فیلم سرآشپز یا « Chef » از دیدگاه بسیاری از متخصصان و تحلیلگران یکی از بهترین فیلم‌های انگیزشی سینمای جهان است و علاقمندان و طرفداران زیادی هم دارد. از این رو همیار آکادمی این فیلم را در لیست « 10 فیلم انگیزشی موفق سینمای جهان » قرار داده است و به تمامی علاقمندان به مطالب و فیلم‌های انگیزشی توصیه می‌کند که این فیلم جذاب و آموزنده را تماشا کنند.
در ادامه این مقاله تصمیم داریم به داستان فیلم سرآشپز بپردازیم و ببینیم که این فیلم چه درسهایی در زمینه کارآفرینی به ما یاد می‌دهد. آیا با تماشای این فیلم تحولی در ذهنیت ما نسبت به کارآفرینی و سختی‌های آن ایجاد خواهد شد؟ در صورتی که تصمیم دارید جواب این سوالات را بدانید تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.
اطلاعاتی پیرامون فیلم سرآشپز
فیلم سرآشپز یا Chef فیلمی است کمدی که در سال 2014 منتشر شد و در همان سال علاقمندان به فیلم را مجذوب خودش کرد. جالب است بدانید که نقش سرآشپز را در این فیلم جان فاورو بر عهده دارد. او علاوه بر بازیگری در این فیلم، هم کارگردان، هم تهیه‌کننده و هم فیلم‌نامه‌نویس این فیلم جذاب و کمدی است. زبان اصلی این فیلم آمریکایی، انگیسی است و مدت زمان کل این فیلم انگیزشی 114 دقیقه است.
یک پیشنهاد جالب برای شما داریم. یک آخر هفته در کنار خانواده به تماشای این فیلم جذاب بنشینید و از داستان آن درس بگیرید. دیدن فیلم باعث می‌شود که با قهرمان داستان هم‌ذات پندازی کنید و بفهمید که کارآفرینی چه سختی‌ها و مشکلاتی دارد. با تماشای این فیلم مشکلات را راحت‌تر می‌پذیرید و با آسودگی خاطر بیشتری برای حل آن‌ها تلاش می‌کنید.
داستان فیلم سرآشپز ؛ یک کمدی گرم و خوشمزه
سرآشپز فیلم زیبای ما، کارل کسپر نام دارد که خود جان فاورو نقش او را بازی می‌کند. او سرآشپزی ماهر، خلاق و درجه یک است که در ابتدای فیلم در یک رستوران عالی کار می‌کند. رستورانی که او در آن کار می‌کند بسیار شیک است و لوس آنجلس آمریکا قرار دارد.
مدیر این رستوران شیک فردی است که به کارل کسپر اعتماد کامل دارد و او را همه کاره آشپزخانه و طبخ غذاها قرار داده است. مشکلی که رئیس این رستوران دارد این است که اهل ریسک نیست. کارل دوست دارد تنوعی به غذاها بدهد ولی رئیس نمی‌خواهد مشتریان همیشگی خودش را به خاطر تنوع دادن به منوی رستوران از دست بدهد.
یک شب قرار بر این می‌شود که فردی که از آشنایان مدیر رستوران است به رستوران بیاید و پس از صرف غذا مطلبی در مورد آن رستوران و سرآشپز آن بنویسد. آن شب کارل به مدیر پیشنهاد می‌دهد که یک تنوع عالی در منو ایجاد کند تا به دل منتقد بنشیند و مطلبی عالی بنویسد ولی مدیر مخالفت می‌کند.
کارل کسپر وقتی دید که مدیر رستوران با این مسئله مخالف است تصمیم گرفت همان غذاهای قدیمی را آماده کند و در برابر منتقد قرار دهد. کارل تمایلی به این کار نداشت و می‌دانست که با خلاقیت می‌تواند رضایت منتقد را به بهترین شکل ممکن جلب کند.
هر چیزی که کارل کسپر، قهرمان فیلم سرآشپز از آن می‌ترسید به سرش آمد و منتقد از غذا خوشش نیامد. سپس نقدی تند و تیز علیه رستوران و کارل منتشر کرد و این موضوع باعث شد که سرآشپز داستان ما به شدت عصبانی شود. کارل از این ماجرا به شدت عصبانی بود به همین خاطر به کمک پسرش که با هم زندگی می‌کردند وارد شبکه اجتماعی توییتر شد. دعوایی سخت را با منتقد غذاهای خودش شروع کرد و حرف‌هایی رکیک و زننده به آن منتقد می‌گوید و این صحبت‌ها را در اینترنت منتشر می‌کند. مدیر رستوران که از این کار او بسیار عصبانی است تصمیم می‌گیرد که او را اخراج کند. در نهایت کارل کسپر از رستوران بیرون می‌آید.
او با این نظر در فضای مجازی موافقان و مخالفانی پیدا می‌کند ولی او به توانایی و دست‌پخت خودش ایمان کامل دارد و می‌داند که غذاهایی که آماده می‌کند واقعاً خوشمزه و عالی هستند. کارل قصد ندارد تسلیم شود و این بار تصمیم می‌گیرد زندگی خودش را از این رو به آن رو کند و اعتبار ازدست‌رفته خودش را دوباره برگرداند.
او به پشتوانه و حمایت همسر سایقش به میامی می‌رود و با خرید یک کامیون سیار به فروش غذا می‌پردازد. جالب است که او به کمک فرزندش از طریق توییتر برای خودش بازاریابی می‌کند و از این راه مشتریان زیادی را به سمت غذاهای خوشمزه و سیار خودش جلب و جذب می‌کند.
در صورتی که تمایل دارید از داستان کامل این فیلم انگیزشی مطلع شوید پیشنهاد می‌شود که به صورت کامل این فیلم جذاب و بی‌نظیر را تماشا کنید. مطمئن باشید که پس از دیدن فیلم سرآشپز خواهید گفت: « این فیلم یکی از جذاب‌ترین فیلم‌هایی است که در تمام عمرم دیده‌ام! »
فیلم سرآشپز از آن دسته فیلم‌هایی است که می‌تواند برای مخاطب بسیار جذاب و تماشایی باشد. در واقع این فیلم می‌تواند داستان امروز خیلی از کارمندان باشد که به واسطه مشکلات اقتصادی یا به خاطر شیوع بیماری کرونا بین مردم کسب و کار خودشان را از دست می‌دهند و مجبور می‌شوند کسب و کار دیگری پیدا کنند. فیلم سرآشپز یا Chef به مخاطب ثابت می‌کند که می‌توان با کمترین امکانات هم برای رسیدن به رویاها تلاش کرد.
کارل کسپر، قهرمان بی‌نظیر و اخلاق‌مدار این فیلم می‌تواند درس‌های زیادی به ما بدهد و ما را با مسائل مختلفی آشنا کند. در صورتی که تمایل دارید با درسهایی که می‌توانیم از این فیلم بگیریم آشنا شوید و مشاهده کنید که یک فیلم انگیزشی تا چه حد می‌تواند آموزنده و پرمحتوا باشد تا پایان این مقاله با ما همراه شوید؛ چون کارل کسپر پر از درس‌های بی‌نظیری است که می‌تواند موفقیت و پیروزی ما را تضمین کند.
درسهایی که می‌توانیم از فیلم سرآشپز بگیریم
یکی از مزایای تماشای فیلم‌های انگیزشی از جمله فیلم سرآشپز این است که پر از درس‌های جذاب و کاربردی است. در صورتی که داستان این فیلم را که در ابتدای این مقاله به آن پرداختیم مطالعه کرده باشید متوجه خواهید شد که خیلی ما با این موضوع‌ها سر و کار داشته‌ایم و به خاطر تنوع سلیقه با کارفرما ممکن است به مشکلاتی برخورده باشیم.
جالب است که جان فاورو با ساختن این فیلم خواست به مخاطب خود نشان دهد که مسیر کارآفرینی مسیر راحتی نیست و ممکن است سختی‌های زیادی داشته باشد ولی با تمام این مسائل باز هم ارزشش را دارد! در ادامه این بخش از مقاله تصمیم داریم به درسهایی بپردازیم که می‌توانیم از فیلم سرآشپز بگیریم.
1. علاقه خودتان را دست کم نگیرید و آن را دنبال کنید
یکی از نکات مهمی که می‌توانیم از فیلم سرآشپز یاد بگیریم این است که باید در تمام عمر علایق خود را دنبال کنیم. کارل کسپر عاشق و دل‌باخته شغل آشپزی بود و این شغل را با تمام وجود دوست داشت ولی در رستورانی که کار می‌کرد امکان نمایش خلاقیت و ارائه توانمندی‌های او فراهم نبود. به همین خاطر تصمیم گرفت شغل جدیدی برای خودش دست و پا کند که هم به آن علاقه داشته باشد و هم از این طریق بتواند توانمندی‌ها و استعدادهای خود را ارائه دهد.
یکی از مهم‌ترین اصول در کارآفرینی و راه اندازی کسب و کار نوپا این است که باید کاری را شروع کنیم که به آن علاقه داریم؛ زیرا همین عشق و علاقه باعث می‌شود که خیلی سریع رشد کنیم و حتی اگر مشکل و سختی در مسیر کارآفرینی وجود داشته باشد با آن کنار می‌آییم و مسائل را خیلی راحت‌تر و با انعطاف‌پذیری و حوصله بیشتری حل می‌کنیم.
2. نیاز را پیدا کنید و یک راهکار عالی برای آن ارائه دهید
یکی از ملاک‌ها و معیارهای مهم و اساسی برای رشد و پیشرفت آن است که باید بگردید و نیاز مردم را در حوزه کاری و حرفه‌ای خودتان پیدا کنید. در صورتی که این نیاز را پیدا کردید و بهترین راهکار ممکن را برای آن نیاز ارائه دادید، مطمئن باشید که درآمد و سرمایه قابل توجهی به سمت شما سرازیر خواهد شد.
یکی از مسائلی که موفقیت را برای شما و کسب و کارتان تضمین می‌کند، پاسخ دادن به نیازها و خواسته‌های مردم است. کارل کسپر به عنوان یک سرآشپز فهمید که مردم دنبال غذاهای متنوع و باحال هستند و دوست دارند که این غذا را در جایی جذاب صرف کنند و از آن لذت ببرند. او با راه اندازی یک کامیون سیار تلاش کرد که تجربه‌ای متفاوت به مشتری خودش ارائه دهد. غذاهای او واقعاً معرکه بودند و وقتی مشتری این غذا را در جایی متفاوت مانند کامیون صرف می‌کرد، دوست داشت که گاهش اوقات سراغ کسپر بیاید و در کامیون او با صرف غذا، خاطرات خودش را زنده کند.
البته توجه داشته باشید که همیشه روال کار به یک صورت نیست؛ زیرا کارآفرینی مانند کارل مجبور می‌شود که تعداد این کامیون‌ها را بیشتر کند یا یک رستوران برای خودش راه اندازی کند. همیشه برای توسعه بازار برنامه‌ریزی کنید و ببینید که با چه کاری می‌توانید بهترین پاسخ را به نیاز آینده مشتریان خود بدهید.
3. کارآفرینی مسیر آسان و بی‌مشکلی نیست پس مراقب باشید
یکی از طرز فکرهای کاملاً اشتباه در مورد کارآفرینی این است که می‌توانید خیلی راحت و بی‌دغدغه مسیر را شروع کنید ولی این فکر کاملاً اشتباه و مشکل‌آفرین است. ممکن است عاشق کارآفرینی باشید ولی برای مشکلات راه آمادگی کافی را نداشته باشید. به عنوان مثال در یک شرکت و با درآمد عالی کار می‌کنید و ناگهان به فکر کارآفرینی می‌افتید.
همان موضع کار خودتان را رها می‌کنید تا کسب و کار خودتان را راه اندازی کنید ولی ناگهان می‌بینید که یک سال از شروع کسب و کار گذشته ولی درآمد شما هنوز مناسب و قابل قبول نیست و در رفع نیازهای اولیه زندگی خود ناتوان هستید. این در حالی است که شما فکرش را هم نمی‌کردید که کارآفرینی تا این حد مشکل باشد و شما را از نظر اقتصادی ناتوان کند.
این جا است که ممکن است از کارآفرینی دست بکشید، مسیری که تا به اینجا آمده‌اید را رها کنید و دوباره به دنبال یک کار شرکتی با درآمد مشخص بگردید. خیلی از کارآفرینان این مشکل را دارند و دقیقاً همان وقتی که کسب و کارشان قرار است به موفقیت برسد و سودرسانی کند، آن را رها می‌کنند.
بنابراین باید بدانید که مسیر کارآفرینی آسان نیست:
- ممکن است مشتری از محصول شما لذت نبرد
- ممکن است مشتری حاضر نباشد برای آن پولی بپردازد
- ممکن است مشتریان شما را به باد انتقاد بگیرند
هزاران « احتمال » در کارآفرینی وجود دارد. کمی تفکر کنید و ببینید آیا برای رویارویی با این مشکلات آماده هستید؟ اگر پاسختان منفی است و آمادگی ندارید وارد مسیر کارآفرینی نشوید!
4. وقتی جوان هستید کارآفرینی را شروع کنید
در فیلم سرآشپز کارل کسپر وقتی کارآفرینی را شروع می‌کند که سنی از او گذشته است و خرج و مخارجی در زندگی دارد. به همین خاطر اخراج شدن از شغل رستوران برای او کمی مشکل است و باعث نگرانی او می‌شود.
در صورتی که او اگر از جوانی این کسب و کار را آغاز می‌کرد مشکلات کمتر و آسودگی خاطر بیشتری داشت. کارآفرینی در دوران جوانی مزایای بیشتری نسبت به شروع کسب و کار در دوران میان‌سالی و پیری دارد. درست است که هیچ‌گاه برای کارآفرینی دیر نیست ولی اگر شروع کارآفرینی در جوانی باشد، می‌تواند مزایای زیر را داشته باشد:
- فرد جوان مخارج کمتری دارد و نگران خرج خانواده و فرزندان نیست و در نتیجه توانایی بیشتری برای تحمل کردن مشکلات مالی دارد
- فرد می‌تواند زمان بیشتری به کسب و کار اختصاص دهد و بدن او خیلی زود خسته نمی‌شود و نیاز به استراحت کمتری دارد.
- ذهن فرد هوشیاری بیشتری دارد و می‌تواند تصمیم‌های بهتر، به‌موقع‌تر و هوشمندانه‌تری اتخاذ کند.
- فرد در جوانی آمادگی و آستانه تحمل بیشتری برای تعامل با مشتریان و مشکلات مختلف دارد و در نتیجه می‌تواند موفق‌تر عمل کند.
دوران جوانی یکی از بهترین زمان‌های زندگی برای کارآفرینی است. بنابراین اگر در این دوران هستید، قدر زمان خودتان را بدانید و در صورت امکان اولین گام را برای راه اندازی یک کسب و کار بردارید.
5. شکست، بهترین نقطه برای شروع موفقیت است
کارل کسپر پس از آن‌که به خاطر جدال با منتقد معروف کار خود در رستوران مجلل را از دست دارد، در بین کاربران شبکه اجتماعی توییتر معروف شد و تصمیم گرفت که از این راه یک کسب و کار جدید و نوپا راه اندازی کند. او خیلی سریع تصمیم گرفت کار مورد علاقه خودش را در یک کامیون ارائه دهد و به عنوان یک سرآشپز سیار به فعالیت خودش ادامه دهد.
درسی که می‌توانیم از این بخش از فیلم سرآشپز بگیریم این است که شکست پایان ماجرا نیست و می‌توان از آن به عنوان نقطه شروع موفقیت یاد کرد. خیلی از کارآفرینان به خاطر شکست خوردن تصمیم گرفتند در زندگی خودشان تحول ایجاد کنند و از همان موقع برای موفق شدن تلاش کردند.
6. استفاده از شبکه اجتماعی را فراموش نکنید
یکی از نکات مهم فیلم سرآشپز آن است که او با استفاده از شبکه اجتماعی توییتر توانست مشتریان زیادی برای کسب و کار خودش جذب کند. امروزه هم دقیقاً همین داستان برای بسیاری از کارآفرینان وجود دارد. در صورتی که یک کارآفرین بتواند از شبکه اجتماعی در کسب و کار خودش استفاده کند بدون هیچ شک و شبهه موفق می‌شود و می‌تواند تحول بزرگی در کسب و کار خودش ایجاد کند و فروش خودش را چندین و چند برابر کند.
7. قرار نیست کسب و کار از همان ابتدا ایده‌آل باشد
یکی از درس‌های مهمی که می‌توانیم از فیلم سرآشپز بگیریم این است که کسب و کار کارل کسپر از همان ابتدا ایده آل نبود. او یک کامیون سیار را به رستوران خودش تبدیل کرد و در آن به مشتریان خودش غذا داد. این موضوع می‌تواند برای خیلی از کارآفرینان درس مهمی باشد. قرار نیست که یک کارآفرین از همان آغاز شرایط ایده‌آلی داشته باشد.
بنابراین سعی کنید که در مسیر کارآفرینی با ساده‌ترین امکانات شروع کنید. شما باید به عنوان یک کارآفرین فردی چابک باشید؛ به این معنا که باید با کمترین امکانات ممکن هم فعالیت کاری خودتان را شروع کنید. پس از شروع، امکانات خود به خود فراهم خواهد شد و به مرور زمان می‌توانید کسب و کار رویایی خودتان را رقم بزنید.
سخن پایانی
یکی از بهترین راهکارها برای کسب تجربه در زمینه کارآفرینی تماشای فیلم‌های انگیزشی و کارآفرینی مانند فیلم سرآشپز است. این فیلم پر از درس‌های آموزنده‌ای است که می‌تواند موفقیت را برای ما رقم بزند. همیار آکادمی چند مقاله ویژه برای بررسی و معرفی فیلم‌های انگیزشی دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به « معرفی فیلم رستگاری در شاوشنک » و « معرفی فیلم استارتاپ دات کام » اشاره کرد.
تاکنون موفق به تماشای فیلم سرآشپز شده‌اید؟ این فیلم چه درسهایی برای شما به همراه داشته است؟ آیا درسهایی که در مقاله حاضر عنوان شد می‌تواند به موفقیت و پبشرفت یک کارآفرین کمک کند؟ از نظر شما چه فیلمی می‌تواند برای موفقیت در کسب و کار مفید باشد و درس‌های زیادی به کارآفرینان بدهد؟ لطفاً نظرات خودتان را با ما و سایر کاربران همیار آکادمی به اشتراک بگذارید.
اشتراک گذاری
نویسنده
جلال شایان
آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسان‌ها را داناتر و تواناتر کند!
تغییر شماره