ارزیابی همواره برای کسب موفقیتهای روزافزون مطلبی کلیدی بوده است. حال اگر این ارزیابی مربوط به کارکنان باشد، اهمیتش چند برابر میشود. کاری که شاخص کلیدی عملکرد (kpi) برای ما انجام میدهد، ارزیابی همهی اعضای یک سازمان یا شرکت است. شاخصهای کلیدی عملکرد برای یک کسبوکار بسیار حیاتی هستند و حتما باید از آنها کمک گرفت. kpi مخفف عبارت key performance indicator است. در این مقاله قصد داریم تا شما را با مفهوم کلی شاخص کلیدی عملکرد آشنا کرده و زوایای گوناگون این مطلب را مورد بررسی قرار دهیم پس تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
شاخص کلیدی عملکرد یا kpi چیست؟
در بخش ابتدایی این مقاله میخواهیم به این سوال پاسخ دهیم که شاخص کلیدی عملکرد چیست؟ هر شرکت یا سازمانی دارای اهدافی میباشد که تمام اعضا باید برای محقق شدن آن تلاش کنند. کاری که شاخص کلیدی عملکرد انجام میدهد این است که عملکرد هر عضو را بررسی و ارزیابی میکند تا مشخص شود هر بخش چه اندازه در مسیر رسیدن به اهداف شرکت درحال حرکت بوده و درست عمل میکند. مدیران از این روش استفادهی زیادی میکنند تا از خوب بودن عملکرد سازمانشان مطمئن شوند.
در بحث kpi، جایگاه شما در سازمان یا شرکت اهمیت چندانی ندارد بلکه عملکرد همگی بررسی خواهدشد. انتخاب kpi مسئلهای بسیار حیاتی برای مدیران بهشمار میآید. آنها ابتدا باید اهداف اصلی شرکت یا کسبوکار خود را تعیین و سپس باتوجه به آن بهترین kpi را مشخص کنند. توضیحاتی که داده شد بدین معنا نیست که از شاخص کلیدی عملکرد تنها برای سازمانها استفاده میشود بلکه از آن میتوان برای زندگی شخصی خود نیز کمک گرفت. kpi در حقیقت یک معیار یا شاخص است که نشاندهندهی میزان پیشرفت شرکت، کسبوکار یا هر عملی در جهت رسیدن به اهداف تعیین شده میباشد.
چرا شاخص کلیدی عملکرد مهم است؟
در واقع kpi یک دید کلی از عملکرد سازمانمان به ما ارائه میدهد و اگر چنین شاخصی وجود نداشته نباشد، نمیتوان بهطور دقیق فهمید که چقدر به اهداف سازمان نزدیک شدهایم و بهصورت کلی آیا عملکردمان برای سازمان مفید بوده است یا خیر. بنابراین خوب است kpi را درنظر بگیریم تا متوجه اشتباهاتمان شویم و سعی کنیم آنها را جبران نماییم. در واقع علت نرسیدن به اهداف را کمکم میتوانیم درک کنیم و بفهمیم مشکل از چیست یا بالعکس کجا عملکرد خوبی داشتهایم. تا به اینجا که متوجه شدیم چرا شاخص کلیدی عملکرد مهم است، شاید این سوال برایتان ایجاد شود که آیا kpi اثر مستقیم بر روی فروش دارد؟ برای پاسخ به این سوال باید گفت کاری که kpi انجام میدهد، ارتقا فروش یا کمک به بازاریابی نیست و در حقیقت نمای کلی از وضعیت و عملکرد فعلی شرکت را به شما نشان میدهد.
چگونه می توان kpi سازمان خود را انتخاب کرد؟
بعد از اینکه هدف مشخص شد باید برنامهای نیز تعیین کرد تا راه رسیدن به آن هدف را کاملا توضیح دهد. در این مسیر نیاز است افرادی انتخاب شوند که بتوانند طبق این برنامه عملکنند و مسئولیت انتخاب کردن برعهدهی مدیرعامل یا مدیربخش خواهد بود. بانظمدهی شما کاملا متوجه میشوید که کدام یک از بخشها به kpi نیاز دارد. هر kpi را باید با یک معیار عملکردی به یک نتیجهی مشخص مرتبط کرد که با توجه به اهداف سازمان انتخاب میشوند. درحقیقت پاسخ به سؤالاتی که در ادامه آمدهاند برای انتخاب kpi ضروری است:
- سازمان چه نتیجهای را انتظار دارد؟
- علت اهمیت این نتیجه چیست؟
- چگونه میتوان از میزان پیشرفت مطلع شد؟
- چگونه میتوان در کسب نتیجه تاثیرگذار بود؟
- مسئولیت تمام این کارها با کیست؟
- چگونه میتوان از نتیجه مطلع شد؟
- چه زمانهایی باید روند پیشرفت را بررسی کرد؟
یک کسبوکار برای انتخاب kpi مناسب باید به تکتک این هفت سؤال پاسخ دهد چرا که kpi انتخاب شده باید بتواند وضعیت سازمان را با توجه به اهدافی که شما در نظر دارید توضیح بدهد. بنابراین اگر بخواهیم یک شاخص کلیدی عملکرد خوب انتخاب کرده و چراغ راه کسبوکار خود قرار دهیم، یک وظیفه مهم خواهیم داشت و آن هم این که برای کسبوکار خود یک هدف اساسی تعیین کنیم. هدف باید طوری باشد که برای تمام اعضا انگیزه ایجاد شود تا برای رسیدن به آن تلاش کنند. یعنی نه آنقدر بزرگ که دستنیافتنی باشد و نه آنقدر کوچک که کششی برای ادامه در بین اعضا ایجاد نکند. بعد از تعیین هدف شرکت است که شما میتوانید بهسراغ تعیین kpi متناسب با هدفتان بروید.
بعنوان مثال اگر یک تجارت الکترونیک راهاندازی کردهاید میتوانید از ابزار گوگل آنالیتیکس (google analytics) برای ارزیابی و تحلیل سایت خود استفاده کنید. با اینکار متوجهی عملکرد دقیق خودتان میشوید. بازهی زمانی را برای خودتان مشخص کنید و خود را موظف بدانید که حتما بعد از آن بازه میزان پیشرفتتان نسبت به قبل را چک کنید. حتما باید شخص توانمندی را برای پیگیری این دسته از کارها در همان ابتدای مسیر انتخاب کنید. چیزی که نباید فراموش کنید، بررسی دادههای مفید است.
آیا kpi می تواند برای سازمان مشکل ایجاد کند؟
کمک گرفتن از kpi بهطور کلی برای کسبوکار ما میتواند مفید باشد اما اگر ما بهعنوان صاحب آن کسبوکار تمام تمرکزمان برروی kpi باشد ناخودآگاه توجهمان نسبت به کیفیت کار، کم میشود و تنها اعداد برای ما اهمیت پیدا میکنند. این اتفاق برای کسبوکار ما میتواند تهدید بهحساب آید. پس باید دست از نگاه تکبعدی برداریم و بیش از حدی که لازم است به بررسی اعداد نپردازیم تا دچار انحراف در کسبوکار نشویم. سازمانها از kpi در دو سطح استفاده میکنند که در ادامه به این دو سطح میپردازیم:
- سطح بالا: این دسته از kpiها مختص سازمانها و شرکتها هستند و بهصورت کلی بر روی کسبوکار تمرکز دارند و وارد جزئیات نمیشوند.
- سطح پایین: بخشهای کوچکی از سازمانها یا شرکتها را مورد بررسی قرار میدهند و تمرکزشان بیشتر بر روی فعالیتهای بخشهایی مانند بازاریابی است.
ویژگی های مهم شاخص کلیدی عملکرد کدام است؟
یک شاخص کلیدی عملکرد خوب و مناسب باید چند ویژگی داشته باشد تا بتواند نتیجه خوبی بدهد. ما در این قسمت به چند مورد از مهمترین شاخصهای kpi خواهیم پرداخت و بصورت فهرستوار نام خواهیم برد:
- قابل اندازهگیری بودن این متغیر
- محدود و قابل بررسی بودن
- دارای بازهی زمانی معین بودن
انواع شاخص کلیدی عملکرد
شاخصهای کلیدی عملکرد تقسیمبندیهای متفاوتی دارند که باید از هر کدام از آنها در شرایط مناسب استفاده شود تا بتوان نتیجهی خوبی گرفت اما ما قصد داریم به اینشکل آنها را از یکدیگر جدا کنیم:
- ورودی: اطلاعات مربوط به منابع مصرفشده در این نوع از kpi آورده میشود.
- خروجی: شامل مواد تولیدشده یا یک عملکرد انجامشده میشود.
- فرآیند: کیفیت فرآیندهای کارآمد در تولید خروجی و همچنین میزان کارایی فرآیند را مشخص میکند.
- پروژه: مسئولیتی که برعهده این نوع از kpi قرار دارد این است که نقاط قوت پروژه را بررسی میکند.
- نتایج: دستاوردهای عملکرد را بررسی میکند تا مشخص شود چه تاثیری میگذارد.
5 نوع از شاخص های کلیدی عملکرد
تا به اینجای مقاله با شاخص کلیدی عملکرد و انواع آن آشنا شدیم و اکنون در این بخش قصد داریم با اشاره به چند نوع از شاخصهای کلیدی عملکرد شناخته شده شما را بیش از پیش با مصادیق این حوزه آشنا کنیم. بنابراین با ادامه این قسمت از مقاله همراه باشید:
ارزش طول عمر مشتری
ارزش طول عمر مشتری (CLV)، این است که مشتری در مدت زمانی که با کسبوکار ما در ارتباط است چه میزان سود با خود به همراه داشته و چهقدر توانسته با حضورش به کسبوکار شما کمک کند. مقدار CLV هرچه بیشتر باشد، باعث میشود تا هزینههای سرسامآوری که برای مشتری صرف کردید و جواب نگرفتید را بشناسید و آنها را حذف کنید.
هزینه جذب مشتری
هزینه جذب مشتری (CAC) یعنی میزان هزینهای که صرف میکنید تا مشتری را در یک بازهی زمانی معین به کسبوکار خود جذب کنید. CAC برعکس CLV هرچه کمتر باشد به رشد کسبوکارتان کمک بیشتری میکند. پس بهدنبال راههایی باشید تا بتوانید هزینهی جذب مشتری جدید را کاهش دهید.
نرخ تبدیل ترافیک وب سایت به سرنخ
این نوع از kpi مشخص میکند که چه تعداد از بازدیدکنندگان سایت تبدیل به مشتری شدهاند و کیفیت ترافیک وبسایت را روشن میکند. فرمول محاسبهی نرخ تبدیل ترافیک به سرنخ به این صورت است: تعداد کل بازدیدکنندگان تقسیم بر تعداد سرنخهای یک بازهی زمانی مشخص. اگر نرخ تبدیل از 4 درصد بیشتر شود یعنی شما در جذب مشتری کارآمد موفق بودهاید.
هزینه جذب سرنخ (لید)
کاری که این شاخص انجام میدهد این است که میزان مقرونبهصرفه بودن و کارآمدی هزینهی بازاریابی را هنگام تولید سرنخ مشخص میکند؛ اینگونه اطمینان پیدا میکنید روند بازاریابی شما مشکلی نداشته است. نحوهی محاسبهی آن به این صورت است: هزینههای یک کمپین تقسیم بر تعداد سرنخ تولیدشده.
نرخ بازگشت مشتری
برای یک کسبوکار بهتر است که اعتماد مشتریهای قبلی خود را جلب کند زیرا پیداکردن مشتری جدید هزینههای زیادی با خود بههمراه دارد و زمانبر است. علاوه بر آن فروش محصولات به مشتریهایی که قبلا از شما خرید کردهاند کار چندان سختی نمیباشد.
چطور می توان شاخص کلیدی عملکرد (kpi) را توسعه داد؟
اکنون این سوال مطرح میشود که چگونه میتوان kpi را توسعه داد؟ در جواب به این سوال باید گفت که برای گسترش درست و معقول شاخص کلیدی عملکرد باید مواردی را مد نظر قرار دهید که در ادامه هر کدام را توضیح خواهیم داد:
1. هدف kpi را تعیین کنید
گفتیم که تعیین هدف اصلی شرکت و همسو بودنش با kpi، مهمترین و اولین کار برای داشتن یک kpi خوب است؛ پس kpi باید طبق هدفمان نوشته شود. بعد از آنکه اهداف شرکت یا کسبوکار را تعیین کردیم، بررسی میکنیم که kpi انتخاب شده تا چه حد دنبالهروی آنها است. اگر اینگونه نباشد نمیتوان توقع پیشرفت داشت و جز ضرر چیزی برایتان بههمراه نخواهد داشت.
بنابراین متوجه شدیم که قبل از هرکاری باید ابتدا برای شرکت خود هدف انتخاب کنیم و این اهداف هر ماه بهروز شود. چیزی که برای ما بسیار اهمیت دارد این است که ما توقع داریم چه نتیجهای در آخر بازه زمانی مد نظر ظاهر شود و چرا این نتایج برای ما مهم است.
2. اعضای تیم و کارمندان سازمان را از kpi خود مطلع سازید
اگر اعضای تیم خود را از kpi مورد نظرتان مطلع نکنید، نمیتوانید توقع عملکرد مناسبی را داشته باشید؛ پس بهتر است برای تکتک اعضا تمام اهداف را بهصورت کامل شرح دهید. این گفتوگوها میتواند کمک بسیار زیادی برای سازمان بهحساب آید چرا که در این بین سؤالات احتمالی آنها پاسخ داده میشود و حتی ممکن است ایدههای تازهای داشته باشند که با بازگو کردنش در ذهن شما جرقهای زده شود. در این مرحله باید شفافسازی بهطور کامل انجام گیرد تا برای اعضا انگیزه ایجاد شود و خود را محرم بدانند. اینگونه تمام توانشان را برای شرکت میگذارند تا روزبهروز در کنار کسبوکار مورد نظر پیشرفت کنند.
3. Kpi ها باید برحسب واقعیت و به طور واضح بیان شوند
این مسئله اهمیت بسیاری دارد که اهداف انتخابی قابل دستیابی باشند چرا که اگر بسیار رویایی هدفگذاری کنیم حتما ناامیدی کارمندان را خواهیم داشت. در واقع آنها هرچه تلاش میکنند حس خواهند کرد که حتی به هدفشان نزدیک هم نمیشوند و اینگونه روحیهی خود را از دست میدهند. انتخاب اهداف کوتاهمدت و واقعبینانه سبب افزایش اعتماد به نفس در بین اعضا میشود. نکتهی دیگری نیز وجود دارد که حتما باید رعایت شود و آن این که در تعریف kpi نباید تحت هیچ شرایطی ابهام وجود داشته باشد.
4. Kpi را در بازه های زمانی مشخص ارزیابی کنید
ارزیابی پیشرفت سازمان، به شما کمک میکند که متوجه شوید آیا تعیین kpi تاثیری بر روی سازمان داشته است یا بود و نبودش فرقی ندارد. بنابراین حتما بعد از گذشت یک بازهی زمان مشخص روند را چک کنید و اگر نیاز بود تغییراتی را در سیستم خود اعمال کنید تا عملکرد سازمان یا شرکتتان بهبود یابد. بسیار مهم است که عملکردتان را تحلیل کنید و به بررسی گذشته نیز بپردازید؛ چون با انجام چنین اقداماتی میتوانید بهطور واقعبینانه بهدنبال پیشرفت باشید. با استفاده از این نوع ارزیابی متوجه میشوید که چه زمانی باید kpi خود را تغییر دهید و درواقع کارایی لازم را برای شما داشته یا نداشته است.
5. دقت کنید که حتما شاخص های کلیدی عملکردتان عملی باشند
در ابتدای مقاله نیز به این مورد اشاره کردیم که به عملی بودن شاخص کلیدی عملکرد توجه داشته باشید. اکنون در این بخش قصد داریم به 5 مورد برای اطمینان حاصل کردن از این موضوع باید اشاره کنیم:
- مرور اهداف اصلی شرکت یا سازمان
- تجزیه و تحلیل عملکرد فعلی سازمان خود
- تعیین اهداف کوتاهمدت و درازمدت
- مرور اهداف با اعضای تیم خود
- بررسی پیشرفت روند کار خود
دربارهی هر یک از این موارد بهطور جداگانه توضیح دادیم اما زمانیکه شما یک هدف کوتاهمدت یا درازمدت انتخاب کردهاید و زمانی را برای تحقق آن در نظر گرفتهاید میتوانید با مرور این 5 مورد کشف کنید که در هر کدام از این مراحل باید به چه چیزی برسید؛ پس تبدیل هدف، به اهداف کوتاهمدت به کسبوکارتان کمک بسیار بزرگی میکند.
6. محتوای kpi خود را نوسازی کنید
باگذر زمان وقتی شما به دنبال بهروزرسانی kpi خود نباشید، کمکم ارزش خود را از دست میدهد و آنقدر قدیمی میشود که عملا دیگر نمیتوان از آن استفاده کرد. چون kpi ها همیشه نیازمند کامل شدن هستند نه اینکه یکبار آنها را انتخاب کنید و دیگر کاری به کارشان نداشته باشید. با اینکار امکان دارد که شما اهداف خود را گم کنید و از مسیر اصلی خود خارج شوید. زیرا همانطور که گفتیم اهداف سازمان شما ممکن است مدام درحال تغییر باشد؛ پس kpi نیز باید متناسب با آن اهداف بهروز شود تا کارایی لازم را داشته باشد.
تفاوت شاخص کلیدی عملکرد KPI و شاخص کلیدی نتیجه KRI چیست؟
همانطور که گفته شد وظیفهی KPI، ارزیابی عملکرد است و برای شما توضیح میدهد که عملکردتان چهقدر شما را به اهدافتان نزدیک کردهاست. اما KRI که مخفف عبارت Key Result Indicators میباشد و همانطور که از اسمش پیدا است به نتیجه اهمیت زیادی میدهد و بهجای پیگیری یک عملکرد چندین نوع فعالیت را بررسی میکند تا به شما نتیجه را گزارش دهد. بنابراین تمرکز KRI بر روی برخی از اقدامات خاص شرکت شما است و به ارزیابی نتیجه میپردازد؛ در واقع این شاخص عنوان میکند که این فعالیتها چه نتیجهای را با خود بههمراه داشته است.
این شاخص به دنبال علت و معلول نیست و کارش تنها گزارش دربارهی گذشته است. KRI سعی میکند که فاصلهیتان را با رقبا زیاد کنند. پس شاخص کلیدی عملکرد، یک فعالیت یا عملکرد را بررسی میکند اما شاخص کلیدی نتیجه، باید نتایج چندین فعالیت را بازگو کند.
تفاوت KPI با PI چیست؟
pi در این مورد صحبت میکند که شما چه کاری را باید انجام دهید اما kpi به شما میگوید چهکاری انجام دهید تا به هدف خود نزدیک شوید. اگر واضحتر بخواهیم بگوییم در حقیقت kpi نوعی pi است. اولویت برای مدیران استفاده از شاخص کلیدی عملکرد است چون تنوع در شاخصهای عملکرد زیاد است و همزمان نمیتوان از همهی آنها کمک گرفت بلکه بهتر است کلیدیترین و کارآمدترینشان انتخاب و به کار گرفته شود.
تفاوت متریک و شاخص کلیدی عملکرد چیست؟
هر دو آنها برای کسبوکار نامی آشنا به شمار میآیند و بسیار کمککننده هستند اما مسئلهای که وجود دارد این است که بسیاری از افراد تصور میکنند این دو یکی هستند؛ درصورتی که این چنین نیست. اگر بهطور اشتباه به جای هم از آنها استفاده کنید، دچار مشکل خواهید شد. شاخصهای کلیدی عملکرد این موضوع را برای شما روشن میکند که آیا حضور شما تاثیری بر محقق شدن اهدافتان دارد و درکل با عملکردی که داریم میتوان به هدف خود رسید یا نه اما کار اصلی متریکها، ارزیابی پیشرفت و عملکرد در یک مرحله میباشد و توجه چندانی به هدف ندارند.
اگر بخواهیم نتیجهی کلی را اعلام کنیم باید بگوییم که شاخص کلیدی عملکرد را میتوان نوعی متریک درنظر گرفت اما هر متریکی شاخص کلیدی عملکرد نیست. متریکها فقط عدد هستند و قطعا بهاندازهی kpiها نمیتوانند به شما کمک کنند چون kpiها شما را وادار میکنند که برای خود اهداف بلندمدت تعیین کنید.
داشبورد شاخص کلیدی عملکرد یا kpi چیست؟
ابزاری است که به وسیلهی آن دادههای پیچیده در یک زمان مشخص، بهصورت ساده و گرافیکی بهنمایش در میآیند و کاملا قابل درک میشوند. به کمک داشبوردها کاربران خیلی سریع متوجه میشوند که وضعیت چگونه است. ساده بودن آن، کمک میکند که بهسرعت موفقیت و سودآوری به وقوع بپیوندد. داشبورد مدیریتی که روشی برای بررسی شاخصهای کلیدی عملکرد است را میتوان با توجه به kpi های تعیین شده ساخت. انواع داشبورهای kpi به این صورت است:
داشبورد استراتژیک
میزان پیشرفت در مسیر رسیدن به اهداف استراتژیک را برای ما بازگو میکند. در واقع این داشبورد به تصمیمگیری ما سرعت میبخشد. داشبورد استراتژیک یک نمای کلی از گذشته به شما نشان میدهد و اهدافی که باید به آنها رسید را بازگو میکند. طبق این داشبورد صاحب کسبوکار میتواند عملکرد و وضعیت فعلی سازمان خود را نظارهگر باشد و براساس آنها تصمیم بگیرد. شما از طریق این داشبورد میتوانید آیندهی سازمان خود را ببینید و به سمت رسیدن به اهدافتان حرکت کنید. آنها زیاد در مسائل ریز نمیشوند و تنها بهصورت کلی دربارهی مسائل صحبت میکنند و اطلاعاتشان لحظهای نیست.
داشبورد عملیاتی
عملیات باید بسیار زیاد مورد توجه قرار گیرد تا بتوان بهترین عملکرد و تصمیم را داشت؛ کار اصلی این داشبورد تمرکز بر روی خروجیها میباشد. داشبورد عملیاتی پیشرفت هر روز سازمان را گزارش میدهد. این داشبورد فعالیتها را بهصورت لحظهای و آنی بررسی میکند تا تغییرات آنها را گزارش دهد پس سازمانهایی که فرآیندشان مدام درحال تغییر است قطعا به این داشبورد نیاز دارند. معمولا در هر سازمانی داشبورد عملیاتی وجود دارد. داشبوردهای عملیاتی و استراتژیک باید دارای تصاویر ساده باشند و معانی آنها واضح و قابلدرک برای همه باشند تا در مواقع حساس مشکلی ایجاد نشود.
داشبورد تحلیلی
این داشبورد بیشتر به تحلیل میپردازد پس تحلیلگران کسبوکار از آن استفاده میکنند و اطلاعاتی که از گذشته بهدست آمده را مقایسه میکنند تا متوجهی نحوهی عملکرد سازمان بشوند. در حقیقت سدهایی که در مسیر رسیدن اهداف، پیش رویمان قرار دارد را از طریق داشبورد تحلیلی، کشف میکنیم و این داشبورد دلیل اتفاقات مختلف را از طریق تعامل درست با دادهها برای ما روشن میکند. داشبورد تحلیلی اطلاعات کلی را به شما میدهد اما علاوه بر آن، صاحب کسبوکار توانایی این را دارد که به جزئیات هر بخش از سازمان بپردازد. مدیران با استفاده از این داشبورد معایب سازمان را پیدا کرده و سعی میکنند که آنها را حل نمایند.
اکنون برای انتخاب kpi مناسب کسب و کارتان اقدام کنید
در این مقاله متوجه شدیم که kpi یا شاخص کلیدی عملکرد یک متغیر میباشد که میتوان آن را اندازه گرفت و معمولا بهصورت یک عدد گزارش میشود. با شناخت اهداف خودتان میتوانید در مسیر رسیدن به آنها تلاش کنید و بهترین عملکرد را داشته باشید و اینگونه موفقیت نزدیک و نزدیکتر میشود. استفاده از kpi این موضوع را روشن میکند که آیا هدفگذاری انجام شده در سازمان، درست بوده است یا خیر و چقدر برای رسیدن به این هدف درست رفتار شدهاست. در این مقاله علاوه بر بررسی زوایای مختلف شاخص کلیدی عملکرد به تفاوت آن با شاخص کلیدی نتیجه هم پرداختیم و تلاش کردیم به سوالات متداولی که در این زمینه وجود دارد به طور جامع و کامل بپردازیم. آیا این مقاله برای شما مفید بود؟ لطفا نظرات و پیشنهادات خود را با ما و دیگر همراهان همیار آکادمی در زیر همین پست به اشتراک بگذارید.
اشتراک گذاری
من مهندس معدن هستم و با اینکه یک طرح ثبت شده در سازمان نخبگان دارم در حوزه آی تی فعالیت میکنم و مدت ها مدیریت محتوا، تولید محتوا و سئو انجام داده ام.