این مقاله در مورد روشهایی است که میتوانیم بدون افزایش ساعات کاری، بهرهوری را افزایش دهیم. پیشنهاد میکنم همراه با خواندن این مطلب بخش اول مقالهی “۷ روش برای اینکه کمتر کار کنید و بیشتر نتیجه بگیرید” را بخوانید
۵- دنبال ساده و خودکار کردن کارهای تکراری باشید
وقتی از کارهای روزانه حرف میزنیم حرف از کارهای تکراری هم به میان میآید. ما حتما کارهایی داریم که در روز یا هفته به صورت تکراری انجام شوند. خوبی کارهای تکراری این است که میتوان به آنها فکر کرد و راهی برای ساده کردن یا خودکار کردن آنها پیدا کرد. اگر شما بتوانید یک کار تکراری را ساده کنید، تاثیر مثبتی روی افزایش بهرهوری تمام روزهای کاری خود گذاشتهاید.
وقت گذاشتن و هزینه کردن برای اینکار واقعا عاقلاقه است. تکنسینی را تصور کنید که هر روز باید کلی پیچ را باز و بسته کند، اگر این فرد یک پیچگوشتی برقی بخرد چقدر کارش را راحت کرده است؟ آیا این هزینه عاقلانه نیست؟ اگر کاری را بیش از ۵ بار در روز ( یا هفته) انجام میدهید حتما خواهید توانست راهی برای ساده یا خودکار کردن آن پیدا کنید. شاید با یک جستجو در اینترنت بتوانید راهی سادهتر برای انجام آن کار پیدا کنید. شاید بتوانید نرمافزاری پیدا کنید که آن کار را خودکار انجام میدهد. با این کار در عمل شما دارید فرایند کاری خود را بهینهسازی میکنید.
بیشتر ما یادمان میرود که زمان بزرگترین دارایی ما است. باید تلاش کنیم آن را برای چیزهای مهمتری هزینه کنیم.
۶- به دنبال انجام مهمترین کار امروزتان باشید
کتاب پر فروش قورباقهات را قورت بده را خواندهاید؟ کل حرف این کتاب این است که در ابتدای روز مهمترین( معمولا ترسناکترین) کاری که میخواهید در آن روز انجام دهید را انجام دهید تا در بقیهی روز با خیال راحت دنبال کارهای کماهمیتتر باشید.
روزتان را با سختترین کار آغاز کنید، کاری که میتواند بزرگترین تأثیر را بر خودتان و حرفهتان بگذارد، و تا وقتی که آن را تمام نکردهاید دست از کار نکشید. “برایان تریسی”
همهی ما در کتابهای موفقیت حرفهای زیادی در مورد برنامهریزی، انجام کار و ثابتقدم بودن خواندهایم. شاید اگر عمل به یکی از آن همه جمله را تبدیل به عادت خود کنیم، همان جمله تاثیری شگفتآوری روی کارایی روزانهی ما داشته باشد و موجب افزایش بهرهوری ما شود.
۷- گاهی هیچکاری نکنید
تمرکز و کار مداوم روی یک مسئله میتواند بهرهوری ما را به صفر برساند. اگر خیلی روی یک مسئله متمرکز شویم شاید حس کنیم که درون یک اتاق دربسته گیر افتادهایم و کلید هم گم شده است. گاهی لازم است بیخیال کار شویم. کمی از محیط کاری فاصله بگیریم تا بتوانیم نیروی از دست رفته را برگردانیم. این فاصله گرفتن میتواند یک قدمزدن ساده در خیابان باشد یا یک مسافرت برای آخر فصل.
خیلی وقتها در همین فاصلهگرفتنها، همین گپ زدن با دوستان غیرکاری و مسافرتها کلید آن اتاق دربسته پیدا میشود. میدانم افزایش بهرهوری و تمرکز روی اهداف چقدر مهم است اما یادمان باشد دندهای که زیاد گیر کند آخر خورد میشود!
خیلی خلاصه و در یک کلام، اگر ما روی انجام کار اصلی خودمان تمرکز کنیم، سعی کنیم کارهای اضافی را حذف کنیم و دقایقی را برای استراحت و فاصله گرفتن از کار داشته باشیم. بهرهوری ما در روزهای کاری بیشتر میشود. اینکه چندساعت کار میکنیم اصلا مهم نیست مهم این است که چقدر نتیجه گرفتهایم. امیدوارم کار بخشی لذتبخش از روز شما باشد.
اشتراک گذاری
علاقهمند به دنیای open source، وب و وردپرس