم این تجربیات منفی را به پله‌های نردبان موفقیت تبدیل کنیم. در کتاب راهبی که فراری اش را فروخت می‌خوانیم:

هیچ خطایی در زندگی وجود ندارد، هیچ تجربه‌ی منفی در زندگی وجود ندارد؛ بلکه همه‌ی شکست‌ها، کلاس درسی هستند برای رشد، یادگیری و پیشرفت.

زندگی انسان پر از تجربیات منفی و مثبتی است که برای انسان دردناک و ناخوشایند است. بزرگان موفقیت و روانشناسی جهان بر این باور هستند که ما باید از گذشته بیاموزیم و از آن درس بگیریم؛ نه اینکه به آن بیاویزیم. در واقع ما باید تنها درس‌هایی که از گذشته آموخته‌ایم را همراه خود نگه داریم و آن خاطرات تلخ و ناگوار را به دست فراموشی بسپاریم. در واقع وظیفه ما این است که زهر و سم خاطرات بد گذشته را خنثی کنیم و به زندگی خود ادامه دهیم.

3. از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

این درس هم خیلی اهمیت دارد. کسی که می‌خواهد در زندگی به شادی و موفقیت برسد، باید بداند که موفقیت را از درون آغاز کند. هر وقت بخواهیم در بیرون زندگی خود موفقیت را جستجو کنیم، هر چند ممکن است به دستاوردهای بزرگ و مهمی برسیم ولی باز هم می‌بینیم که حال دلمان خوب نیست. اگر کسی بتواند حال دل خودش را خوب کند، مطمئناً می‌تواند از تمام لحظات زندگی و دارایی‌های خودش لذت ببرد. در کتاب راهبی که فراری اش را فروخت، جمله بسیار مهمی به چشم می‌خورد که باید آن را به خاطر بسپاریم و سرلوحه کار خود قرار دهیم:

موفقیت در جهان، با موفقیت از درون آغاز می‌شود.

بنابراین همیشه سعی کنید حال دلتان خوب باشد و در زندگی شکرگزار باشید تا وقتی به دارایی‌های بزرگ‌تر دست پیدا کردید، باز هم خوشحال و امیدوار باشید و بتوانید زندگی بهتری را تجربه کنید. یکی از بلاهای عظیمی که گریبان‌گیر امروز بشر شده، کمال‌گرایی است. برخی انسان‌ها هر چقدر دستاوردهایشان بیشتر شود باز هم به حس رضایت از زندگی نمی‌رسند و اهداف بزرگ‌تری را برای خودشان در نظر می‌گیرند.

4. حق ندارید خودتان را با افراد دیگر مقایسه کنید

یکی از نکات مهم و ارزشمندی که باید همیشه مد نظر داشته باشید، این است که نباید خودتان را با افراد دیگر مقایسه کنید. جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ظاهر زندگی خود را با باطن زندگی دیگران مقایسه نکنید.» شما درون خودتان را می‌بینید که طوفانی و پر از آشوب است. از طرفی به دیگران نگاه می‌کنید و می‌بینید که چقدر آرام هستند. اینجاست که پر از افسوس، ناراحتی و دلهره می‌شوید و احساس سرافکندگی می‌کنید. این در حالی است که اگر به باطن زندگی دیگران نگاه کنید متوجه خواهید شد که آن‌ها هم مشکلات خاص خودشان را دارند و درونشان پر از هیاهو و نگرانی است. در کتاب راهبی که فراری اش را فروخت می‌خوانیم:

هرگز در اندازه‌گیری ارزش‌های خود، نقاط ضعف‌تان را با نقاط قوت افراد دیگر، مقایسه نکنید.

این جمله بسیار مهم و ارزشمند است و می‌گوید که هیچ انسانی حق ندارد خودش را با انسان‌های دیگر مقایسه کند؛ چون این کار اصلاً درست و منصفانه نیست و می‌تواند آسیب زیادی به انسان بزند. ما باید تمام تلاشمان را بکنیم که توانمندی‌ها و نقاط قوت قوت و ضعف خود را شناسایی کنیم. سپس برنامه‌ریزی کنیم و تا حد امکان از نقاط ضعف بکاهیم و بر نقاط قوت بیفزاییم.

5. حتماً برای نوشتن اهداف و مقاصد زندگی خود وقت بگذارید

یکی از کارهای مهمی که تمام انسان‌ها باید برای خودشان انجام دهند این است که اهداف خودشان را بنویسند. نوشتن اهداف به قدری مهم است که متخصصان آن را اولین گام برای تحقق بخشیدن به اهداف قلمداد می‌کنند. در کتاب راهبی که فراری اش را فروخت جمله بسیار زیبایی نوشته شده که بسیار مهم و آموزنده است و نقش نوشتن اهداف را برای ما روشن می‌کند:

شما هرگز قادر نخواهید بود به هدفی برسید که آن را نمی‌بینید. مردم، تمام زندگی خود را صرف رویابافی برای شاد بودن و نشاط داشتن در زندگی می‌کنند. در حالی که به آن، نمی‌رسند. چرا؟ چون‌که نمی‌توانند حتی 10 دقیقه در ماه وقت بگذارند تا اهداف خود را بنویسند.

6. محدودیت ها را کنار بزنید و از منطقه امن خارج شوید

اگر واقعاً می‌خواهید به خوشبختی و سعادت برسید، باید از محدوده کنونی زندگی خود خارج شوید و پا در مسیری نو بگذارید. وکیل مدافع کتاب راهبی که فراری اش را فروخت، سال‌های سال کار و تلاش کرد ولی به این نتیجه رسید که مسیر کنونی زندگی، او را به سعادت نمی‌رساند، هر روز عمر او را کمتر می‌کند و اجازه نمی‌دهد که با شیرینی و حلاوت زندگی آشنا شود. اینجا بود که تصمیم گرفت دار و ندار خود را بگذارد و به سفری معنوی برود.

انسان برای ایجاد تغییر و تحول در زندگی باید مسیرهای جدید و نویی را طی کند. به همین خاطر است که می‌گوییم باید غل و زنجیرهای زندگی کنونی را از دست و پای خود باز کنیم و از محدوده امن خود رها شویم. جهان برای ما کلی پدیده تازه دارد و اگر بتوانیم این پدیده‌ها را بشناسیم و از آن‌ها لذت ببریم، قطعاً زندگی روی خوش خودش را هم به ما نشان خواهد داد. در کتاب راهبی که فراری اش را فروخت می‌خوانیم:

تنها محدودیت‌های زندگیِ شما، محدودیت‌هایی است که خودتان تعیین کرده‌اید. وقتی شما جرئت می‌کنید از لاک خود خارج شوید و به کشف ناشناخته‌ها بپردازید، تازه می‌شوید یک انسان واقعی با قدرت خداوندی!

7. عادت هایت را بگو تا شخصیت و آینده ات را برایت تحلیل کنم

اگر بخواهیم معیاری برای ارزشمند بودن انسان تعریف کنیم، حتماً باید عادت‌های او را در نظر بگیریم. انسان ارزشمند کسی است که عادت‌های خوب و ارزشمندی دارد و سعی می‌کند عادت‌های خوب خود را بیشتر و عادت‌های بد خود را کمتر کند. در صورتی که می‌خواهید به زندگی بی‌نظیری که خودتان را شایسته آن می‌دانید برسید، باید روی عادت‌های خودتان کار کنید. در کتاب راهبی که فراری اش را فروخت جمله بسیار زیبایی در این زمینه نوشته شده است:

شما هرآنچه را که کاشته‌اید، درو خواهید کرد. یک عادت درست بکارید، یک شخصیت کامل درو کنید. در واقع شما طبق عاداتی که کاشته‌اید، سرنوشت خود را درو می‌کنید.

برای کار روی عادت‌های خودتان، ابتدا یک کاغذ و قلم بردارید. در این کاغذ دو ستون رسم کنید. یک ستون را به عادت‌های خوب و ستون دیگر را به عادت‌های بد اختصاص دهید. وقتی از عادت‌های خوب و بد خود آگاه شدید، برای تقویت عادات خوب و تضعیف عادات بد برنامه‌ریزی کنید. خوشبختانه در سال‌های گذشته کتاب‌های بسیار خوبی برای ایجاد عادت خوب و ترک عادات بد نوشته شده و کتاب عادت های اتمی یکی از بهترین آثار در این زمینه است.

بهترین ترجمه کتاب راهبی که فراری اش را فروخت

کتاب راهبی که فراری اش را فروخت ترجمه‌های مختلف و متنوعی دارد و تقریباً تمام این ترجمه‌ها ارزشمند و عالی هستند و توانسته‌اند هدف، مقصود و نیت رابین شارما، نویسنده این کتاب را به خواننده منتقل کنند. بهترین ترجمه این کتاب از دیدگاه همیار آکادمی به خانم فرنوش کرمی تعلق دارد.

خانم کرمی در ترجمه این کتاب خلاقیت، نوآوری و ابتکار عمل زیادی به خرج داده و توانسته مضمون و مفاهیم کتاب را به زیباترین و خواندنی‌ترین شکل ممکن به مخاطب منتقل کند. این ترجمه عالی و روان را انتشارات آینده درخشان روانه بازار کرده است. در صورتی که تمایل به خواندن این کتاب دارید، می‌توانید آن را به صورت اینترنتی یا حضوری خریداری کنید و از درس‌ها و نکات بی‌نظیر آن نهایت استفاده را ببرید.

اکنون اولین گام را به سمت سعادت و خوشبختی بردارید

حرکت کردن به سمت سعادت و خوشبختی در سرشت و نهاد تمامی انسان‌ها قرار داده شده و تمام انسان‌ها این مأموریت و مسئولیت را دارند که به سمت تعالی و کمال حرکت کنند ولی متأسفانه روند کنونی جهان بسیار مشوش و سردرگم است و به هیچ عنوان مشخص نیست که دنیا دارد به کدام سمت و سو پیش می‌رود یک انسان سالم در چنین دنیایی باید با مطالعه، تحقیق و پژوهش راه درست را پیدا و آن را دنبال کند. کتاب راهبی که فراری اش را فروخت یکی از آثاری است که جاده سعادت و کامیابی را به ما نشان می‌دهد. کافی است با عمل به آموزه‌های این کتاب خود را در مسیر سعادت قرار دهیم و به مقصود اصلی خود یعنی آرامش، لذت، ثروت و موفقیت برسانیم.

در صورتی که مطالعه این مقاله برای شما آموزنده، شیرین و سودمند بود، پیشنهاد می‌شود که مقاله کتاب وابی سابی را مطالعه کنید و از درس‌های مهمی که در آن نوشته شده، بهره‌مند شوید. آیا تاکنون برای رسیدن به سعادت و خوشبختی واقعی گام برداشته‌اید؟ به نظر شما مهم‌ترین چیزی که انسان برای رسیدن به خوشبختی باید مد نظر داشته باشد چیست؟ چه کارها و تمرین‌هایی در رسیدن به آرامش، لذت و موفقیت واقعی به انسان کمک می‌کند؟ لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را با ما و همراهان همیار آکادمی در زیر همین پست به اشتراک بگذارید.

اشتراک گذاری
نویسنده جلال شایان

آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسان‌ها را داناتر و تواناتر کند!

×

شماره خود را وارد کنید

بعد از وارد کردن شماره کدی که به خط شما ارسال می‌شود را وارد کنید

یا
ورود با ایمیل ورود با جیمیل
login
شماره خود را وارد کنید

بعد از وارد کردن شماره کدی که به خط شما ارسال می شود را وارد کنید

login
کد ارسال شده را وارد کنید
به ارسال شد. edit تغییر شماره