طرز فکر یکی از مهمترین مباحثی است که در رشد و توسعه فردی اهمیت ویژهای دارد و متخصصان این حوزه در کتابها و سخنرانیهای خود تأکید ویژه روی آن دارند. اهمیت این مسئله باعث شد تا خانم کارول دوک کتاب طرز فکر (mindset) را بنویسد و روانه بازار کند. این کتاب یک مجموعه کاملاً پژوهشی است به همین خاطر مثالها، آمار، ارقام و نتایجی که ارائه میدهد، کاملاً مورد اعتماد است. یکی از مهمترین عوامل به موفقیت رسیدن ما در کنار استعداد، مهارت و توانایی، طرز فکر ما است. با داشتن طرز فکر درست هم میتوانیم به موفقیت خودمان کمک کنیم و هم دست دیگران را در این مسیر بگیریم تا به موفقیت برسند. در صورتی که شما هم تمایل دارید با مفهوم طرز فکر آشنا شوید و از آن برای موفقیت و رشد خود استفاده کنید، این کتاب انگیزشی فوق العاده را از دست ندهید.
آشنایی با کارول دوک، نویسنده کتاب طرز فکر
کارول دوک (Carol Dweck) در 17 اکتبر سال 1946 در آمریکا به دنیا آمد. او یکی از روانشناسهای توانمند آمریکا است و در دانشگاه استنفورد تدریس میکند. کارول دوک کتاب طرز فکر را کاملاً بر اساس پژوهشهای تخصصی نوشته است. وی در دانشگاههای معتبر مختلفی تدریس کرده و سخنرانیهای مختلفی پیرامون مسئله طرز فکر دارد. او در کتاب طرز فکر از شیوه رسیدن به موفقیت سخن میگوید و نشان میدهد که داشتن طرز فکر رشد تا چه اندازه در موفقیت افراد اهمیت دارد. در ادامه قصد داریم خلاصهای از این کتاب را ارائه دهیم و از نقش طرز فکر در موفقیت افراد پرده برداریم. خانم دوک در این کتاب از دو نوع طرز فکر صحبت میکند و جوانب و خصوصیات مربوط به هر کدام از این طرز فکرها را مشخص میکند.
پژوهشی در مورد طرز فکر و اهمیت آن
پیش از آنکه بخواهیم در مورد طرز فکر و انواع آن صحبت کنیم، بحث خود را با یک داستان از خانم کارول دوک شروع میکنیم. او میگوید که به عدهای از دانشآموزان 10 ساله چند سوال نسبتاً مشکل داد و از آنها خواست که به این سوالات پاسخ دهند. یک دسته از این دانش آموزان با دید مثبت با این سوالات برخورد کردند و گفتند که امیدوار هستند این سوالات آموزنده باشد یا برخی دیگر میگفتند که من عاشق چالش هستم. آنها خیلی خوب میدانستند که میتوانند تواناییهای خود را گسترش دهند. این همان چیزی است که خانم کارول دوک در کتاب طرز فکر آن را «طرز فکر رشد» مینامد.
یک عده دیگر از دانش آموزان نگرش خوبی به این سوالات نداشتند و آنها را فاجعهبار و افتضاح میدانستند. آنها بر این باور بودند که نمیتوانند به این سوالات پاسخ دهند و در نتیجه هوششان پایین است. آنها «طرز فکر ثابت» داشتند و به همین خاطر از خود واکنش خوبی نشان ندادند. قطعاً دانش آموزانی که طرز فکر رشد داشتند به دنبال یادگیری ولی دانش آموزانی که دارای طرز فکر ثابت بودند برای امتحان بعدی به دنبال تقلب رفتند. برخی از آن دانش آموزان به دنبال افرادی میگشتند که نمره بدتری نسبت به آنها گرفته باشد و وقتی چنین کسی پیدا میشد، احساس خوبی به آنها دست میداد.
دو طرز فکر؛ اساس هر چیزی در زندگی و کسب و کار
در کتاب طرز فکر میخوانیم که به طور کلی دو نوع طرز فکر وجود دارد که اولی طرز فکر ثابت (Fixed Mindset) و دومی طرز فکر رشد (Growth Mindset) است. هر کدام از این نگرشها یا طرز فکرها خصوصیات خودش را دارد که بحث اصلی ما در این مقاله خصوصیات هر کدام از این طرز فکرها خواهد بود:
طرز فکر ثابت (Fixed Mindset)
کسانی که دارای طرز فکر ثابت هستند معتقدند که هوش، استعداد و توانمندیهای ما ثابت است و ما نمیتوانیم این تواناییها را گسترش دهیم. این طرز فکر چه نتیجهای به همراه خواهد داشت؟ با این نگرش شخص نمیتواند رشد و پیشرفت کند و وقتی شکست میخورد، خیلی راحت تسلیم میشود؛ چون میداند که برای این کار ساخته نشده و کاری از دستش برنمیآید. چنین افرادی به این نتیجه میرسند که باید سراغ اهداف کوچکتر بروند یا اینکه حوزه کاری خودشان را به کلی تغییر دهند.
طرز فکر رشد (Growth Mindset)
در کتاب طرز فکر میخوانیم که طرز فکر رشد، مقدمه موفقیت است؛ زیرا داشتن چنین طرز فکری به ما کمک میکند که در زمینههای مختلف مهارت کسب کنیم. وقتی کسی مهارتی را بلد نیست، قرار نیست تا آخر عمر ناآگاه باقی بماند بلکه میتواند با مطالعه، کلاس آموزشی و کمک گرفتن از دیگران آن مهارت را در خودش تقویت کند. افرادی که دارای طرز فکر رشد هستند وقتی در یک کار مشخص موفق شوند، سعی میکنند سراغ کارها و پروژههای بزرگتر بروند. این افراد تشنه یادگیری هستند و میدانند که با یادگیری میتوانیم آمادگی خود را افزایش دهیم و قلههای زیادی در زندگی خود فتح کنیم.
مقایسه ای کلی بین طرز فکر ثابت و طرز فکر رشد
سراسر کتاب طرز فکر خانم کارول دوک، تقابل و تفاوت این دو طرز فکر است. در جدول زیر تلاش میکنیم تفاوت این دو طرز فکر را در زمینههای مختلف به صورت کامل توضیح دهیم:
تفاوت طرز فکر ثابت و طرز فکر رشد |
||
موضوع |
طرز فکر ثابت |
طرز فکر رشد |
اصل ایده |
هوش ایستا است. این طرز فکر باعث میشود که فرد مایل باشد باهوش به نظر برسد. |
امکان توسعه، رشد و پرورش هوش وجود دارد. افرادی با این طرز فکر همیشه در حال یادگیری هستند. |
چالشها |
این مدل از افراد همیشه تلاش میکنند که از چالش بگریزند. |
این مدل از افراد با آغوش باز به استقبال چالشها میروند. |
موانع |
این افراد وقتی به مانعی برخورد میکنند فوراً حالت تدافعی به خودشان میگیرند و برخی مواقع هم راحت تسلیم میشوند. |
این افراد میانهای با تسلیم شدن و حالت تدافعی ندارند و وقتی به مانع برخورد کردند، آنقدر مقاومت و کوشش میکنند تا در نهایت بتوانند مانع را از سر راه بردارند. |
تلاش |
این افراد تلاش را بیحاصل میدانند و حتی گاهی این باور را در ذهن خود پرورش میدهند که تلاش میتواند اوضاع را از این که هست بدتر کند. |
این دسته از افراد بر این باور هستند که هیچ چیز مثل تلاش و کوشش انسان را به سعادت نمیرساند. |
انتقادات |
این افراد کلاً با نقد و انتقاد میانه خوبی ندارند و انتقادات سازنده و غیرسازنده را در یک دسته قرار میدهند و همه را بیفایده تلقی میکنند. |
این افراد پس از دریافت یک انتقاد ابتدا آن را به خوبی بررسی میکنند، نکات مثبت آنها را استخراج میکنند و از آنها یاد میگیرند. آنها سعی میکنند که از نکات منفی هم چیزی یاد بگیرند و تجربه کسب کنند. |
موفقیت دیگران |
این افراد وقتی میبینند که دیگران به موفقیت رسیدهاند خیلی سریع احساس خطر میکنند و به همین خاطر به دیگران هم کمک نمیکنند که به موفقیت برسند. |
این دسته از افراد خیلی خوب میدانند که یکی از بهترین روشهای رسیدن به موفقیت این است که به دیگران کمک کنیم که آنها هم موفق شوند. این افراد سعی میکنند از موفقیت دیگران درس بگیرند. |
نتیجه |
این افراد روز به روز شاهد افت بیشتری هستند و تواناییهایی که دارند به صورت بالقوه باقی میماند و هیچگاه بالفعل نمیشود. |
از آنجا که این افراد مدام در حال یادگیری هستند، همیشه میتوانند استعدادها و توانمندیهای بالقوه خود را شکوفا کنند. همچنین روز به روز قلههای رفیعتری از موفقیت را فتح میکنند. |
همین جدول میتواند خیلی خوب نشان دهد که بین دو طرز فکر رشد و ثابت چه اندازه تفاوت وجود دارد. کودکی که طرز فکر ثابت را در خود پرورش میدهد در ابتدا با کودک دارای طرز فکر رشد برابر است ولی وقتی این دو کودک رشد میکنند و به 30 سالگی میرسند، تفاوت بین آنها هویدا میشود و میتوان فهمید که تا چه اندازه با هم فرق دارند.
آیا در طرز فکر رشد اصلاً شکست وجود ندارد؟
معلوم است که وجود دارد! شما یک کارآفرین را در نظر بگیرید. این کارآفرین مدام در حال یادگیری است و سعی میکند همواره در حال آموختن باشد. فرض کنید این فرد میخواهد یک تولیدی راه بیندازد. وی پس از فراهم کردن شرایط و تولید محصول، متوجه میشود که قیمت محصول او نسبت به سایر رقبا بالاتر است. او مسلماً در این شرایط شکست خورده و مجبور است دوباره تلاش کند و محصولی تولید کند که قیمت مناسبتری داشته باشد.
بنابراین در طرز فکر رشد هم شکست وجود دارد ولی افرادی که چنین طرز فکری دارند سعی میکنند از شکستهای خودشان تجربه کسب کنند و چیزهای جدیدی یاد بگیرند تا بتوانند به موفقیت دست پیدا کنند. در واقع افراد دارای طرز فکر رشد معتقدند که شکست، پلی به سوی پیروزی است. همچنین باید توجه داشته باشید که اگر میخواهید به طرز فکر رشد برسید، نباید اجازه دهید که شکست به هویت شما آسیبی بزند. در کتاب طرز فکر میخوانیم:
حتی در طرز فکر رشد هم شکست، ممکن است تجربه دردناکی باشد اما شما را تعر یف نمیکند. این مسئلهای است که باید با آن رو به رو شد، برخورد کرد و از آن یاد گرفت.
کسانی که طرز فکر ثابت دارند وقتی شکست میخورند، آن را به هویت خودشان نسبت میدهند و فکر میکنند که شخصیتشان شکست خورده است. کسی که طرز فکر رشد دارد با شکست به شکلی واقعبینانه برخورد میکند. در ادامه مثالی از کتاب طرز فکر آمده است که این مسئله را شفافتر میکند:
جیم مارشال، بازیکن دفاعی سابق مینهسوتا وایکینگز نقل میکند که چه چیزی میتوانست به راحتی او را به بازنده تبدیل کند. مارشال در بازی مقابل سان فرانسیسکو فورتی ناینرز در میان فریاد جمعیت برای حرکت تاچداون دوید اما در جهت عکس دویده بود و به همین خاطر برای تیم حریف امتیاز کسب کرد. جالب است که تلویزیون ملی داشت همه این تصاویر را ضبط و پخش میکرد و همه جمعیت داشتند او را سرزنش میکردند. این فاجعهبارترین لحظه زندگی او بود و شرم تمام وجود او را فراگرفته بود. مارشال در بین دو نیمه توانست کمی فکر کند و به خودش گفت: «اگر اشتباه کردی، باید آن را درست کنی…» مارشال در نیمه دوم بر خودش مسلط شد و توانست یکی از بهترین بازیهای عمر خودش را ارائه دهد و به پیروزی تیمش کمک کند.
کسانی که طرز فکر ثابت دارند ممکن است با شکست، تا اوج خودکشی هم پیش بروند؛ چون فکر میکنند که شکست به هویت آنها وارد شده است. داستانهای زیادی از افرادی وجود دارد که به خاطر شکست، خودکشی کرده یا به بیماریهای روانی مبتلا شدهاند. به مثال زیر توجه کنید:
دانشجویان دارای طرز فکر ثابت معمولاً افسردگی بیشتری تجربه میکنند. تجزیه و تحلیلها نشان میدهد که این دسته از دانشجویان بیش از حد به موانع و مشکلات فکر میکنند و وقتی که با شکست مواجه میشوند، این شکست را دلیل بیکفایتی و بیارزشی خود میدانند. همین مسئله آنها را عذاب میدهد. آنها پس از شکست به خودشان میگویند: «تو یک احمقی» و «هرگز نمیتوانم از این فکر که یک بازندهام خلاص شوم». همین تلقینها باعث میشود که دوباره شکست بخورند و راهی برای موفقیتشان باقی نماند.
تفاوت تلاش کردن در طرز فکر رشد و ثابت
در طرز فکر ثابت، تلاش زیاد، یک ریسک بزرگ است؛ چون کسی که طرز فکر ثابت دارد، احساس میکند کمبودی ندارد. وقتی کسی کمبود ندارد، چرا باید تلاش و کوشش کند؟ اگر خودتان را یک فرد نابغه و با استعداد بدانید، تلاش شما را تحقیر خواهد کرد. این افراد از هرگونه تلاشی ترس و واهمه دارند. در بخشی از کتاب طرز فکر میخوانیم:
فکر تلاش کردن و با وجود این شکست خوردن و جایی برای بهانه باقی نگذاشتن، بدترین ترس در طرز فکر ثابت است. همین موضوع گاهی افراد دارای این طرز فکر را فلج میکند و اجازه حرکت به آنها نمیدهد. این افراد تمایل دارند که همیشه بهانهای داشته باشند. زمانی که تلاش میکنید، دیگر بهانهای وجود ندارد. ترس از تلاش در روابط هم دیده میشود. گاهی ما هیچ تلاشی در روابط خود نمیکنیم و به همین خاطر وقتی شخص مقابل ما را ترک میکند، بهانههای زیادی در مورد رفتن او برای خودمان و دیگران مطرح میکنیم.
در طرز فکر رشد، تلاش کم مساوی با یک ریسک بزرگ است
کسانی که طرز فکر رشد دارند میدانند که هر چیزی در زندگی خود بخواهند باید برای دستیابی به آن با تمام وجود کار و تلاش کنند. در واقعا در طرز فکر رشد همه افراد با تمام وجود میگویند: «بهانه ممنوع!» این همان چیزی است که دکتر وین دایر در کتاب بهانه ممنوع خود بیان میکند. در کتاب طرز فکر بخش زیر مثل یک مروارید میدرخشد:
بیلی جین کینگ میگوید که همه چیز به این خلاصه میشود که وقتی به گذشته نگاه میکنید، چه میگویید. میتوانید به گذشته نگاه کنید و بگویید: میتوانستم فلان کار را انجام دهم و موهبتها و استعدادی استفاده نشده خودتان را همانند جام قهرمانی برق بیندازید یا میتوانید به گذشته نگاه کنید و بگویید: به خاطر چیزی که برایم ارزشمند بود با تمام وجود تلاش کردم. به این فکر کنید که دوست دارید به گذشته نگاه کنید و چه بگویید؟ سپس طرز فکر خودتان را انتخاب کنید.
بهترین ترجمه کتاب طرز فکر؛ روانشناسی نوین موفقیت
کتاب طرز فکر؛ روانشناسی نوین موفقیت بسیار تأثیرگذار است؛ زیرا نویسنده (کارول دوک) در این کتاب برای هر مطلبی که میگوید، یک مثال کاربردی مطرح میکند. همین کتاب به تنهایی نشان میدهد که نویسنده چقدر تحقیق و مطالعه کرده و تجربه دارد. نشر نوین خیلی سریع به اهمیت این کتاب پی برد و آن را به بازار عرضه کرد. ترجمه این کتاب را خانم شهلا ثریاصفت انجام داده و بسیاری از تحلیلگران و متخصصان، این ترجمه را بسیار خوب و روان توصیف کردهاند. شما میتوانید این کتاب را به صورت اینترنتی نیز از نشر نوین خریداری کنید.
شما هم میتوانید طرز فکر رشد را در خود تقویت کنید
اکنون که مزایای طرز فکر رشد برای ما مشخص شد، زمان آن فرارسیده است که تلاش کنیم خودمان هم از این نوع طرز فکر بهرهمند شویم. روشهای مختلفی برای بهرهمند شدن از این طرز فکر وجود دارد که از یکی از این روشها، مطالعه کتاب است. در صورتی که این کتاب انگیزشی برای شما جذاب و ارزشمند بود، پیشنهاد میکنیم خلاصه کتاب نگرش یعنی همه چیز را مطالعه کنید. این کتاب هم در مورد اهمیت طرز فکر آدمی و تأثیر آن روی زندگی و کسب و کار او نوشته شده است. آیا مطالعه خلاصه کتاب طرز فکر برای شما جذاب بود؟ شما دارای کدام طرز فکر هستید؟ آیا تمایل دارید که طرز فکر رشد را در تمامی بخشها و قطعات زندگی خود ساری و جاری کنید؟ از نظر شما داشتن طرز فکر ثابت مزیتی هم دارد؟ برای رسیدن به طرز فکر رشد چه روشها و راهکارهایی سراغ دارید؟ لطفاً نظرها و پیشنهادهای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
اشتراک گذاری
آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسانها را داناتر و تواناتر کند!