انسانها در طول تاریخ همواره در پی سعادت و خوشبختی بودهاند و همیشه دوست داشتهاند که خواستهها و اهداف خودشان را محقق کنند. در میدان زندگی، برخی از انسانها اهداف و خواستههای خود را محقق کردند و برخی دیگر نتوانستند اهدافی که در سر داشتند را محقق کنند و به آن جامه عمل بپوشانند. سوال این است که چگونه میتوانیم به خواستههای خود برسیم؟ چگونه است که برخی از انسانها میتوانند اهداف خود را محقق کنند و برخی دیگر در این زمینه ناتوان هستند؟ کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد اثر هنریت کلاوسر یکی از کتاب های انگیزشی است که به ما میآموزد چگونه به اهداف خود برسیم.
این کتاب دنیایی از درسها و نکات مهم برای موفقیت را به مخاطب خودش منتقل میکند. خانم کلاوسر کتابهای مفید، ارزشمند و پرفروش زیادی دارد و بسیاری از متخصصان بر این باور هستند که آموزههای او واقعاً کاربردی و در زندگی انسان موثر است. در صورتی که تمایل دارید برخی از درسهای مهم و سودمند کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد را یاد بگیرید، تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.
با دکتر هنریت کلاوسر آشنا شوید
دکتر هنریت کلاوسر (Henriette Klauser) یکی از نویسندگان معروف آمریکایی است که کتابهای بسیار خوبی در زمینه رشد و توسعه فردی و موفقیت نوشته و در موفقیت افراد زیادی نقش داشته است. او بر این باور است که نوشتن، معجزه میکند و به قدری موثر است که میتواند انسان را به خواستهها و اهدافش برساند. او مجموعهای تحت عنوان «Writing Resources» دارد و در این مجموعه، به افراد کمک میکند که با نوشتن آشتی کنند و به اهداف خود جامه عمل بپوشانند.
خانم کلاوسر کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد را پس از مطالعات و پژوهشهای فراوان نوشت و سعی کرد در این کتاب راه تحقق اهداف را به صورت کامل به مخاطب بیاموزد. وی این کتاب را در قالب 20 فصل نوشت و کوشید در هر فصل عصارهای از تجربیات و نتایج خود را در اختیار مخاطب بگذارد. وی در کنار نوشتن کتاب، آموزش هم میدهد و سخنرانیهای مختلفی نیز دارد. شما میتوانید با یک جستجوی ساده در گوگل اطلاعات زیادی پیرامون این نویسنده معروف کسب کنید.
مهمترین درس های کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
رازهای بسیاری برای نوشتن وجود دارد و این موضوع را مطالعات علمی هم به خوبی نشان میدهد. به عنوان مثال تحقیقی در دانشگاه هارواد انجام شد. در این تحقیق از دانشجویان پرسیدند که آیا اهداف خودشان را نوشتهاند؟ در آن زمان تنها 3 درصد از دانشجویان اهداف خودشان را مکتوب کرده بودند. تحقیق را همین جا متوقف کردند و چند سال بعد دوباره سراغ این افراد رفتند و مشاهده کردند:
افرادی که اهداف خود را روی کاغذ مینویسند، نسبت به کسانی که این کار را انجام نمیدهند زندگی بهتری دارند.
این نتیجه بسیار مهم و تأثیرگذار است و به خوبی نشان میدهد که نوشتن اهداف، میتواند زندگی انسان را به صورت کامل متحول کند. خانم هنریت کلاوسر در کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد، به نکته جالبی اشاره میکند:
زمانی که اهداف خود را روی کاغذ مینویسید، از مغزتان انواع مطالب جدید، عقاید انرژیزا و طرحهای مختلف تراوش میشود. اینها خبرهای خوبی هستند. البته توجه داشته باشید که باید این مطالب را مرور و به خودتان یادآوری کنید؛ چون اگر این کار را انجام ندهید، بهترین نقشهها و طرحها هم به دست فراموشی سپرده میشود.
نوشتن، آثار زیادی روی زندگی انسان دارد. خانم کلاوسر در کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد، سعی کرده با ذکر مثال و بیان نتایج پژوهشها، درسهای زیادی پیرامون تأثیر نوشتن به ما بدهد. در ادامه این بخش از مقاله قصد داریم چند مورد از مهمترین درسهای این کتاب را بررسی کنیم.
1. نوشتن، تعهدآور است
یکی از مزایای مهم نوشتن این است که حالتی تعهدآور دارد. در واقع وقتی مینویسیم، داریم خواستهها و اهداف خود را شفاف و روشن بیان میکنیم و میگوییم که میخواهیم به چه دستاوردهایی برسیم. وقتی خواسته روشن شد، راه دستیابی به آن خواسته هم با اندکی تفکر و تأمل مشخص میشود. ممکن است برخی بگویند که ما نمیدانیم که چه خواسته و هدفی داریم. خانم کلاوسر در پاسخ به این دسته از افراد میگوید:
اگر نمیدانید چه میخواهید، نوشتن را شروع کنید. نوشتن، مفهوم واقعی خودش را خواهد ساخت.
بسیاری از افراد اطلاعی از خواستهها و هدفهای خود نداشتند ولی وقتی نوشتن را شروع کردند، ناگهان متوجه شدند که این خواستهها دارد از عمق ناخودآگاه آنها ظاهر میشود و خودش را نشان میدهد. همچنین این نکته را بدانید که برای رسیدن به آرزوها، باید ابتدا آنها را مشخص کنید. در کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد میخوانیم:
تا ندانی چه میخواهی نمیتوانی به آن برسی. نوشتن باعث میشود تصور روشنی از خواسته و هدف خودت پیدا کنی. خدا میتواند چیزی را که میخواهی به تو بدهد اما خودت باید به روشنی بدانی که چه میخواهی.
تعهد از همین جا آغاز میشود. وقتی فهمیدید که چه میخواهید و هدفتان روشن شد، تعهد هم شکل میگیرد و به صورت آگاهانه و ناخودآگاه به سمت هدفی که دارید حرکت خواهید کرد. به همین خاطر است که میتوانید با سرعت بیشتری به سمت هدف خود حرکت کنید. هنریت کلاوسر در این زمینه مینویسد:
تا قبل از تعهد، تردید و دودلی وجود دارد ولی زمانی که شخص خودش را متعهد میکند، خداوند هم برایش حرکتی میکند و درهای همه نوع کمکی به روی او گشوده میشود؛ زیرا در غیر این صورت هیچ تحولی برایش رخ نمیدهد. یک سری اتفاقات به نفعش پیش میآید، تصادفات پیشبینینشده، جلسات و کمکهای مالی که هیچ کس تصورش را هم نکرده بود سر راهش قرار میگیرد. به خودتان بستگی دارد. میتوانید به احتمالات اعتماد کنید و با میل و رغبت رویاهایتان را یادداشت کنید و اولین قدم را بردارید، در حالی که هیچ مدرکی دال بر پیش آمدن آن واقعه در اختیار نداشته باشید.
2. می توانید با نوشتن از نگرانی ها و ترس های خود آگاه شوید
ممکن است تصور کنید که نوشتن فقط برای پی بردن به هدفها و خواستهها طراحی شده است ولی چنین نیست. با استفاده از نوشتن میتوانید از نگرانیها و ترسهای خود هم پرده بردارید. هنریت کلاوسر بر این باور است که ترس و نگرانی، اجازه نمیدهد که ما گام بعدی را برداریم و به سمت اهداف و آرزوهایی که در سر داریم حرکت کنیم. بنابراین باید از طریق نوشتن این ترسها و نگرانیها را بشناسیم و سپس از طریق تمرینهای آگاهانه این موانع موفقیت را پشت سر بگذاریم.
البته توجه داشته باشید که ترس و نگرانی واقعاً لازم است و جلوی ریسکهای غیرمنطقی و نادرست را میگیرد و اجازه نمیدهد که در مسیرهای اشتباه گام برداریم. خانم کلاوسر در مورد کشف نگرانیها و ترسها از طریق نوشتن میگوید:
بیایید به تمام نگرانیهایتان، چند دقیقهای فکر کنید، سپس سعی کنید بدون توقف در مورد آنها بنویسید و چیزی را ویرایش نکنید. وقتی احساس کردید همهچیز را نوشتهاید و تمامیِ نگرانیهایتان روی کاغذ آمده است، کمی استراحت کنید و دوباره چیزهایی که نوشتهاید را بخوانید. پس از مدتی که این ترسها و نگرانیها را مطالعه کردید و از وجود آنها آگاه شدید، یک احساس کینهورزی به آنها پیدا خواهید کرد؛ بنابراین مغزتان، که شما را تواناتر از مشکلات میداند، شروع به کشف ریشه مشکلات میکند و راه حلهای اساسی خودش را ارائه میدهد. حالا که به ترسهایتان غلبه کردید، نقاط روشنی را پیش رویتان میبینید که سوسو میزنند. آن نقاط کوچک، نقاط شروعتان خواهند بود.
به همین خاطر است که نوشتن تا این حد تأثیر دارد. نوشتن، مکانیزمهای لازم را فعال میکند که شما را از ترسها و نگرانیها دور و به خواستهها و اهداف نزدیک کند. بنابراین سعی کنید نوشتن را به یک عادت تبدیل کنید و ایمان داشته باشید که این کار تأثیر زیادی روی زندگی و باورهای شما خواهد داشت.
3. برای تحقق اهداف بزرگ، ابتدا اهداف کوچک را محقق کنید
یکی از درسهای مهم کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد این است که برای رسیدن به اهداف و خواستهها، ابتدا اهداف بزرگ و اهداف کوچک را از هم جدا کنید. در گام بعدی برای محقق کردن اهداف و آرزوهای کوچک خود تلاش و کوشش کنید. این را بدانید که محقق کردن اهداف کوچک به شما انرژی و انگیزه میدهد که بتوانید هدفهای بزرگ و سنگین خود را محقق کنید.
به عنوان مثال اگر میخواهید بدهیهای خود را پرداخت کنید، لازم نیست که از همان ابتدا سراغ آن بدهیهای بزرگ و سنگین بروید. ابتدا خرده بدهیهای خود را تسویه کنید تا این انگیزه و اشتیاق برای تسویه بدهیهای بزرگ و سنگین در شما ایجاد شود. این نظریه از نظر روانی هم کاملاً درست است. وقتی بدهیهای کوچک خود را تسویه میکنید، اعتماد به نفس شما بیشتر میشود و در نتیجه از پس بدهیهای بزرگ هم برخواهید آمد.
برای کسی که در ابتدای مسیر است، پرداختن به یک هدف بزرگ، میتواند احساس سردرگمی، ناامیدی و شکست را در پی داشته باشد و ممکن است همین موضوع باعث شود پیگیری اهداف بعدی، به تأخیر بیفتد و حتی نابود شود. هنریت کلاوسر یک نکته در مورد اهداف کوچک، اهداف بزرگ و افزایش اعتماد به نفس برای تحقق اهداف بیان میکند:
لزومی ندارد اهداف کوچک شما به هم مرتبط باشند. هدف این است که انگیزه، برای جنگیدن در مسیر موفقیت، از طریق این اهداف کوچک مدام تمدید شود. کار دیگری که میتوانید برای الهامبخشی به خود انجام دهید، همکاری با خیریهها است. بیایید با خودتان پیمان ببندید که از درآمد سالانهای که دارید، 10 تا 20 درصد آن را برای امور خیریه، صرف کنید. همین فکر مثبت، یک کپسول انگیزه است؛ چرا که میدانید انسانهای زیادی، در قبال موفقیت شما، به رفاه خواهند رسید؛ پس مغز شما برای دستیابی به این آرمان بزرگ، یاریتان خواهد کرد.
4. اگر چیزی را نوشتید و اتفاق نیفتاد چه؟
یکی از بخشهای مهم و تأمل برانگیز کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد این است که گاهی هدف یا خواستهای را روی کاغذ مینویسید ولی احساس میکنید که این خواسته اتفاق نیفتاده است. در این مواقع چه باید کرد. هنریت کلاوسر در این بخش مینویسد:
اولین کاری که میکنید، مکث و تأمل است، شاید اتفاق افتاده! شاید مسئله فقط این است که مطابق انتظار شما اتفاق نیفتاده. به عقب بروید و به نتیجه نتیجه یا فایده فایده نگاه کنید. از هدفی که دنبال میکردید، چه منظوری داشتید؟ شاید به چیزی که میخواستید، منتها از مسیری دیگر رسیدهاید.
یکی از نکات مهمی که باید به آن دقت و توجه داشته باشید این است که چیزی به نام شکست یا نرسیدن وجود دارد. اگر از روش نوشتن استفاده کنید، مطمئن باشید که به هدف و خواسته خودتان خواهید رسید ولی ممکن است تحقق اهداف کمی به تأخیر بیفتد. بنابراین هیچگاه انرژی منفی ندهید و این انرژی را به خاطر ناامید بودن خود بیاثر نکنید. سعی کنید شکیبایی را خیلی خوب یاد بگیرید. یکی از مهمترین چیزهایی که برای موفق شدن باید یاد بگیرید، صبر و شکیبایی است. بدانید که شکیبایی یعنی قدرت!
گاهی در آستانه رسیدن به هدف قرار دارید و ناگهان متوجه میشوید که همه چیز دچار فروپاشی شده است. اصلاً نیاز نیست که نگران یا مضطرب شوید. در زندگی هم آشفتگی اغلب در آستانه پیروزی حادث میشود. اگر از این واقعیت باخبر باشید، وقتی همه چیز از هم میپاشد، ابراز شادمانی میکنید؛ زیرا حتماً به خط پایان نزدیک شدهاید. ادامه بدهید. فروپاشی و شکست پیامآور موفقیت و پیروزی است.
5. برای نوشتن کنار آب بروید
میتوانید برای نوشتن و رسیدن به اهداف و خواستهها کنار آب بروید و از این فضاهای زیبا و جذاب استفاده کنید. مطالعاتی که قرنها پیش صورت گرفته نشان میدهد که بین آب و خلاقیت یک رابطه معنادار وجود دارد. جالب است بدانید که ارشمیدوس، ریاضیدان مشهور که از کلنجار رفتن با مسئلهای دشوار خسته شده بود به حمام عمومی رفت و تن خود را به آب سپرد تا از گرمای آرامشبخش آن لذت ببرد. او متوجه شد که وقتی در آب فرو میرود، سطح آب کمی پیرامون وی بالا میآید و ناگهان راه حل مسئله علمی خودش را پیدا کرد. خانم کلاوسر در کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد میگوید:
بودن در کنار آب (یکی از چهار عنصر حیات)، خلاقیت را شکوفا میکند. جولیان جینز، محققی از دانشگاه پرینستون میگوید که بزرگترین اکتشافات علمی و ریاضی در سه جا اتفاق افتادهاند: «رختخواب، حمام و اتوبوس.» منظور از حمام هر نوع تماس با آب است از جمله دوش گرفتن، بودن در قایق، شنا کردن در دریاچه یا قدم زدن زیر باران.
6. خواسته های خود را دقیق و شفاف بنویسید
بسیاری از افراد واقعاً نمیدانند که دقیقاً چه خواسته و آرزویی دارند. مثلاً وقتی از کسی بپرسید که چه هدفی در زندگی داری؟ جواب میدهد که میخواهم به یک انسان ثروتمند یا موفق تبدیل شوم، با همسر و فرزندانم زندگی خوبی داشته باشم و از زندگی خودم به بهترین شکل ممکن لذت ببرم. آیا خواسته این شخص مشخص و دقیق است؟ قطعاً خیر! او فقط دارد کلیگویی میکند ولی تصور دقیق و شفافی از خواستههای خودش ندارد.
باید سعی کنید که دقیق و شفاف در مورد آرزوها و خواستههای خودتان صحبت کنید. مثلاً اگر میخواهید در آینده ثروتمند شوید، میتوانید بگویید: «میخواهیم در آینده به قدری ثروتمند شوم که بتوانم رستورانهای زنجیرهای خودم را در سراسر ایران افتتاح و راه اندازی کنم.»
اگر یک بار کتاب اثر مرکب اثر بینظیر دارن هاردی را مطالعه کنید، میتوانید به اهمیت مرور دقیق و شفاف اهداف و آرزوها پی ببرید. جالب است که او در این کتاب در مورد فرایند آشنا شدن با همسرش توضیح میدهد. او میگوید قبل از دیدن همسرم نشستم و تمام خصوصیاتی که از همسرم انتظار داشتم روی کاغذ نوشتم. حتی رنگ موهای او را هم در نوشتههای خودم آوردم. چند وقت بعد که با همسرم آشنا شدم و خصوصیات او را بررسی کردم، دیدم دقیقاً همان مواردی است که ماهها قبل روی کاغذ نوشته بودم. بنابراین بیان دقیق و شفاف خواستهها اهمیت بسیار زیادی دارد و مسیر ما را در رسیدن به اهداف کوتاهتر میکند. در ادامه داستان مهمی از کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد را در کنار هم بررسی و مرور میکنیم:
لو هولتس، بازیکن فوتبال آمریکایی بود که 107 هدف برای زندگی خودش در نظر داشت و در نهایت یک روز تصمیم گرفت که همه این اهداف را روی کاغذ بیاورد. سال 1966 و در حالی که تنها 28 سال از عمرش گذشته بود، بالاخره این اهداف را نوشت. دیدار با رئیس جمهور آمریکا، مربیگری یک تیم فوتبال و انداختن توپ گلف داخل سوراخ با یک ضربه، سه مورد از اهداف هود بود که امروز محقق شده است. تحقیقات نشان میدهد که او به تمام اهدافی که نوشته بود، رسید. این داستان قدرت اهداف مشخص را نشان میدهد.
7. مغز خود را برای دیدن و استفاده از فرصت ها پرورش دهید
یکی از مزایای نوشتن اهداف و آرزوها این است که مغز شما تربیت و تقویت میشود که فرصتهای مناسب را ببیند و از آنها نهایت استفاده را ببرد. مثلاً اگر به یک ماشین خاص فکر کنید، بعد از مدتی هر جایی که بروید، خیلی سریع آن ماشین را میبینید. این سیستم مغز به نام سیستم فعالکننده مشبک (RAS) شناخته میشود. این سیستم به شما این امکان و اجازه را میدهد که توجهتان را روی مسائل و نکات خاص بگذارید و از کنار سایر مسائل به راحتی عبور کنید.
این مکانیزم بینظیر میتواند به شما کمک کند که به اهداف و آرزوهای خودتان برسید. مثلاً شخصی میخواهد به قدری ثروتمند شود که شعبههای رستوران خودش را در سراسر ایران و کشورهای عرب منطقه راه اندازی کند. اگر این شخص به مهمانی برود احتمال دارد که شخصی را ببیند که در زمینه راه اندازی رستوران و سرمایهگذاری روی کسب و کارها فعالیت میکند. اگر به مهمانی رفتید و از این قبیل موارد دیدید، سپاسگزار سیستم RAS مغز خود باشید.
8. تندنویسی باعث می شود که از سدهای فکری خود عبور کنید
یکی از مسائلی که ذهن ما را به خودش مشغول میکند، نگرانیهای ماست. هر کدام از ما نگرانیهایی داریم و دوست داریم که برای این نگرانیها، راه حل خوبی پیدا کنیم تا از این روش بتوانیم خیال خود را آسوده کنیم. قلم، کاغذ و نوشتن به ما کمک میکند که نگرانیهای خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهیم.
یکی از بهترین روشها برای رهایی از نگرانیهای زندگی، تندنویسی است. با تندنویسی میتوانیم عمیقترین دغدغههای زندگی خودمان را مشخص و معلوم کنیم. همانطور که از نام این تکنیک مشخص است، باید خیلی سریع هر آنچه که به ذهنمان میآید را روی کاغذ بنویسیم. باید نوشتن مطالب را به قدری تند و سریع انجام دهید که در حین نوشتن نتوانید به نوشتههای قبلی خود نگاه کنید.
قرار نیست که نوشتههای شما کاملاً معنادار و ارزشمند باشد. میتوانید جملات اضافه را هم در نوشته خود بیاورید. مثلاً میتوانید در ابتدای نوشته خود بنویسید: «نمیدانم چه چیزی بنویسم و از کدام نگرانی و اضطراب خودم صحبت کنم.» جالب است که در سنت یهودی از چنین روشی برای بیان احساسات و رهایی از دست نفرت و خشم استفاده میشود. این سنت، «کِوِچینگ» نام دارد و باعث میشود که موانع ذهنی خود را کنار بگذارید و آزاد شوید. داستان زیر از کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد، اهمیت بالای تندنویسی را برای شما مشخص میکند:
مدیر یکی از شرکتهای بزرگ دائماً در جلسات هفتگی خود را با مدیرعامل مجموعه، استرس و نگرانی داشت و احساس میکرد که مدیرعامل از اقدامات او به اندازه کافی راضی نیست و ممکن است هر لحظه او را اخراج کند. او همیشه خودش از این احساس تعجب میکرد و واقعاً نمیدانست که این همه ترس و اضطراب از کجا نشئت میگیرد. یک روز تصمیم گرفت که این استرس و اضطراب کشنده را پشت سر بگذارد. بنابراین یک کاغذ و قلم برداشت و شروع به نوشتن نگرانیها خودش کرد. پس از کلی تندنویسی دید که سه صفحه نوشته و وقتی این سه صفحه را مرور کرد، خودش شگفتزده شد چراکه فهمید حضور او برای شرکت تا چه اندازه مهم و حیاتی است. از این رو دیگر نگران اخراج شدن نبود و مدام عملکرد و بازدهی خود را بهبود میبخشید.
اگر واقعاً یک هدف خاص را دنبال میکنید و برای رسیدن به آن اشتیاق دارید، باید انعطافپذیر باشید. منظور از انعطافپذیری این است که تمرکز خودتان را روی مقصد بگذارید ولی در مورد مسیری که شما را به سمت مقصدتان هدایت میکند، انعطافپذیری داشته باشید. این فلسفه را فراموش نکنید؛ چون از طریق همین فلسفه ساده میتوانید تمامی اهدافی که برای خودتان ترسیم کردهاید را محقق کنید.
بعضی افراد در طول زندگی خود واقعاً به اهدافی که دارند میرسند ولی چون این مقصد فقط 10 درصد شرایطی که هدف اصلی آنها داشته است را ندارد، شکرگزار و راضی نیستند و خودشان را ناکام فرض میکنند. این در حالی است که با اندکی انعطافپذیری میتوانیم با این 10 درصد کنار بیاییم.
بهترین ترجمه کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد یکی از مهمترین کتابهای حوزه موفقیت و توسعه فردی به حساب میآید و درسهای بسیار مهم و ارزشمندی در آن ارائه شده است. به همین خاطر هم مترجمان زیادی در ایران اقدام به ترجمه این کتاب کردهاند. یکی از بهترین ترجمههای کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد به جهان قطب شاهی و ندا رسیدی تعلق دارد. این ترجمه ارزشمند، روان و خواندنی را انتشارات کتیبه پارسی به بازار عرضه کرده است. در صورتی که تمایل دارید این کتاب را به صورت اینترنتی خریداری کنید، کافی است به انتشارات کتیبه پارسی مراجعه کنید.
شما هم برای رسیدن به موفقیت، باید نوشتن را آغاز کنید
انسانها برای رسیدن به موفقیت باید بتوانند بسیاری از مسائل، عادتها و آموزهها را در وجود خود نهادینه کنند. نوشتن، این امکان را فراهم میکند و به انسانها اجازه میدهد که رشد، پیشرفت و تعالی را تجربه کنند. اگر واقعاً در زندگی اهدافی دارید و با تمام وجود تمایل دارید که به این خواستهها و اهداف برسید، باید با قلم و کاغذ آشتی کنید و سعی کنید نوشتن را به یکی از عادتهای روزمره خودتان تبدیل کنید.
در صورتی که از این مقاله لذت بردید پیشنهاد میشود مقاله کتاب جادوی فکر بزرگ اثر دکتر دیوید شوارتز را مطالعه کنید. این مقاله به شما کمک میکند که با جادوی فکر بزرگ آشنا شوید و از این جادو برای رسیدن به موفقیت استفاده کنید. آیا کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد را مطالعه کردهاید؟ در صورتی که پاسختان مثبت است، چه درسهایی از این کتاب گرفتهاید؟ آیا تاکنون از جادوی نوشتن به نفع خودتان استفاده کردهاید؟ از نگاه شما نوشتن، چه مزایا و محاسن دیگری غیر از کمک به تحقق اهداف و خواستهها دارد؟ لطفاً نظرها و پیشنهادهای خود را با ما و همراهان همیار آکادمی در زیر همین پست به اشتراک بگذارید.
اشتراک گذاری
آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسانها را داناتر و تواناتر کند!