اینها فقط چند موردی است که به عنوان اهداف تبلیغات برای کسب و کار شما به آنها اشاره می کنیم. با یک هدف مشخص، شما قادر به شناسایی استراتژی و ارزیابی یک مسیر درست برای اندازه گیری نتایج خواهید بود. تمام این نکات را بیان کردیم که بگوییم شما بعنوان کسی که خودتان صاحب یک کسب و کار اینترنتی هستید یا قرار است یک کسب و کار اینترنتی را مدیریت کنید، باید با هدف و استراتژی مشخص و دقیق پا به این عرصه بگذارید. حالا در ادامه بیشتر با ضرورت این شناخت آشنا خواهید شد. در ادامه با مقاله پیش نیازهای گوگل ادوردز با همیارآکادمی همراه باشید.
کسب و کار خود را بشناسید
در مهمترین قدم باید به سراغ شناخت بروید. شناخت از خودتان و شناخت از کسب و کاری که مد نظرتان است.شناخت از خودتان لازم است تا با دلیل و منطق بتوانید شغل و کسب و کاری را راه بیاندازید که به روحیات شما بیشتر مربوط میشود و میتواند سلایق و استعدادهای شما را بیشتر به شکوفایی برساند.
از طرف دیگر شناخت کسب و کار مورد نظرتان هم لازم است تا بتوانید با بهره بردن از این شناخت، موارد متعددی را برای موفقیت در آینده شغلی خودتان در نظر بگیرید. بعنوان مثال اگر این شناخت به خوبی اتفاق بیوفتد، پیش بینی های دقیقی از آینده آن کسب و کار خواهید داشت، بازار های هدف را به خوبی حدس خواهید زد، تغییراتی که در آینده به نوعی باید در یک کسب و کار بخصوص اعمال کرد را ماهرانه رصد خواهید کرد و در نتیجه غافلگیر نخواهید شد و ….
نکاتی که برای کار آفرینی باید مورد توجه قرار داد
فرض کنیم که شما با شناخت خوبی که از خود و توانایی هایتان بدست آورده اید، کسب و کار مورد نظرتان را هم شناسایی کرده اید و حالا میخواهید خودتان بصورت مشخص کارآفرینی کنید.اگر کارآفرینِ جاهطلب و بلندپروازی هستید، قبل از دل کندن از حقوق ثابتی که هر ماه میگیرید، بهتر است اول خودتان رو خوب بشناسید.
خیال نکنید صِرف اینکه کسبوکار رویاهایتان را راه بیندازید، خوشبختتر میشوید و خیلی راحت پول بیشتری درمیآورید. واقعیت ممکن است فرسنگها با خیال و تمایلاتتان فاصله داشته باشد!در این مقاله ما به شما میگوییم که چرا باید قبل از اینکه کسب و کاری راه بیاندازید، اول خودتان را بشناسید.
خبر خوب و همزمان بد این است که شما در جایگاه یک کارآفرین، مدیری ندارید که مسئول هدایت و جهتدهی به تلاشهای شما باشد. بهعلاوه، خبری از همکارانی نیست که به شما در اجرای کارتان کمک کنند و تیم کاری جدیدتان نیز به شما تنها همان مسائلی را میگویند که تمایل دارید بشنوید. پس این بار، مسئولیت بر عهدهی شماست که استعدادهایتان را به سرمایه تبدیل کنید، شریکان و اعضای تیم کاریتان را پیدا کنید تا شکافهای کارتان را پُرکنید و کارشناسان و مشاورانی پیدا کنید که معتمدتان باشند.
افراد بسیار معدودی اَبَرانسان هستند و میتوانند همهی مهارتها، خلاقیت، فراستِ کاری، دانش و شخصیت لازم را یکجا داشته باشند و بهتنهایی در هر کسبوکاری موفق باشند. اگر دیدگاهِ واقعگرایانهای نسبت به محدودیتهای فردیمان داشته باشیم و با در نظرگرفتن این امر عمل کنیم، خیلی زود متوجه خواهیم شد که یک کارآفرین موفق کسی نیست که خودش تمام کارها را انجام دهد بلکه کارآفرینی موفق تر است که بتواند از توانمندی هایی که دیگران دارند، به خوبی استفاده کند.
همهی کارآفرینها و کسبوکارها نیاز به بهبود مداوم خود دارند. شناخت و آگاهی از خودتان و البته کسب و کار مورد نظرتان، به شما در تعیین اولویتهای صحیح برای بهبود خود، از جمله کارکردن روی سلامتتان، توازنبخشی به زندگی خانوادگی، تغییر عادات بد و پیوستن به همصنفیها در حوزهی کار و شغل، کمک خواهد کرد.
کسب و کار خود را بشناسانید
حتما خودتان هم تصدیق خواهید کرد که اگر بنا داریم به عنوان یک کارآفرین، کسب و کار خودمان را به درستی به دیگران و بازار هدف مان بشناسانیم، باید ابتدا خودمان این کسب و کار را به خوبی بشناسیم و به آن مسلط باشیم. بالاتر اشاره کردیم که این شناخت تا چه حد میتواند ما را در مرتکب نشدن اشتباهات احتمالی، کمک کند.
راهکار معروفی است که میگوید اگر میخواهید نکته ای را به دیگران به خوبی بیاموزید، ابتدا سعی کنید به بهترین نحو خودتان آن نکته را فرا بگیرید تا بتوانید به خوبی به سایرین آموزش دهید. پس میتوانیم نتیجه بگیریم که اگر قصد داریم کسب و کار خودمان را برای دیگران به خوبی معرفی کنیم تا آنها به درستی با کسب و کار ما آشنا شوند، حتما باید قبلش خودمان با تمام زوایای وجودی آن کسب و کار مزبور آشنا شده باشیم.
بعد از طی کردن مسیر فوق، قطعا یکی از راه های پیش روی ما برای شناساندن کسب و کار خودمان، تبلیغات خواهد بود. مشخص است که اگر شناخت خوبی از کسب و کار خودمان داشته باشیم، بازار هدف را به خوبی شناسایی خواهیم کرد و قطعا با شناخت کاملی که به دست آورده ایم، تبلیغات هدفمندانه و موفق تری خواهیم داشت.
پس در گام اول باید استراتژی خود را از تبلیغاتی که به هر طریقی میخواهید انجام دهید، مشخص کنید.با یک هدف مشخص، شما قادر به شناسایی استراتژی و ارزیابی یک مسیر درست برای اندازه گیری نتایج خواهید بود.اگر به دنبال آگاهی برند هستید بهتر است به جای دنبال کردن کلیک، میزان اثر را دنبال کنید. در حالیکه یک کمپین ترافیکی روی تعداد بازدیدکنندگان متمرکز خواهد بود و بنابراین تعداد کلیک ها مهم خواهد بود.
اهداف تبلیغات برای کسب و کار از چه المان هایی تشکلی شده است
بطور کلی میتوان گفت که هدف از تبلیغات برای کسب و کار ها از المان های زیر تشکیل شده است:
- هدف اولیه
- انگیزه
- تلاش
- KPI مخفف Key Performance Indicator
با مثالی به شما نشان میدهیم که چطور یک هدف تبلیغاتی کسب و کار را تنظیم می کنیم. فرض کنید که شما محصولات قهوه می فروشید و میخواهید سفارشات بیشتری ماگ و فیلتر قهوه بدست آورید. هدف نخست ما فروش آنلاین است، سپس به سراغ انگیزه می رویم و انگیزه آن چیزی است که مشتریان شما می خواهند.
تلاش ما فروش فیلتر است. این چیزی است که ما باید انجام دهیم. بنابراین ما نیاز داریم که فیلتر بفروشیم و شاخص کلیدی عملکرد ما فروش صدتایی فیلتر تا یک تاریخ مشخص است. پس فقط فروش صد فیلتر نیست در واقع فروش صد فیلتر با تعیین زمان فروش آن است. شما بایست در مورد شاخص های کلیدی عملکرد دقیق باشید. چون باید ببینید که آیا به اهداف خود رسیده اید یا خیر.
بنابراین با این شاخص کلیدی عملکرد اگر صد فیلتر بفروشیم اما این کار را تا قبل از تاریخ مشخثی که در ذهن تعیین کرده بودیم، انجام ندهیم، خب ما تعداد را کسب کردیم، اما این کار را در زمان تعیین شده انجام ندادیم. در نتیجه بایست به عقب برگردیم و به تبلیغ خود بنگریم و بررسی کنیم که چطور می توانیم به فروش شتاب دهیم.
محصول خود را ابتدا بشناسید و سپس بشناسانید
تا اینجای مقاله در مورد اهمیت شناخت در زمینه های مختلف، زیاد صحبت کرده ایم. پس با توجه به همه ی صحبتهای مطرح شده، برای شما کاملا قابل درک است که شناخت محصول برای خود شما هم بسیار حائر اهمیت است. پس اگر در زمینه شناخت محصول خود بدرستی عمل کنید، در مرحله بعدی که شناساندن آن است، موفق خواهید بود. در این مقاله یکی از راه های شناساندن محصول که تبلیغات است، بیشتر مورد نظر ما قرار دارد.
اگر بخواهیم در قالب یک جمله و خیلی صریح بیان کنیم، برای تبلیغات در گوگل و از همه مهمتر، موفق بودن این تبلیغات، باید محصولات خودتان را خوب بشناسید تا بتوانید از طریق تبلیغات، آنها را خوب بشناسانید.تبلیغاتی که شما ایجاد می کنید، اغلب روی یک محصول خاص تمرکز خواهد داشت. آن محصول ممکن است یک کالای فیزیکی باشد، یک نما از برند شما. بهتر است بدانید که بهترین و پر بازده ترین نوع تبلیغات، نوع متمرکز آن است و این تمرکز نیازمند آن است که شما تعریفی دقیق از محصول خود ارائه دهید.
سناریوی مناسب تبلیغاتی گوگل چیست؟
برای این که یک طرح تبیلغاتی مناسب برای کسب و کار خود داشته باشیم، باید یک لیست از همه محصولات قابل فروش و تعاریف آنان تهیه کنیم. سعی کنیم به سوالاتی که ممکن است در ذهن مشتری های هدف ما پدید بیایند،پاسخ مناسبی در نظر بگیریم. البته برای تهیه ی یک طرح مناسب، بسیار بهتر است که از خودمان هم سوالاتی بپرسیم تا هدفمان واضح تر شود. سوالاتی از قبیل:
- همه چیزی که می توانیم به مشتریان خود ارائه دهیم، چیست؟ چه محصول، چه اطلاعات مفید در مورد محصول و …
- چه محصولاتی داریم و یا چه محصولاتی قرار است که به سایت ما اضافه شوند؟
- از بین محصولاتی که موجود داریم، قصد تبلیغات کدامشان را داریم؟ پس بهتر است لیستی از محصولاتی که قصد تبلیغشان را داریم تهیه کنیم و لازم نیست که در مورد محصولاتی که فعلا قصد تبلیغشان را نداریم، لیستی داشته باشیم.
- و ….
شما باید محصولات خاص خود را هدف بگیرید. این کار به شما کمک می کند تا متن تبلیغاتی و استراتژی کلمات کلیدی شما بدرستی تهیه شوند و در واقع بتوانید طرح تبلیغاتی درستی را تدوین کنید. هر محصول به کمپین خود، هدف خود و صفحه فرود مخصوص به خود برای زمانی که روی تبلیغ کلیک میشود، نیاز دارد. اندکی در مورد محصولات و سرویس هایی که ارائه می دهید فکر کنید. حتی می توانید محصولات خود را در گروه های چندگانه قرار دهید.
ممکن است در ابتدا محصولات خود را بر اساس نوع و سپس دوباره بر اساس برند ، بخش بندی کنید. قبل از شروع هر نوع کمپین تبلیغاتی، لیستی از تمامی محصولاتی که در سایت خود ارائه میدهید و به فروش میرسانید و یا به مشتری های خود پیشنهاد می دهید را تهیه کنید. این کار به شما کمک خواهد کرد تا برای ساخت نخستین کمپین خود آماده شوید.
مشتری های خودتان را بشناسید
شناخت ویژگی های مخاطبان و مشتریان یکی از موارد مهمی است که برای فروش بهتر و بیشتر محصولات و در نتیجه سودمندی، ضروری است.ویژگی هایی از جمله سن، جنسیت، سطح سواد، میزان درآمد، فرهنگ و طبقه اجتماعی ، شغل و سرگرمی از ویژگیهای اولیه مشتری است. نیازها، علاقهمندیها، رفتارهای اجتماعی، دغدغهها و مشکلات، سرگرمیها، شیوه تفکر و سبک زندگی مشتری، ازجمله ویژگیهای سطح دوم او است که باید آنها را بشناسیم و بر طبق آنها رفتار کنیم. برای اینکه بتوانید مشتریان خود را بشناسید این سوال را از خود بپرسید که:
- مشتریان درباره محصول شما چه حسی دارند؟
- آیا ویژگی های محصول را دوست دارند؟
- آیا احساس خوبی نسبت به محصول دارند؟
- درباره محصول شما چطور فکر میکنند؟
- آیا محصول شما نسبت به محصولات رقبا میتواند برتری داشته باشد؟
با توجه به توضیحات بالا، پس میتوانیم بگوییم که در این مرحله میخواهیم پیش از تبلیغات در گوگل و بعنوان یکی از مهمترین پیش نیازهای گوگل ادوردز، مشتری ها،محصولات و اهدافمان را درک کنیم. اگر بخواهیم به دنبال مخاطب نادرست برویم، وقتمان را هدر دادهایم. بهترین مشتری کسی است که به دستهی محصولات ما احتیاج داشته باشد. به عنوان مثال مشتری که به دنبال نظافت گربه میگردد با مشتری که به دنبال نظافت سگ میگردد، تفاوتهایی خواهد داشت.
وقتی که تلاش در زمینهی تبلیغات گوگل را شروع میکنیم، با توجه به نوع محصولی گه ارائه خواهیم داد، به دنبال مخاطب خاص (مشتری هدف) خواهیم گشت؛ تا او را به خرید از سایت خودمان ترغیب کنیم. میتوانید این کار را با ایجاد شخصیتهای توصیفی انجام دهید. راههای مختلفی برای توصیف شخصیتها به کاربرانتان وجود دارند.
در اینجا یک مثال برای این راهکار ارائه میدهیم. فرض کنید سه شخص را بعنوان مشتری های خودتان در نظر میگیرید. در ذهن خود برای هر کدام از آنها شغلی تصور کنید. سپس بین آنها ارتباطی را در نظر بگیرید و در ذهن خود تداعی کنید که اگر این ارتباط وجود داشته باشد، آنها از چه موضوعاتی سخن خواهند گفت و چه نیازهایی در بین این هم صحبتی روشن خواهد شد.
بعنوان مثال فرض کنید که آنها در مورد مشاغلی که به آنها مشغول هستند صحبت خواهند کرد و در خلال این همکلامی، به مواردی که برای پیشرفت در شغل شاتن نیاز خواهند داشت، صحبت به میان می آورند. پس کم کم در پایان این تمرین، شما به سه شخص میرسید که آنها را مشتری های خودتان فرض کرده اید و چون خودتان را جای هر کدام از آنها گذاشته اید، به نیازمندی هایی که دارند، بیشتر واقف شده اید.
این بیوگرافی به شما کمک میکند تا نحوهی هدفگیری این شخصیت را مشخص کنید. حالا به هر مشتری که بیوگرافی او را برای خودتان ساخته اید، یک محصول خاص نسبت میدهید تا بتوانید تبلیغ مورد نظرتان را با توجه به او ساماندهی کنید. پس شما محصول خودتان را مشخص میکنید و وقتی به سراغ هدفگذاری میروید به این شخصیتهای(مشتری های) ساختگی نگاه کرده و به گونهای هدفگذاری میکنید که منطقی جلوه کند.
متن تبلیغات به گونهای خواهد بود که مشکلات آن افراد را حل کند. در انتهای این تمرین شما تعدادی شخصیت(مشتری) کاملاً مشخص و واضح دارید. پس به همین ترتیب میتوانید برای هر محصول تعدادی شخصیت بسازید. زیرا این کار میتواند هدفگذاری برای کمپینهای تبلیغاتی را برای شما آسانتر کند.
از تبلیغات گوگل انتظارات واقع بینانه داشته باشید
بعد از طی کردن تمام مراحل بالا، حالا در مرحله ای هستیم که میخواهیم با استفاده از تبلیغات گوگل، مشتری های هدف را به سایت خود وارد کنید و محصولات هدف خودمان را به فروش برسانیم.اما در اینجا هم نکته ی مهمی وجود دارد. نکته ای که به نظر ما، جزو پیش نیازهای گوگل ادوردز به حساب می آید.چرا که اگر این پیش نیاز بدرستی درک نشود، به هدف نهایی خودمان نخواهیم رسید. همانطور که از تیتر این بخش مشخص شد، میخواهیم درباره ی انتظارات واقع بینانه از تبلیغات گوگل صحبت کنیم.
گوگل ادوردز یک پلتفرم قابل دسترس و البته جذاب است. این پلتفرم به صورت نسبتاً آنی عمل میکند و فرصتی برای نشان دادن سریع کمپانیتان محسوب میشود. اما احتمالش زیاد است که در اولین مرحله از کارتان نتیجهی قابل توجهی نگیرید. هر کسبوکار ویژگیهای خودش را دارد .بنابراین نمیتوان یک رویکرد جامع و یکسان برای تمامی حرفهها و مشاغل داشته باشید.
کمپینهای گوگل ادوردز موفق نیاز به پافشاری دارند
حتما نیازی به اصرار نیست تا شما این حقیقت را بپذیرید که قرار نیست هر کمپین تبلیغاتی در گوگل ادوردز به نتیجه ی مطلوبی برسد. کمپین های گوگل ادوردز برای موفقیت نیاز به پافشاری و پیگیری دارند.باید پول خرج کنید. به دادهها نگاه بیاندازید. کمپینتان را اصلاح کنید. پول بیشتری خرج کنید. دوباره به دادهها نگاه کنید. و همینطور تکرار و تکرار… .
در واقع امکان دارد ماه اول که کارتان را شروع میکنید، نتایج ناامیدکننده باشد. کلیکهای بدون هدف، تماس تلفنی کم، فروش ضعیف. امکان دارد به پنل گوگل ادوردز خود نگاه کنید و همه چیز را زیر سوال ببرید. خبر خوب این است که فقط شما اینگونه نیستید. بازاریابهای حرفهای هم تقریباً در تمامی کمپینهایی که شروع میکنند، به همین مشکل برمیخورند. میخواهیم به شما بیاموزیم که انتظارات واقعگرایانهای را برگزینید، تا بدانید که در مسیر موفقیت هستید. تا بدانید که چه زمانی برای پیشرفت فشار وارد کنید و تمامی حسهای آزاردهنده و تسلیم شدن را کنار بگذارید.
یک کمپین تبلیغاتی که به کمک گوگل ادوردز راه اندازی میشود، به طور معمول و معقول سه ماه زمان نیاز دارد تا به نتیجه برسد و البته طول کشیدن این مدت زمان هم دلیل دارد:
- ماه اول: ما حدسهای آگاهانه زده و به جمعآوری داده میپردازیم. شما کمپینتان را برپا کرده و پس از آن باید به پرسیدن سوال بپردازید. نرخ کلیک من چگونه است؟ قیمت مناقصهام چهطور؟ آیا پولمان تمام شده؟ با این کار تمام بودجهمان را خرج نمیکنیم؟ شما تغییراتی را اعمال کرده و عملکردتان را بازبینی میکنید؛ تا درک بهتری از بازار مخصوص خودتان به دست بیاورید. کاملاً طبیعی است که در ماه اول تبلیغات ضرر مالی داشته باشید. هیچ نرمافزار مخصوص، برنامه، رمز یا گوی جادویی وجود ندارد که راز موفقیت را به شما بگوید. صرفاً باید حدسهای آگاهانهای بزنید و از نحوهی تفسیر دادهها نیز آگاه باشید.
- ماه دوم: در این ماه باید بهبود را ببینید. تا اینجا شما دادههای چند هفته را در اختیار دارید و البته تعدادی آزمون و خطا هم انجام دادهاید. اگر در پنل خود فعال باشید، دادهها را خوب زیر و رو کنید و نسبت به تغییرات انجام شده حساس باشید، به احتمال زیاد اطلاعات بیشتری را در مورد بازار و موارد کارآمد کسب خواهید کرد. به همین دلیل برای گوگل ادوردز باید صبور باشید اگر پول خرج کنید و به اندازهی کافی صبور نباشید، امکان دارد قبل از وقوع تغییرات از کار دست بکشید. این ماه را صرف ایجاد تغییرات کرده تا بتوانید کمکم به قیمت ایدهآل برسید. شاید کلمات کلیدی را متوقف کنید. قیمت پیشنهادی را پایین بیاورید. متن تبلیغ را عوض کنید. صفحات هدف مختلف را امتحان دهید و کارهای دیگری را امتحان کنید.
- ماه سوم: معمولاً حوالی ماه سوم است که میتوانید تکان و جهشی را در سرمایهگذاری مشاهده کنید آن هم با توجه به دادهها، ترفندها و توجهی که به مخاطبینتان اعطا کردهاید و کارها کمکم روی غلتک میافتند. از اینجا دیگر از صحبت از مقیاسگذاری و ایجاد KPI های بزرگتر است.حال فرقی نمیکند که چقدر برای فرایند خرج کرده باشید. تصمیم بگیرید چه قدر میخواهید هزینه کنید تا دانش موردنیازتان را به دست بیاورید. چه چیزهایی را میتوانید در ماه اول از دست دهید و هنوز هم از خروجی کار راضی باشید.
تبلیغات گوگل ادوردز از کدام نوع هستند؟
همانطور که قطعا متوجه شده اید، تبلیغات گوگل ادوردز از نوع تبلیغات کلیکی(CPC) هستند، CPC مخفف کلمه Cost Per Click است. یعنی هزینه به ازای هر کلیک. اما این نکته را هم باید بدانید که تبلیغات کلیکی هم انواع گوناگونی دارند، از جمله:
- تبلیغات کلیکی مزایدهای (مبتنی بر پیشنهاد قیمت یا Bid): در این مدل تبلیغات کلیکی، قراردادی که از سوی تبلیغدهنده امضا میشود اجازه میدهد طی یک مزایدهی داخلی از سوی شبکهی تبلیغاتی یا نمایشدهنده، بر سر نمایش آگهی بین چند تبلیغدهنده رقابت شکل بگیرد. نحوهی عملکرد این مزایده نیز به این صورت است که هر تبلیغدهنده (معمولاً بر اساس کلیدواژه) بیشترین مبلغی که حاضر است به ازای هر کلیک در جایگاهی مشخص بپردازد را به اطلاع نمایشدهنده میرساند. در نتیجه هر بار که قرار است بیننده در برابر یک جایگاه تبلیغاتی قرار بگیرد، این مزایده به صورت خودکار عمل کرده و آگهی برنده برای او به نمایش درمیآید.
برای مثال اگر جایگاه تبلیغاتی یاد شده بخشی از صفحهی نتایج یک موتور جستجو باشد (مثل تبلیغات گوگل ادز)، با هر بار جستجوی کلمهی کلیدی مورد نظر، بین پیشنهادهای کسبوکارها برای آن کلیدواژه، مزایدهای خودکار انجام میشود. سپس تمام قیمتهای پیشنهادی که بر اساس موقعیت مکانی کاربر، روز و ساعت جستجو و سایر موارد هدفگیری شدهاند با یکدیگر مقایسه شده و برندهی مزایده مشخص میشود. در صورت تعدد جایگاههای تبلیغاتی (که در مورد موتورهای جستجو رویدادی معمول به شمار میرود)، مزایدهی مذکور میتواند چند برنده داشته باشد. عواملی همچون قیمت پیشنهادی و امتیاز کیفی آگهی میتوانند جایگاه آگهی مورد نظر در میان سایر آگهیها را مشخص کنند.
کاربرد تبلیغات کلیکی و هدف استفاده از آنها
مدل «هزینه به ازای کلیک» بیش از هر جای دیگر در تبلیغات موتورهای جستجو مثل تبلیغات گوگل ادوردز کاربرد دارد. تبلیغدهندگان این جویشگرها معمولاً روی کلمات یا اصطلاحات کلیدی بازار هدف خود پیشنهاد قیمت میدهند. در کنار تبلیغات بنری رسانهها، برخی شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و توییتر نیز مدل هزینه به ازای کلیک را به عنوان یکی از گزینههای تبلیغاتی در اختیار مخاطبان خود قرار میدهند.
به طور کلی این مدل هم در دنیای وب و هم در دنیای بازاریابی موبایلی کاربرد دارد. در تبلیغات موبایلی نیز در ازای هر کلیک، تبلیغدهنده بدهکار و نمایشدهنده طلبکار میشود. تبلیغدهندهها شاید مدل کلیکی را به مدل هزینه به ازای بازدید ترجیح دهند چرا که در ازای اقدامی عملی هزینه میپردازند. از طرف دیگر نمایشدهنده نیز ممکن است مدل سودآورتر یا قابل اتکاتر را برای درآمدزایی ترجیح دهد.
درآمد تبلیغات کلیکی برای نمایشدهندهای که جایگاه تبلیغاتی دارد، بسته به کیفیت هدفگیری آگهی میتواند متفاوت باشد. در نتیجه، اغلب نمایشدهندگان و تبلیغدهندگان به منظور بهینهسازی حجم تبلیغات و هزینههای خود، ترکیبی از مدلهای تبلیغات CPC و CPM یا سایر مدلهای درآمدی را به کار میگیرند. علاوه بر این، مدل تبلیغات CPC شاید بیشتر به درد تبلیغدهندگانی بخورد که به جای هدفگیری بخشهای پایینی قیف فروش و ترغیب به تبدیل نهایی، به دنبال جلب مشارکت گسترده در سطح پهنتر این قیف و تبدیلهای کوچکتر هستند.
اما در پاسخ به این پرسش که هدف از تبلیغات CPC چیست، باید گفت: مدل هزینه به ازای کلیک در کنار مدلهای هزینه به ازای بازدید (CPM) و هزینه به ازای اکشن (CPA) برای ارزیابی اثربخشی و سودآوری بازاریابی اینترنتی مورد استفاده قرار میگیرد. مزیتی که مدل کلیکی نسبت به تبلیغات CPM دارد این است که تا حدی گویای اثربخشی تبلیغات یاد شده نیز خواهد بود.
در واقع با بررسی تعداد کلیکها میتوان میزان توجه یا علاقهی کاربر به آگهی را تا حدی ارزیابی کرد. در واقع اگر هدف اصلی یک آگهی تبلیغاتی کلیک خوردن یا به بیان دقیقتر هدایت ترافیک به سمت مقصدی مشخص باشد، مدل تبلیغات کلیکی بهترین معیار برای آن به شمار میرود.
نقاط ضعف و قوت تبلیغات کلیکی
حالا که در مورد انتظارات واقع بینانه در مورد تبلیغات در گوگل صحبت کردیم، بصورت مشخص میخواهیم کمی هم در مورد موضوع اصلی که در مقالات بعدی واضح تر راجع به کارایی های آن بحث خواهیم کرد، بپردازیم. بعد از دانستن تمام پیش نیازهای گوگل ادوردز، باید بدانیم وقتی تبلیغات کلیکی و کمپین های تبلیغاتی از طریق گوگل ادوردز را اجرا میکنیم، این تبلیغات ممکن است نقاط ضعف و قوتی هم داشته باشند که بهتر است قبل از هر اقدامی با این نقاط ضعف و قوت هم آشنا شویم. برخی از نقاط قوت تبلیغات کلیکی عبارتند از :
- دنبال کردن آمار کلیک به شدت سرراست است؛ کاربر یا روی یک آگهی کلیک کرده یا نکرده است.
- تبلیغدهنده تنها در ازای کلیکهایی که روی آگهی شده هزینه پرداخت میکند؛ یعنی بازدیدها رایگان هستند.
- ریسک هزینهی بیش از اندازه و بیبازده روی تبلیغات کاهش مییابد چرا که تنها بابت ترافیکی هزینه پرداخت میشود که در واقع به سمت سایت تبلیغدهنده هدایت شده است.
- در اغلب مواقع میتوان به صورت لحظهای هزینهی کلیک یا بودجهی کمپین تبلیغاتی را بنا به نیاز تغییر داد.
- کمپینهای CPC که به درستی طراحی و بهینهسازی شده باشند میتوانند ترافیک قابل توجهی به سمت تبلیغدهنده هدایت کنند.
- تبلیغات CPC برای کسانی که بازگشت حاصل از سرمایهگذاری (ROI) خود را دنبال می کنند میتواند مقرون به صرفهتر از CPM تمام شود.
اما حالا به برخی از نقاط ضعف تبلیغات کلیکی هم اشاره میکنیم:
- در تبلیغات CPC مزایدهای نظیر گوگل ادوردز بر سر ترافیک میان چند تبلیغدهنده رقابت وجود دارد. در نتیجه هزینهی تمامشدهی این مدل تبلیغات گاهی اوقات بالا میرود و برای بازیگران کوچکتر مقرون به صرفه نخواهد بود.
- از طرف دیگر نیز ممکن است ترافیکی جذب نکنید.
- کلیکهایی که به سمت تبلیغدهنده روانه میشوند لزوماً به تبدیل منجر نخواهند شد. علت این امر میتواند ضعف صفحهی فرود در متقاعد کردن بازدید کننده یا حتی کلیکهای اتفاقی باشد. با این حال صرف اینکه کلیک به مشتری تبدیل نشده به معنای این نیست که در آینده هم نخواهد شد.
- تبلیغات کلیکی هم میتواند کمی پیچیده شود و برای نتیجه گرفتن باید حتماً حواستان به کاری که انجام میدهید باشد.
با خواندن این مقاله پی به پیش نیازهای گوگل ادوردز بردیم
در این مقاله سعی کردیم که شما را با پیش نیازهای گوگل ادوردز آشنا کنیم. یعنی شما دیگر میدانید که پیش از پیاده سازی امور تبلیغاتی، باید با کسب و کار مورد نظر، محصولات، مشتری ها و توقعاتی که باید از تبلیغات داشته باشید، آشنا باشید. ضمن اینکه با مطالعه این مقاله متوحه شده اید که در گوگل ادوردز قرار است از نوع تبلیغات کلیکی استفاده کنید که نوع تبلیغ کلیکی در زمینه گوگل ادوردز از مدل تبلیغات کلیکی مزایدهای (مبتنی بر پیشنهاد قیمت یا Bid) است. در مقالات آتی بصورت مشخص تر و با جزئیات بیشتر با کارایی گوگل ادوردز آشنا خواهیم شد.
لطفا نظرات خود را درباره مقاله پیش نیازهای گوگل ادوردز با همیارآکادمی به اشتراک بگذارید.
اشتراک گذاری
من مهندس معدن هستم و با اینکه یک طرح ثبت شده در سازمان نخبگان دارم در حوزه آی تی فعالیت میکنم و مدت ها مدیریت محتوا، تولید محتوا و سئو انجام داده ام.