متن لوگوی همیار مشاوره و پشتیبانی ۰۲۱۷۴۵۵۳۰۰۰ tel icon tel icon tel icon
menu icon ه لوگوی همیار متن لوگوی همیار tel icon tel icon
ه لوگوی همیار remove
کتاب حکایت دولت و فرزانگی

خلاصه کتاب حکایت دولت و فرزانگی اثر مارک فیشر

زمان مطالعه 5 دقیقه جلال شایان
11 نفر امتیاز داده اند (4.7 / 5)

کتاب حکایت دولت و فرزانگی اثری جاودانه و بی‌نظیر در زمینه ثروت‌سازی، رشد و توسعه فردی است. نوع و روند پیشروی این کتاب و درس‌هایی که به مخاطب می‌دهد در قالب داستان‌سرایی است و همین قالب داستانی باعث شده است که جذابیت این کتاب انگیزشی و فوق‌العاده چندین برابر شود. نویسنده این کتاب مارک فیشر نام دارد و تلاش کرده است که در این کتاب به گفتگوی جوانی که در پی رسیدن به ثروت است و پیرمردی که به ثروت رسیده و طعم شگفت‌انگیز آن را چشیده است، بپردازد. می‌توان کتاب حکایت دولت و فرزانگی اثر مارک فیشر را یک اثر کاملاً مفهومی نامید که در عین حجم کمی که دارد به درس‌هایی بسیار مهم و اساسی در مورد ثروتمند شدن اشاره کرده است. مارک فیشر، نویسنده کتاب حکایت دولت و فرزانگی خودش یکی از ثروتمندترین نویسندگان جهان است که آثار بی‌نظیری در حوزه موفقیت، رشد و توسعه فردی دارد. این کتاب می‌تواند یکی از بهترین کتاب‌ها برای افرادی باشد که می‌خواهند ثروتمند شوند.

در این مقاله قصد داریم به خلاصه کتاب حکایت دولت و فرزانگی بپردازیم و درس‌های مهمی که می‌توانیم از این کتاب بگیریم را استخراج و بیان کنیم. همیشه مطالعه کتاب‌های انگیزشی مانند حکایت دولت و فرزانگی می‌تواند درس‌های زیادی برای ما داشته باشد و اطلاعات و دانش ما در زمینه ثروت آفرینی و ثروتمند شدن را افزایش دهد.

آشنایی با مارک فیشر، نویسنده کتاب حکایت دولت و فرزانگی

مارک فیشر، نویسنده کتاب حکایت دولت و فرزانگی یکی از بهترین و تأثیرگذارترین نویسندگان کانادایی است که با انتشار کتاب مورد بحث نام خود را در بین موفق‌ترین نویسندگان انگیزشی جاودانه کرد. این کتاب او به بیش از سی زبان زنده دنیا ترجمه شده و فروش آن تنها در آمریکا به بیش از 150 هزار نسخه رسیده است. وی در سال 1953 در کانادا چشم به جهان گشود. او فردی بسیار خوش‌بین و دارای نگرش اقتصادی است. وی یکی از پرفروش‌ترین نویسندگان انگیزشی محسوب می‌شود و کتاب‌های او در سراسر جهان طرفداران زیادی دارد.

نگاهی کلی و آموزنده بر کتاب حکایت دولت و فرزانگی

فیشر این کتاب را این‌گونه آغاز می‌کند که جوانی 32 ساله به نزد عموی خود می‌رود و از او در مورد راه و روش ثروتمند شدن می‌پرسد و عمو او را به نزد شخصی می‌فرستد که هم خردمند و هم ثروتمند است. این فرد خردمند و ثروتمند (دولتمند) سعی می‌کند با سوالات خود درس‌های مهمی را به این جوان انتقال دهد. کتاب حکایت دولت و فرزانگی در 15 فصل نوشته شده است. هر کدام از این فصول درس‌ها و نکات خاصی دارد که می‌تواند زندگی هر کدام از ما را متحول کند کافی است که این نکات را یاد بگیریم و در زندگی خود به کار ببندیم. در ادامه به چند مورد از این دروس اشاره شده است:

1.  استفاده از تجربیات دوستان می‌تواند ما را به سمت ثروتمند شدن راهنمایی کند

جوانی 32 ساله بود که آرزو داشت روزی ثروتمند شود. او هیچ علاقه‌ای به کار خودش نداشت و به همین خاطر تصمیم گرفت از کارش استعفا دهد. نامه استعفا را نوشت ولی آن را تحویل رئیسش نداد. روزی به فکر عمویش افتاد. عموی او فردی ثروتمند بود. جوان نزد عمویش رفت تا از او وام بگیرد. عموی ثروتمند به او گفت که به جای وام گرفتن، تو را نزد دولتمند آنی می‌فرستم. عموی ثروتمند آدرس دولتمند آنی را به او داد و به جوان گفت که این فرد ثروتمند راز ثروتمند شدن را به تو خواهد گفت. از این بخش داستان می‌توان فهمید که گاهی دوستان نمی‌توانند به صورت مستقیم به ما کمک کنند ولی می‌توانند راه و روشی را برای رسیدن به موفقیت به ما نشان دهند و به همین خاطر است که روابط این قدر اهمیت دارد.

2. اهمیت علاقه به کسب و کار و خواستن برای ثروتمند شدن

جوان 32 ساله به سمت مقصد موجود در آدرس حرکت کرد و با دولتمند آنی دیدار کرد. یکی از اولین درس‌هایی که دولتمند آنی به جوان 32 ساله می‌دهد این است که اگر واقعاً می‌خواهد ثروتمند شود باید اصرار بورزد:

بیشتر مردم می‌ترسند چیزی بخواهند و زمانی که چیزی را می‌خواهند، به اندازه کافی اصرار نمی‌ورزند و این خطاست.

بنابراین اگر واقعاً کسی تمایل دارد به ثروت برسد باید تا آخر مسیر مقاومت کند و اصرار بورزد تا به هدف خودش دست پیدا کند. دومین درس این است که تمام افراد ثروتمند به کسب و کار خودشان اشتیاق و علاقه دارند و علاقه به کسب و کار اهمیت فراوان دارد. شما باید با تمام وجودتان برای کارتان وقت بگذارید و به آن عشق بورزید. اگر شما کاری را از روی علاقه انجام ندهید، هرچقدر هم تلاش کنید، در آن موفق نخواهید شد؛ زیرا علاقه به شما چشم‌انداز می‌دهد. اگر فکر می‌کنید که کار خود را مطابق با علاقه‌تان انتخاب کرده‌اید و تلاش زیادی می‌کنید و ثروتمند نمی‌شوید، باید در کاری که انجام می‌دهید و روش کاری خود بیشتر فکر کنید.

3. زمان مطلوب برای عمل همین حالا  است

بعضی از افراد با خودشان قرار می‌گذارند که هر وقت اوضاع و شرایط عالی شد، دست به اقدام بزنند. این یکی از اشتباهاتی است که این افراد مرتکب می‌شوند؛ زیرا اوضاع و شرایط عالی هیچ گاه از راه نمی‌رسد و همه ما باید این نکته را بدانیم که:

زمان مطلوب برای اقدام کردن همین حالا است.

این درس برای خیلی از ما اهمیت دارد؛ زیرا خیلی از اوقات پیش آمده است که ما در چنین توهم‌هایی گرفتار شده‌ایم ولی گذر زمان تنها باعث از دست رفتن فرصت‌ها می‌شود. بنابراین این ما هستیم که باید فرصت‌ها را برای خودمان خلق و از آن‌ها نهایت استفاده را ببریم. اگر می‌خواهیم که در زندگی موفق شویم باید شرایط برای خودمان پیش بیاوریم که چاره‌ای جز رشد و پیشرفت نداشته باشیم.

4. هر چه می‌خواهی به آن برسی را بنویس

هر گاه در زندگی خواستید به ثروت برسید و به یک ثروتمند تبدیل شوید، باید رقم مورد نظر و زمانی که می‌خواهید به آن دارایی دست پیدا کنید را روی کاغذ بنویسید. اکثر افرادی که به دنبال ثروتمند شدن هستند از جادوی نوشتن خبر ندارند. هنریت کلاوسر در کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد نیز اتفاقا به همین موضوع اشاره می‌کند. دولتمند کتاب حکایت دولت و فرزانگی از جوان می‌خواهد مبلغی که می‌خواهد در پایان سال آینده به آن برسد را یادداشت کند. پس از آن که جوان رقم مورد علاقه خودش را نوشت پیرمرد ثروتمند به او گفت اکنون زمان کار کردن روی خویشتن فرا رسیده است.

5. آنچه بر تو می‌گذرد نتیجه چیزی است که در تو می‌گذرد

بدانید که رقمی که افراد روی کاغذ می‌نویسند و رقمی که تمایل دارند به آن برسند در واقع بیانگر ارزشی است که برای خودشان قائل هستند. مسلماً هر چه افراد به توانایی و استعداد خودشان باور داشته باشند و بدانند که به هر چه بخواهند، می‌توانند برسند رقم بیشتری را یادداشت می‌کنند. در این کتاب جمله‎‌ای مهم وجود دارد:

بزرگ‌ترین محدودیت‌ها، حدودی است که انسان به خویشتن تحمیل می‌کند و بزرگ‌ترین مانع کامیابی، مانع ذهنی است.

در واقع اگر می‎‌خواهیم که ثروتمند شویم ابتدا باید درون خودمان را غنی و ثروتمند کنیم و باور کنیم که ما هم توان رسیدن به آرزوها و آرمان‌های خودمان را داریم. برای ثروتمند شدن هیچ چیز و هیچ کس نمی‌تواند به ما کمک کند بلکه باید خودمان دست به کار شویم و رویاهای خودمان را محقق کنیم.

6. کلمات می‌توانند قدرتمندترین ابزارها برای رسیدن به اهداف باشند

یکی از فصول مهم این کتاب، فصل قدرت و نفوذ کلام است. ما می‌توانیم با کلام خودمان، خودمان را ثروتمند کنیم یا از ارزش خودمان بکاهیم. یکی از مهم‌ترین کتاب‌ها که در زمینه نفوذ کلام مطالب خوب و ارزشمندی را نوشته، کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین است. هر چه منش انسان نیرومندتر باشد، اندیشه‌هایش قدرت بیشتری می‌گیرند و وقتی اندیشه‌ها قدرت گرفت دیگر هیچ چیز توان مقابله با آن‌ها را ندارد. همیشه شنیده‌ایم که برای رسیدن به یک هدف باید برای آن اشتیاق سوزان داشته باشیم ولی اشتیاق سوزان بدون ایمان داشتن به آن هدف کافی نیست. تا ایمان نداشته باشیم نمی‌توانیم به هدف خود برسیم.

حالا چگونه می‌توانیم به هدف خود و رسیدن به آن ایمان بیاوریم؟ راه ایمان آوردن، تکرار کلام است. وقتی تخیل و منطق با هم در تضاد قرار بگیرند همیشه تخیل پیروز می‎‌شود. کلام می‌تواند تخیل را تقویت کند. ایمان چنان قدرتی دارد که می‌تواند کوه‌ها را جابجا کند. هیچ گاه از نوشتن اهداف و خواسته‌های خودتان نترسید و هر چه می‌خواهید در زندگی به دست آورید را یادداشت کنید. این نوشتن و تکرار کردن کلامی باعث می‌شود که بتوانید ایمان بیاورید که شما هم می‌توانید به اهداف خودتان دست پیدا کنید و وقتی ایمان حاصل شد دیگر هیچ چیز جلودار شما نخواهد بود. دولتمند آنی که دیگر سنی از او گذشته بود، کاغذهای کهنه‌ای را به جوان نشان داد و به او ثابت که خودش هم در دوران جوانی دقیقاً از همین تکنیک‌ها برای رسیدن به اهداف و آرمان‌های خود استفاده کرده است.

7. سخت‌کوشی به تنهایی ثروت ایجاد نمی‌کند

اولین اصل در ایجاد ثروتمند شدن این است که باید مسیر خود را بسنجید و همچنین ببینید که آیا به اندازه‌ی تلاشی که می‌کنید، ثروت کسب می‌کنید. اگر چنین نیست باید به مسیر خود نگاه کنید و ببینید شغل شما چه تفاوتی با دیگر شغل‌ها دارد که با درآمد شما برابر نیست؟

آیا فکر می‌کنی فردی که 250 هزار دلار در هفته درآمد دارد، چندین برابر تو کار می‌کند؟ مسلماً نه! اگر این فرد بیش از تو درآمد دارد بی ‌آنکه بیش‌تر از تو کار کند، پس کار آن متفاوت از کار تو است و او نسبت به کاری که انجام می‌دهد، خوشحال است.

افراد زیادی هستند که برای کسب ثروت تلاش و کوشش می‌کنند. ممکن است حتی 18 ساعت در روز را صرف کار خود کنند ولی وقتی به بازدهی و میزان درآمد و ثروت آن‌ها نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که کار این دسته از بازدهی و راندمان چندانی ندارد. بنابراین قرار نیست ثروت از طریق سخت‌کوشی به دست بیاید.

8. رویاهای بزرگ با تفکرات کوچک محقق نمی‌شوند

یکی دیگر از مهم‌ترین پندهای کتاب حکایت دولت و فرزانگی اثر مارک فیشر این است که قانع نباشید. اگر شما رویاهای بزرگی در زندگی دارید، به کمترین اهداف و دستاوردها قانع نشوید. شما نباید با رسیدن به یک موفقیت خوب، موفقیت‌های بزرگ را نادیده بگیرید. کائنات از رفتار شما انرژی می‌گیرند. شما باید مدام به اهداف خود اصرار ورزید و به آن‌ها فکر کنید تا کائنات نیز خود را با طرز فکر و برخورد شما منعطف‌تر کنند.

بیشتر مردم رویاهای بزرگ دارند اما وقتی به یک هدف کوچک دست پیدا می‌کنند، دیگر اصرار نمی‌ورزند و راضی می‌شوند.

9. هدف‌گذاری دقیق مسیر را روشن‌تر می‌کند

هدف‌گذاری از دیگر نکاتی است که فیشر به زیبایی در جای جای کتاب حکایت دولت و فرزانگی از آن صحبت کرده است و این نشان می‌دهد که تا حد زیادی بر روی آن تاکید داشته است. فیشر می‌خواهد این را به شما بگوید که در میان راه نباید گم شد و از شاخه‌ای به شاخه‌ای دیگر، رفت. بسیاری از افراد در کارشان بسیار پرتلاش هستند اما نمی‌توانند به هدفشان برسند؛ زیرا یک هدف مشخص را انتخاب نمی‌کنند. آن‌ها اهداف بسیار زیادی در ذهن دارند اما رسیدن به تمامی آن‌ها در یک زمان غیرممکن است. مارک فیشر در کتاب حکایت دولت و فرزانگی می‌گوید:

راز هر هدفی که می‌خواهی به آن دست پیدا کنی این است که باید هم جاه‌طلبانه و هم قابل دسترس باشد.

به بیان دیگر قرار نیست که یک هدف رویایی برای خودمان تعیین کنیم. مثلاً بگوییم می‌خواهم درآمدم را 100 برابر کنم. در واقع وظیفه ما این است که یک هدف قابل دسترسی، منطقی و هوشمندانه را برای خودمان تعیین و برای رسیدن به آن تلاش کنیم.

10. قدردان و شکرگزار تمامی نعمت‌ها باشید

جهانی که در آن زندگی می‌کنید پر از زیبایی است اما تا وقتی نتوانید از آن‌‌ها استفاده کنید، آن‌ها را نیز درک نخواهید کرد. باید بتوانیم در زندگی خود تعادل ایجاد کنیم و در چیزی زیاده‌روی نکنیم. باید شکرگزار تمامی آن‌چیزی که بدست می‌آوریم باشیم. این به شما این نکته را یادآوری می‌کند که موفقیت‌های خود را درک کنید و آن‌ها را دست کم نگیرید.

درست است که باید در زندگی تلاش کنیم و هیچ‌گاه به دستاوردهای خودمان قناعت نکنیم ولی یک نکته مهم دیگر هم وجود دارد و آن این است که همیشه در زندگی شکرگزار و راضی باشیم و به خاطر نعماتی که خداوند به ما داده است، شکرگزار او باشیم. این موضوع باعث می‌شود که با یک انرژی مضاعف برای رسیدن به خواسته‌های خودمان تلاش کنیم. به همین خاطر است که می‌گویند شکر نعمت، نعمتت افزون کند!

11. اگر ندانی به کجا می‌روی، معمولاً به جایی نمی‌رسی

گاهی برخی از افرادی که منابع مالی زیادی هم دارند، اعتیاد و وسواس پیدا می‌کنند. آن‌ها نمی‌دانند که دارند کدام هدف و مقصد را دنبال می‌کنند و فقط به دنبال مال‌اندوزی هستند. چه فایده‌ای دارد که انسان تمام جهان را به دست آورد ولی روح و معنویت خودش را از دست بدهد؟ پول برای بعضی از مردم خادمی بی‌همتا و برای برخی دیگر اربابی مستبد است. برخی مواقع افراد برای رسیدن به پول همه چیز خودشان را از دست می‌دهند. برخی افراد هم هستند که بدون زحمت زیاد می‌توانند به منابع مالی زیادی دست پیدا کنند. سعی کنید وارد کسب و کاری شوید که به آن علاقه دارید تا بعد از رسیدن به پیری حسرت آن شغل را نداشته باشید و زندگی خود را بیهوده سپری نکنید.

12. تمرکز یکی از مهم‌ترین کلیدهای کامیابی است

دولتمند و جوان ثروت‌جو با هم به باغ گل سرخ پیرمرد رفتند. پیرمرد گلی سرخ را چید و بویید و به جوان گفت که هر بار وارد این باغ شده و گلی را بوییده، تجارب جدید و ارزشمندی کسب کرده است. یکی از مهم‌ترین نکات برای خوشبختی در زندگی این است که باید در لحظه زندگی کنیم و اصلاً نگرانی در مورد گذشته و آینده نداشته باشیم. اگر ما بتوانیم لحظه را به خوبی زندگی کنیم و از فرصت‌هایی که برایمان به وجود می‌آید نهایت استفاده را ببریم، قطعاً آینده خوبی هم برای خودمان خواهیم ساخت. شرط زندگی در زمان حال، تمرکز است. تمرکز کلید کامیابی در تمام زندگی است.

واقع‌گرایی اهمیت فراوانی دارد و به ما کمک می‌کند که یک زندگی ارزشمند برای خودمان بسازیم. باید همه چیز را همان گونه که هست ببینیم. ذهنیت ما تأثیر زیادی روی موفقیت ما دارد. ذهنیت در واقع دنیای درونی ما است. ما باید کاری کنیم که دنیای درونی یا ذهنیت خود را با دنیای بیرونی و واقعی منطبق کنیم. برخی از مردم همیشه در خواب هستند و انگار نمی‌بینند که ذهنشان پر از خطا و اشتباه است و تصوری که از دنیای بیرون دارند پر از نقص است.

بهترین ترجمه کتاب حکایت دولت و فرزانگی اثر مارک فیشر

کتاب حکایت دولت و فرزانگی تاکنون توسط مترجمان و انتشارات مختلفی روانه بازار شده است و بهترین ترجمه آن متعلق به خانم گیتی خوشدل است. این ترجمه توسط نشر قطره روانه بازار شده است که می‌توانید این کتاب را به صورت اینترنتی از این نشریه تهیه کنید. خانم گیتی خوشدل یکی از مترجمان توانمند کشورمان است که تاکنون کتاب‌های مختلفی را ترجمه کرده است. او به خاطر تسلطی که بر زبان فارسی و انگلیسی دارد، می‌تواند مقصود و منظور مترجم را به بهترین شکل ممکن به مخاطب منتقل کند.

کلام آخر

تاکنون کتاب‌های انگیزشی زیادی به بازار عرضه شده است. هر کدام از این کتاب‌ها رمز و راز ثروتمند شدن را در یک مسئله خاص می‌دانند اما کتاب حکایت دولت و فرزانگی با اینکه یک کتاب جمع و جور است، مجموعه‌ای از راهکارهای خوشبختی، سعادت و رسیدن به ثروت را ارائه داده است. در صورت تمایل به مطالعه کتاب‌های موفقیت توصیه می‎‌شود خلاصه کتاب ثروتمندترین مرد بابل اثر جورج سیموئل کلاسون را مطالعه کنید. تاکنون کتاب حکایت دولت و فرزانگی را مطالعه کرده‌اید؟ آیا این کتاب برای شما تأثیرگذار بوده است؟ چه درس‌هایی از این کتاب گرفته‌اید؟ لطفاً نظرات خود در مورد کتاب حکایت دولت و فرزانگی را با ما و سایر کاربران همیار آکادمی در زیر همین پست به اشتراک بگذارید.

اشتراک گذاری
نویسنده جلال شایان

آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است. آدم به عشق آدم زنده است. من عاشق نوشتن و خواندنم؛ نوشتن و خواندنی که سایر انسان‌ها را داناتر و تواناتر کند!

×

شماره خود را وارد کنید

بعد از وارد کردن شماره کدی که به خط شما ارسال می‌شود را وارد کنید

یا
ورود با ایمیل login with gmail
login
شماره خود را وارد کنید

بعد از وارد کردن شماره کدی که به خط شما ارسال می شود را وارد کنید

login
کد ارسال شده را وارد کنید
به ارسال شد. edit تغییر شماره