کتاب پدر پولدار پدر بی پول از جمله آثاری است که تمام علاقمندان به کتاب و کتابخوانی در سراسر ایران و جهان را شیفته و مجذوب خودش کرده است. این کتاب به حدی پرفروش بود و هست که از زمان انتشار (2001) تا سال 2016 موفق به فروش 26 میلیون نسخه شد و این آمار واقعاً شگفتانگیز و عجیب است و قدرت این کتاب را نشان میدهد. کتاب مورد بحث از جمله آثار بینظیر در حوزه رشد و توسعه فردی، سرمایهگذاری و موفقیت است. رابرت کیوساکی این کتاب بینظیر، جذاب و آموزنده را نوشت و به بازار عرضه کردند. در کتاب پدر پولدار پدر بی پول با عنوان انگلیسی « Rich Dad Poor Dad » به زندگی دو پدر میپردازیم که یکی معلم و فقیر و دیگری پولدار بود. سبک زندگی این دو پدر میتواند واقعاً مهم و تأثیرگذار باشد و به ما کمک کند که نگرشمان را در مورد مسائل تغییر دهیم. در صورتی که تمایل دارید خلاصه جذاب این کتاب را مطالعه کنید، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
آشنایی با رابرت کیوساکی؛ نویسنده کتاب پدر پولدار پدر بی پول
رابرت کیوساکی یکی از کارآفرینان و مربیان موفقیت و سرمایهگذاری در آمریکا است. وی در سال 1947 در آمریکا به دنیا آمد. شباهت وی به ژاپنیها به دلیل دورگه بودن او است. وی با نوشتن کتاب پدر پول پدر بی پول به اوج معروفیت رسید و توانست خود را به عنوان یکی از مربیان منحصر به فرد موفقیت به جهانیان معرفی کند. وی در حال حاضر 80 میلیون دلار دارایی خالص دارد و این دارایی باعث شده است که او به عنوان یکی از نویسندگان بسیار پردرآمد و پرآوازه مطرح شود. در ادامه این مقاله به نگرش او در رابطه با اهمیت آموزش در رسیدن به موفقیت پی خواهیم برد.
درسهایی از کتاب پدر پولدار پدر بی پول
اگر از بسیاری از مردم سوال کنید که واقعاً چگونه میتوان پولدار شد؟ آیا پولدار شدن و رسیدن به منابع مالی زیاد واقعاً مستلزم کار و تلاش طولانی است؟ آنها به شما خواهند گفت که برای پولدار و ثروتمند شدن باید حسابی درس بخوانیم، بعد وارد دانشگاه شویم، سپس در یک شرکت خوب مشغول به کار شویم و آرام آرام درآمد کسب کنیم و پس از چندین سال کار و کلی پسانداز، زندگی راحت و آرامی را تجربه کنیم. شاید این نگاه درست باشد ولی کتاب پدر پولدار پدر بی پول اصلاً چنین دیدگاهی ندارد.
این کتاب مهمترین عامل برای ثروتمند شدن را سبک زندگی و نگرش انسانها میداند. رابرت کیوساکی تمام تلاش خود را میکند که در این کتاب در مورد علم کسب ثروت بحث کند. در کتاب مورد بحث یک سری اصول و قواعد مطرح میشود که برای پولدار شدن باید این قوانین را به بهترین شکل ممکن یاد بگیریم و به کار ببندیم. در ادامه این بخش از مقاله تصمیم داریم چند درس مهم و بنیادی از کتاب پدر پولدار پدر بی پول را مطرح کنیم. در صورت تمایل به یادگیری نکات بیشتر میتوانید نسخه چاپی یا الکترونیکی این کتاب را تهیه و مطالعه کنید.
1. شش نکته اصلی در کتاب پدر پولدار پدر بی پول
در کتاب پدر پولدار پدر بی پول شش نکته وجود دارد که پایه و اساس آموزههای رابرت کیوساکی است. در صورتی که افراد بتوانند این شش نکته را در زندگی خود به کار بگیرند، قطعاً میتواند به منابع مالی و ثروتی که همیشه در رویای خود میپرورانند دست پیدا کنند. این شش نکته عبارت است از:
- انسان پولدار برای رسیدن به پول کار نمیکند بلکه این پول است که برای او کار و به او خدمت میکند.
- به سواد مالی اهمیت بدهید و در زمینه مسائل مالی آموزش ببینید. مطمئن باشید که ارزشش را دارد و ضرر نخواهید کرد.
- تجارت خودتان را شروع کنید.
- تاریخچه مالیات و قدرت سازمانها
- افراد ثروتمند، پول اختراع میکنند
- هدفتان از کار کردن را یادگیری در نظر بگیرید، هدفتان پول نباشد.
این شش نکته در این کتاب واقعاً بارز و مهم است. در صورتی که تمایل دارید در زندگی خود موفق شوید و به ثروت برسید، این شش نکته را در نظر بگیرید.
2. آموزش و واقعبینی؛ دو ستون اصلی خانه ثروت
رابرت کیوساکی برای جذب مخاطب و فهماندن درست و هوشمندانه مطلب به او از روش داستانسرایی استفاده میکند. او پدر خودش را با پدر یکی از دوستانش مقایسه میکند که پدر خودش فقیر و پدر دوستش ثروتمند است. او در این کتاب به خصوصیات این دو نفر اشاره میکند. پدر رابرت که یک معلم تلاشگر است، در مورد ممتاز بودن در مدرسه و تحصیل صحبت میکند و به فرزند خود یاد میکند که رزومه خود را چگونه بنویسد که بتواند در شرکت مورد نظر خود استخدام شود ولی پدر پولدار، قوانین و قواعد ثروت را به فرزند خودش آموزش میدهد. پدر پولدار به جای پیدا کردن شغل، تمرکز خود را روی ایجاد شغل برای دیگران میگذارد. اینجاست که میتوان فهمید تفاوت این دو پدر در نوع نگاهشان به مسئله ثروت است.
کسانی که تمایل دارند در زندگی به ثروت مورد نظر خودشان دست پیدا کنند، باید در این زمینه آموزش ببینند. افرادی که روی این کره خاکی راه میروند، تفاوت قابل توجهی با یکدیگر ندارند. این آموزش و یادگیری است که افراد را از یکدیگر متمایز میکند. نکته دیگری که شما را به ثروتمند شدن نزدیک میکند، واقعبینی است. به عنوان مثال باید بدانیم که هر چه زودتر در مسیر ثروتمند شدن قدم بگذاریم، قاعدتاً زودتر ثروتمند میشویم. رابرت کیوساکی در این کتاب مینویسد:
میتوانید در هر سنی قدم در راه کسب ثروت بگذارید، ولی هرچه زودتر شروع کنید بهتر است.
البته این بخشی از واقعبینی است وگرنه خیلی از متخصصان بر این باور هستند که هیچ وقت برای ثروتمند شدن دیر نیست. لازمه رسیدن به ثروت این است که انسان, علم ثروت را بیاموزد، وضعیت کنونی خود را به درستی ارزیابی کند، عادات درست و غلط خود را پیدا و روی رفع عادات غلط و تقویت عادات صحیح کار کند. ببینید که از شغل کنونی خود چقدر درآمد دارید؟ هزینههای خودتان را بنویسید تا متوجه شوید که این درآمد چه نقشی در زندگی شما دارد و چگونه میتوان از آن بهره برد. در تمامی این زمینهها باید با واقعبینی وارد شوید؛ زیرا هرگونه نگرش اشتباه از رسیدن شما به درآمد مورد نظرتان جلوگیری میکند.
3. افراد ثروتمند هیچگاه برای پول کار نمیکنند
در بسیاری از مواقع افراد به شغل خود اهمیت زیادی میدهند. آنها تصور میکنند که اگر برای رسیدن به پول کار کنند، روزی میتوانند موفق شوند. این در حالی است که کیوساکی در کتاب پدر پولدار پدر بی پول از مخاطب خود میخواهد که هدف خود از کار کردن را یادگیری در نظر بگیرد. به عنوان مثال کسی را در نظر بگیرید که در زمینه فروش، مهارت زیادی ندارد. این شخص اگر مدتی در زمینه بازاریابی شبکهای کار و مطالعه کند، قطعاً میتواند کالای مورد نظر خود را به بهترین شکل و با بیشترین تعداد به مشتری بفروشد. بنابراین کار کردن یکی از بهترین راهها و روشها برای یادگیری است.
بعضاً تصور میکنند که افراد ثروتمند اصلاً هیچ کار و شغلی ندارند. این تصور کاملاً اشتباه است. افراد ثروتمند مدام در حال مطالعه و پیدا کردن زمینههای خوبی برای سرمایهگذاری هستند. کیوساکی بر این باور است که این پول است که باید در خدمت آدمی باشد ولی متأسفانه در جامعه امروز شاهد عکس این ماجرا هستیم. بسیاری برای رسیدن به پول خود را به آب و آتش میزنند و در نهایت به هدف خود نمیرسند. در واقع کسانی که برای پول کار میکنند پس از مدتی به برده پول تبدیل میشوند. یکی از جملات طلایی کتاب پدر پولدار پدر بی پول این است که:
اگر یک ثروت بزرگ را به یک برده بدهیم، او باز هم یک برده میماند.
این جمله نشان میدهد که انسان به واسطه نگرش و دیدگاه خود میتواند یک ارباب یا برده باشد. واقعاً نگرش یعنی همه چیز! او جمله زیبای دیگر هم در این کتاب دارد که میگوید:
ترس از عدم پرداخت صورت حسابها، ترس از اخراج شدن، ترس از شروع از صفر و ترس از نداشتن پول به اندازه کافی گاهی به قدری قدرت پیدا میکند که باعث میشود افراد فقط یک شغل داشته باشند. وقتی کسی تلاش میکند یک حرفه را یاد بگیرد و سپس دنبال پول بدود، ناچار این ترس نصیب او میشود. بسیاری از افراد در جامعه خود را برده پول میکنند و جالب است که از دست رئیس خود عصبانی هستند.
4. تجارت خودتان را آغاز کنید
یکی از فصلهای اصلی و مهم کتاب پدر پولدار پدر بی پول فصلی است که در آن در مورد آغاز تجارت صحبت میشود. در این فصل دو پیام مهم و کلیدی مطرح میشود:
- ابتدا، بدهیهای خود را بپردازید و روی داراییهایی سرمایهگذاری کنید که در سریعترین زمان ممکن برای شما درآمد داشته باشند. به عنوان مثال میتوانید مسکنی بخرید و آن را اجاره بدهید. این کار برای شما درآمد بسیار خوبی به همراه دارد.
- سعی کنید روی آموزش مالی وقت بگذارید و از نظر مالی سالم بمانید و تا جایی که امکان دارد منابع مالی خود را صرف سرمایهگذاری روی دارایی کنید.
بسیاری از مردم کسب و کار و حرفه خود را با تجارتشان اشتباه میگیرند. آنها تمام وقت خود را روی کار در یک شرکت، کسب و کار یا مغازهای میگذارند تا بتوانند برای شخص دیگری پول دربیاورند و خودشان در پایان ماه درصد کمی از این درآمد را کسب کنند. این افراد حاضر نیستند ریسک کنند و با سرمایهگذاری روی دارایی به استقلال مالی برسند. این افراد دوست ندارند که هیچ وامی بگیرند؛ زیرا وام گرفتن را کاری نادرست میدانند. یکی از جملات زیبای کتاب در فصل سوم این است که:
اولین و اصلیترین دلیل محافظهکار بودن افراد فقیر و متوسط در زمینه مالی این است که از نظر مالی دانش کافی ندارند. آنها مجبور هستند که تمام وقت خود را روی شغل خود بگذارند و از منطقه امن خود خارج نشوند. این در حالی است که رشد و موفقیت تنها از راه ریسک کردن به دست میآید.
5. افراد ثروتمند پول میسازند
یکی از درسهای مهم دیگری که کتاب پدر پولدار پدر بی پول به ما یاد میدهد این است که ما باید به دنبال سرمایهگذاری روی فرصتهایی باشیم که سایر افراد به این فرصتها فکر نمیکنند. این کار باعث میشود به سرمایهای دست پیدا کنیم که سایر افراد نمیتوانند به چنین سرمایهای دست پیدا کنند. در این کتاب میخوانیم که سرمایهگذارها به دو دسته تقسیم میشوند:
- سرمایهگذاران متکی به بستههای سرمایهگذاری: این نوع از سرمایهگذارها افرادی هستند که به یک مدیر یا توسعهدهنده اعتماد میکنند که پول خود را در اختیار او بگذارند. اکثر مردم از این راه سرمایهگذاری میکنند که مهمترین دلیل استفاده از این نوع سرمایهگذاری، عدم داشتن دانش کافی در حوزه مالی است.
- سرمایهگذاران حرفهای: این دسته از سرمایهگذاران همانگونه که از نامشان پیدا است، حرفهای و مسلط هستند و خودشان میدانند که چگونه باید از پول و منابع مالی خودشان مراقبت و نگهداری کنند. این افراد خودشان تحقیق و پژوهش و در نهایت سرمایهگذاری میکنند. گاهی اوقات به قدری سرمایه دارند که لازم است یک فرد متخصص را استخدام کنند تا در امر مدیریت سرمایه به آنها کمک کند.
سرمایهگذاران حرفهای در سه نکته با هم اشتراک دارند. این سه نکته عبارت است از:
- شناخت فرصتهایی که سایر مردم هیچگاه به آنها پی نمیبرند
- جذب منابع مالی برای سرمایهگذاری
- همکاری با افراد هوشمند و توانمند
یکی از جذابترین جملاتی که میتوان در این کتاب خواند، جمله زیر است:
برخی از افراد میگویند جایی که ما زندگی میکنیم امکان خرید و فروش املاک و مستغلات وجود ندارد ولی این تفکر کاملاً اشتباه است؛ زیرا همیشه و در همه جا فرصتهایی هست که ما آنها را نادیده میگیریم. اکثر مردم سواد کافی برای شناسایی و تشخیص فرصتهایی که در مقابل آنها وجود دارد را ندارند.
6. هدفتان از کار، یادگیری باشد
در کتاب پدر پولدار و پدر بی پول میخوانیم که پدر فقیر هم شخصی باهوش، توانا و بااستعداد بود. او سابقه علمی و تحصیلی عالی و بینظیری داشت. تنها اشکال او این بود که برای رسیدن به پول کار میکرد؛ زیرا زندگی او به درآمد حاصل از این شغل بستگی داشت و به همین خاطر امنیت شغلی برای او بسیار مهم بود. در عین حال پدر ثروتمند و پولدار زمان خود را برای یادگیری صرف میکرد. هدف او از کار کردن یادگیری بود و همین یادگیری او را به یک میلیونر تبدیل کرده بود. رابرت کیوساکی در این کتاب توصیه میکند:
به جوانان توصیه میکنم که هدفشان از کار کردن را یادگیری در نظر بگیرند. درست است که کسب درآمد مهم است ولی این افراد باید برای یادگیری اهمیت بیشتری قائل شوند. بررسی کنید که برای کسب درآمد و ثروت به چه مهارتهایی احتیاج دارید. سپس برای یادگیری این مهارتها (هر چند با درآمد کم) کار و تلاش کنید.
فصل ششم کتاب پدر پولدار پدر بی پول به موضوع کار کردن با هدف یادگیری اختصاص دارد. در این فصل، آقای کیوساکی به مهارتهای مدیریتی لازم برای موفقیت در کسب و کار اشاره میکند. این مهارتها عبارت است از:
- مدیریت پول نقد
- مدیریت سیستمها
- مدیریت افراد (منابع انسانی)
7. غلبه بر موانع و مشکلات ثروتمند شدن
یکی از مهمترین و بنیادیترین جملات کتاب پدر پولدار پدر بی پول این است:
اصلیترین تفاوت بین یک فرد ثروتمند و یک شخص فقیر، شیوه مدیریت ترس است.
مسلماً منظور رابرت کیوساکی از نوع ترسی که در جمله بالا مطرح شده، ترس از دست دادن منابع مالی و ضرر کردن است. افراد ثروتمند میتوانند این ترس را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند ولی افراد فقیر چنان تحت تأثیر قرار میگیرند که نمیتوانند به ترس خود غلبه کنند و در نتیجه فرصت را از دست میدهند. در صورتی که تمایل دارید روزی به آزادی و استقلال مالی دست پیدا کنید و دیگر لازم نباشد که خود را برای پول به اب و آتش بزنید با پنج مانع اصلی روبرو خواهید شد که این موانع جلوی ثروتمند شدن شما را میگیرد. این موانع عبارت است از:
- ترس
- بدبینی
- تنبلی
- عادات بد
- غرور
وظیفه ما این است که این پنج عامل را در وجود خود شناسایی و برای مدیریت آنها تلاش کنیم.
بهترین ترجمه کتاب پدر پولدار پدر بی پول
این کتاب به دلیل محبوبیت فراوانی که در بین علاقمندان به کتاب، کتابخوانی و موفقیت دارد، توسط انتشارات و افراد مختلفی ترجمه و روانه بازار شده است. یکی از بهترین ترجمههای این کتاب به خانم اعظم نایبی تعلق دارد. انتشارات هورمزد این ترجمه روان و زیبا را با عنوان «پدر ثروتمند پدر فقیر» روانه بازار کرده است. در صورت تمایل به خرید اینترنتی این کتاب میتوانید به خرید کتاب پدر ثروتمند پدر فقیر از انتشارات هورمزد مراجعه کنید.
شما هم به یک پدر پولدار تبدیل شوید
آموزههای کتاب پدر پولدار پدر بی پول به قدری عالی است که باعث میشود نگرش افراد در مورد سرمایهگذاری و رسیدن به آزادی مالی تغییر کند. مسلماً مهمترین نکته این کتاب این است که باید تلاش کنیم فرصتهایی را پیدا کنیم که دیگران این فرصتها را پیدا نکرده و از آنها استفاده نکردهاند. در صورتی که از مطالب این مقاله لذت بردید پیشنهاد میکنیم که مقاله خلاصه کتاب مربی تریلیون دلاری اثر اریک اشمیت را مطالعه کنید. این کتاب هم پر از آموزههای ناب و منحصر به فرد است. آیا تاکنون موفق به مطالعه کتاب پدر پولدار پدر بی پول شدهاید؟ نظرتان در مورد آموزههای این کتاب و این مقاله چیست؟ این کتاب چه تأثیری روی شما و کسب و کارتان داشته است؟ لطفاً نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
اشتراک گذاری
آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسانها را داناتر و تواناتر کند!