متأسفانه اقتصاد دنیای امروز، اقتصاد حواسپرتی است. بینظمی، حواسپرتی و نداشتن انضباط در زمینه دریافت اطلاعات، باعث شده است که تمرکز بسیاری از رهبران، مدیران و کارمندان از بین برود. اولیه نتیجه و ثمره کاهش تمرکز، از بین رفتن بهرهوری و آرامش انسان است. برای تغییر این وضعیت، باید رویکردی درست و اساسی را در پیش بگیریم تا بتوانیم تمرکز و آرامش ازدسترفته خود را بازیابیم. کتاب ذهن متمرکز (Free To Focus) یکی از آثاری است که با هدف افزایش تمرکز و بهرهوری در افراد مختلف نوشته شده است. این کتاب میکوشد ذهن افراد را متمرکز کند و از این طریق زندگی بهتری را برای آنها رقم بزند.
در این مقاله تصمیم داریم به بررسی کتاب ذهن متمرکز اثر مایکل هایت بپردازیم و مهمترین درسهایی که میتوان از این کتاب آموخت را مورد بررسی قرار دهیم. در صورتی که شما هم به مفاهیم تمرکز و بهرهوری اهمیت میدهید و دوست دارید یک زندگی ثمربخش و پربازده داشته باشید، تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.
آشنایی با مایکل هایت، نویسنده کتاب ذهن متمرکز
مایکل اسکات هایت (Michael Scott Hyatt)، نویسنده، تولیدکننده پادکست، وبلاگنویس، سخنران و مدیرعامل و بنیانگذار مجموعه « Michael Hyatt & Company» است. او تاکنون کتابهای مختلفی در زمینه رهبری، بهرهوری، هدفگذاری و رسیدن به اهداف نوشته است. هماکنون هم در مجموعه خودش به رهبران و مدیران کسب و کارهای مختلف، مشاوره میدهد و فعالیت اصلی او در حوزه کوچینگ است.
مایکل هایت پیش از فعالیت به عنوان کوچ، در حوزه مدیریت نشر کار میکرده است. زمانی که مدیر بود، روزی در حین صرف شام، در ناحیه سینه احساس درد شدید میکند و مجبور میشود که به پزشک مراجعه کند. پزشک پس از کلی بررسی و آزمایش به او میگوید که اصلاً مشکل قلبی ندارد و حالش کاملاً خوب است.
دکتر میگوید چیزی که او را به این حال و اوضاع انداخته، رفلاکس معده و استرس است. دکتر به او هشدار میدهد که اگر نتواند استرس خودش را مدیریت کند، بدون شک دفعات بعدی با مشکل قلبی به بیمارستان مراجعه خواهد کرد.
اینجاست که مایکل هایت تصمیم میگیرد زندگی خود را متحول کند و نگاهی نوین و درست نسبت به بهره وری و اثربخشی داشته باشد. او سیستمهای مختلف بهرهوری را امتحان، آنها را با هم ترکیب و تا حد امکان اصلاح میکند. تا اینکه یک سیستم بهرهوری منحصر به فرد و مبتنی بر تمرکز ذهنی میسازد. در ادامه این مقاله به صورت مختصر و مفید این سیستم را بررسی خواهیم کرد.
مهمترین درسها و آموزههای کتاب ذهن متمرکز
روانشناسان و متخصصان بهرهوری و کوچینگ، عصر امروز را عصر حواسپرتی مینامند و بر این باور هستند که در چنین روزگاری، چارهای جز رسیدن به یک سیستم درست و حرفهای برای تمرکز وجود ندارد. خیلی از اوقات، نداشتن یک ذهن متمرکز هم کیفیت کارمان را پایین میآورد و هم ساعات کاریمان را بالا میبرد. کاهش بهرهوری در بلندمدت، سرانجامی جز فرسودگی و کاهش بازدهی ذهنیمان ندارد.
در این بخش از مقاله میخواهیم به مهمترین درسها و آموزههایی که میتوان از کتاب ذهن متمرکز آموخت بپردازیم و سیستم بهرهوری مایکل هایت برای افزایش تمرکز ذهن را بررسی کنیم.
درس اول: تمرکز بر همه چیز یعنی تمرکز بر هیچ چیز!
یکی از مهمترین درسهایی که از کتاب ذهن متمرکز میآموزیم این است که تمرکز بر همه چیز، در واقع تمرکز بر هیچ چیز است. مهمترین گام برای تمرکز کردن، این است که یک موضوع خاص را انتخاب کنیم و تمام توان ذهنی خود را در یک بازه زمانی خاص روی آن صرف کنیم. در این بازه زمانی، نباید اجازه دهیم که هیچ موضوع یا مسئلهای حواسمان را پرت کند.
از طرفی لازم است ساعات کاری روزانه خود را به صورت منطقی و درست تقسیم کنیم. نوشتن یک لیست کاری بلندبالا در ابتدای روز و عمل کردن به تمام موارد تا آخر شب، هم ذهن را خسته و فرسوده میکند و هم سایر ابعاد مهم زندگی مثل بودن در کنار خانواده، تفریح کردن با آنها، مطالعه رمان، گوش دادن موسیقی و غیره را با اختلال روبرو میکند. در کتاب ذهن متمرکز میخوانیم:
تمرکز بر همه چیز، تمرکز بر هیچ چیز است. وقتی خیلی شتابزده، فهرتس بلندبالا و بیشماری از وظایف و امور ضروری را انجام میدهید، تقریباً غیرممکن است که به چیز شایان توجهی دست پیدا کنید. با این حال خیلی از ما روزها، هفتهها، ماهها، سالها و گاهی همه عمرمان را اینطور میگذرانیم.
درس دوم: وفور اطلاعات، عاملی اصلی فقر توجه!
یکی از اصلیترین عواملی که باعث از بین رفتن توجه و تمرکز انسانها شده، وفور اطلاعات است. وجود رسانههای اجتماعی و سایر ابزارها و رسانههای اطلاعاتی و خبری باعث میشود که ما هر روز با سیلی از اطلاعات متنوع بمباران شویم و حساسیت خود را نسبت به خیلی از مسائل مهم و بنیادین از دست بدهیم. زمانی اطلاعات واقع کمیاب بود و برخی انسانها در تمام عمر با یک مشت اطلاعات تکراری و یکسان روبرو بودند.
این در حالی است که امروزه تکنولوژی، دسترسی ما به اطلاعات را خیلی راحت کرده و همین مسئله، ما را به سمت عدم توجه و آگاهی برده است. در ادامه بخشی از کتاب ذهن متمرکز در زمینه فقر توجه را میخوانیم:
تحقیقات نشان میدهد که به طور متوسط هر سه دقیقه یکبار مزاحمتی ایجاد میشود یا حواسمان به شکلی پرت میشود. وفور اطلاعات، فقر توجه میآورد. امروز دیگر اطلاعات نایاب نیست ولی توجه واقعاً نایاب است. در واقع در جهانی که اطلاعات به رایگان موجود است، توجه در محل کار یکی از ارزشمندترین چیزهاست.
درس سوم: تعریف درست بهرهوری: انجام کارهای درست!
یکی از مشکلاتی که باعث میشود افراد لیست بلندبالایی از کارها و وظایف را برای خودشان طراحی کنند و پس از مدتی به فرسودگی برسند این است که تعریف درستی از بهرهوری ندارند. آنها فکر میکنند که بهرهوری، «کارهای بیشتری را سریعتر انجام دادن» است.
مطالعات علمی و روانشناختی به خوبی نشان میدهد که این تعریف به هیچ عنوان درست نیست. از نظر مایکل هایت، بهرهوری یعنی انجام کارهای درست! کسی بهرهور شناخته میشود که روز خودش را با شفافیت آغاز میکند و با احساس رضایتمندی، موفقیت و انرژی زیاد به پایان میرساند. چنین کسی، کمتر کار میکند ولی دستاورد بیشتری را برای خودش رقم میزند.
عوامل حواسپرتی به قدری در وجود انسانها ریشه دواندهاند که متخصصان کسب و کار اعلام کردند نیمی از کارهای کارمندان در سازمانها، هیچ نتیجه مثبت و اثربخشی برای کسب و کار ندارد و حتی گاهی بر خلاف ارزشها و اهداف سازمان است. در واقع افراد تنها فکر میکنند که دارند کار میکنند؛ در حالی که اگر خوب به کارها و اقداماتشان دقت کنیم، میفهمیم که کار آنها، «کار جعلی» است.
درس چهارم: آشنایی سیستم بهرهوری موجود درکتاب ذهن متمرکز
سیستم بهرهوری موجود در کتاب ذهن متمرکز ، سه گام اصلی دارد. هر کدام از این سه گام، جزئیات خاص خودش را دارد. در ادامه به صورت مختصر و مفید با هر کدام از این گامها آشنا خواهیم شد:
گام اول: دست نگه دارید
از نگاه مایکل هایت، نویسنده کتاب ذهن متمرکز ، مشکل اکثر سیستمهای بهرهوری این است که از ما میخواهند که از همان ابتدا دست به کار شویم و سعی میکنند نحوه سریعتر و بهتر کار کردن را به ما نشان دهند. این در حالی است که سیستم بهرهوری موجود در کتاب ذهن متمرکز از ما میخواهد که ابتدا دست نگه داریم و هدف خود را بهرهوری تعیین کنیم. مایکل هایت، نام مرحله نخست را «تبیین» میگذارد.
اکنون که هدف از بهرهوری را مشخص کردیم، باید سراغ «ارزیابی» برویم. در این بخش باید کارهای مهم خود را از کارهای کماهمیتی که وقت زیادی از شما میگیرد، تشخیص دهید و این کارها را از هم جدا کنید. لازم است یاد بگیرید که انرژی خود را چگونه، در چه زمانی و در چه نقاطی صرف کنید که بهترین نتایج را برای خودتان رقم بزنید (این مطلب طولانی و آموزنده را میتوانید در کتاب بخوانید. از حوصله این مقاله خارج است).
سومین بخش از گام اول، احیاسازی است. در این بخش باید استراحت را به اهرمی برای رسیدن به موفقیت و بهرهوری بیشتر تبدیل کنید و یاد بگیرید که چگونه میتوانید با یک استراحت خوب، بهرهوری خود را تا حد زیادی افزایش دهید. در ادامه هفت تمرین را بررسی میکنیم که میتواند به روند احیاسازی شما کمک کند:
- خواب: هر شب 7 تا 10 ساعت بخوابید. در صورت نیاز یک چرت نیم ساعتی را هم به برنامه اضافه کنید. یک ساعت قبل از خواب، به هیچ صفحه نمایشی نگاه نکنید.
- خوراک: خوارکیهای طبیعی مثل سبزیجات، میوه، آجیل و گوشت میل کنید. نوشیدن آب را به هیچ عنوان فراموش نکنید.
- تحرک: ورزش کردن، خود به خود انرژی شما را بالا میبرد و باعث میشود ذهنتان خیلی بهتر کار کند.
- روابط: ارتباط با بعضی افراد به شما انرژی میدهد و ارتباط با برخی دیگر، انرژی شما را تحلیل میبرد. با افرادی که برایتان انرژیبخش هستند، بیشتر ارتباط بگیرید.
- بازی کردن: اگر میخواهید بهرهوری خود را بالا ببرید، همیشه به تفریح، بازی و سرگرمی اهمیت بدهید و بخشی از وقت خود را به آن اختصاص دهید.
- فکر و تأمل: بخشی از زمان روزانه خود را با مطالعه، یادداشت، مدیتیشن یا مراقبه وعبادت، به فکر و تأمل اختصاص دهید.
- عدم استفاده از وسایل ارتباطی: برنامهریزی کنید که در شبها، آخر هفتهها و تعطیلات، از وسایل ارتباطی خصوصاً گوشی هوشمند و لپ تاپ استفاده نکنید.
گام دوم: بِبُرید
در گام نخست «دست نگه میدارید» تا تکلیفتان را روشن کنید و بدانید که در کدام نقطه ایستادهاید. وقتی تکلیفتان روشن شد، باید وارد مرحله «بریدن» شوید. در این گام متوجه میشوید کارهایی که انجام نمیدهید، دقیقاً به اندازه کارهایی که برای افزایش بهرهوریتان انجام میدهید، اهمیت دارد.
شاید برایتان جالب باشد که میکل آنژ مجسمه بینظیر و حیرتانگیز داوود را با تراشیدن سنگ مرمر و حذف اضافات، ساخت کرد. در بخش نخست گام بریدن، باید عواملی که زمان شما را تلف میکنند، از زندگی خود حذف کنید. در بخش دوم این گام، باید خودکارسازی انجام دهید؛ یعنی کارهای کماهمیت را به پسزمینه زندگی برانید و زمان و تمرکز زیادی را به این دسته از کارها اختصاص ندهید.
در آخرین بخش از این گام، باید وارد فاز واگذاری شوید. در این بخش، کارهایی که امکان واگذاری یا برونسپاری آنها وجود دارد را واگذار میکنید تا بتوانید تمرکز خود را روی کارهای اصلی و مهم نگه دارید. شاید واگذاری در نگاه اول، خیلی سخت و خطرناک باشد ولی مطمئن باشید که پس از مدتی، بهرهوریتان به میزان چشمگیری افزایش مییابد. برای واگذاری، رعایت هفت نکته زیر خیلی اهمیت دارد:
- تصمیم بگیرید که میخواهید کدام دسته از کارها و اقدامات خود را واگذار کنید.
- وقتی کار مناسب برای واگذاری را انتخاب کردید، نوبت به انتخاب شخص مناسب میرسد. باید کار خود را به کسی واگذار کنید که بتواند آن کار را به بهترین شکل ممکن به سرانجام برساند.
- با گردش کار ارتباط خوبی برقرار کنید تا بفهمید کارها باید چگونه پیش برود.
- منابع لازم و ضروری را فراهم کنید.
- سطح واگذاری را مشخص کنید ( کتاب ذهن متمرکز در این زمینه به اندازه کافی صحبت کرده است)
- برای کسانی که کار خود را به آنها واگذار کردهاید، امکانات کافی بدهید تا بتوانند به بهترین شکل عمل کنند.
- بررسیهای لازم را انجام و در صورت نیاز، بازخوردهای خود را ارائه دهید.
گام سوم: اقدام کنید
سومین گام برای پیادهسازی طرح موجود در کتاب ذهن متمرکز این است که دست به اقدام بزنیم. باید یاد بگیریم که کارهای مهم خودمان را در زمان کمتر و با استرس کمتر انجام دهیم. اولین بخش برای اقدام کردن، تثبیت کردن است که به ما کمک میکند تمرکز خود را به بیشترین میزان ممکن برسانیم.
در بخش دوم، باید کارهایی که میخواهیم روی آنها تمرکز کنیم و انجامشان دهیم را تعیین کنیم. منظور از تعیین، این است که کارهایتان را به نحوی مرتب کنید که در برنامهتان بگنجند و جلوی وقوع هجمه کارهای اضطراری را بگیرید. در مرحله تعیین، ماتریس آیزنهاور میتواند نقش بسیار مهم و موثری را ایفا کند. با کمک این ماتریس میتوانید کارهای مهم و فوری را از سایر کارها تشخیص دهید و خیلی سریع انجامشان دهید. اکنون سراغ کارهای مهم و غیرفوری میآیید. باید برای انجام این کارها، برنامهریزی کنید.
کارهایی که فوری هستند ولی اهمیت زیادی ندارند، باید برونسپاری یا واگذاری شوند. کارهای غیرمهم و غیرفوری هم که تکلیفشان روشن است: باید حذف شوند. 95 درصد از زمان خود را روی کارهای مهم و فوری و کارهای مهم و غیرفوری بگذارید و 5 درصد باقیمانده را هم به واگذاری کارهای فوری و غیرمهم اختصاص دهید.
در آخرین بخش از گام اقدام کردن، مزاحمتها و حواسپرتیها را حذف میکنید تا مرحله فعالسازی آغاز شود. این بخش به شما کمک میکند که بیشترین استفاده را از مهارتها و توانمندیهای منحصر به فردتان ببرید.
بهترین ترجمه کتاب ذهن متمرکز اثر مایکل هایت
مایکل هایت، کتاب ذهن متمرکز (Free To Focus) را در سال 2019 منتشر کرد و به همین خاطر هنوز ترجمههای مختلف و متنوعی از این کتاب در بازار وجود ندارد. تنها ترجمه فارسی این کتاب به خانم لیلا حیدری تعلق دارد. این ترجمه حرفهای، روان و خواندنی را انتشارات آریانا قلم روانه بازار کتاب ایران کرده است.
ترجمه کتاب ذهن متمرکز به قدری خوانا و دلنشین است که ظرف مدتی کوتاه، توجه بسیاری از منتقدان و علاقمندان به حوزه رشد فردی را جلب کرد. در صورتی که تمایل دارید کتاب مورد بحث را به صورت اینترنتی خریداری کنید، کافی است به وب سایت انتشارات آریانا قلم مراجعه نمایید.
تکنیک پومودورو: راهکاری درجه یک برای افزایش بهرهوری و تمرکز حین کار
خوشبختانه تحقیقات زیادی در زمینه تمرکز انجام شده و دورههای آموزشی و کتابهای مختلفی در زمینه افزایش تمرکز و بهرهوری نوشته شده است. یکی از سادهترین و کارآمدترین روشها برای دستیابی به تمرکز، تکنیک پومودورو است. این تکنیک با وجود سادگی و شفافیتی که دارد، آمیزهای از تمرکز و استراحت دادن به ذهن است و به همین دلیل افراد زیادی میتوانند از آن برای افزایش تمرکز و بهرهوری کمک بگیرند.
شما از چه روشی برای افزایش تمرکز و بهرهوری استفاده میکنید؟ تاکنون از چه روشهایی برای تمرکز ذهن استفاده کردهاید؟ آیا این روشها مناسب و کارآمد بودهاند؟ آیا تاکنون کتاب ذهن متمرکز را مطالعه کردهاید؟ آیا سیستم افزایش بهرهوری که مایکل هایت در این کتاب معرفی میکند، مفید و اثربخش است؟ لطفاً نظرها، تجربیات و پیشنهادهای خود در خصوص تمرکز و کتاب ذهن متمرکز را با ما و سایر همراهان همیار آکادمی در بخش دیدگاهها (زیر همین مقاله) به اشتراک بگذارید.
منبع: Daniel Silvestre
سوالات متداول
-
اگر حواس پرتی و عدم تمرکز باعث شده تا نتوانید در مدت زمان مشخص بهره وری بالایی داشته باشید، این کتاب مناسب شماست. کتاب ذهن متمرکز با هدف افزایش تمرکز و بهرهوری در افراد مختلف نوشته شده است. این کتاب میکوشد ذهن افراد را متمرکز کند و از این طریق زندگی بهتری را برای آنها رقم بزند.
-
تنها ترجمه فارسی این کتاب به خانم لیلا حیدری تعلق دارد. این ترجمه حرفهای، روان و خواندنی را انتشارات آریانا قلم روانه بازار کتاب ایران کرده است.
اشتراک گذاری
آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسانها را داناتر و تواناتر کند!