فیلم در جستجوی خوشبختی یا «The Pursuit of Happyness» یکی از درخشانترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان است. این فیلم در واقع زندگینامه شخصی به نام کریس گاردنر است. ویل اسمیت با درخشش در این فیلم توانست نظر بسیاری از علاقمندان به سینما را به خود جلب کند. این فیلم محصول سال 2006 و در آمریکا ساخته شده است. همیار آکادمی این فیلم را به عنوان چهارمین فیلم در لیست « 10 فیلم انگیزشی موفق سینمای جهان » قرار داده است و در ادامه به معرفی فیلم و درسهایی که میتوان از آن گرفت میپردازیم.
در این فیلم یک پدر که ویل اسمیت نقش او را ایفا میکند با سختیها و مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند ولی با این حال از پا نمینشیند و با تمام توان در جستجوی خوشبختی است. نام این فیلم با توجه به داستان این گونه انتخاب شده است. این فیلم به شما به عنوان یک کارآفرین یا کسی که به تازگی کسب و کار خودش را راه اندازی کرده است و میخواهد محصول خودش را به فروش برساند، یاد میدهد که قرار نیست از همان ابتدا به همه اهداف و چیزهایی که به آنها علاقه داریم برسیم بلکه وظیفه ما این است که هر چه زودتر کار را شروع کنیم و حین مسیر رشد و پیشرفت مشکلات و نواقص را شناسایی و برای رفع آنها اقدام کنیم. جمله زیبایی در این فیلم هست که میگوید:
اگر رویایی داری باید از آن محافظت کنی و سعی کنی به رویای خود دست پیدا کنی. اشخاصی که خودشان نمیتوانند کاری انجام دهند به تو هم میگویند که نمیتوانی. اگر چیزی را میخواهی تلاش کن تا به آن برسی.
در صورتی که تا این جای کار توجهتان جلب شده است، پیشنهاد میکنیم که تا پایان این مقاله با ما همراه شوید؛ چون قرار است در کنار هم درسهای خوبی از این فیلم یاد بگیریم.
داستان فیلم در جستجوی خوشبختی چگونه رقم میخورد؟
جالب است بدانید که این داستان، کاملاً واقعی است. این فیلم داستان زندگی شخصی به نام کریس گاردنر است. او در سالهای دهه 1980 میلادی تصمیم میگیرد که کاری در بورس نیویورک برای خودش دست و پا کند. این شغل ریسک بالایی دارد و در بین بیست نفر، فقط یک نفر میتواند روی این شغل به عنوان یک شغل ثابت حساب باز کند.
وقتی او وارد بورس نیویورک میشود میبیند کار خیلی سختتر از این حرفها است و نمیتوان به این راحتی درآمد بالا کسب کرد. البته در این بین او با مشکلات زیادی هم روبرو میشود. کار به جایی میرسد که وضعیت مالی کریس خیلی خراب میشود، صاحبخانهاش او را از خانه بیرون میکند و حتی همسرش هم او را ترک میکند. پس از این اتفاق کریس میماند و پسر کوچکی که باید مخارج او را تأمین کند.
این تازه اول ماجرا در فیلم در جستجوی خوشبختی است. وضع مالی کریس قرار نیست که سر و سامانی بگیرد. او و پسرش مجبور میشوند که شب را در دستشویی مترو بگذرانند. این جای ماجرا دقیقاً همان نقطهای است که مخاطب را غمگین میکند. او همه جا میرود تا اسکنر پزشکی خودش را به فروش برساند ولی خیلیها دست رد به سینه او میزنند. شاید بتوان گفت که این داستان خیلی از کارآفرینان است که میخواهند کارشان را شروع کنند و محصول مورد نظرشان را به فروش برسانند ولی با پاسخ منفی بسیاری از مشتریان روبرو میشوند.
جالب است بدانید که سرنوشت کریس گاردنر در این فیلم نمایش داده نمیشود و فقط در قالب چند خط سفید در تیتراژ بیان میشود تا مخاطب بفهمد که قرار است خیلی سریع به خوشبختی برسد و باید کلی تلاش کند تا پیروز شود.
در ادامه این مقاله تصمیم داریم به درسهای بپردازیم که کارآفرینان و صاحبان کسب و کارها میتوانند از این فیلم بگیرند. اگر تمایل دارید که این درسها را یاد بگیرید تا پایان این مقاله با ما همراه شوید. درسهای خوبی در این فیلم وجود دارد که میتواند امید به آینده و تلاش برای رسیدن به موفقیت را در شما تقویت کند.
درسهایی از فیلم در جستجوی خوشبختی برای کارآفرینان
فیلم دیدن یکی از بهترین کارهایی است که میتوانید در اوقات فراغتتان انجام دهید. دیدن فیلمهای انگیزشی باعث میشود که شور و اشتیاق شما برای رسیدن به موفقیت بیشتر شود و بتوانید با امید بیشتری در جهت رسیدن به اهداف خودتان حرکت کنید. در جستجوی خوشبختی میتواند درسهای زیادی به شما بدهد و باعث شود که حتی اگر خیلی از تلاش خسته شدهاید یک بار دیگر از جای خود بلند شوید و به تلاش و کوشش ادامه بدهید.
در ادامه به چند درسی که میتوان از این فیلم گرفت پرداختهایم. در صورتی که علاقمند به یادگیری در زمینه موفقیت و کسب و کار هستید تا پایان این مقاله با ما همراه شوید:
1. ممکن است گاهی اوقات همه چیز به جای بهتر شدن، بدتر شود
اگر به این فیلم نگاهی بیندازید متوجه خواهید شد که کریس گاردنر به صورت مداوم در حال درگیری با مشکلات و گرفتاریها است. جایی از فیلم میرسد که واقعاً شما به عنوان مخاطب و بیننده این فیلم دوست دارید که سختیها به پایان برسد و همه چیز رو به راه شود ولی دقیقاً همان موقع که دارید برای بهتر شدن اوضاع کریس دعا میکنید ناگهان همه چیز به جای بهتر شدن بدتر میشود.
این موضوع میتواند خیلی برای ما آموزنده باشد. ما باید یاد بگیریم که اگر میخواهیم وارد مسیر کارآفرینی و خلق یک کسب و کار جدید شویم. باید خودمان را برای هر اتفاقی آماده کنیم. ممکن است هر روز به جای اینکه شاهد بهتر شدن اوضاع باشیم باید ببینیم که وضعیت دارد به صورت مداوم بدتر میشود. همانطور که پیش از این گفتیم کریس و پسرش مجبور شدند در دستشویی مترو بخوابند ولی هیچگاه دست از تلاش و کوشش برنداشتند.
مسئلهای که در این میان اهمیت دارد این است که نباید تحت هیچ شرایطی تسلیم شویم و جا بزنیم. ما وظیفه داریم که همه تلاش خود را برای رسیدن به اهداف و آرمانهای خودمان به کار ببندیم.
2. هیچگاه نترسید و هدفهای بزرگی برای خودتان تعیین کنید
در فیلم در جستجوی خوشبختی کریس به عنوان یک خردهفروش تصمیم میگیرد که سراغ شغل مهمی مانند دلال سهام برود و در بورس کار کند. شاید این هدف بزرگی باشد و احتمالاً میگویید که همین هدف بود که او را به زمین زد و زندگیاش را با مشکلات و فراز و نشیبهای زیادی روبرو کرد ولی او تصمیم گرفت که برای رسیدن به رویاهای خودش ریسک کند. کریس در این فیلم میگوید:
رویایت هر چه باشد، هر پول اضافهای که داری باید صرف آن شود.
این موضوع نشان میدهد که اهداف و رویاها در زندگی انسان اهمیت زیادی دارد و برای رسیدن به آنها باید با تمام توان تلاش و کوشش کرد. درسی که این نکته از فیلم به ما میدهد این است که گاهی باید برای رسیدن به رویاهای بزرگ ریسک کرد ولی پیش از اینکه ریسک کنید باید پیشبینی همه اتفاقات را بکنید.
امروزه کارمندانی هستند که حقوق مناسبی دارند ولی ناگهان به فکر کارآفرینی میافتند. این افراد خیلی سریع هیجانزده میشوند و از شرکتشان استعفا میدهند. به این دسته از افراد توصیه میشود که پیش از استعفا تمام احتمالات را در نظر بگیرید. آیا برای هر اتفاقی در آینده آماده هستید؟ اگر پاسختان منفی است، بخشی از زمان خود را در کنار کار ثابتی که دارید به این کار جدید اختصاص دهید و پس از رسیدن به حد قابل قبول از کسب و کار ثابت خود استعفا دهید.
3. چرا شما نباید خوشبخت باشید؟
یکی از جملات کریس گاردنر در این فیلم این است که:
چرا من نباید خوشبخت باشم؟
سوال کریس میتواند سوال خیلی از افراد جامعه باشد. واقعاً تاکنون اتفاق افتاده است که به خودمان بگوییم حق ما این است که خوشبخت باشیم. چرا ما هم نباید در زندگی خودمان خوشبخت باشیم؟ وقتی این سوال را از خودمان بپرسیم قطعاً به موانعی که در مسیر خوشبختی ما قرار دارد برخواهیم خورد. در واقع همین سوال 5 کلمهای میتواند کلید بسیاری از مشکلات در زندگی ما باشد.
بنابراین وقتی در زندگی و کسب و کار به مشکل میخورید در کنار غم و ناراحتی که دارید سعی کنید دلایل شکست و مشکلاتی که دارید را بنویسید و از موانعی که باعث شده است شما به این مرحله از زندگی برسید را یادداشت کنید. مسلماً همین نوشتن برای شما خیلی آرامشبخش خواهد بود و خوشبختی از دل نوشتن اتفاقات و موانعی که در زندگی دارید رقم خواهد خورد. سعی کنید پس از نوشتن موانع به راه حلهایی فکر کنید که میتوانید به کمک آنها موانع را کنار بزنید و به خوشبختی برسید.
4. باور کنید که میتوانید به اهداف خود دست پیدا کنید
جمله زیبایی در فیلم در جستجوی خوشبختی وجود دارد که میگوید:
برای خوشبخت شدن اولین قدم آن است که بگویی من میتوانم.
در واقع یکی از مهمترین جملات فیلم همین است که به این باور برسید که میتوانید به اهداف و آرمانهای خودتان دست پیدا کنید و این مهمترین اصلی است که در کارآفرینی و کسب و کار وجود دارد. در این فیلم کریس همیشه در حال دویدن، تلاش کردن و شکست خوردن است ولی چون میداند که موفق خواهد شد باز هم ادامه میدهد.
یکی از اصول مهم و بنیادین در دنیای کسب و کار این است که باید به خودتان، اهدافتان و توانمندیهایی که در وجودتان قرار دارد اعتماد کنید و با تمام وجود به تلاش و کوشش ادامه دهید. همین تلاش و کوششها میتواند مسیر را برای موفقیت شما هموار کند. هیچگاه اعتماد به نفستان را از دست ندهید و باور داشته باشید که هر قدمی که در مسیر کسب و کارتان برمیدارید در واقع یک قدم به اهداف و آرمانهای خودتان نزدیکتر شدهاید.
5. از کمک دیگران استقبال کنید
در فیلم در جستجوی خوشبختی ، کریس فرزندی دارد که در تمام سختیها و مشکلات پا به پای کریس میآید. کریس با وجود مشکلات زیادی که دارد همواره دغدغه تربیت فرزند خودش را دارد. او با تمام وجودش آرزو دارد که فرزندی خوب و سالم تربیت کند.
روزی فرزندش به او گفت: « پدر دوست داری یک چیز بامزه بشنوی؟ » سپس شروع به تعریف کردن کرد: « یک بار یک مرد داشت غرق میشد که یک قایق رسید و قایقران به او گفت کمک میخواهی؟ مرد گفت خدا من را نجات میدهد. بعد قایقی دیگر آمد تا به او کمک کند. او دوباره گفت: خدا من را نجات میدهد. مرد غرق شد و به آسمان رفت. در آنجا مرد از خدا پرسید که خدایا چرا من را نجات ندادی؟ و خدا گفت ای نادان من دو قایق برای تو فرستادم.»
درسی که میتوان از این حکایت گرفت این است که ما باید در مسیر رسیدن به خوشبختی و موفقیت از کمک دیگران استقبال کنیم. شاید همین استقبال باعث شود که ما از شکست نجات پیدا کنیم یا بتوانید مسیر رسیدن به موفقیت را با شتاب و سرعت بیشتری طی کنیم. دوستان خوب همیشه اطراف ما هستند. کافی است نگاهی به پیرامون خودمان بیندازیم تا این انسانهای مثبت و سازنده را پیدا کنیم.
6. برای اهداف خودتان چنان بجنگید که گویی زندگیتان به آن اهداف بستگی دارد
فیلم در جستجوی خوشبختی نمایانگر تلاش مداوم و بیوقفه است و همین موضوع باعث شده است که این فیلم به یکی از بهترین و انگیزشیترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان تبدیل شود. کریس در مسیر فروش تجهیزات خود به موانع و پاسخهای منفی زیادی برمیخورد. افرادی که در زمینه فروش فعالیت میکنند به خوبی میدانند که در ابتدای کار هر پاسخ منفی نمایانگر یک شکست است. او با وجود شکستهای زیاد حاضر نیست تسلیم شود و با تمام توان برای رسیدن به خواستههایش میجنگد.
کارآفرینان هم باید تمام تلاش خود را برای رسیدن به خواستهها و اهداف خود به کار ببندند. باید برای اهداف خودتان چنان بجنگید که گویی تمام زندگیتان به این اهداف وابسته است. اگر فرض را بر این بگذارید که باید در زندگی به اهداف خود برسید مطمئن باشید با تمام وجود تلاش میکنید و در نهایت به اهداف خودتان میرسید. سعی کنید زمانهای تلفشده خودتان را به یادگیری یا تلاشهای کوچک برای موفقیت اختصاص دهید.
7. اجازه ندهید نظرات دیگران شما را از موفقیت بازدارد
یکی از جملات دلنشین کریس به فرزندش در فیلم در جستجوی خوشبختی این است:
هیچ وقت اجازه نده که کسی به تو بگوید که نمیتوانی کاری انجام دهی. حتی اگر این شخص من باشم.
این درس مهمی است که همه ما باید در زندگی خودمان به کار ببندیم. شاید کسی در میانه راه پیدا شود و به ما بگوید که این مسیری که داری در آن حرکت میکنی، اشتباه است. چنانچه ایمان دارید که در مسیری درست قرار دارید به هیچ عنوان متوقف نشوید و به تلاش و کوشش خودتان ادامه دهید.
معمولاً در مسیر کارآفرینی و به ویژه در ابتدای کار که روزهای سخت در حال سپری شدن است، افراد زیاد از جمله اعضای خانواده، دوستان و غیره پیدا میشوند و به ما میگویند که این کار مفید و سازنده نیست و آیندهای در آن وجود ندارد. اگر مطمئن هستید که این مسیر آیندهدار است و شما را به خواستههایتان میرساند به هیچ عنوان به این سخنان منفی توجه نکنید و به مسیر خودتان ادامه دهید.
8. از خودتان ضعف نشان ندهید
تاکنون فیلم در جستجوی خوشبختی را دیدهاید؟ به طرز صحبت کردن کریس با افراد مختلف دقت کنید. لحن او دقیقاً لحن فرد پیروزی است که در زندگی خودش موفق شده و به همه خواستههای خودش رسیده است. او به شکلی صحبت میکند که انگار هیچ مشکل و دغدغهای ندارد. این کارها را در حالی انجام میدهد که بیخانمان است. او با وجود این مشکلات بهترین تیپ را میزند و لباسهای باکلاس میپوشد و کاملاً مودب و خوشصحبت است.
شما هم به عنوان یک کارآفرین وظیفه دارید که با درس گرفتن از فیلم در جستجوی خوشبختی همیشه ظاهر خودتان را به بهترین شکل ممکن حفظ و روی آداب معاشرت خودتان کار کنید. کارآفرین خوشبرخورد و خوشصحبت مسلماً نسبت به کارآفرینی که از این خصوصیات بیبهره است، یک مزیت رقابتی دارد و در بازار از اعتبار بیشتری برخوردار است.
9. وضعیت کنونی اقتصادی به هیچ عنوان نمایانگر آینده تو نیست
در زمان کریس وضعیت اقتصادی آمریکا چندان جالب نیست و دهکهای پایین جامعه در فشار هستند ولی سرنوشت کریس نشان داد که وضعیت کنونی اقتصادی به هیچ عنوان نمیتواند نمایانگر آینده او باشد. مطمئن باشید که دنیا به طور مداوم در حال تغییر است. وظیفه شما به عنوان یک کارآفرین این است که خودتان را با شرایط وفق دهید و سعی کنید که در برابر مشکلات کنونی از خودتان مقاومت نشان ندهید. خونسردی خودتان را حفظ کنید و برای مطابقت با شرایط برنامهریزی کنید.
حتما فیلم در جستجوی خوشبختی را ببینید
ما در بخش معرفی فیلم همیار آکادمی تلاش میکنیم که مجموعهای از بهترین فیلمهای انگیزشی و آموزنده تاریخ سینمای جهان را با شما به اشتراک بگذاریم. فیلمهای «فارست گامپ» و «شبکه اجتماعی» دو فیلم دیگر از بهترین فیلمهای انگیزشی تاریخ سینمای جهان میباشند که میتوانید با رفتن به صفحهی هر کدام، درسهای آموزنده بسیاری از آنها کسب کنید. در این مقالات تلاش کردیم که در عین معرفی فیلم به درسهایی که کارآفرینان باید از این فیلمها بگیرند اشاره کنیم.
تاکنون موفق به تماشای این فیلم شدهاید؟ نظر شما راجع به معرفی فیلم در جستجوی خوشبختی چیست؟ چه درسهایی از این فیلم میگیرید؟ چه پیشنهادهایی برای سازگاری با شرایط اقتصادی کنونی دارید؟ آیا در این شرایط هم میتوان به موفقیت رسید؟ لطفاً نظرات خود را با ما و سایر کاربران همیار آکادمی در زیر همین پست به اشتراک بگذارید.
اشتراک گذاری
آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسانها را داناتر و تواناتر کند!