چند سال پیش آماری منتشر شد که نشان میداد از هر ۱۰ استارتاپ ۸ تای آنها در ۱۸ ماه اول شکست میخورند. یک عدد تاسف برانگیز. یعنی ۸۰ درصد استارتاپها حتی دومین تولد خود را هم جشن نمیگیرند.
اما چرا بیشتر استارتاپها شکست میخورند؟ CBinsights بر اساس تحقیقی که بر روی ۱۰۱ استارتاپ شکست خورده( به صورت پرسشنامه) انجام شد، فهرستی از ۲۰ دلیل که بیشترین تاثیر را در شکست استارتاپها داشتهاند منتشر کرد. این تحقیق به صورت جهانی انجام شده و دلایل آن نیز مرتبط با کشور و شرایط خاص نیست بلکه نشان میدهد، دلایل شکست یک استارتاپ بیشتر در مورد مدیریت یک استارتاپ است. ما این لیست را از کماهمیتترین تا تاثیرگذارترین علت در اینجا آوردهایم .
اگر صاحب یک کسب و کار هستید یا میخواهید کسب و کار خودتان را شروع کنید، حتما این دلایل را بخوانید.
۲۰ – تغییرندادن مسیر در شرایط خاص
هرچقدر هم که استراتژی ما خوب باشد، نباید آن را وحی منزل بدانیم. شرایط یک کسب و کار مدام تغییر میکند. بسیاری از استارتاپها در زمان وقوع یک مشکل یا شرایط خاص به جای گرفتن تصمیم متفابل، از مشکل چشمپوشی کردهاند و در نتیجه همین مسئله باعث شکست یا ضرردهی آنها شده است.

۱۹- کم آوردن( خستگی)
فشاری که به خاطر مشکلات و ریسکها روی تمام زندگی یک کارافرین میآید کمرشکن است. یک کارافرین ممکن است تا دوبرابر کارمندان کار کند، تازه آخر ماه همان حقوقی که به کارمندش میدهد هم برای خودش نماند، در این میان تمام هزینهها( زمان، پول و …) به سمت کار کشیده میشود و خانواده و دوستان سهم کمتری را به خود اختصاص میدهند. همین میشود که یک نفر تصمیم میگیرد کسب و کارش را رها کند و یک شغل با استرس پایین برای خودش دست و پا کند.
۱۸- شبکهسازی نکردن( منزوی بودن)
کسی که وارد کسب و کار( مخصوصا کسب و کار اینترنتی) میشود. باید از هر فرصتی برای شبکهسازی و آشنایی با افراد و استارتاپهای دیگر استفاده کند. بسیاری استارتاپها محصولاتی دارند که نیاز شماست یا محصول شما نیاز آنها است. استارتاپها مشکلات و مسائل مشترکی دارند که با شبکهسازی و همفکری میتوان بسیاری از آنها را رفع کرد. به همین دلیل ما تدپنلها را برگزار میکنیم. تا در این رویدادها وبمستران بتوانند با هم شبکهسازی کنند.
۱۷-مشکلات حقوقی و قانونی
مشکلات حقوقی و قانونی یکی از مهمترین دلایل شکست استارتاپهایی است که سال اول کسب و کار را پشت سر گذاشته و کمی سر و صدا کردهاند. این زمانی است که رقیبان از مسائل قانونی برای شکست دادن شما استفاده میکنند. یکی دیگر از زمانهایی که به مشکل قانونی برمیخوریم زمانی است که سرمایهگذار میگیریم. یک سرمایهگذار کاملا با مسائل قانونی آشناست و یا مشاور حقوقی دارد اما یک کارافرین فقط به فکر کار است. بهتر است در چنین زمانهایی ابتدا از یک وکیل و مشاور حقوقی( آشنا به مسائل جدید و کسب و کار) مشاوره بگیرید تا در دعوایی که پیروز آن هستید، شکست نخورید.
همچنین بسیاری از مشکلات، به دلیل ناآگاهی ما پیش میآید، اینجا هم نقش شبکهسازی و شنیدن تجربیات دیگران راهگشاست.
۱۶- نیافتن سرمایهگذار
اگر مطالب خودساخته ما را دنبال کرده باشید، حتما این نکته توجه شما را جلب کرده است که از یک جایی به بعد حتما باید از سرمایهگذار برای گسترش کسب و کار استفاده کرد. خوشبختانه در سالهای جدید سرمایهگذاری روی استارتاپها در ایران رشد کرده و سرمایهگذاران خارجی و ایرانی در این مورد فعال هستند. آنچه که برای سرمایهگذار مهم است، بازگشت سرمایه و سوددهی است. پس اگر طرح شما توجیه اقتصادی ندارد حتما بعد از مدتی شکست خواهید خورد.
۱۷- راهاندازی استارتاپ در محلی نامناسب
میدانیم که بسیاری از استارتاپهای ایرانی کپی یک نمونهی خارجی( معمولا آمریکایی) است. اما آیا واقعا تمام کسب و کارهای موفق خارجی در ایران موفق میشوند؟ این مشکل حتی در مورد شهر یا منطقه هم هست. اگر صحبتهای علیرضا اسکندری همبنیانگذار بقچه را شنیده باشید. میبینید کسب و کاری که برای یک منطقهی تهران مناسب است شاید در یک منطقهی دیگر حتی یک مشتری هم نداشته باشد.
۱۴- شروع کردن کسب و کاری که واقعا به آن علاقهای نداریم
لطفا لطفا لطفا، اگر فکر میکنید در کاری پول هست اما واقعا آن کار را دوست ندارید ( حاضر نیستید سالها در آن کار بمانید) چنین کاری را شروع نکنید. حالا میخواهد یک سوپرمارکت زدن باشد یا یک سایت فروشگاهی. باور کنید در هر حوزهای از بازار برای افراد موفق پول هست. مسئله این است که اگر شما واقعا به کاری که میکنید علاقه نداشته باشید، بالاخره یک جا تسلیم شده و به سمت کار دیگری کشیده خواهید شد.
۱۳ – اصلاح نکردن انتخابهای( استراتژیهای) بد – فیل سفید
علت دیگری که کارافرینان شکستخورده به عنوان دلیل شکست خود عنوان کردهاند، اصلاح نکردن انتخابهای بد است. پافشاری روی یک استراتژی یا انتخاب بد حتی اگر موجب شکست کسب و کار ما نشود، باعث کاهش بهرهوری و استفاده نامناسب از سرمایهها میشود. فرض کنید یک استخدام بد داشتهاید، هزینههای فسخ قرارداد خیلی کمتر از هزینههایی است که بخاطر بهرهوری کم و مشکلاتی که با آن کارمند دارید میپردازید. این موضوع در مدیریت به عنوان فیل سفید مطرح شده است که حتما بعدا در موردش در همیارآکادمی خواهیم نوشت.
۱۲- اختلاف در تیم( یا اختلاف با سرمایهگذار)
اخلاف در بین افراد کلیدی تیم یا اختلاف با سرمایهگذار بر سر استراتژیها و اهداف، علت مهم بعدی در شکست استارتاپها است. در گروههای کوچک، حتی یک ساز ناکوک هم میتواند مشکل آفرین باشد. وقتی شرکت کوچک و سرمایه کم باشد، نمیتوان به راحتی در مورد نیروی انسانی تصمیم گرفت، چون معمولا افرادی که با هم روی استارتاپ ناسودده کار میکنند، شریک هستند و هر کدام حقی از این کسب کار دارند. اینجا است که اختلافات مشکل آفرین میشود.
۱۱- عدم تمرکز روی اهداف
یکی دیگر از دلایل شکست استارتاپها، عدم تمرکز روی محصول یا هدف اولیه است. هر روز یک موضوع یا ایده مد میشود ولی تنها به این دلیل نباید آن ایده یا موضوع را وارد کسب و کار خود کنیم. یک استارتاپ، مارکت نیست که هرچیزی را در آن ارائه کنیم. استارتاپهای موفق معمولا فقط روی یک موضوع یا حوزه تمرکز میکنند.
از بین ۲۰ دلیل مطرح شده برای شکست استارتاپها، ده مورد را تا اینجا مرور کردیم. در بخش دوم مقالهی چرا استارتاپها شکست میخورند ده مورد دیگر ازجمله ۳ دلیل اساسی شکست استارتاپها را بررسی میکنیم.