کتاب کشف توانمندی ها اثر مارکوس باکینگهام و دونالد کلیفتون یکی از جذابترین کتابهای حوزه رشد و توسعه فردی است. نویسندگان این اثر از خوانندگان میخواهند که تمرکز خود را از روی نقاط ضعف و مشکلاتشان بردارند و در عوض روی نقاط قوت تمرکز کنند. شاید این نکته خیلی ساده به نظر برسد ولی حقیقتاً یکی از رمزهای مهمی است که میتواند ما را به آرامش، حال خوب و موفقیت برساند.
در این مقاله تصمیم داریم در مورد کتاب کشف توانمندی ها (Now, Discover Your Strengths) و آموزههای آن صحبت کنیم. در صورتی که شما هم به مباحث رشد و توسعه فردی علاقه دارید و به افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس خود اهمیت میدهید، این مقاله میتواند نکات ارزنده و قابل توجهی برای شما به همراه داشته باشد.
آشنایی با مارکوس باکینگهام و دونالد کلیفتون، نویسندگان کتاب کشف توانمندی ها
مارکوس باکینگهام (Marcus Buckingham) در یازدهمین روز از ماه ژانویه سال 1966 میلادی در یکی از روستاهای واقع در شمال شهر لندن به دنیا آمد. او در رشته علوم سیاسی و اجتماعی دانشگاه کمبریج فارغ التحصیل شد و در حال حاضر به عنوان سخنران انگیزشی، مشاور مالی و نویسنده فعالیت میکند.
یکی از آثار او کتاب کشف توانمندی ها است که برای نوشتن آن با تعداد زیادی کارگر و کارمند از سراسر جهان گفتگو کرد و به این نتیجه رسید که اگر کسی بخواهد در زندگی خودش به نتیجه دلخواه برسد، باید توانمندیها و نقاط قوت خودش را بیابد و تمرکز خودش را روی آنها بگذارد. با تمرکز روی ضعفها و کمبودها، هیچ اتفاق خاصی جز کاهش اعتماد به نفس نمیفتد.
دونالد اُ. کلیفتون (Donald O. Clifton) در پنجم فوریه سال 1924 در شهر بیوت از ایالت نبراسکای کشور ایالات متحده به دنیا آمد. تحصیلات خود را در رشته روانشناسی به پایان رساند و از سال 1950 تا 1969 میلادی، به عنوان استاد روانشناسی تربیتی در دانشگاه نبراسکا فعالیت کرد. او در نوشتن کتاب کشف توانمندی ها نقشی مهم و اساسی داشت. این کتاب در سال 2001 روانه بازار کتاب شد. او در 14 سپتامبر سال 2003 و در سن 79 سالگی، چشم از جهان فروبست.
مهمترین درسها و آموزههای کتاب کشف توانمندی ها
کتاب کشف توانمندی ها نتیجه سالها پژوهش، بررسی و مصاحبه است. مارکوس باکینگهام و دونالد کلیفتون برای نوشتن این اثر، حدود 400 شرکت موفق جهان را مورد بررسی قرار دادند و با بیش از 80 هزار مدیر موفق و بیش از یک میلیون کارمند مصاحبه کردند. از این رو این کتاب، یکی از بهترین و حرفهای ترین کتابهایی است که در حوزه رشد فردی و مدیریت منابع انسانی نوشته شده است.
پس از مطالعه کتاب کشف توانمندی ها هم به رشد و توسعه فردی خودتان کمک میکنید و هم میتوانید کارکنان و افراد زیرمجموعه خود را با نگرش درستتر و اساسیتر ارزیابی کنید. این کتاب باعث میشود که تغییرات عمیقی در نگرش شما نسبت به نقاط قوت و توانمندیهایتان به وجود بیاید. در ادامه این بخش از مقاله، به مهمترین درسها و آموزههای کتاب کشف توانمندی ها خواهیم پرداخت.
درس اول: دو فرض مهم برای بنا نهادن یک سازمان بزرگ و موفق
نخستین درسی که از کتاب کشف توانمندی ها میگیریم این است که باید در نگرش خود نسبت به نقاط قوت و ضعف خودمان یک انقلاب و دگرگونی به وجود بیاوریم؛ یعنی تمرکز خود را از روی کاستیها، کمبودها و نقاط ضعف خود برداریم و روی نقاط قوت، استعدادها و توانمندیهایمان بگذاریم.
این کتاب از سازمانها میخواهد که در روش گزینش خود یک انقلاب به وجود بیاورند و افراد را بر اساس توانمندیهایشان استخدام کنند. مطالعاتی که روی کارمندان انجام شد نشان داد تنها 20 درصد از آنها احساس میکنند که از توانمندیهای آنها به درستی استفاده میشود.
نویسندگان کتاب کشف توانمندی بر این باور هستند که دو فرض مهم و اساسی برای بنا نهادن یک سازمان بزرگ و موفق وجود دارد. در صورتی که سازمانها این دو فرض را در نظر بگیرند، به سرعت میتوانند به رشد و پیشرفتی چشمگیر و قابل توجه دست پیدا کنند:
- هوشمندی هر فرد، پذیرفتی و بیهمتاست: با توجه به این مسئله لازم است که سازمانها از همان آغاز و در هنگام گزینش کارکنان، با صرف وقت و بودجه کافی، کسانی را انتخاب کنند که مناسب اجزای نقش خود باشند.
- برترین منطقه رشد هر فرد در توانمندیهای برتر اوست: با توجه به این اصل باید کاری کنید که هر فرد بتواند در همان زمینههای هوشمندی خودش، بدون نیاز به جابجایی، ترفیع گرفتن و بالا رفتن از پلکان هرم سازمانی، رشد کند و به درآمد بالاتر برسد. در چنین سازمانی، موقعیت اجتماعی، احترام شخصی، پاداش مالی و سایر نیازها از طریق رسیدن به عملکرد برتر در هر نقشی تأمین میشود.
راه و روش رسیدن به چنین سازمانی
برای رسیدن به چنین سازمان برتری باید نظام گزینش نیروها را به طور کلی متحول کرد و به جای تکیه صرف بر مدرک تحصیلی، روی توانمندیها و نقاط قوت اشخاص تمرکز کرد. از طرفی بخش مدیریت منابع انسانی و مدیریت کارکنان هم باید تغییر کند تا بتواند توانمندیهای کارکنان را به طور مداوم بررسی و پایش کند و برنامههای لازم را برای پیشرفت مداوم کارکنان و بهبود مستمر توانمندیهای آنها طراحی نماید.
بسیاری از سازمانها برای آموزش کارکنان خود برنامهریزی و سرمایهگذاری میکنند ولی مشکل این است که خیلی از سازمانها تنها روی نقاط ضعف و کاستیهای کارکنان خود تمرکز میکنند. این در حالی است که اگر روی نقاط قوت و توانمندیهای خود سرمایهگذاری کنند، نتایج خیلی بهتری برای کارمندان و سازمان رقم میزنند. کتاب کشف توانمندی ها ، مفهوم نقطه قوت را به صورت زیر تعریف میکند:
نقطه قوت فعالیتی است که شما میتوانید مکرراً آن را به کمال برسانید و انجام دهید. به عبارت دیگر هر فعالیتی که بتوانید بارها و بارها آن را به خوبی انجام دهید، در حالی که خودتان هم لذت میبرید، یک نقطه قوت است.
درس دوم: سه ابزار انقلابی برای ساختن زندگی بر مبنای توانمندیها
پیش از آنکه بخواهیم با سه ابزار و راهکار برای ساختن زندگی بر مبنای توانمندیها و نقاط قوت آشنا شویم، لازم است مفهوم توانمندی را به صورت اجمالی بررسی کنیم. از نظر کتاب کشف توانمندی ها ، توانمندی، عملکردی پیوسته نزدیک به کامل در یک فعالیت است. توجه داشته باشید که فعالیتی توانمندانه است که بتوانید خود را پیوسته، با احساس خوشبختی و پیروزمندانه آماده انجام آن کنید.
توانمندان تنها با کارتهایی که در دست دارند، بهترین بازی را ارائه میدهند. برای رسیدن به برتری، نمیتوان از رهگذر برطرف کردن کاستیها حرکت کرد، بلکه باید توانمندیها را به بیشترین مقدار ممکن رساند. در بخشی از کتاب کشف توانمندی ها میخوانیم:
افراد موفق، کاستیهای خود را فراموش نکردهاند ولی به جای پرداختن به آنها، فعالیتی بس موثرتر را پی گرفتهاند. آنان آموختهاند که با کاستیها خود بسازند و با رها شدن از این بند، توانمندیهای خود را برجستهتر نمایند.
در ادامه به سه ابزار انقلابی میپردازیم که با تکیه بر آنها میتوانیم زندگی خود را بر مبنای توانمندیهای خود بپردازیم:
1. هوشمندی طبیعی خود را بشناسید
توجه داشته باشید که با تمرین نمیتوانیم به کمال برسیم. توانمندی در هر فعالیتی، نیازمند آن است که از نوعی هوشمندی طبیعی برخوردار باشیم. هوشمندی طبیعی، آمیزهای از نوعی هوشمندی، آگاهی و مهارت است. از بین این سه عنصر (هوشمندی، آگاهی و مهارت)، عنصر هوشمندی کاملاً ذاتی است ولی مهارت و آگاهی را میتوان از راه تمرین و تکرار آموخت.
خیلیها تصور میکنند که با شرکت در کلاسها و دورههای آموزشی میتوان هر چیزی را یاد گرفت. این در حالی است که اگر هوشمندی طبیعی در کار نباشد، پیشرفت چشمگیری رخ نمیدهد.
2. سیستم مناسب برای تشخیص هوشمندی برتر را شناسایی کنید
برای تشخیص هوشمندی برتر، باید به گذشته فکر کنید. ببینید که در گذشته چه فعالیتی را بدون آموزش قبلی، با شتاب و بیدردسر انجام دادهاید. درک کردن این مسئله باعث میشود که به هوشمندی برتر خود آگاه شوید. با پالایش همین افکار میتوانید به هوشمندی برتر خود آگاه شوید.
توجه داشته باشید که هیچ سازمان و شرکتی این کار را برای شما انجام نمیدهد. این خودتان هستید که باید افکارتان را پالایش کنید و هوشمندیهای خود را بشناسید.
3. زبان مشترکی که به شرح هوشمندیها میپردازد را بشناسید
زبان افراد و شرکتها در بیان کاستیها واقعاً عالی است. تمام مشاوران و مدیران کسب و کار، خیلی راحت و به بهترین شکل میتوانند در مورد مشکلات و کمبودها صحبت کنند ولی زمانی که صحبت از نقاط قوت و هوشمندیها به میان میآید، اکثریت مدیران و کسب و کارها دچار لکنت میشوند. زبان بیان هوشمندیها در مرحله نوزادی است. در ادامه تعریف کتاب کشف توانمندی ها از مفهوم زبان مشترک شرح هوشمندیها را بازگو میکنیم:
این زبان مشترک باید دقیق باشد تا با نشان دادن اختلافهای کوچک، افراد را از هم متمایز نماید. باید مثبت باشد تا از این طریق توانمندیها، نه بیمایگی و کاستیها را بیان کنیم. همچنین لازم است برای همه شناختهشده باشد تا برای مثال هنگامی که میگوییم فلانی «برای به دست آوردن یا رسیدن به هدفی، پیگیر» است، همه معنا و مفهوم آن را دریابند.
درس سوم: روش پی بردن به توانمندیها و هوشمندیها (توانمندییاب)
یکی از سوالاتی که هر خواننده و مخاطبی پس از مشاهده عنوان کتاب کشف توانمندی ها مطرح میکند این است که چگونه میتوانیم هوشمندیها و توانمندیهای خود را بشناسیم؟
کتاب کشف توانمندی ها به ما میگوید که همواره باید به واکنشهای ناگهانی افراد توجه کرد. آنها از طریق این واکنشها، توانمندیهای خود را نشان میدهند. به عنوان مثال به آخرین مهمانی که رفتهاید توجه کنید. اگر همواره وقت خود را با ناآشنایان گذراندهاید، مشخص میشود که فردی برونگرا هستید. اگر شخص بیماری را دیدید و خواستید بدانید که چه کسی و چگونه از او نگهداری میکند، «هوشمندی یکدلی» خود را نشان دادهاید.
یکی دیگر از راههای شناخت توانمندیهای افراد این است که آرزوهای آنها را درک کنیم. به عنوان مثال اگر میخواهید در یک مصاحبه کاری به توانمندیهای متقاضیان استخدام پی ببرید، میتوانید از آنها بخواهد که آرزهای خود را برای شما بیان کنند.
یکی دیگر از نشانههای پی بردن به توانمندیها، خوشنودی است. به گذشته فکر کنید و ببینید که کدام کار را با خوشحالی و خشنودی انجام دادهاید. همین مسئله نشان میدهد که شما در آن کار خاص، توانمند هستید. برخی از مهمانداری خشنود میشوند. برخی از پیروزی و موفقیت دیگران در کارشان به حس خشنودی میرسند.
توجه داشته باشید که برخی از هوشمندیها خود را به این سادگی نشان نمیدهند و تنها در سالهای دیرین زندگی، ناگهان از زیر خاکستر سر برمیکشند و با یادگیری پرشتاب مهارت یا هنری تازه، خود را با نیرومندی به ما میشناسانند.
درس چهارم: معرفی چند زمینه توانمندییاب از کتاب کشف توانمندی ها
نویسندگان کتاب کشف توانمندی ها ، فصل چهارم این کتاب را به صورت کامل به مقوله زمینههای توانمندییاب اختصاص دادهاند. در کتاب به 34 زمینه اشاره شده ولی در این بخش تنها به بررسی چند مورد از آنها اکتفا خواهیم کرد:
1. دستیابنده (Achiever)
کسی که دستیابنده است، برای رسیدن به چیزی، نوعی نیاز پیوسته در وجود خودش احساس میکند. او هر روزه احساس میکند که از صفر آغاز کرده است و باید به چیز تازهای برسد. هر روزی که بدون دستیابی به چیزهای تازه بگذرد، مایه ناخشنودی میگردد و فرد را به کوشش بیشتر و رسیدن به چیزهای بیشتر وامیدارد. شاید این نیاز پایانناپدیر، منطقی نباشد ولی همواره با شخص است.
فرد دستیابنده، همواره با یک زمزمه ناخشنودی روبرو است. این زمزمه در کنار معایبش، یک سری محاسن هم دارد. به عنوان مثال نیرویی به فرد میدهد که بتواند ساعتها و بدون هیچ خستگی کار کند.
2. باور / ایمان (Belief)
یکی دیگر از زمینههای توانمندییاب که در کتاب کشف توانمندی ها به آن اشاره شده، باور یا ایمان است. این زمینه باعث میشود که انسان به برخی از ارزشهای بنیادین باور داشته باشد. این زمینه، تمام روابط انسان را تحت تأثیر خودش قرار میدهد و روی عزت نفس او هم تأثیری مستقیم دارد.
کسانی که این زمینه را دارند، معمولاً از سوی دوستان و خانواده خود به عنوان افراد قابل اتکا و اعتماد شناخته میشوند. این افراد در اکثر موارد به نقشهای روی میآورند که با ارزشهای آنها همخوانی داشته باشد.
3. ارجمندی (Significance)
افرادی که زمینه ارجمندی در وجود خود دارند، همواره دوست دارند که به عنوان فردی معتبر، حرفهای و پیروزمند شناخته شوند و با افرادی که همسنگ خودشان هستند، ارتباط برقرار کنند. این دسته از افراد، هدفمند و باکیفیت حرکت میکنند.
افراد دارای زمینه ارجمندی، در هر فعالیتی از میانه بودن پرهیز میکنند و دوست دارند که به سمت خاص بودن و استثنا بودن حرکت کنند. این افراد هر هدفی را برای خودشان برگزینند، دوست دارند که به بهترین شکل به آن دست پیدا کنند. اعتماد به نفس در وجود این افراد موج میزند.
بهترین ترجمه کتاب کشف توانمندی ها
تاکنون دو ترجمه خوب از کتاب کشف توانمندی ها (Now, Discover Your Strengths) به بازار عرضه شده است. پس از بررسی هر دو ترجمه، به این نتیجه رسیدیم که ترجمه خانم بهاره پژومند، ترجمه خوشخوانتری است و مفاهیم کتاب را خیلی روانتر منتقل میکند. این ترجمه را انتشارات شمشماد روانه بازار کرده است. در صورتی که تمایل دارید این کتاب را به صورت اینترنتی خریداری کنید، کافی به وبسایت انتشارات شمشاد مراجعه کنید.
کشف کردن توانمندیها؛ نخستین گام برای رسیدن به خوشبختی و ثروت
در دنیای امروز، بسیاری از متخصصان و حتی کتابها، ما را به سمت برطرف کردن کاستیها و نقاط ضعفمان سوق میدهند. کتابهایی مثل کتاب کشف توانمندی ها که نگاه ما را روی نقاط قوت و توانمندیهایمان متمرکز کنند، بسیار اندک و محدود هستند. یکی از این آثار، کتاب ایکیگای است که به ما یاد میدهد کاری را انجام دهیم که باب میلمان باشد و ما را به موفقیت، خوشنودی و حال خوب برساند. چنین کتابهایی راه رسیدن به خوشبختی و ثروت را به ما نشان میدهند.
آیا تاکنون کتاب کشف توانمندی ها را مطالعه کردهاید؟ از نظر شما مهمترین درسی که میتوان از این کتاب گرفت چیست؟ آیا تاکنون اتفاق افتاده که نقاط ضعف خود را بیخیال شوید و تمرکز خود را روی توانمندیها خود بگذارید؟ از نظر شما چنین کاری، چه مزایایی برای افراد و سازمانها دارد؟ لطفاً نظرها، تجربیات، مطالعات و پیشنهادهای خود را با ما و سایر همراهان همیار آکادمی در بخش دیدگاهها (زیر همین مقاله) به اشتراک بگذارید.
سوالات متداول
-
ترجمه خانم بهاره پژومند توسط انتشارات شمشاد بهترین و خوش خوان ترین نسخه این کتاب است.
-
کتاب کشف توانمندی ها درباره رشد و توسعه فردی است. با خواندن این کتاب هم به رشد و توسعه فردی خودتان کمک میکنید و هم میتوانید کارکنان و افراد زیرمجموعه خود را با نگرش درستتر و اساسیتر ارزیابی کنید.
اشتراک گذاری
آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسانها را داناتر و تواناتر کند!